به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، ظهر دلنشین مرحوم استاد «سیدمحمدحسن سیف» با حضور شاگردان این مدرس قرآن کریم در سالن اجتماعات این خبرگزاری تشکیل شد.
در این نشست محمدباقر
دلشاد 81 ساله، احمد کیوان 78 ساله، احمد معصومی 79 ساله، غلامحسین رادسرشت
62 ساله، محمد کریمیاصفهانی 72 ساله، علی رحیمی 75 ساله، علی
پورجمالی 70 ساله، غفور آقازاده سلطانی 86 ساله، علیاکبر مهاجر 70 ساله، سیدمحمد
ثابت 80 ساله، مجتبی قربانی 60 ساله و نصرالله سراجیانفرد 85 ساله
از جمله شاگردان مرحوم استاد «سیدمحمدحسن سیف» بودند که در این مراسم حضور
پیدا کردند.
ابتدای این مراسم با تلاوت «غلامحسین رادسرشت» از مدرسان قرآن و از شاگردان استاد سیف آغاز شد و در ادامه هر کدام از شاگردان به بیان بخشهایی از خصوصیات اخلاقی، ویژگی جلسات قرآن و مهمترین نکات رفتاری و عملی مرحوم سیف پرداختند.
سپس «علیاکبر مهاجر» یکی دیگر از شاگردان این استاد فقید گفت: وی پیشگام قرائت قرآن با رعایت تجوید کامل بود و بخش عمدهای از مردم را با شیوه تلاوت قرآن به صورت صحیح آشنا کرد. مرحوم سیف، اصرار زیادی بر این امر داشت که عمل به قرآن، تالی قرآن را اهل الله میکند، لذا هر کدام از شاگردان که طالب بیشتر این امر بودند به درجه بالای تزکیه نفس رسیدند از جمله این شاگردان میتوان به آقای «خرازیپور»(ناظم جلسههای همه روزه و در نوبت صبح مسجد سید عزیزالله بازار تهران) اشاره کرد. استاد سیف، معتقد بود نفسهای زکیه بین مردم، ناشناخته هستند و قطعا وجودشان، مثمرثمر برای دیگران است.
تأکید مکرر مرحوم سیف بر توأم بودن قرآن و اهلبیت(ع) وی اظهار کرد: استاد در این امر جدی بود که قرآن و اهلبیت(ع) توأمان با هم هستند و در جلساتشان بارها بر حدیث ثقلین تکیه میکردند و معتقد بودند که بهترین روش اثبات امامت و ولایت و خلافت امیرالمؤمنین(ع) و اولاد او از طریق قرآن مجید است. استاد سعی میکردند از احادیث دست اول کتابهای اهلسنت بهره بگیرند، احادیثی که شیعه و سنی آن را قبول داشتند.
مهاجر اشاره کرد: اعجاز قرآن، وحی الهی است که الی یوم القیامه ادامه دارد و نص امامت و ولایت امیرالمؤمنین(ع) را نیز از طریق قرآن که رساترین کلام است، باید ثابت کرد.
عدم دریافت پول برای جلسات قرآنمهاجر افزود: مرحوم سیف، اصلاً اهل دریافت پول و شهریه نبود و میفرمود در جلسه قرآن که برای خداوند است، مزدخواهی راه ندارد. وی جلسات قرآن همه روزه در نوبت های صبح مسجد سیدعزیزالله و نوبت بعد از ظهر در مسجد امام خمینی(ره)(مسجد شاه سابق) داشتند. ایشان اهل صراحت و حقیقتگویی بودند که جلساتشان نیز با این خصوصیت همراه بود و همین شد که موجبات تربیت شاگردان این گونه را فراهم کرد.
در ادامه این نشست، غفور آقازادهسلطانی از دوستان مرحوم سیف و از موسسان موسسه دارتحفیظ القرآن الکریم، گفت: استاد سیف در این دنیا با قرآن محشور بود و ان شاءالله در آن دنیا نیز با قرآن همراه است.
استاد سیف مجسمه خوبیوی با اشاره به اینکه دنیا محل امتحان است و لذا باید از امکانات و همه چیز برای جلب رضای خدا استفاده شود، افزود: مرحوم استاد سیف، مجسمه خوبی بود. او استادی بود که قرآن را میفهمید و تفسیر آیات را میدانست.
