حجتالاسلام محمد سامانی، مدرس حوزه و دانشگاه سیستانوبلوچستان در گفتوگو با ایکنا، اظهار کرد: در فرهنگ اسلامی روز نهم ماه محرم را «تاسوعا» مینامند؛ این واژه از ریشه تسع به معنای نهم گرفته شده و متعلق به حضرت اباالفضل العباس(ع) است. البته ایشان در روز نهم محرم به شهادت نرسیدند، بلکه در عصر روز عاشورا در رکاب سیدالشهدا(ع) به فیض شهادت نائل آمدند، اما این روز در واقع روز بزرگداشت ایشان است.
وی ادامه داد: حضرت عباس در روز عاشورا، 33 سال داشتند، یعنی در اوج جوانی بودند. ایشان جوانی دلاور، زیبا و خوش قد و قامت بودند، بطوری که به ایشان لقب «قمر بنی هاشم» داده بودند، یعنی در زیبایی همانند ماه است، اما آنچه ایشان را اینچنین در طول تاریخ محبوب ساخته، صفات باطنی، مرام پهلوانی و ولایتمداری ایشان است که این سجایای اخلاقی و شجاعت و دلاوری را از پدرش علی(ع) به ارث برده بود و کم کم به اعلی درجه کمال رسید.
مدرس دانشگاه سیستانوبلوچستان بیان کرد: زیارتنامه حضرت عباس که توسط امام صادق(ع) نوشته شده، منبع معتبری برای شناخت ویژگیهای این علمدار قیام عاشوراست؛ در ابتدای این زیارتنامه، امام صادق(ع) چهار صفت تسلیم محض خدا بودن، سر سپردن در پای ولایت، وفاداری به امام زمان خود و مخلص بودن را از جمله اوصاف ایشان نام میبرند.
وی افزود: وقتی میگوییم حضرت عباس، مرام پهلوانی داشت، نباید تصور شود که ایشان نیز همانند دیگر پهلوانان نامی بوده، ایشان در کنار آن شجاعت و دلیری، به گفته بسیاری از دانشمندان شیعه و سنی، یک فقیه و عالم بزرگ بود، در علم و فقاهت مشهور بودند، اما مطیع امر خدا و ولی خدا بود و همین ویژگی، او را «عباس» کرد.
سامانی اظهار کرد: وقتی حضرت اباعبدالله(ع) از مکه به راه میافتند تا قیام علیه حکومت فاسد و فاسق را آغاز کنند، افراد برجسته بسیاری سعی کردند ایشان را منصرف کنند؛ میگفتند یزیدیان شما را خواهند کشت، این قیام به نتیجه نمیرسد و غیره. شاید به ظاهر، این قبیل توصیهها را دلسوزی یا سیاست تعبیر کنیم، اما باید توجه کرد که اباعبدالله(ع)، امام زمان بودند و کسی نباید به امام زمانش بگوید چه بکند و چه نکند. امر امام زمان، امر خداست و باید تسلیم محض بود. چه کسی این گونه بود؟ حضرت عباس. پاسخ او در برابر فرمان امام زمان، فقط یک کلمه بود «لبیک». تا حضرت(ع) فرمان میدهند که برویم، اولین کسی که اسب خود را زین کرد، عباس بود.
این مدرس حوزه اضافه کرد: مطیع امر ولی خدا بودن، یعنی نپرسیم «چرا؟». هر چه امر شد، اطاعت کنیم. ساقی کاروان، حضرت علی اکبر(ع) بود، اما روزعاشورا، امام(ع) به امیر لشکرش میفرماید که برو آب بیاور، حضرت عباس لحظهای درنگ نکرد، نگفت این یک کار جزئی است و منی که امیر لشکر هستم، باید کارهای مهمتری به من واگذار شود؛ امر، امر امام است. ایشان میفرمایند آب بیاور، میگوید چشم.
وی بیان کرد: شمر برای حضرت عباس، اماننامه فرستاد، ایشان خیلی راحت میتوانست جان خود را نجات دهد، اما پای امام زمان خود ایستاد و جانبازی کرد. شمار نیروهای دشمن چندین برابر لشکریان خدا بود، اما عباس کسی نبود که بهراسد و از معرکه بگریزد، بلکه تا آخرین نفس، در کنار امام خود ایستاد و جان خود را سپر امام زمان خود کرد.
سامانی ادامه داد: در روایت داریم که «کل یوم عاشورا، کل ارض کربلا» یعنی هر روز، عاشوراست و هر مکانی، کربلاست. یعنی اگر روز عاشورا، حضرت اباعبدالله، امام زمان بودند، امروز نیز امام زمان، حضرت حجتابن الحسن هستند. امام زمان ما هم امروز یک عباس میخواهند تا ظهور کنند.
مدرس دانشگاه سیستانوبلوچستان اظهار کرد: منتظران آقا، باید بصیرت و ولایتمداری را از آن علمدار قیام عاشورا بیاموزند. کسی که به فرموده امام صادق(ع)، بصیرت نافذ داشت، یعنی در همه شرایط، قدرت تشخیص حق از باطل را داشت و از حق دفاع کرد. باید برای امام زمان خود، یک عباس باشیم.
انتهای پیام