به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، امتحان الهی یک سنت تغییرناپذیر برای این است که افراد به یک شناخت و ارزیابی درست از خودشان و دیگران دست پیدا کنند؛ چرا که فراز و نشیب حوادث گاهی جوهره اشخاص را بروز داده و درستی ادعاها را آشکار و پاکی و آلودگی افراد را روشن میسازد. امتحان الهی در واقع تعیینکننده میزان خلوص، بندگی، اصالت، قدرت و علم اشخاص است که بعد سازنده آن این است که افراد به ضعفها و کاستیهای خود پی میبرند و لذا دچار غرور نمیشوند. برای جامعه نیز امتحان مفید است چرا که نسبت به اشخاص شناخت دقیقتری پیدا میشود و ادعاهای بیدلیل اشخاص به سادگی پذیرفته نمیشود.
«فراز و نشیبهای زندگی و تحولات گوناگون اجتماعی یکی از وسایل امتحان افراد و نشاندهنده شخصیت فکری، روحی و عملی آنان است». (حضرت علی(ع) در حکمت 217)
امام علی(ع) در این کلام نورانى به طریقه آزمایش شخصیت انسانها اشاره مىکند و مىفرماید: «فِی تَقَلُّبِ الاْحْوَالِ، عِلْمُ جَوَاهِرِ الرِّجَالِ، در دگرگونى حالات گوهر مردان شناخته مىشود». چه خوب است انسانها از شکستها و پیروزیهای خود درس عبرت بگیرند، لذا آنچه از این رهگذر به دست میآید برای دیگران نیز میتواند راهگشا باشد به شرط آنکه در پی بهرهگیری از نتایج یک آزمون باشند. از این رو حضرت امیر(ع) به پند گرفتن از تجربهها سفارش میکند تا از حاصل امتحانات دیگران در ما آمادگی برای حضور در عرصه آزمون پیدا شود.
حضرت در خطبه 176 نهجالبلاغه میفرماید: «هرکس را خداوند از بلا و آزمون و تجربهها سود نرساند از هیچ پندی بهره نخواهد گرفت.»
از امتحان با واژههای مختلفی در قرآن و احادیث و نهجالبلاغه تعبیر شده یکی از آنها فتنه و افتنان است.
اما در باب حتمیت آزمایش در آیه 35 سوره انبیاء، «كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ۗ وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً ۖ وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ» به اینکه مردم به وسیله خیر و شر مورد آزمایش قرار میگیرند، اشاره شده است. همچنین در آیه دو «أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ» و آیه سه سوره عنکبوت «َلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۖ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ» به اینکه همه افراد و امتها امتحان میشوند و به صرف گفتن اینکه ما ایمان آوردیم رها نمیشوند و مسلمانان نیز همانند پیشینیان مورد آزمایش الهی قرار میگیرند اشاره شده است.
حضرت علی(ع) در سخنی به این حتمیت آزمایش که در قرآن آمده اشاره دارد. در نهجالبلاغه آمده که وقتی با مردم بصره سخن میگفت و به راه راست دعوت میکرد و پند میداد کسی برخاست و از فتنه پرسید و اینکه آیا ایشان در این مورد چیزی از پیامبر پرسیده است یا نه؟ حضرت فرمود: «وقتی آیه 2 سوره عنکبوت نازل شد از پیامبر درباره امتحانی که پیش خواهد آمد پرسیدم». رسول خدا(ص) فرمود: «امت من پس از من امتحان خواهد شد.»
