به گزارش ایکنا؛ هفتاد و نهمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی «ذهن» به صاحبامتیازی و مدیرمسئولی آیتالله علیاکبر رشاد منتشر شد.
عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «تحلیل فراعرفی روایات تأویلی با تأکید بر جواز الغای پیوندهای متنی»، «بررسی و تحلیل اعتمادگرایی از منظر گلدمن و پلنتینگا»، «تبیین نظریه معرفت ملاصدرا بر مبنای اسفار چهارگانه عقلی»، «فضای مجازی رخنهای در تئوری صدق تارسکی»، «بررسی طرحوارههای تصویری جانسون در آیات توصیفکننده دوزخ و بهشت در چارچوب معناشناسی شناختی»، «تحلیل نشانهشناختی «النبی الامی» بر اساس مدل «امبرتو اکو»»، «سنجش مبانی معرفتشناختی صورتبندی فعل خاص الهی در چارچوب الهیات طبیعت در مقایسه با صورتبندیهای رقیب»، «بررسی و نقد تعامل عِلّی نفس و بدن دکارتی».
نظریه معرفت ملاصدرا بر مبنای اسفار چهارگانه عقلی
در چکیده مقاله «تبیین نظریه معرفت ملاصدرا بر مبنای اسفار چهارگانه عقلی» میخوانیم: «ملاصدرا کاملترین و دقیقترین کتاب فلسفیاش را بر مبنای اسفار اربعه نگاشته است. وی در مقدمه این کتاب میگوید، سیر و سلوک علمی و طی درجات و مراتب دانشهای فلسفی را به سفر روحانی تشبیه کرده و به این جهت نام این کتاب را اسفار گذاشته است. مدعای این مقاله آن است که ملاصدرا، مسأله شناخت را بر اساس اسفار اربعه عرفا و همچنین قوس صعود و نزول تبیین کرده است. وی با تأسیس مبانی خاصش، سعی دارد راهی برای شناخت جهان، خصوصا شناخت عالم غیب و خداوند، ترسیم کند؛ درحالیکه این رویکرد عموما توسط شارحان و مفسران اسفار نادیده گرفته شده است. عدم توجه به این رویکرد، در مواردی موجب برداشتهای متعارض از دیدگاههای ملاصدرا شده است. مقاله حاضر با تبیین فرایند شناخت ملاصدرا بر اساس اسفار اربعه، نشان میدهد که تبیین شناخت بر مبنای اسفار اربعه، میتواند راه حل مناسبی برای برخی تعارضات ظاهری خصوصا در مسئله علم و ادراک پیش رو نهد.»
طرحوارههای تصویری جانسون در آیات توصیفکننده دوزخ و بهشت
در طلیعه مقاله «بررسی طرحوارههای تصویری جانسون در آیات توصیفکننده دوزخ و بهشت در چارچوب معناشناسی شناختی» آمده است: «پژوهش حاضر به بررسی طرحوارههای تصویری حجمی، حرکتیو قدرتی مطرح شده از سوی جانسون در میان آیات توصیف کننده دوزخ و بهشت در قرآن کریم میپردازد. پیکره ما سه سوره واقعه، انسان، الرحمن و همچنین تمامی آیاتی است که الفاظ جَنَّه، فردوس، روضه، عدن، دارالسلام، جهنّم، جحیم، نار، سقر و سعیر در آنان به کار رفته است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش به دنبال بررسی این مسئله هستیم که سه طرحواره مذکور، به چه میزان در آیات مورد نظر بهکار رفته است. همچنین از منظر زبانی بررسی میکنیم که واحدهای نمادین هریک از طرحوارهها در پیکره موردنظر کدامند. هدف پژوهش حاضر، نشان دادن نقش برجسته طرحوارههای تصویری به عنوان ابزارهایی معناشناختی، در ملموس ساختن فضاهای انتزاعی- مانند دوزخ و بهشت- در ذهن بندگان است. پس از تحلیل دادهها، مشخص شد که طرحواره حرکتی با 38 مورد بیشترین میزان و طرحواره قدرتی با 8 مورد کمترین تعداد را در پیکره مورد نظر دارا میباشند و در این میان طرحواره حجمی 37 مورد را به خود اختصاص داده است.»
سنجش مبانی معرفتشناختی صورتبندی فعل خاص الهی
در آغاز مقاله «سنجش مبانی معرفتشناختی صورتبندی فعل خاص الهی در چارچوب الهیات طبیعت در مقایسه با صورتبندیهای رقیب» میخوانیم: «دقت در صورتبندی فعل خاص الهی در چارچوب الهیات طبیعت، نشان از آن دارد که صورتبندی یادشده، مبتنی بر سه مبنای معرفتشناختی است که میتوان آنها را این چنین فهرست کرد: واقعگرایی انتقادی، نوخاستهگرایی و مکملیت. این مقاله ابتدا صورتبندی مدافعان فعل خاص الهی در چارچوب الهیات طبیعت را تحلیل کرده است. سپس تلاش شده است مبانی معرفتشناختی این صورتبندی واکاوی شود. در بخش سوم و پایانی مقاله نیز تلاشها معطوف به این بوده است که در بخشهای جداگانهای، سنجش مبانی معرفتشناختی یادشده در قالبی مقایسهای و در قیاس با صورتبندهای جایگزین یا رقیب انجام شود. بدین ترتیب که در بخشی به واقعگرایی انتقادی، در بخش دیگری به نوخاستهگرایی و در بخش پایانی به سنجش مقایسهای مکملیت پرداخته شده است.»
انتهای پیام