«مزار شریف»؛ فیلمی با ساختار قوی/ روشنفکری سینمای ایران را از موسیقی دور کرده است
کد خبر: 3362556
تاریخ انتشار : ۲۳ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۷:۴۸

«مزار شریف»؛ فیلمی با ساختار قوی/ روشنفکری سینمای ایران را از موسیقی دور کرده است

گروه هنر: فیلم «مزار شریف» فیلمی ارزشمند است، هر چند در کنار معنا، ساختار فیلم نیز به شدت حرفه‌ای و خوش فرم است.

شانزده سال است که از شهادت دیپلمات‌های ایرانی در «مزار شریف» می‌گذرد. در این فاجعه انسانی، تعدادی از هموطنان کشورمان کشته شدند، اما غیر از همین خبر، شاید اطلاعات دیگری درباره این اتفاق به گوش آحاد مردم نرسیده باشد، چون چیز خاصی جز آنچه در اخبار و در برخی برنامه‌های تلویزیونی روایت شد به اطلاع کل جامعه نرسیده است، اما فیلم حسن برزیده سعی کرده به آنچه که در مزار شریف سال 78 روی داده توجه کند.

فیلم «مزار شریف» کار خوبی است و این خوب بودن نیز تنها نظر نگارنده نیست، بلکه هر کس که فیلم را دیده از فیلم تعریف کرده است. برای نمونه وقتی سال گذشته فیلم در جشنواره فجر به نمایش درآمد، مخالفان داستان فیلم، نسبت به توانایی فنی فیلم معترف بودند. آنها می‌گفتند با وجود اینکه فیلم «مزار شریف» کار پروپاگانداست، اما از ساختار خوبی بهره می‌برند.

البته این‌که بتوان به این فیلم گفت پروپاگاندا، باید خیلی بی انصاف بود، چون این فیلم هیچ ربطی به حکومت و نظام ندارد، بلکه روایتی از شهادت عده‌ای دیپلمات است که فرزند همین آب و خاک هستند، نکته دیگری که در این فیلم می‌بینیم این است که، کار خود به نوعی منتقد برخی رفتارهای دولت است، پس چگونه می‌توان به این کار پروپاگاندا گفت. برای همین توصیه می‌شود به دوستانی که هنگام جشنواره چنین نظری داشتند این فیلم را بار دیگر با عینک خوش‌بینی ببینند.

«مزار شریف» ساخته حسن برزیده در جشنواره فجر کاندیدای بخش‌های مختلف شد، اما متاسفانه تنها در یک مورد آن هم موسیقی سیمرغ بلورین را کسب کرد و برای جلوه‌های ویژه نیز دیپلم افتخار دریافت کرد. این اتفاق نیز به عقیده من از داستان فیلم نشئت می‌گیرد و متاسفانه هیئت داوران به دلیل نگاه فیلم به چنین موضوعی، نسبت به فیلم کم لطفی داشتند! این آسیب نیز همیشه در هنر ما وجود داشته و تصمیمات سیاسی، حق‌ها را زیر پا گذشته است، البته ادعا نمی‌کنیم که آنچه که در فیلم روایت شده عین واقعیت است، اما این قصه به بهترین شکل روایت سینمایی شده که خود بزرگترین امتیاز برای آن به شمار می‌آید.

قبل از اینکه به بخش فنی این کار بپردازیم باید نکته‌ای را درباره بازیگر نخست این فیلم گفت. آن نیز این‌که حسین یاری جزء آن دسته بازیگرانی در سینماست که همیشه زحماتش به دلیل جنس کارهایش نادیده گرفته شده. این بازیگر از معدود هنرمندان سینماست که اعتقادات قوی دینی وی بر کسی پوشیده نیست. برای همین گرایش و سلیقه نیز، بسیاری از مواقع حقش خورده می‌شود که آخرین نمونه آن هم مربوط به فیلم مورد نظر است. در این کار به گواه بسیاری دریافت سیمرغ حق وی بود، اما باز هم این بازیگر دیده نشد.

