ب
ه گزارش
ایکنا، شهید «منصور ستاری» در سال ۱۳۲۷ در روستای ولیباد ورامین، دیده به جهان گشود. پدرش، مرحوم «حاج حسن» شاعری فاضل بود که دیوانی از او به نام «ماتمکده عشاق» به یادگار مانده است.
وی دوران ابتدایی را در مدرسه، ولی آباد ورامین و دوران متوسطه را در قریه «پوینک» باقرآباد به پایان رسانید. وی در طول دوران تحصیل همواره یکی از شاگردان ممتاز کلاس بود. پس از اخذ دیپلم متوسطه، در سال ۱۳۴۶ وارد دانشکده افسری شد و پس از پایان دوره دانشکده به درجه ستوان دومی نایل آمد. در سال ۱۳۵۰ برای طی دوره علمی کنترل رادار به آمریکا اعزام شد و پس از گذراندن دوره یک ساله، در سال ۱۳۵۱ به ایران بازگشت و به عنوان افسر کنترل شکاری نیروی هوایی مشغول به کار شد.
شهید ستاری در سال ۱۳۵۴ در کنکور سراسری شرکت کرد و در رشته برق و الکترونیک پذیرفته شد. تعدادی از واحدهای دانشگاهی را گذرانده بود که با پیروزی انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی تحصیل را کنار گذاشت و همدوش دیگر آحاد مردم به پاسداری از دستاوردهای انقلاب پرداخت.
ستاری افسری مؤمن، متعهد، شجاع، آگاه، تیزهوش و کاردان بود. طرحها و ابتکارهای زیادی در تجهیز سیستمهای راداری، پدافندی به اجرا گذاشت که در طول جنگ تحمیلی توان نیروی هوایی را در سرنگونی هواپیماهای متجاوز دشمن دو چندان کرد.
تیمسار ستاری به علت فعالیتهای بیش از حدی که در اجرای طرحهای جنگی از خود نشان داد، درسال ۱۳۶۲ به سمت معاون عملیات فرماندهی پدافند نیروی هوایی منصوب شد. طرحها و برنامههایی که شهید ستاری ارائه میداد بسیار منطقی، عملی، کاربردی و مؤثر بود؛ از این رو در سال ۱۳۶۴ به عنوان معاونت طرح و برنامه نیروی هوایی برگزیده شد و به علت لیاقت و کاردانی و شایستگی که از خود نشان داد، در بهمن ماه سال ۱۳۶۵ با درجه سرهنگی به سمت فرماندهی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب شد و تا هنگام شهادت عهدهدار این مسئولیت بود.
فداکاری در بمباران شیمیایی
در عملیات خیبر و در بمباران شیمیایی او ماسک خود را به پیرمردی که راننده لودر بود تقدیم کرد. بر اثر این اقدام او تا زمان شهادتش حس بویاییاش را از دست داد و تا پایان عمر این موضوع را مخفی میکرد.
تأسیس دانشکده پرواز (خلبانی) این آرزوی دیرینه هر ایرانی و پرسنل نیروی هوایی بود. اولین سری دانشجویان خلبانی در مهرماه سال ۱۳۶۷ وارد دانشکده پرواز شدند، تأسیس دانشگاه هوافضا با ۸ گرایش تحصیلی و مبتنی بر برنامههای آموزشی، مجموعههای کارشناسی و مصوبات وزارت فرهنگ و آموزش عالی، تأسیس دانشکده پرستاری و راهاندازی مرکز تحقیقات و آموزش پزشکی (پاتولوژی) نیروی هوایی و همچنین توجه به آموزش کارا (حین خدمت) و آموزش پرسنل رده میانی، ایجاد هنرستان کار و دانش و فنی و حرفهای در مرکز آموزشهای هوایی و اجرای برنامههای آموزش و پرورش برای افرادی که حداکثر با شانزده سال سن، به استخدام نهاجا درآمده بودند تا بتوانند همانند دانشآموزان دبیرستان به تحصیل بپردازند و دیپلم رسمی کشور به آنها اعطا شود. ایجاد شبکه دیدهبانی به منظور تقویت سیستم پدافندی کشور، ایجاد شبکه دیدهبانی بصری، ایجاد موانع هوایی بر فراز درهها، گذرگاهها و ارتفاعات و... از جمله اقدامات مهم شهید ستاری در دوران فرماندهی نیروی هوایی ارتش محسوب میشود.