سپس شاگرد دیگر استاد سیف، «علی پورجمالی» که حدود 40 سال پیش با جلسات قرآن مرحوم سیف آشنا شده است به بیان نکاتی پرداخت و گفت: من در جلسات قرآن مسجد امام(ره) بازار تهران، شرکت میکردم که آقای «رادسرشت» مدیریت این جلسه را برعهده داشت و با حضور افراد پرهیزکار و مؤمنی تشکیل میشد. از خصوصیت بارز جلسه قرآن مرحوم سیف، میتوان به منع سیگار کشیدن اشاره کرد. شاگردانش، بسیار ملتزم بودند و اغلب در زمان برپایی جلسه، عبا میپوشیدند و در نهایت بسیاری از شاگردان استاد نیز به تحصیل دروس حوزوی روی آوردند.
پورجمالی با تأکید بر اینکه خود نیز از جلسهداران قرآن است و قبل از سخنرانی شهید آیت الله بهشتی در حزب جمهوری اسلامی، تلاوت قرآن انجام میداده است، افزود: از دیگر خصوصیات این جلسات این بود که شاگردان مرحوم سیف، اکثرا معلم قرآن شدند و دارای جلسات قرآن هستند.
بنابر گزارش ایکنا، غلامحسین رادسرشت نیز به بیان ویژگیهای شخصیتی استاد سیف پرداخت. رادسرشت، دارای دکترای حقوق و تجارت بینالملل است و طی سخنانی گفت: من در خانوادهای مذهبی در مشهد به دنیا آمدم و پدرم توفیق همجواری با خانه پدری مقام معظم رهبری در مقطع زمانی در مشهد مقدس را داشت.
مناجاتها و گریههای شبانه وی تصریح کرد: در دوران تحصیل یکی از ضعیف ترین درسهایم قرآن بود، اما در ریاضی و ورزش نمرات عالی کسب میکردم. با یکی از دوستانم بسیار اتفاقی در یک جلسه قرآن حضور یافتم. دوستم اجازه گرفت که به تلاوت آیات قرآن بپردازد و پس از او استاد جلسه، از من خواست که آیاتی را تلاوت کنم که چون نمیتوانستم قرآن بخوانم خیلی ناراحت شدم و اینجا شاید جرقه زمینه آشنایی من با قرائت قرآن زده شد.
رادسرشت با تأکید بر اینکه از آن موقع بود که تصمیم گرفتم به دنبال فراگیری قرآن بروم به گونه ای که مدت ها در نزد اساتید قرآن در مشهد مقدس چون حاج آقا حافظیان و توسلی تلمذ کردم و در جلسات قرآن آنها شرکت کردم، اظهار کرد: سپس برای ادامه تحصیل به تهران آمدم.
وی با اشاره به اینکه حسن مرآتی نیز از شاگردان مبرز مرحوم حاج آقا سیف بودند، بیان کرد: هنگامی که برای اقامه نماز به مسجد هدایت تهران که نزدیک محل کار پدرم بود، میرفتم، متوجه شدم جلسه قرآن نیز در مسجد برقرار است که بعد پیشنهاد تدریس قرآن را در آن جلسه به من دادند که پس از مدتی دو نفر از شاگردان جلسه که فکر میکنم آقایان مریوانی و نیرومند بودند، آمدند و مرا به جلسه قرآنی که روزهای جمعه برگزار میشد، دعوت کردند که آن زمان در چهارصددستگاه تهران در منزل مرحوم حاج آقا بارگام(فعال در جلسه مرحوم استاد سیف) تشکیل میشد.
مجالست با وی ما را به درک قرآن رساندوی با اشاره به اینکه تازه متوجه شدم آنچه که در راه قرآن زحمت کشیده ام تنها قرائت قرآن بوده است و فهمی از قرآن نداشتهام، تصریح کرد: اما مجالست با مرحوم سیف موجب شد که به درک قرآن برسم. چون در تهران غریب بودم، مرحوم سیف(در ایام جوانی)، اتاقی را در محله پامنار به من دادند که شبها با صدای مناجات ایشان از خواب بیدار میشدم به ویژه در نیمه شب های ماه مبارک رمضان که من شنونده مناجات ها و گریههای او بودم.
رادسرشت با اشاره به اینکه مسئولیت جلسه قرآن مرحوم حاج آقا سیف در مسجد امام بازار تهران بعد از بازگشت ایشان به عتبات به من واگذار شده بود، گفت: در آنجا، جلسات خوب و پربار قرآنی داشتیم. همچنین بزرگانی چون خلیل الحصری مصری و دیگران در مسجد امام آمدند و محافل، جلسات و مسابقات قرآن برگزار کردند که این امر موجب تشویق مردم و ترغیت آنها به قرآن شد.
