تعزیه، آئینی اصالتاً مردانه است/‌ نفوذ آئین‌ها و باورهای ایرانی در روایات مذهبی
کد خبر: 3695701
تاریخ انتشار : ۰۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۹:۳۰
ناصربخت:

تعزیه، آئینی اصالتاً مردانه است/‌ نفوذ آئین‌ها و باورهای ایرانی در روایات مذهبی

گروه هنر ــ به جز موارد استثناء در اغلب تعزیه‌ها و مجالس تعزیه، مردان گرداننده و مجری تعزیه هستند و البته در باب تأثیر فرهنگ و تمدن ایرانی بر بُعد روایات مذهبی در تعزیه باید به این نکته اشاره کرد که بسیاری از نمادها و قراردادها در اجرای تعزیه، متأثر از باور ملی و قومی ایرانی است.

تعزیه، آئینی اصالتاً مردانه است/‌نفوذ آئین‌ها و باورهای ایرانی در روایات مذهبی

به گزارش خبرنگار ایکنا؛ پانزدهمین نشست پژوهشی هنر و ادبیات دینی که به موضوع «بررسی شخصیت زن در مجالس شبیه‌خوانی و تعزیه» اختصاص داشت، عصر امروز چهارشنبه 9 اسفند با سخنرانی محمدحسین ناصربخت؛ مدرس دانشگاه و شبیه‌پژوه در سالن «مهرداد اوستا» حوزه هنری برگزار شد.

ناصربخت در ابتدای این نشست با اشاره به اینکه تعزیه اساساً و اصالتاً یک مجلس آئینی مردانه محسوب می‌شود  گفت: البته با وجود آنکه اغلب مجالس تعزیه را مردان اداره کرده و می‌گردانند اما همواره استثنائاتی نیز وجود دارد و به ویژه در بخش‌های جنوبی ایران و در برخی از نواحی استان بوشهر و بندرعباس و روستاهای آن شاهد هستیم که زنان نیز در کنار مردان، اجرای تعزیه و مجلس شبیه‌خوانی را به عهده دارند.

وی با تأکید بر اینکه اغلب این مجالس ویژه زنان نیز برپا می‌شود، تصریح کرد: معمولاً در نقش‌خوانی زنان اولیاءخوان در مجالس تعزیه از زنان سادات استفاده می‌شود که این امر به برکت فضای حاکم بر اجرای تعزیه نیز می‌افزاید اما با این وجود باید به این نکته تأکید دوباره داشته باشم که در اغلب مجالس تعزیه نقش‌خوان مرد وظیفه نسخه‌خوانی زنانه را نیز به عهده دارد که اصطلاحاً به آنها زن‌پوش اتلاق می‌شود.

این شبیه‌پژوه گفت: در گذشته و در میان نسخ قدیمی تعزیه حضور زن را در مجالس شبیه‌خوانی داشتیم اما موضع آنها اغلب منفعل بود و شبیه‌خوان زن  کُنشگری در صحنه نداشت و بیشتر موضعی منفعل داشت اما در سال‌های اخیر قدری این موضع کُنشگرانه شده است و در برخی از مجالس شاهد هستیم که شاه‌نسخه‌ها نیز در میان آنها دست به دست می‌شود.

وی به اهمیت نقش زن در مجالس تعزیه اشاره کرد و گفت: استاد داوود فتحعلی‌بیگی در دفتر شماره 7 تعزیه که از سوی انتشارات نمایش به چاپ رسیده است، در موارد بیشماری به حضور زنان در پیشبرد روایت تعزیه پرداخته است و در مواردی با ذکر مثال از نسخ مشهور تعزیه، مصادیق و مظاهری را مطرح می‌کند که از جمله مهمترین آنها مجالس تعزیه مربوط به واقعه کربلاست که حضور شبیه حضرت زینب(س) در آن بسیار پُررنگ و اساسی است.

