منصور بیرامی، رئیس دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه تبریز، در گفتوگو با ایکنا از آذربایجانشرقی، با بیان اینکه نشاط، شادکامی و فرهنگ، مفاهیم احتمالاتی هستند، گفت: نمیتوان با عقل سلیم در مورد مفاهیم احتمالاتی صحبت کرد؛ چرا که این مفاهیم قابل تعریف نبوده و حتماً مبتنی بر تئوری و رویکرد هستند. مفاهیم احتمالاتی را میتوان مبتنی بر رویکردهای مختلف به ویژه پنج رویکرد اصلی شامل رویکرد رفتاری، شناختی، روانکاوی، بیولوژیک، ترکیب این رویکردها و رویکرد انسانگرایانه تعریف کرد.
بیرامی با بیان اینکه ما با هیجانهای اصلی خشم، ترس و محبت متولد میشویم، ابراز کرد: هیجانهای اصلی به هیجانهای طبیعی تقسیم میشوند، برای مثال هیجان نشاط در قلمرو هیجان اصلی محبت قرار دارد. احترام، اعتماد و مقبولیت از مؤلفههای ایجاد نشاط و داشتن دانشجویی بانشاط است.
وی با ذکر اینکه سه هیجان اصلی، هیجان ترس و خشم جزو هیجانهای منفی و هیجان محبت جزء هیجانهای مثبت به شمار میآید، اظهار کرد: هر سه هیجان باید به موقع استفاده شود، به این معنی که به موقع ترسید و به موقع پرخاش کرد، اگر خشم و ترس به موقع وجود نداشته باشد و برونریزی نشود، هرگز به محبت هم دست پیدا نمیکنیم.
بیرامی با اشاره به مراحل واکنش انسان به یک رویداد، گفت: هنگام اتفاق افتادن یک رویداد ابتدا آن را مشاهده میکنیم و سپس احساس ناشی از آن باعث مشاهده احساس فعال شدن ذهن مبتنی بر آن رویداد شده و سپس بر اساس آن تصمیم گرفته و عمل میکنیم. هیچ کس نمیتواند بگوید که افسردگی علت عدم نشاط است یا عدم نشاط علت افسردگی. در مورد آسیبهای اجتماعی نیز همین صادق است، چراکه رابطه حاکم این متغیرها علیت حلقوی است نه خطی؛ چرا که با اختلال سروکار داریم نه بیماری.
لزوم ارزشیابی دروس عمومی
وی با بیان اینکه آسیبهای اجتماعی به ویژه آسیبهای نوپدید عوامل زمینهساز متعددی دارند، افزود: متأسفانه این آسیبها در طول زمان ایجاد شدهاند و شاید به ۷۰ سال پیش برگردند. امروز اگر یک دانشجوی تازهوارد دچار خلاف میشود، عوامل زمینهساز مسیر را برای او ساخته و هدایتش میکنند.
بیرامی با تأکید بر اینکه بررسی تمامی این موارد نیازمند مطالعه و انجام پژوهش است، اظهار کرد: یکی از اهداف آموزشی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی وارد کردن معنویت به دانشگاه بود و به همین منظور دروس عمومی طراحی شدند. امروزه دانشجویان ۲۰ واحد درس عمومی پاس میکنند. این امر به معنی مفید یا اثرگذار نبودن دروس عمومی نیست، بلکه منظورم این است که این دروس به درستی اجرا و ارائه نشدند، حتی اروپاییها نیز کتابی با عنوان «رواندرمانی و معنویت» نوشتهاند. مشکل ما این است که نفهمیدیم که این دروس و کتابها را به چه کسی، با چه کیفیتی و به چه مقدار ارائه دهیم. نتیجه کلاسهای اینچنینی بسیار بدتر از کلاسهای دروس تخصصی است. متخصصان امر میتوانند نتیجه برگزاری چنین کلاسهایی را ارزیابی کنند و این ارزشیابی با ارزشیابی پایان ترم متفاوت است.
این استاد دانشگاه، افزود: آمدیم معنویت و اخلاق را به دانشجویان یاد داده و وارد کلاس درس کنیم، اما نه متخصصش بود و نه مخاطب را فهمیدیم. کار نادرستی بود که پرورش را به دست عدهای سپردیم، به طوری که استاد ریاضی و روانشناسی هم معلم پرورشی شدند.
تفکر فنی مهندسی بدون تفکر فیزیونومیک امکان ندارد
وی گفت: غافل از این بودیم که تفکر فنی مهندسی بدون تفکر فیزیونومیک امکان ندارد، غافل از این بودیم که ریاضی بدون معنویت به درد نمیخورد، طوری شد که هر چه پروفسورتر شدیم، ضدمملکتتر شدیم. عوامل آشکارساز باعث ایجاد رفتار و عوامل پایدارساز باعث تثبیت رفتار «فقدان نشاط» شده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تبریز با بیان اینکه سیاستگذاریهای کلان در دانشگاه را باید مطالعه کرده و در صورت نیاز تغییر دهیم، بیان کرد: سیاستگذاران باید تصمیمهای بهروزتری بگیرند. برای مثال چندین سال است که برنامه جشن ازدواج دانشجویی در دانشگاه را برگزار میکنیم، اما اگر قرار باشد دانشگاه کمکی به دانشجو کند آن کمک این نیست که به او زن یا شوهر بدهد، بلکه باید به او کار و هویت بدهد تا در ازدواج دست به انتخاب درست بزند. دانشجو برای کسب تخصص به دانشگاه میآید و در ادامه پس از اتمام تحصیلات میتواند با استفاده از تخصصش کار پیدا کند و با هویت مبتنی بر شغلش ازدواج و هویت خانوادگی پیدا کند.
آدمهای خوب لزوماً متخصصان خوبی نیستند
عضو هیئت علمی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه تبریز اظهار کرد: متولیان نشاط و فرهنگ دانشگاه، آدمهای خوبی هستند، اما آیا متخصصان خوبی هم هستند؟ آیا کار درستی است که فرهنگ و نشاط را در دانشگاهها به عنوان تخصصیترین کانون کشور و یا در دانشگاه تبریز که تخصصیترین مرکز علمی غرب کشور است، به دست مهندسان مکانیک و مهندسان برق بدهیم؟
وی با اشاره به آسانسازی ایجاد نشاط در دانشگاهها بیان کرد: اگر دو نفر نشاط داشته باشند، دیگران هم از آنها یاد میگیرند. باید فرصتهایی فراهم شود تا دانشجو خودش را تخلیه کند، همین میکروفون را به دست دانشجو هم بدهید تا با گفتن حتی یک بیت شعر انرژیاش را تخلیه کند و هیجانش انباشته نشود، برونریزی و انفجار باید روزی اتفاق بیفتد. برای مثال وقتی روز گذشته برف آمد، کدام رئیس دانشکده و استاد با دانشجوهایش برفبازی کرد؟ هرچند برخیها تصور میکنند که این کارها باعث پررو شدن دانشجو میشود، اما اگر دانشجو به دانشگاه نیاید، دانشگاه بسته میشود. دانشجو باید بخندد و بخنداند. دانشگاه تبریز باید برای انسجامش فکری کند. گاهی اوقات شایسته نمیدانم فردی که با مبانی موضوع مورد نظر آشنایی ندارد، در آن مورد سخنرانی کند.
انتهای پیام