نابغه پدافند هواییشهید ستاری که به واقع معماری آیندهنگر برای سیستم پدافند هوایی کشور بود، با راهاندازی تأسیسات و امکانات جدید تعمیر و نگهداری و نیز اجرای پروژههایی نظیر پروژه اوج و نیز راهاندازی مرکز پژوهش، تحقیقات و آموزش (پتا) توان نگهداری نیرو را تقویت و به چندین برابر قدرت قبلی ارتقا داد. این مهم برای کشوری که پایههای صنعتیاش تقریباً ضعیف بود کاری شگرف است. ایجاد مؤسسات فنی و صنعتی پیشرفته برای آموزش پروازی مرحله مقدماتی دانشجویان خلبانی با کمک مهندسان و متخصصان نهاجا با ساخت هواپیمای پرستو نیز اقدام مهم دیگری است که این هواپیما از نظر امکانات عملیاتی تقریباً شبیه هواپیمای بونانزای ساخت آمریکاست.
یکی از مهمترین فعالیتهای سرلشکر شهید منصور ستاری طی سالهای ۶۶ تا پایان جنگ تحمیلی، اسکورت ناوگان تجاری کشتیهای نفتکش ایران در خلیج فارس و دریای عمان تا خروج آنها بود. انجام عملیات اسکورت باتوجه به حجم عملیات جنگی و حجم عملیات عادی و روزانه نهاجا کاری بس عظیم بود. نگهداری مجتمع پتروشیمی بندر امام خمینی (ره)، حفاظت از میدان گازی کنگان و مواردی نظیر اینها یادآور اقدامات و جانفشانیهای عقابان تیزپرواز و پرسنل پدافندی نیروی هوایی تحت فرماندهی و مدیریت این شهید، همیشه به یادماندنی است.
شهید ستاری منطقیترین راه را برای کاهش اثرات محدودیت اعتباری و روبرویی با شرایط پس از جنگ انتخاب کرد و آن خودکفایی هرچه بیشتر نیروی هوایی بود؛ از این رو علاوه بر آنکه از خروج اعتبارات نیروی هوایی جلوگیری میکرد توان تولیدی و خدماتی را افزایش داده و درآمدهای حاصل از این قبیل فعالیتها را همواره تحت کنترل و نظارت دقیق قرارداد که به عنوان پشتوانهای برای اجرای برنامههای سازندگی موردبهره برداری قرارگرفت. وی با کمک فرماندهان و پرسنل نیروی هوایی پروژههای بلندمدت را طراحی کرد که یکی پس از دیگری جامه عمل میپوشد. یکی از این پروژهها بعد از شهادت ایشان هواپیمای جنگی آذرخش بود که با حضور رهبر انقلاب در سال ۱۳۷۶ به پرواز درآمد.
شهادت:پنجشنبه ۱۵ دیماه جلسه شورای فرماندهان پدافند هوایی به مدت سه روز در کیش برگزار شده بود، تیمسار ستاری قرار بود برای مراسم اختتامیه سخنرانی کند. ساعت ۹ صبح به تیمسار یمینی، اطلاع داده شد که هواپیمای تیمسار ستاری تا ۱۰ دقیقه دیگر در باند فرود میآید. او به اتفاق سایر فرماندهان جلسه را تعطیل کردند و به استقبال تیمسار رفتند. هواپیمای تیمسار در باند نشست و او به همراه معاونتهای خود از آن پایین آمد و به سمت سالن برگزاری جلسه به راه افتادند.
تیمسار در جلسه دو ساعت سخنرانی کرد و چنان حرف میزد که همه از حالت حرف زدنش متعجب شده بودند. نکاتی را در باره آینده نیرو به فرماندهان متذکر شد، که انگار وصیتنامه میخواند. تیمسار و همراهان او پس از صرف ناهار به مقصد اصفهان پرواز کردند.
هواپیمای «جت استار» غرشکنان در آسمان پایگاه اصفهان ظاهر شد و اندکی بعد روی باند ایستاد و تیمسار و همراهانش از پلکان هواپیما پایین آمدند. فرمانده پایگاه به استقبال آمده بود. احترام نظامی گذاشت و اعلام کرد پایگاه برای بازدید تیمسار فرماندهی آماده است. تیمسار از همان جا بازدید را آغاز کرد. ابتدا به گردان نگهداری رفت و مرحله کار «اورهال» کردن یکی از هواپیماها را مشاهده کرد و گفت: تلاشهایتان دارد به نتیجه میرسد.
