به گزارش ایکنا؛ در این شماره از نشریه علمی - پژوهشی «مطالعات فهم حدیث»، مقالاتی با عناوین «اعتبارسنجی خبر واحد در روایات اعتقادی» نوشته سیدعلی دلبری، محمد امامی و محمداسحاق عارفی؛ «بازخوانی تفسیر معرفت خدا با خدا در روایات اهل بیت (ع)» به قلم حسن رضایی هفتادر، محمدعلی اسماعیلی و رحمان عشریه؛ «بررسی دلائل و اسباب (رافضی، ناصبی و شیعی) خواندن راویان و اعتبارسنجی آن ها از نظر رجال پژوهان اهل سنّت» تالیف علیرضا طبیبی، مجید زیدی و فهیمه جفرسته؛ «بررسی سندی و دلالی روایات اهل سنت در تفسیر «سَبْعاً مِنَ الْمَثانی»» نوشته عبدالهادی فقهیزاده و مهدیه دهقانیقناتغستانی؛ «تبیین نقش امام سجاد (ع) در شکل گیری قیام های توابین با تأکید بر ادعیه صحیفه سجادیه» تالیف بیبی زینب حسینی؛ «حل تعارض روایات تفسیری ابن عباس (مطالعۀ موردی: روایات تفسیری آیات صیام)» نوشته نصرت نیلساز و الهام زرینکلاه و «روش و مبانی فهم حدیثِ علامه مجلسی در کتاب السماء و العالمم تالیف محمد شریفی، علیمحمد میرجلیلی و علیرضا لکزایی منتشر شده است.
اعتبارسنجی خبر واحد در روایات اعتقادی
در چکیده مقاله «اعتبارسنجی خبر واحد در روایات اعتقادی» آمده است «سنّت پس از قرآن مهمترین منبع معرفت دینی است که وصول به آن از طریق خبر متواتر و خبر واحد امکانپذیر است. خبر واحد در حوزه عمل و احکام مورد پذیرش است، اما در حوزه اعتقاد و اندیشه از زمان های دور یکی از دشوارترین و پر اختلافترین مباحث در میان متفکران مسلمان بوده و هست. خبر متواتر و خبر واحد همراه با قرائن قطعی در تمامی حوزههای دین، معتبر و در آن اختلافی نیست. اما مسأله اصلی این است که آیا خبر واحد غیر قطعی در حوزه عقاید ارزش دارد یا خیر؟ در این نوشتار به روش توصیفی - تحلیلی خبر واحد معتبر از سه جهت بررسی شده است: به عنوان حجت و علم تعبدی، به عنوان مفید ظن شخصی یا نوعی و از جهت مضمون. این نوع خبر به عنوان حجت و علم تعبدی در اصول عقاید کارایی ندارد و بکارگیری آن در اصول عقاید، دور باطل را در پی دارد. به عنوان مفید ظن نیز کاربرد ندارد؛ زیرا در اصول عقاید، مطلوب بالذات، معرفت و علم است و ظن به تنهایی ارزشی ندارد. اما از جهت مضمون و با قطع نظر از سند و حجیت آن، از اهمیت و ارزش بالایی برخوردار است».
بازخوانی تفسیر معرفت خدا با خدا در روایات اهل بیت (ع)
نویسنده مقاله «بازخوانی تفسیر معرفت خدا با خدا در روایات اهل بیت (ع)» در طلیعه نوشتار خود آورده است «شناخت خدا با خدا، نهتنها مورد تأکید روایات فراوانی قرار گرفته، بلکه به عنوان تنها راه شناخت خدا معرفی شده است. در تفسیر این روایات، محدثان، متکلمان، فیلسوفان و عرفانپژوهان دیدگاههای متعددی عرضه کردهاند که نوشتار حاضر، به گردآوری، دستهبندی، تقریر و ارزیابی مهمترین آنها پرداخته است. از رهگذر این جستار، مشخص میشود که تفسیر این روایات به «شناخت خدا با قدرت الهی»، «شناخت خدا با بهرهگیری از راههای الهی»، «شناخت خدا، صنع و ایجاد الهی»، «تقدم شناخت خدا بر شناخت مخلوقات»، «شناخت خدا از طریق مخلوقات»، «شناخت خدا از طریق حیثیت وجودی مخلوقات» و «شناخت خدا از طریق سلب صفات مخلوقات»، پذیرفتنی نیست، اما تفسیر آنها به «شناخت خدا از طریق بیانات الهی»، «شناخت خدا با وساطت خدا (برهان صدیقین)» و «شناخت شهودی خداوند»، پذیرفتنی و این تفاسیر را در سایه پذیرش مراتب مختلف معنایی روایات از یکسو و وجود شواهد روایی یا عقلی از سوی دیگر، میتوان پذیرفت».