در این خصوص که از امتحان الهی گریزی نیست حضرت در حکمت 93 میفرماید: «وَ قَالَ (ع): لَا يَقُولَنَّ أَحَدُكُمْ اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْفِتْنَةِ، لِأَنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ إِلَّا وَ هُوَ مُشْتَمِلٌ عَلَى فِتْنَةٍ؛ وَ لَكِنْ مَنِ اسْتَعَاذَ فَلْيَسْتَعِذْ مِنْ مُضِلَّاتِ الْفِتَنِ؛ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يَقُولُ "وَ اعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ"، وَ مَعْنَى ذَلِكَ أَنَّهُ [سُبْحَانَهُ يَخْتَبِرُ عِبَادَهُ] يَخْتَبِرُهُمْ بِالْأَمْوَالِ وَ الْأَوْلَادِ، لِيَتَبَيَّنَ السَّاخِطَ لِرِزْقِهِ وَ الرَّاضِيَ بِقِسْمِهِ، وَ إِنْ كَانَ سُبْحَانَهُ أَعْلَمَ بِهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ، وَ لَكِنْ لِتَظْهَرَ الْأَفْعَالُ الَّتِي بِهَا يُسْتَحَقُّ الثَّوَابُ وَ الْعِقَابُ؛ لِأَنَّ بَعْضَهُمْ يُحِبُّ الذُّكُورَ وَ يَكْرَهُ الْإِنَاثَ، وَ بَعْضَهُمْ يُحِبُّ تَثْمِيرَ الْمَالِ وَ يَكْرَهُ انْثِلَامَ الْحَالِ.»
«كسى از شما نگويد كه خداوندا پناه مىبرم به تو از آزمايش. زيرا هيچكس نيست مگر آنكه، به نحوى به آزمايش گرفتار است، ولى اگر كسى خواهد كه به خدا پناه جويد، از او بخواهد كه از آزمايشهاى گمراهكنندهاش پناه دهد. خداى سبحان مىفرمايد: «بدانيد كه دارايیها و فرزندان شما وسيله آزمايش شمايند». معنى آن، این است كه خداوند بندگانش را به اموال و اولاد مىآزمايد تا معلوم دارد كه چه كسى به روزى او ناخشنود است و چه كسى خشنود. هر چند، خداوند به آنها از خود آنها آگاهتر است، ولى براى آن است كه كارهاى مستحق ثواب را از كارهايى كه درخور عقاب است معلوم دارد، زيرا برخى فرزند پسر را دوست دارند و آنان را از دختر خوش نيايد. بعضى بارورساختن مال را مىپسندند و از كاهش آن ناخشنودند.» سيدرضى گويد: و اين تفسيرى عجيب است كه از آن حضرت شنيده شده است.
حضرت در نامه 55 نهجالبلاغه میفرماید: «أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ قَدْ جَعَلَ الدُّنْيَا لِمَا بَعْدَهَا، وَ ابْتَلَى فِيهَا أَهْلَهَا لِيَعْلَمَ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا، وَ لَسْنَا لِلدُّنْيَا خُلِقْنَا وَ لَا بِالسَّعْيِ فِيهَا أُمِرْنَا، وَ إِنَّمَا وُضِعْنَا فِيهَا لِنُبْتَلَي بِهَا؛ وَ قَدِ ابْتَلَانِي اللَّهُ بِكَ وَ ابْتَلَاكَ بِي، فَجَعَلَ أَحَدَنَا حُجَّةً عَلَى الْآخَرِ؛ فَعَدَوْتَ عَلَى [طَلَبِ] الدُّنْيَا بِتَأْوِيلِ الْقُرْآنِ [وَ طَلَبْتَنِي] فَطَلَبْتَنِي بِمَا لَمْ تَجْنِ يَدِي وَ لَا لِسَانِي، وَ [عَصَبْتَهُ] عَصَيْتَهُ أَنْتَ وَ أَهْلُ الشَّامِ بِي وَ أَلَّبَ عَالِمُكُمْ جَاهِلَكُمْ وَ قَائِمُكُمْ قَاعِدَكُمْ. فَاتَّقِ اللَّهَ فِي نَفْسِكَ وَ نَازِعِ الشَّيْطَانَ قِيَادَكَ وَ اصْرِفْ إِلَى الْآخِرَةِ وَجْهَكَ، فَهِيَ طَرِيقُنَا وَ طَرِيقُكَ؛ وَ احْذَرْ أَنْ يُصِيبَكَ اللَّهُ مِنْهُ بِعَاجِلِ قَارِعَةٍ تَمَسُّ الْأَصْلَ وَ تَقْطَعُ الدَّابِرَ، فَإِنِّي أُولِي لَكَ بِاللَّهِ أَلِيَّةً غَيْرَ فَاجِرَةٍ، لَئِنْ جَمَعَتْنِي وَ إِيَّاكَ جَوَامِعُ الْأَقْدَارِ لَا أَزَالُ بِبَاحَتِكَ "حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنَنا وَ هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ".»
