به گزارش
ایکنا؛ جمعه سیاه، روزی است که شاید برای ما ایرانیها اسمش کمی ترسناک باشد، ولی برای بیشتر غربیها حکم یک روز استثنایی و ویژه را دارد؛ چراکه آنها از مدتها قبل منتظرش بودند و در آن روز با استقبال عجیبی هرآنچه در فروشگاهای فیزیکی و آنلاین شهر خود میبینند، با تخفیفهای ویژهای خریداری میکنند.
اما تب جمعه سیاه چندسالی است که به کشور ما هم رسیده و بعضی فروشگاههای آنلاین با تبلیغات زیاد و بعضا اغواکننده تلاش میکنند رویدادی مانند این فروش پرتخفیف را در کشور اجرا کنند؛ اتفاقی که بهنظر با استقبال خوب ایرانیها روبهرو شده، ولی در پشت پرده این مدل فروش، حقایق و ناگفتههایی وجود دارد که شاید حال این جمعه سیاه را برای ما ایرانیها کمی متفاوت کند.
الهام گرفتن از دستاوردهای مدیریت و بازاریابی جهانی میتواند موجب پیشرفت و دستاورد باشد و گاهی فرصتهای تجاری خوبی را هم فراهم میکند؛ اما شرط عقل این است که آنچه را تقلید و کپیبرداری میکنیم، مورد بررسی و واکاوی دقیق قرار دهیم و ببینیم که هر شیوه تا چه حد میتواند در کشور ما نیز اثربخش باشد. جدا از عنوان «جمعه سیاه» که ما برای این روز از فرهنگ غرب کپیبرداری کردهایم و جزئیات و سنتهای فرهنگی این رنگ در کشور ما، میتوان گفت همه چیز آن طور که در تبلیغات این روز در کشور ما ایده آل به نظر میرسد، نیست.
متاسفانه شرکتهای تجاری و فروشگاههای آنلاین کشور برخلاف آنچه که با هدف فروش پرتخفیف جمعه سیاه صورت میگیرد، در بیشتر تخفیفها و شرایط ویژهای که برای این روز خاص اعلام کردهاند، بهنوعی دست به صحنهسازی زیبایی زدهاند تا توجه مخاطب را به محصولات خودشان جلب کنند. در فروشگاههای آنلاین کشور تعداد محصولاتی که برای فروش گذاشته میشود معمولا محدود است و فروشندگان خوب میدانند که اگر محصول مورد نظر تمام شود، شما میمانید و یک فروشگاه پر از محصولات دیگر کم تخفیف و عاملی که طبق تحقیقات روانشناسی ثابت شده و باعث خرید کردن شما میشود، روند ادامه خرید شما در تب و تاب خرید دیگران است. در این شرایط بهنظر میرسد نمیتوانیم جلوی خودمان را بگیریم و اگر در سایتی و یا فروشگاهی حضور داشته باشیم، حتما با خرج کردن حتی مقدار کمی پول، دست پر از آنجا خارج میشویم.
نکته جالب این است که بیشتر محصولاتی که فروشگاههای آنلاین در کشور ما، در این روز عرضه میکنند، در طول سال قیمتشان به آن میزان افت کرده و در روز جمعه سیاه قیمتی بیشتر از قیمت یک ماه پیش را درج و روی آن با خطی قرمز قیمت قبل را درج میکنند؛ به این معنی که درواقع قیمتی که محصول به فروش میرسد، همان قیمت قبل است.
متاسفانه با این شرایط باید گفت که فروشگاههای اینترنتی و نامآشنای کشور نه تنها نتوانستند عملکرد خوبی در این روز داشته باشند، بلکه موجبات اعتراض بسیاری از کاربران و خریداران را نیز برانگیزند. از جمله مشکلاتی که طبق مشاهدات و گزارشهای واصله کاربران در این روز با آن مواجه شدند، میتوان به عدم توانایی و کشش سرور و زیرساختهای فنی سایتهای فروش برای میزبانی خیل گستردهای از کاربران و مواجهه با پیغام خطا پس از اضافه کردن محصول مورد نظر در این سایتها اشاره کرد.
در برخی موارد قیمتی که برای کالای تخفیفخورده درج شده بود، با قیمت واقعی آن تفاوت بسیاری وجود داشت، بهطوریکه کاربر اگر کالای مورد نظرش را انتخاب میکرد، موقع پرداخت متوجه میشد که قیمت درج شده با قیمت پرداختی تفاوت قابل توجهی دارد. با این روندی که از فروشندگان آنلاین دیده میشود، شاید آنها درباره جمعه سیاه دچار سوء تفاهم شدهاند یا تمامی فروشگاههای معتبر جهانی نیز از همین روند را در این روز خاص دنبال میکنند؟ اینکه در این روز جنسهای قدیمی که مشتری ندارند با تخفیف ویژه فروخته میشوند یا امکانی برای کاربران فراهم میشود که اجناس مورد نظرشان را که در طول سال امکان خرید ندارند، با قیمتی مناسبتر تهیه کنند؛ یا با ارایه چند کالای محبوب با تخفیف ویژه البته در تعداد اندک، به دنبال جلب توجه خریداران و معرفی فروشگاه باشند.
متاسفانه این روند و جریان غلط فروشندگان آنلاین و حضوری کشور، کار را به جایی کشانده که به بهانههای مختلف و حتی با بهکار بردن عناوین مقدس روزهای سال اقدام به فروش محصولات خود با عنوان شرایط ویژه میکنند؛ به عنوان مثال تخفیف عرضه خودرو به مناسبت ایام دهه فجر و فروش ویژه به مناسب تولد یکی از امامان معصوم رواج پیدا کرده است؛ اما چه دلیلی دارد که یک تولیدکننده به مناسبت یک تاریخ مقدس مثلا ۲۰٪ به مشتریانش تخفیف بدهد. قضاوت با خودتان...
باید با خودمان راستگو باشیم و اگر هدفمان نوعی تکریم ارزشهای جامعه است، بهتر است اخلاقیتر آنرا انجام دهیم و مثلا به کسانی که در دهه فجر خرید میکنند، یک نسخه فاخر از وصیتنامه امام را بدهیم نه اینکه از نام این دهه، فروش خود را افزایش دهیم و بهانه آن را خدمت به مردم در این دهه بنامیم. همچنین اگر تولد ائمه(ع) برایمان مهم است و میخواهیم تکریم کنیم، بهتر است به عنوان مثال یک نسخه نهج البلاغه هدیه کنیم تا با نام ایشان محصولات بدون خریدار خود را بفروشیم.
در پایان باید گفت ریالی کردن مناسبتها، نه تنها توجیه اخلاقی و مذهبی ندارد، بلکه حتی از لحاظ استراتژیک هم بهترین انتخاب برای فروش محصولات نیست و حتی اگر قصد کپیبرداری از الگوهای غربی را داریم، بهتر است به صورت درست و اخلاقی این کار را انجام دهیم و به مردم نیز احترام بگذاریم.
به قلم وهاب خدابخشی
انتهای پیام