جدا از بحث بازیگری، کارگردانی این کار از بهترین آیتم‌های این فیلم است. این کار به عقیده نگارنده بهترین فیلم حسن برزیده تا به امروز بوده که در اوج پختگی تولید شده است. میزانسن و آکساسوار به اندازه‌ای خوب انتخاب شده که به هیچ وجه مشخص نیست که دکور هستند. جلوه‌های ویژه این کار هم همان طور که مشخص است از بهترین قسمت‌های این فیلم به شمار می‌آید و هیئت داوران را با وجود برخی غرض‌ورزی‌ها مجبور کرد که به آن دیپلم افتخار بدهند.

اما موسیقی متن «مزار شریف» اوج این فیلم است که به فیلم شکوهی بی‌نظیر می‌بخشد و دیگر چاره‌ای برای هیئت داوران باقی نمی‌گذارد جز دادن سیمرغ به این فیلم سینمایی. موسیقی به خوبی در اوج و فرودها در خدمت کار است و بر تاثیرگذاری فیلم می‌افزاید به ویژه دیالوگی که در پایان فیلم بین حسین یاری و مهتاب کرامتی بیان می‌شود، یکی از نقاط اوج است. نکته دیگری که ذکر آن در این بحث ضروری به نظر می‌آید این است که متاسفانه سینمای ما در سال‌های اخیر به شدت تحث تاثیر رویکرد روشنفکری از موسیقی دور شده است. رویکردی که سبب شده کارها دوست داشتنی نباشند، در صورتی که در هالیوود همیشه موسیقی ابزاری ویژه برای زیباتر شدن فیلم‌هاست.

درباره بازیگری فیلم هم همانطور که پیش‌تر گفته شد، شاهد رشد مطلوبی هستیم، اما همین اندازه باید گفت که مهتاب کرامتی یک از گزینه‌های اصلی برای دریافت سیمرغ بهترین بازیگر زن بود که به عقیده من از سوی هیئت داوران نادیده گرفته شد؟! واقعاً می‌شود بازی کرامتی را در این فیلم ندید و به باران کوثری برای فیلم «کوچه بی نام» سیمرغ داد؟ هیئت داوران جشنواره فجر چگونه فکر می‌کنند؟ آیا متصور هستند که فقط خود سینما را می‌فهمند؟ این سؤال‌ها خیلی سال‌ است که مطرح می‌شود، اما باز هم می‌بینیم که سلایق سیاسی به روی تصمیمات تاثیرات فوق‌العاده گذاشته است.

درباره فیلمنامه «مزار شریف» هم باید بیانی مثبت داشت چون اوج و فرودها و گره‌هایی که در داستان روی داده به تعلیق بیشتر فیلم کمک کرده است. در این میان کارگردان با نشان دادن این‌که در آخر چه روی می‌دهد و قهرمان فیلم داستان آنچه را روی داده روایت می‌کنند دست به ریسک بزرگی زده است، چون تماشاچی می‌داند که در پایان قهرمان زنده می‌ماند، اما تعلیق‌ها توانسته تماشاگر را تا پایان با کار همراه کنند. درباره صحت آنچه روایت شده نیز باید در جای خود بحث کرد که با حضور کارشناسان امر می‌بایست انجام شود، اما همین اندازه می‌توان گفت که روایت برزیده به شدت سینمایی است.

نکته دیگر مربوط به نحوه اکران این فیلم می‌شود. متاسفانه همیشه این قبیل فیلم‌ها با مهجوریت مواجه می‌شوند، چه در بعد تبلیغات محیطی و چه در زمینه تبلیغات تلویزیونی. در ضمن انتظار می‌رود تریلری که برای پخش تلویزیونی انتخاب می‌شود بر اشتیاق تماشاگر بیفزاید. با این توضیح باید گفت که تبلیغات محیطی این کار به هیچ وجه پسندیده نیست، اما فیلم تیزر خوبی دارد که قادر است به جذب مخاطب این فیلم کمک کند.

در انتها امید می‌رود که این فیلم قادر باشد به موفقیت‌های لازم در گیشه دست پیدا کند، چون این قبیل کارها به شدت نیاز سینمای کشورمان هستند. زیرا سال‌هاست دیگر در سینمای کشورمان فیلم‌هایی با این حال و هوا ساخته نمی‌شود. برای همین معتقدم با رعایت انصاف باید از این دست تولیدات حمایت کرد تا سینمای ما از این کرختی و تک‌رنگی بیرون آید.

captcha