«اما بعد، خداى سبحان دنيا را براى آخرت، كه پس از آن مىآيد، آفريده است و مردمش را مىآزمايد تا معلوم شود كدام يك به عمل نيكوترند. ما براى دنيا آفريده نشدهايم و ما را به كوشش در كار دنيا امر نفرمودهاند. ما را به دنيا آوردهاند تا بيازمايندمان. خداوند مرا به تو آزموده است و تو را به من و يكى از ما را حجت آن ديگر قرار داده است. پس تو در پى دنيا تاختى و به تأويل قرآن پرداختى و مرا به جنايتى متهم ساختى، كه دست و زبان من در آن دخالتى نداشتهاند. تو و مردم شام اين بهتان را برساختيد. عالم شما جاهلتان را برانگيخت و ايستادگانتان، نشستگانتان را. پس درباره خود از خداى بترس و زمام خود از دست شيطان به در كن و روى به آخرت نه كه راه آخرت راه ما و راه توست و بترس كه بهزودى تو را حادثهاى رسد كه ريشهات را بركند و نسلت را براندازد. براى تو سوگند مىخورم، سوگندى عارى از هر دروغ، كه اگر دست تقدير مرا و تو را به هم رساند، همچنان در برابر تو خواهم بود. «تا خداوند ميان ما داورى كند كه او بهترين داوران است».
این همان حقیقتی است که خداوند در آغاز سوره ملک و در بیان فلسفه خلقت انسان و آفریش مرگ و زندگی به آن اشاره میکند: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ، خداوند مرگ و زندگی را آفرید تا معلوم کند و شما را بیازماید که کدام یک از شما بهتر عمل میکنید.»
دنیا با همه آنچه در آن است از عمر و زندگی از جوانی و نیروهای آن، ثروت و قدرت، فرزندان و دوستان، فقر و غنا، بیماری و تندرستی، همه و همه وسیله آزمایش انسان است تا روشن شود چه کسی در دام آن گرفتار و چه کسی پای خود را از آن رها میسازد.
امام علی(ع) در خطبه 63 نهجالبلاغه میفرماید: «أَلَا إِنَّ الدُّنْيَا دَارٌ لَا يُسْلَمُ مِنْهَا إِلَّا فِيهَا وَ لَا يُنْجَى بِشَيْءٍ كَانَ لَهَا؛ ابْتُلِيَ النَّاسُ بِهَا فِتْنَةً، فَمَا أَخَذُوهُ مِنْهَا لَهَا أُخْرِجُوا مِنْهُ وَ حُوسِبُوا عَلَيْهِ وَ مَا أَخَذُوهُ مِنْهَا لِغَيْرِهَا قَدِمُوا عَلَيْهِ وَ أَقَامُوا فِيهِ؛ فَإِنَّهَا عِنْدَ ذَوِي الْعُقُولِ كَفَيْءِ الظِّلِّ، بَيْنَا تَرَاهُ سَابِغاً حَتَّى قَلَصَ وَ زَائِداً حَتَّى نَقَصَ.»
«بدانيد، كه دنيا سرايى است كه كس از گزند آن در امان نماند، مگر به اعمال نيكى كه هم در دنيا به جاى مىآورد. رهايى نيست براى كسى كه در انجام دادن اعمال، همه همتش دنيا باشد. اهل دنيا گرفتار دنيا شدهاند تا امتحان خود را بدهند. آنچه از دنيا، براى دنيا، مىگيرند، بايد كه واپس نهند و حساب آن پس دهند. و آنچه از دنيا براى توشه آخرت مىگيرند، چنان است، كه آن را پيشاپيش فرستادهاند و در آن جهان از نعمت آن بهره يابند.
دنيا در نزد خردمندان همانند سايه زوال ظهر است، كه هنوز گسترده نشده، روى به كوتهى نهد و هنوز افزون نشده، نقصان پذيرد.
منبع: درسهایی از نهجالبلاغه به قلم جواد محدثی
انتهای پیام