بررسی دلائل و اسباب (رافضی، ناصبی و شیعی) خواندن راویان و اعتبارسنجی آن ها از نظر رجال پژوهان اهل سنّت
در چکیده مقاله «بررسی دلائل و اسباب (رافضی، ناصبی و شیعی) خواندن راویان و اعتبارسنجی آن ها از نظر رجال پژوهان اهل سنّت» آمده است «رجالپژوهان اهل سنّت در مورد مؤثر بودن اخلاقیات راوی و خبرگی او در پذیرش روایاتش همفکر هستند ولی در مورد نقش گرایش عقیدتی راوی در اعتبارسنجی او اختلاف نظر دارند. در همین راستا این نوشتار، سه اصطلاح «رافضی، ناصبی، شیعی» که مرتبط با گرایش عقیدتی راویان هستند را در کتب رجالی اهل سنّت بررسی کرده است تا مشخص شود آیا این سه اصطلاح در نزد رجالپژوهان اهل سنّت در اعتبارسنجی راویان منتسب به این سه اصطلاح مؤثر بودهاند یا خیر؟ بررسیها نشان داد این سه اصطلاح، در توثیق و تضعیف راویان نقش به سزایی داشتهاند. البته این نقشها، بحثبرانگیز و در مواردی به دور از تعصب نبوده است، چرا که عملکرد آنان یکسان نبوده و راویان منتسب به رافضی را اکثراً تضعیف کردهاند ولی راویان منتسب به ناصبی را اکثراً توثیق کردهاند و این نشانگر آن است که آنان برای برخی صحابه، اهمیّت ویژه قائل شده و اهانت به آنان را خط قرمز خودشان دانسته ولی اهانت به عدّه دیگر را مهم و حائز اهمیت ندانستهاند».
بررسی سندی و دلالی روایات اهل سنت در تفسیر «سَبْعاً مِنَ الْمَثانی»
نویسنده مقاله «بررسی سندی و دلالی روایات اهل سنت در تفسیر «سَبْعاً مِنَ الْمَثانی»» در ابتدای نوشتار خود آورده است «شمار قابل توجهی از مفسران اهل سنت به واسطه باور به وجود روایتهای نبوی دال بر معرفی «سوره حمد» به عنوان مصداق عبارت «سَبْعاً مِنَ الْمَثانی»، تفسیر این تعبیر به «سوره حمد» را بر دیگر آراء برتری داده و آن را برگزیدهاند. در ارزیابی این تفسیر این سوال مطرح میشود که آیا روایات نبوی مستند این رای تفسیری در اهل سنت به لحاظ سندی و دلالی قابلیت اثبات چنین نکتهای را دارند یا خیر؟ در این پژوهش روایات نبوی در این موضوع با توجه به سند آنها دستهبندی شده است. سپس از مشابهت زیاد متن روایات مختلف نتیجه گرفته شده است که همه این روایات بازگو کننده یک سخن پیامبر (ص) در گفت و گو با یکی از صحابه (به احتمال زیاد، ابیبنکعب و یا ابوسعید بن معلی) هستند. محتوای مشترک در همه این روایات معرفی «سوره حمد» به عنوان سورهای است که در کتب آسمانی پیشین و قرآن نظیر و مانند ندارد و سپس تلاوت آیه هشتاد و هفتم سوره حجر است. در فهم این مضمون مشترک مفسران اهل سنت علت تلاوت آیه «وَ لَقَدْ آتَیْناکَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانی وَ الْقُرْآنَ الْعَظیمَ» پس از اشاره به فضیلت سوره حمد را در این دیدهاند که سوره حمد مصداق تعبیر «سَبْعاً مِنَ الْمَثانی» است. اما بازخوانی مجدد این روایات نشان میدهد که احتمال دارد این روایات مراد از «الْمَثانی» ـ به معنای معطوف به گذشته ـ را بخشی از وحی قرآن که در کتب آسمانی پیشین نظیر و مانند دارد و تکرار آنها محسوب میشود معرفی کرده و مراد از «الْقُرْآنَ الْعَظیمَ» را بخشی از وحی قرآنی که در کتب آسمانی پیشین مانند ندارد و مختص به پیامبر اکرم (ص) است دانسته باشند».
