نسبت‌سنجی معرفت فطری با سایر ادراکات در فصلنامه «اندیشه نوین دینی»
کد خبر: 3884686
تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱۳۹۸ - ۰۸:۵۴

نسبت‌سنجی معرفت فطری با سایر ادراکات در فصلنامه «اندیشه نوین دینی»

پنجاه و نهمین شماره فصلنامه علمی ــ پژوهشی «اندیشه نوین دینی» شامل 10 مقاله منتشر شد.

به گزارش ایکنا، پنجاه و نهمین شماره فصلنامه علمی ـ پژوهشی «اندیشه نوین دینی» به صاحب‌امتیازی دانشگاه معارف اسلامی منتشر شد.

عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «بررسی بازآفرینی انسان پس از مرگ از دیدگاه جان هیک بر اساس تفسیر المیزان»، «برهان انی در مناظره امام صادق(ع) با زندیق مصری از نگاه آیت‌الله جوادی آملی»، «بررسی تطبیقی تناسخ از دیدگاه شیخ اشراق و ملاصدرا با رویکرد انتقادی به دیدگاه شیخ اشراق»، «مدل‌سازی و تحلیل ارتباطات انسانی و وحیانی از منظر مهندسی مخابرات»، «بررسی علل رویش و گسترش فرقه‌ها با رویکرد سیستم پویا»، «گونه‌شناسی «روش پرسش و پاسخ» و کاربست آن در پاسخ به مسائل اعتقادی از دیدگاه قرآن»، «بررسی و تحلیل انتقادی دیدگاه دکتر شریعتی در باب توحید اجتماعی»، «کاستی‌های مبادی تصوری استیون هاوکینگ و ریچارد داوکینز در حوزه‌ الهیات فلسفی»، «استطاعت کلامی و کارکرد آن در نظریه امر بین الامرین با رویکرد انتقادی به دیدگاه اشاعره و معتزله»، «نسبت‌سنجی معرفت فطری با سایر ادراکات در نظام معرفت‌شناسی صدرالمتالهین».

کاربست «روش پرسش و پاسخ» در پاسخ به مسائل اعتقادی

در چکیده مقاله «گونه‌شناسی «روش پرسش و پاسخ» و کاربست آن در پاسخ به مسائل اعتقادی از دیدگاه قرآن» می‌خوانیم: «قرآن کریم با روش‌های مختلفی به سؤالات و شبهات دینی پاسخ می‌دهد. یکی از این روش‌ها که فراوانی زیادی در قرآن دارد، روش پرسش و پاسخ است که به گونه‌های مختلفی در قرآن ارائه شده است. در این روش که گاه به شکل مستقیم و گاه غیرمستقیم، سؤالات و شبهات را پاسخ می‌گوید؛ مبتنی بر اهداف مختلف قرآن ازجمله برهان‌آوری، مراجعه به درون و تذکر، اقناع و تاثیر وجدانی و فطری سامان یافته است. در این روش پاسخ‌دهی می‌توان گونه‌هایی را منظور کرد. این مقاله به پاسخ گویی به سؤالات اعتقادی براساس «روش پرسش و پاسخ» تمرکز دارد. نتایج این روش پاسخگویی در قالب‌ها و گونه‌های مختلف زمینه تأثیر‌گذاری شناختی و عاطفی را در مخاطب فراهم می‌کند و سبب آماده‌سازی و پذیرش افراد در مسائل اعتقادی می‌شود. ما به روش توصیفی تحلیلی و با تمرکز بر برخی از مهم‌ترین آیات قرآن در این حوزه را تبیین خواهیم کرد.»

دیدگاه دکتر شریعتی در باب توحید اجتماعی

در طلیعه مقاله «بررسی و تحلیل انتقادی دیدگاه دکتر شریعتی در باب توحید اجتماعی» آمده است: «مسئله ما در این پژوهش بررسی و تحلیل انتقادی دیدگاه دکتر شریعتی در باب ‌توحید اجتماعی‌ است. از این رو برای رهیافت به این مهم تلاش نموده‌ایم، با روشی توصیفی تحلیلی و رویکردی انتقادی، ضمن تبیین اندیشه توحیدی شریعتی و فهم او از ‌توحید اجتماعی‌، نقص‌ها و نقدهای وارد بر آن را شمارش نماییم. شریعتی، هرچند با محوریت بخشی به توحید در ترسیم منظومه فکری خود، و توجه به ابعاد عینی و عملی آن در ساحت اجتماع، با طرح صورت ترکیبی جدید ‌توحیداجتماعی‌ برای این بعد از توحید، جلوه‌ای از حسن، بر اندیشه توحیدی خود کشیده؛ لیکن تفسیر آن به جامعه بی‌طبقه توحیدی، با نقص‌ها و نقدهایی همچون کم‌توجهی به ابعاد ذهنی و نظری توحید، عبور اندیشه‌های توحیدی وی از صافی نحله‌هایی چون مارکسیسم، فهم جدید و غیرصائب از توحید و شمارش توحید اجتماعی به معنای جامعه بی‌طبقه توحیدی در عداد توحید اعتقادی، پیش‌داوری و تفسیر به رای، قیاس نادرست میان توحید اجتماعی و امت واحده قرآنی و جامعه عادله مهدوی، و در نهایت سمبلیک و نمادین دانستن مفاهیم قرآنی در داستان خلقت مواجه می‌باشد.»

نسبت‌سنجی معرفت فطری با سایر ادراکات

در چکیده مقاله «نسبت‌سنجی معرفت فطری با سایر ادراکات در نظام معرفت‌شناسی صدرالمتالهین» می‌خوانیم: «در نظام معرفت شناسی صدرا ارتباط معرفت فطری با سایر ادراکات انسان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است به طوری که وی از آن به عنوان سرمایه آغازین و ‌راس العلم‌ یاد کرده است. صدرالمتالهین معرفت فطری را در قلمرو علم حصولی و حضوری با دو معنای نزدیک به هم به کار برده است. در این نظام، علم از سنخ وجود است و احکام وجود بر آن ساری و جاری است. لذا هر معرفتی که از مرتبه وجودی متقدمی برخوردار باشد تقدم وجودی و معرفتی نسبت به سایر ادراکات انسان دارد. معرفت‌های غیر فطری، به لحاظ معرفت‌شناختی و وجود‌شناختی وابستگی حقیقی و عینی با معرفت‌های فطری دارند. از طرفی بنا بر اتحاد عاقل و معقول، نفس در حرکت جوهری خویش با مدرکات خود اتحاد یافته و استکمال می‌یابد. بنابراین بر اساس اصول حکمت صدرایی و با بکارگیری روش توصیفی تحلیلی، می‌توان یافته‌های پژوهش را در این دانست که نسبت معرفت فطری در هر دو حوزه علم حضوری و حصولی با سایر ادراکات انسان در حرکت اشتدادی نفس تفسیر شده و نسبت آنها به تفاوت مراتب نفس باز می‌گردد.»

انتهای پیام
captcha