وی اظهار کرد: دو صفت را همیشه از مرحوم به یادگار دارم یکی اینکه حقیقت همان هدایت قرآن است، چنانکه آمده است «هُدىً لِلنَّاسِ» و دیگر روایتی که او برای من میخواند «اِذَا الْتَبَسَتْ عَلَيْكُمُ الفِتَنُ كَقِطَعِ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَيْكُمْ بِالْقُرآنِ» که قرآن همه چیز است باید به دنبال فهم قرآن برویم اگر این کار را کردیم عمل به آن نیز فراهم میشود.
رادسرشت افزود: شاگردان این استاد از صادقترین افراد بودند که از سرچشمهای چون این استاد سیراب شدند و آن استاد بود که ما را راهنمایی کرد و صداقت را در نهاد ما گذاشت و انشاءالله در پناه قرآن به او بپیوندیم و خداوند توفیق دهند تا آخر عمر با قرآن همراه باشیم.
سپس محمد کریمیاصفهانی از دیگر شاگردان این استاد بیان کرد: هنگامی که دبیرستان میرفتم با جلسه قرآنی در میدان اعدام سابق(محمدیه) توسط یکی از دوستان آشنا شدم که آقای نیرومند آن جلسه را اداره میکرد بعد از مدتی او مرا به جلسه قرآن استاد مرحوم سیف در مسجد سیدعزیرالله معرفی کرد.
برپایی جلسات متعدد قرآنی در طول روزوی ادامه داد: جلسه هر روز صبحها از ابتدای روز در مسجد سیدعزیزالله آغاز میشد و ما در پشت رحلها مینشستیم و پس از آن نیز کلاس درس آیتالله خوانساری برپا میشد. البته این مدرس قرآن جلسات متعددی در ساعات روز داشت که بعضا برخی از آنها به صورت سیار نیز در گوشه و کنار شهر تهران برپا میشد و گاهی نیز شبها در مسجد امام خمینی(ره) بازار تهران(مسجد شاه سابق) و برخی اوقات نیز در مسجد ارگ برگزار میشد.
کریمیاصفهانی با تأکید بر اینکه وی تمام وقتش را صرف قرآن کرده بود و علاقه زیادی به اهل بیت داشت، تصریح کرد: استاد سیف به ورزش علاقه زیادی داشت و در ایام جوانی اهل ورزشهای زورخانهای بود.
در ادامه گزارش ایکنا، علی رحیمی که از 18 سالگی با جلسات قرآن آشنا شده بود، گفت: علاقهمند به فراگیری قرآن بودم. هنگامی که با جلسه قرآن استاد مرحوم سیف آشنا شدم، خاطرم هست که شمارهای(نوبت قرائت) در بدو ورود به شرکتکنندگان در جلسه میدادند تا براساس آن شمارهها به قرائت قرآن بپردازند، من شماره نگرفتم و رفتم نشستم، فردی که شماره میداد من را صدا کرد و گفت چرا شماره نگرفتی؟ گفتم خواندن بلد نیستم! لبخندی زد و گفت یاد میگیرید و در همین جلسه بود که قرآن را فرا گرفتم.
تأکید بر سه مظلوم عالمرحیمی با اشاره به تکیه کلام مرحوم استاد سیف، اضافه کرد: مادام میگفتند ما سه مظلوم داریم، اول، مظلوم عالم، امام علی(ع)، دوم مظلومه عالم حضرت زهرا(س) و سوم مظلوم عالم، قرآن است.
همچنین سیدمحمد ثابت دیگر شاگرد مرحوم سیف با وجود کهولت سن و بیماری که داشت تأکیدکرد: استاد برای ما، پدر، سرور و هم معلمی دلسوز بود.
در ادامه این جلسه احمد کیوان، صحبتش را با نحوه آشناییاش با جلسات این استاد از طریق برادرش محمود کیوان و آقای مهاجر آغاز کرد و گفت: به اندازهای مجذوب جلسات قرآن استاد مرحوم سیف شدم که نمیتوانستم حتی یک جلسه نیز حاضر نشوم.
وی با اشاره به اینکه حاج آقا تبحر خاصی در قرائت ترتیل و بیان قواعد تجوید داشت، عنوان کرد: استاد سیف همه شاگردان جلسه خود را از فرزندانشان میدانستند و از خصوصیات اخلاقی حاج آقا این بود که افراد مجذوبشان میشدند.
حضور بیشتر بازاریان در جلسه قرآن مسجد امامسپس نصرالله سراجیان فرد که از سن 13 سالگی در جلسه قرآن میدان قیام(میدان شاه سابق) استاد سیف شرکت میکرده است، گفت: در اکثر جلسات قرآن استاد سیف حضور داشتم که بیشتر قشر بازاریان در جلسه قرآن مسجد امام(ره) حضور داشتند.