ناصربخت ادامه داد: فتحعلی‌بیگی در این دفتر اشاره به 61 مجلس تعزیه براساس مجالس موجود در خزانه کتابخانه واتیکان دارد که در آنها شبیه زن نقش اساسی را ایفا می‌کند و البته اینجا باید به این نکته مهم نیز توجه داشت که آنچه که در نسخ تعزیه براساس باور و تفکر شیعی از وقایع و روایات تاریخی نوشته شده است برداشتی برپایه باور و عقیده شخص تعزیه‌نویس بوده است و او براساس حافظ قوی و ملی و پیشینه تمدنی خود که آمیخته با آموزه‌های دینی و شیعی است مبادرت به این کار کرده است.

وی تأکید کرد: براین اساس از آنجا که ما برای معصومین(ع) احترام و شأنیت خاصی برمبنای عقاید شیعی قائل هستیم لذا صورت و جلوه‌گری ایشان در تعزیه با بهره‌گیری از برخی داستان‌های اساطیری و شخصیت‌های افسانه‌ای شکل گرفته است و اینگونه نیست که تمامی شرح وقایع در مجالس تعزیه نعل به نعل منطبق با واقعیت باشد.

این مدرس دانشگاه گفت: با وجود آنکه در تعزیه عین واقعیت تاریخی نقل نمی‌شود و همواره شخصیت‌های مذهبی در قالب شبیه در کسوت شخصیت‌های اسطوره‌ای و افسانه‌ای تجسم و عینیت پیدا می‌کنند اما برای مخاطب باورپذیر بوده و به ویژه در مورد وقایع کربلا که نمود عینی و فراگیری در مجالس تعزیه دارند، این مسئله به مصداق عبارت «هر روز عاشوراست و هر زمین کربلاست» موقعیتی لازمانی و لامکانی پیدا می‌کند.

ناصربخت در ادامه افزود: اساساً قرار نیست که تعزیه و برپایی مجالس شبیه‌خوانی بیان واقعیات باشد بلکه شرح یک حقیقت ابدی و ازلی است و بیشتر از اینکه به آن باید از نگاه تاریخی و برپایه مستندات به جای مانده در آن نگاه کرد، باید وجهه فلسفی، عرفانی به آن داد که در قالب و با ابزار هنری نمود عینی و بصری می‌یابد و با استفاده از برخی قراردادها و المان‌ها در پیشگاه مخاطب اجرا می‌شود.

وی اظهار داشت: در فرهنگ و باورهای ایرانی زنان نقش مؤثر و کارسازی در طول تاریخ داشته‌اند که این امر نفوذ زیادی نیز در قراردادها و ملزومات و قواعد اجرای یک مجلس تعزیه و شبیه‌خوانی داشته است؛ علاوه بر این خصوصیات اقلیمی و جغرافیایی ایران به تأویل و تفسیر بسیاری از مفاهیم و مظاهری منجر شده است که در قالب کهن‌الگوهایی تعریف شده و تعزیه نیز به عنوان یک آئین نمایشی صددرصد ایرانی، متأثر از آنهاست.

ناصربخت در ادامه گفت: ایران سرزمینی گرم و خشک است و از دیرباز با کمبود آب مواجه بوده و لذا به این خاطر آب از نظر ایرانیان از قداست و حرمت خاصی برخوردار است؛ براساس این دیدگاه در فرهنگ و تمدن ایرانی همواره برای حفظ و حراست از آب موکلی وجود داشته که در دوران ایران باستان  این وظیفه برعهده الهه‌ای به نام «آناهیتا» بوده است، الهه‌ای که سال‌ها حتی پیش از ظهور آئین زرتشت در ایران وجود داشته؛ الهه‌ای با ماهیتی زنانه که به واسطه این حفظ و حراست از امر مقدسی همچون آب، آئین ویژه‌ای به نام «میترائیسم» را شاهد هستیم که به وجود می‌آید.

وی افزود: نفوذ فرهنگی این باور تا به آنجاست که در دل حکایات و داستان‌ها و حتی برخی از احادیث دوره اسلامی  به ویژه پس از رسمیت یافتن آئین و تفکر شیعی شاهد هستیم که این فرهنگ ملی و قومیتی بلافاصله وارد فرهنگ و ادبیات شیعی شده تا آنجا که با فرض قداست آب، این بار محافظ و موکل آب شخصیت قدسی حضرت زهرا(س) معرفی و این امر تا آنجا قوت و قوام پیدا می‌کند که آب به عنوان مهریه حضرت فاطمه(س) قلمداد می‌شود.