تبیین نقش امام سجاد (ع) در شکل گیری قیام های توابین با تأکید بر ادعیه صحیفه سجادیه
در چکیده مقاله «تبیین نقش امام سجاد (ع) در شکل گیری قیام های توابین با تأکید بر ادعیه صحیفه سجادیه» میخوانیم «یکی از ابزارهای بازشناسی جریانهای تاریخی، مطالعه اسناد و شواهد تاریخی است. از آنجا که قیامهای توابین، یکی از مهمترین اقدامات شیعیان پس از شهادت امام حسین (ع) بوده است، به نظر می رسد بازخوانی تاریخی و تحلیلی ادعیه امام سجاد (ع) میتواند به عنوان یک مستند تاریخی، ماهیت حقیقی این قیامها را روشن کند. مانند: ارتباط امام سجاد (ع) با قراء کوفه، تأکید امام سجاد (ع) بر اجرای حکم قصاص، گسترش فقه شیعی و ... این پژوهش نشان میدهد، میتوان از متون روایی بازمانده از قرن دوم و سوم هجری، به عنوان شواهدی در شناخت رویدادهای تاریخی استفاده کرد، همچنین تاریخگذاری روایات و توجه به بافت موقعیتی روایات میتواند آثار مهمی در فهم صحیح مدلول روایات داشته باشد. از آنجا که مهمترین میراث باقیمانده از امام سجاد (ع) ادعیه ایشان است، لذا ابتدا ارتباط ایشان با گروههای فعال اجتماعی جامعه آن زمان مورد بررسی قرار گرفته، سپس به واکاوی ادعیه ایشان پرداخته شده است. در این پژوهش، برخی شواهد و مستندات که نقش امام سجاد (ع) را در شکلگیری قیام توابین و حوادث قرن اول هجری، اثبات میکند مورد بررسی قرارمیگیرد».
حل تعارض روایات تفسیری ابن عباس (مطالعۀ موردی: روایات تفسیری آیات صیام)
در طلیعه مقاله «حل تعارض روایات تفسیری ابن عباس (مطالعۀ موردی: روایات تفسیری آیات صیام)» آمده است «عبدالله بنعباس، صحابی مشهور پیامبر (ص) و از مفسران برجسته است. شهرت وی در تفسیر، منجر به نقل روایات دروغین و متعارض از وی شده است. نمونهای از این روایات، در زمینۀ صیام میباشد. این مقاله با بهکارگیری روش کتابخانهای، تجزیه و تحلیل دادهها، به حل تعارض روایات صیام، که بخشی مربوط به نسخ یا عدم نسخ آیۀ 184 سورۀ بقره و بخش دیگر در خصوص افطار یا عدم افطار در سفر است، پرداخته و به این نتیجه دست یافته است که روایات عدم نسخ آیۀ مذکور و روایات وجوب افطار در سفر، با توجه به معیارهایی همچون موافقت با سیاق، گفتار لغویان، ترجیح روایات اکثر بر اقل و غیره ترجیح دارد. در عین حال با توجه به مطابقت 80 درصدی روایات تفسیری ابنعباس با روایات ائمه (ع)، موضعگیری موافق عقیدتی- سیاسی وی در دفاع از ایشان و نیز تصریح خود ابنعباس به علمآموزی نزد حضرت علی (ع)، یک معیار مستقل، به عنوان یکی از مرجحات خارجی، در حل این تعارض ارائه میدهد که عبارت است از مطابقت روایات وی با روایات اهل بیت (ع)».
روش و مبانی فهم حدیثِ علامه مجلسی در کتاب السماء و العالم
نویسنده مقاله «روش و مبانی فهم حدیثِ علامه مجلسی در کتاب السماء و العالم» در ابتدای پژوهش خود آورده است «علامه مجلسی در بحارالانوار - کتاب «السماء و العالم» - به شرح و تفسیر متون احادیث پرداخته و تا حدی مشکلات اخبار را حل کرده است. بیانهاى وی در ذیل روایات و آیات قرآن، قابل تأمل است. این پژوهش که با روش توصیفیـ تحلیلی، انجام گرفته است، در صدد واکاوی روشها و مبانی فقهالحدیثی مجلسی در کتاب «السماء و العالم» است. نتایج پژوهش، گویای این است که علامه در هر موضوع، ابتدا آیات قرآنى مرتبط با آن موضوع را آورده و در صورت لزوم، توضیح و تفسیرى هم براى آیات بیان کرده است. مهمترین مبانی مجلسی در شرح روایات این کتاب عبارت است از: احراز صحت متن؛ شرح مفهوم واژههای مفرد موجود در روایات با استفاده از آیات قرآن و نظریات بزرگان لغت؛ توجه به معانی ترکیبی واژگان مرکب چون مجاز، کنایه و استعاره و ضرب المثلها؛ نقد حدیث؛ بهرهگیری از آیات مرتبط؛ بهرهگیری از احادیث مشهور و مرتبط و تشکیل خانوادهی حدیث؛ شناخت سبب و فضای صدور روایات؛ توجه به محکم و متشابه در بین احادیث؛ استفاده از علوم تجربی در طرح مفاهیم و معارف تخصصی».
علاقهمندان برای دریافت اصل مقالات میتوانند به نشانی اینترنتی http://mfh.journals.ikiu.ac.ir/ مراجعه کنند.
انتهای پیام