مجتبی قربانی از دیگر شاگردان این استاد نیز گفت: من از شاگردان متأخر این استاد هستم. قبل از انقلاب هنگامی که 11 سال داشتم در جلسه قرآن علی رحیمی که از شاگردان بی واسطه مرحوم سیف بودند، حضور داشتم. وی هر آنچه را که از استاد سیف فرا میگرفت در آن جلسه آموزش میداد تا اینکه پس از برگشت مرحوم سیف از عتبات به ایران، برای نخستین بار در جلسه قرآن او شرکت کردم. من مجذوب ایشان شدم.
حسن ختام این جلسه صحبتهای فرزند استاد سیف، سیدمهدی سیف، حافظ و مدرس قرآن کریم، بود که طی سخنانی کوتاه گفت: قدردانی میکنم از شاگردان گرانقدر مرحوم پدرم که قبول زحمت کردند و در این مراسم حضور پیدا کردند و همچنین از خبرگزاری ایکنا که زمینه برپایی این مراسم یادبود را فراهم کرد. کهولت سن
وی با اشاره به بیان فهرستی از خصوصیات پدرش که بخشی از آن عبارت است، اظهار کرد: تا آنجا که از خودشان و دوستان شنیدم، ایشان از مقربان آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی از مراجع عظام در نجف اشرف بوده است. همچنین مدتی نیز در کاظمین در محضر علمای آن دیار تلمذ کرده بودند. در عتبات، علوم دین را تحصیل کردند و همچنین جلسات قرآن برپا میکردند.
پسر مرحوم استاد مرحوم سیف ادامه داد: آخرین برگشتشان به کربلا به این دلیل بود که رژیم میخواست از حاج آقا در دستگاه حکومتی به نفع منافع خودشان استفاده کنند به گونهای که از شأنیت قرآن در نظامش بهره ببرد. من در آن زمان هشت سال سن داشتم که خاطرم هست با چه سختی به صورت قاچاقی از سمت خرمشهر به سمت بصره و سپس کربلا هجرت کردیم.
شرح برنامه روزانه استاد مرحوم حاج آقا سیف از زبان فرزندوی افزود: برنامه روزانه ابویام اینگونه بود که حدود 20 دقیقه قبل از اذان صبح از خواب بیدار میشدند و به پشت بام میرفتند و مناجات میکردند و آیاتی که با ربنا آغاز میشد به ویژه آیات پایانی سوره آل عمران را قرائت میکردند چون معتقد بودند که این سنت پیامبر اکرم(ص) است و سپس اذان میگفتند و نماز را در منزل و یا هنگامی که در کربلا بودیم بالای سر مرقد مطهر حضرت امام حسین(ع) میخواندند.
سیف اظهار کرد: پس از خواندن تعقیبات نمازشان، برای رفتن به جلسه قرآن آماده میشدند. به اذعان شاگردانشان جلسه قرآنشان را همزمان با طلوع آفتاب آغاز میکردند. یادم هست در جلسه قرآن مسجد سیدعزیزالله بازار تهران بود که آقای «خرازیپور» یک مشت گل یاس به هر شرکتکنندهای در جلسه میداد و نوبت قرائت را به صورت پلاکهای فلزی که ارقام روی آن نوشته شده بود به افراد میدادند تا به نوبت به قرائت قرآن بپردازند و ظاهرا این جلسه تا حدود ساعت 9:30 صبح ادامه داشت.
پسر مرحوم سیف با اشاره به خاطرات کودکیاش و شیطنتهای بچهگانهاش از حضور در جلسات قرآن و دویدنها در فضای مسجد گفت و افزود: به افرادی که در جلسه قرآن شرکت میکنند میگویم فرزندانتان را به جلسه قرآن بیاورید هرچند جلسه را برهم میزنند چون برداشتهای اولیه از چنین جلساتی فراموش نشدنی است و خود این تجربه را در کودکی داشتم.
وی با اشاره به آموزش قرآن نزد حاج آقا مرآتی از شاگردان بیواسطه پدرشان، ادامه داد: مرحوم حاجآقا شیوهاش این بود که معلم تربیت کند. هر که شاگرد بود باید از آن طرف معلم نیز میبود و به نظر میرسید که میخواستند مصداق حدیث «خَیرُکُم مَن تَعَلَّمَ القُرآنَ وَ عَلَّمَه» را در جلسات خود داشته باشند. ایشان حتی در ایام حضور در کربلا، بعد از نماز مغرب در یکی از غرفههای حرم اباعبدالله الحسین(ع) همه شب جلسه قرآن داشتند.