قائم مقام  دبیر اجرایی جشنواره بین‌المللی نمایش‌های آئینی و سنتی گفت: موکل بودن حضرت زهرا(س) در قبال آب به عنوان عنصر و ماهیت قدسی در تفکر ایرانیان در بسیاری از روایات مجالس تعزیه و شبیه‌خوانی مشهود است که به عنوان نمونه در نسخه «متوکل عباسی» که منقول است مضجع مقدس حضرت امام حسین(ع) را آب می‌بندد و به این جهت مزاحمت و سختی برای زوار آن حضرت پدید می‌آید، شبیه حضرت زهرا(س) خود شخصاً وارد روایت مجلس شده و سعی در رهایی زوار فرزند برومندش از مخمصه‌ای که دچار آن شده اند، دارد.

ناصربخت در بخش دیگری از نشست «بررسی شخصیت زن در مجالس شبیه‌خوانی و تعزیه» گفت: یکی از موضوعاتی که در باب حضور زن  در مجالس تعزیه باید مورد مداقه قرار گیرد همانطور که اشاره شد قالب‌گیری شبیه‌خوانان زن براساس  کهن‌الگوهایی است که از دیرباز براساس پیشینه فرهنگی و تمدن ایرانیان مطرح بوده است؛ مقولاتی که خصایص ذاتی زن ایرانی است و می‌توان آن را در قالب نمایشی به دیگر زنان نیز تعمیم داد، مصادیقی همچون حقیقت‌جویی، صبوری، وفاداری، عشق و در عین حال نفرت، کینه‌توزی و فتنه‌گری که این موارد اخیر بیشتر در مورد زنان اشقیاءخوان صدق می‌کند.

وی با اشاره به اینکه بیشتر شبیه‌های زن در مجالس تعزیه به جبهه حق و اولیاء تعلق دارند که اصطلاحاً آنها را موافق‌خوان نیز می‌گویند، گفت: با این وجود باید درصدی از آنها را نیز به جبهه باطل و اشقیاء نسبت داد که برخی از کهن‌الگوهای رفتاری و خلق و خو که به آنها اشاره شد، از آنها سر می‌زند.

این شبیه‌پژوه ادامه داد: به طور مثال در مجلس شبیه‌خوانی بازار شام، شبیه حضرت زینب(س) در قالب ایراد خطبه‌های خود که به رسوایی بنی‌امیه منجر می‌شود سعی در برانگیختن مردم به منظور یافتن حقیقت و اصل ماجرا دارد، در مجلس دیگری که حضرت زینب(س) شب عاشورا به محضر برادر می‌رسد علاوه بر بروز حس مادرانه و شفقت نسبت به برادرش، وفاداری خود را به او ابراز می‌کند.

ناصربخت با اشاره به اینکه عشق زنانه در شبیه‌خوانی «یوسف و زلیخا» نمونه بارزی است گفت: در ارتباط با واقعه عاشورا، نسخه وهب نصرانی یکی از مقاطع باشکوه در ابزار عشق یک زن به همسرش است که البته این نسخه علاوه بر دیدگاه تغزلی که در آن مشهود است، بار حماسی فراوانی نیز دارد که باید بر آن صحه گذاشت.

این مدرس دانشگاه در پایان گفت: البته در بعد اشقیاءخوانی زن که همانطور که به آن اشاره کردم نسبت به اولیاء‌خوانی شبیه‌خوانان زن درصد بسیار نازلی دارد، نفرت، کینه‌توزی و دسیسه و فتنه‌گری مشهود است که از جمله آنها می‌توان به «هِند جگرخوار» به مثابه نفرت و کینه‌توزی یک زن و به زن دوم خولی به مثابه زن وسوسه‌گر و فتنه‌گر، اشاره کرد.

گزارش از امیرسجاد دبیریان

انتهای پیام   

 

       

   

 

     

     

captcha