سپس به انبارهای تدارکاتی رفت. سرهنگ شاهحیدری یک روز قبل از تهران به دستور تیمسار آمده و انبارها را برای بازدید آماده کرده بود. تیمسار یک به یک قطعات موجود در انبارها را بازدید کرد. این کار سه ساعت به طول انجامید.
سقوط هواپیما و شهادت تیمسار ستاریساعت حدوداً ۸ شب بود. خلبان سرهنگ جمشیدی به همراه کمک خود سرهنگ دوم خلبان جممنش هواپیمای جت استار را برای پرواز به سمت تهران آماده میکردند. تیمسار ستاری به همراه تیمسار اردستانی، شجاعی، یاسینی و دیگر همراهان به پای هواپیما آمده و پس از خداحافظی سوار بر هواپیما شدند.
مهندس پرواز سروان سنایی مشغول چکهای قبل از پرواز است. بعد از سوار شدن درب هواپیما بسته میشود. ساعت تقریباً ۲۰:۱۰ کمک خلبان از برج اصفهان اجازه استارت و درخواست کلیرنس برای فرودگاه مهرآباد را میخواهد. مسیر پروازی نیز برای پرواز به سمت تهران از برج به هواپیمای حامل فرماندهان ارتش داده میشود. بعد از روشن شدن ۴ موتور جت هواپیما، درخواست تاکسی برای باند ۲۶ فرودگاه شهید بهشتی اصفهان داده میشود و مسیر تاکسی کردن از برج به خلبان اعلام میشود.
هواپیما آرام آرام و بدون هیچ گونه مشکلی مشغول تاکسی کردن هست. تیمسار و همراهان مشغول صحبت و گفتگو با یکدیگر هستند. بعد از رسیدن به اول باند، برج هواپیما را برای تیک آف مجاز میکند و پرواز خوبی برای آنها آرزو میکند. خلبان جمشیدی با جلو دادن تراتلهای هواپیما ۴ موتور را به غرش در میآورد و هواپیما بعد از رسیدن به سرعت مناسب تیک آف میکند و با گردش به راست شروع به گرفتن ارتفاع و قرار گرفتن در مسیر پروازی میکند.
حدوداً ساعت ۲۰:۳۰ دقیقه مهندس سنایی و خلبان مشغول انجام چک لیستهای بعد از تیک آف و ارتفاع گرفتن هستند. ناگهان متوجه میشوند که چراغ هشدار درب هواپیما روشن شده و نشان میدهد که اشکالی در درست بسته شدن آن وجود دارد. (قبلاً نیز گویا این در مشکل داشته و کامل سیف نمیشده است) با مشاهده این وضعیت خلبان با اعلام وضعیت اضطراری به واحد مراقبت اصفهان درخواست بازگشت به اصفهان و رفع مشکل را میکند.
واحد مراقبت با انجام اقدامات لازم هواپیما را راهنمایی میکند تا مجدداً به فرودگاه اصفهان برگردد. داخل هواپیما نیز به اطلاع تیمسار و سایرین میرسانند که هواپیما دچار مشکل در درب شده و قصد بازگشت به اصفهان را دارند. کمک خلبان جممنش و مهندس پرواز سنایی مشغول چک لیستهای حالت اضطراری هستند. خلبان شریفی نیز هواپیما را در کنترل دارد. خلبان کم کم شروع به کاستن ارتفاع میکند. ارتفاع فرودگاه اصفهان از سطح دریا ۵۰۵۹ پا است (خلبان به گمان اینکه در مهرآباد خواهد نشست ارتفاع را تا حدود ۵۰۰۰ پا کاهش میدهد در حالی که ارتفاع تهران از سطح دریا ۳۷۹۴ پا است).
ساعت ۲۰:۴۲ در آخرین تماس موقعیت هواپیما خواسته میشود. اینگونه جواب میآید: در حال گردش برای فاینال هستیم و ناگهان ارتباط با برج مراقبت قطع میشود. هواپیمای جت استار نیروی هوایی به شماره ثبت ۹۰۰۱-۵ در فاصله ۶۴ کیلومتری فرودگاه در جاده نایین – یزد سقوط میکند و فرمانده نیروی هوایی و جمعی از همراهانش در این واقعه به شهادت میرسند.
یادش گرامی و راهش پررهرو باد.
انتهای پیام
من مبینا فرج هستم
11 ساله از تهران
بهتون توصیه میکنم فیلم منصور که درباره شهید ستاری هست حتما حتمااااا ببینید.
من که گریم گرفت...واقعا چه آدم ها و مسئولان خوبی داشتیم