سیف با اشاره به دیگر موارد سیره اخلاقی مرحوم پدرش افزود: حاج آقا قرائت، درک و عمل به قرآن را در یک واحد با هم میدیدند و تفکیک برای آنها قائل نبودند و در همان حال که جلسه قرآنی برپا میکردند به فکر ازدواج، کسب و کار و سایر مسائل شاگردانشان نیز بودند. تلاوت، معنای آیات و زندگی قرآنی را باهم داشتند و من هم که معلم قرآن هستم یاد گرفتم که باید آموزش قرآن جامع انجام شود. قرآن تنها تلفظ آهنگین و فقط بیان لغات نیست، بلکه باید قرائت، مفاهیم و درک آیات با هم باشد و مجموعه اینها آموزش قرآن را شکل میدهد.
وی با
تأکید بر اینکه معلمان این رویکرد را باید در آموزش قرآن داشته باشند، اظهار
کرد: به این دلیل که نسل حاضر فکر نکنند که یادگیری قرآن، تنها تلفظ قرآن است؛ چرا
که خداوند به وسیله قرآن با ما صحبت میکند و رفتار و عمل ما نیز باید براساس قرآن شکل
گیرد.
سیدمهدی سیف با اشاره به آیهای که مکرر بر زبان
مرحوم سیف بوده است، تصریح کرد: این آیه «ثُمَّ رُدُّوا إِلَى اللَّهِ مَوْلَاهُمُ الْحَقِّ ۚ أَلَا لَهُ الْحُكْمُ وَهُوَ أَسْرَعُ الْحَاسِبِينَ» را به ویژه در اواخر عمرشان زیاد قرائت میکردند که همین آیه روی سنگ قبرشان(سنگ قبری به صورت ایستاده در بالای سر متوفی) حک شد.
وی ادامه
داد: مرحوم ابویام چون اهل ورزش بودند خیلی کم پیش میآمد بیمار شوند، چون قوی بنیه بودند، اما بیماری که در اواخر عمرشان بود شدید بود
به گونهای که در بیمارستان بستری شدند و نیز طاقت نداشتند در بیمارستان بمانند و از ما خواستند که او را یا به خانه ببریم
و یا به کربلا بروند(چون در ایام جنگ تحمیلی بود این امر محقق نمیشد) که ما ایشان را به منزل آوردیم و در منزل رحلت کردند.
فوت پدر و برادراین
استاد قرآن اظهار کرد: مطابق شناسنامه، پدر به هنگام وفات 86 سال داشتند، اما وی از معممهای زمان
پهلوی اول بودند چون عبا و عمامه از لباسهای عموم مردم آن زمان بود و حاج آقا را
به دلیل اینکه عمامه از سربردارد و جای آن کلاه پهلوی بر سر بگذارد، مدتی زندانی
کردند که به اذعان دوستانشان 51 روز در زندان توپخانه(میدان امام فعلی) بودند که با اجبار کردن پوشش لباس و کلاه پهلوی آزاد کردند و مدتی نیز در ایام جوانی به شیراز تبعید شدند.
وی ادامه
داد: روزهای آخر عمر که ناتوان شده بودند، اخوی کوچکتر من، سیدمحمد نیز بیماری صعبالعلاجی
گرفته بودند که او نیز چند روز پس از رحلت ابویام در سال 61 به رحمت ایزدی پیوستند.
استاد
سیف افزود: پدرم روز سهشنبه به رحمت خداوند رفتند و او را در وادیالسلام
قم به خاک سپردیم و اخوی بنده نیز شب جمعه فوت کردند و قبری که
برای پدرم از طرف فردی بنام حاج آقا رحیمزاده اعطا شده بود، دو طبقه بود که طبقه دوم آن قسمت برادر مرحومم شد. پدرم چند روز قبل از فوتشان به این موضوع اشاره داشتند که من زودتر از سیدمحمد فوت خواهم کرد و سیدمحمد را روی سینه من خواهید گذاشت.
وی با اشاره به اینکه هنگام فوت پدرش 23 سال سن داشت گفت: درباره ارتباط عجیب و شدید ابویام با اهلبیت(ع) این جمله را بگویم که هنگامی که نام حضرت
اباعبدالله الحسین(ع) برده میشد، بیاختیار اشکهایشان جاری میشد و امیدوارم
خداوند ما را نیز از رهروان این راه قرار دهد.
یادآور میشود، ظهر دلنشین مرحوم استاد سیدمحمدحسن سیف روز گذشته در ایکنا برگزار شد.
گزارش کامل تصویری این مراسم را
اینجا ببینید.