توبه، به مثابه معجزه‌ای در فرآیند تحول اخلاقی عمل می‌کند
کد خبر: 3968072
تاریخ انتشار : ۰۹ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۸:۴۲
فرآیند قرآنیِ تحول اخلاقی /16؛

توبه، به مثابه معجزه‌ای در فرآیند تحول اخلاقی عمل می‌کند

استاد حوزه و دانشگاه گفت: بر اساس آموزه‌های اخلاقی قرآن، توبه یکی از ناب‎ترین جلوه‎های رحمت و رأفت خدا نسبت به بندگان است و با توجه به آثاری که برای توبه بازگو شده، می‎توان این اصل قرآنی را به مثابه تحقق یک معجزه در زندگی اخلاقی انسان دانست؛ از آن‌رو که خداوند در بیان آثار توبه از تبدیل بدی‎ها به خوبی‌‎ها سخن گفته است و این به معنای دگرگون شدن شخصیت انسان است.

توبه، به مثابه معجزه‌ای در فرآیند تحول اخلاقی عمل می‌کندحجت‌الاسلام‌ والمسلمین سید علی اکبر حسینی، عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن کریم در شانزدهمین یادداشت ارسالی خود به خبرگزاری ایکنا از قم آورده است که تغییر شخصیت از سخت‎ترین رخدادها در فرایندِ تربیت اخلاقی است و بسیاری از اندیشمندان و روانشناسان صاحب‌نام بر این باورند که تغییر شخصیت اساساً امکان‌ناپذیر نیست و یا بسیار دشوار خواهد بود. چنان‌که در برخی روایات نیز از سختی تغییر ویژگی‌های شخصیتی سخن گفته‌اند که تشریح این یادداشت در ادامه می‌آید:

در فرایند قرآنیِ تحول اخلاقی یکی از مسائل مهم، مسئله توبه است،  با توجه به آثاری که برای توبه بیان‌شده، باید آن را معجزه تربیتی قرآن نامید؛ توبه اکسیری است برای بازسازی و نوسازیِ بنایِ شخصیتِ انسانی که با گناه و آلودگی در معرض نابودی و فرو‌ریختن است. در همه ادیان آسمانی و نظام‎های اخلاقی برخاسته از وحی، اصل توبه وجود دارد.

 در شماری از آیات قرآن به این موضوع اشاره‌شده است که فرستادگان الهی در اولین گامِ ایفای رسالت خود، ضمن دعوت به توحید و لزوم توبه و بازگویی آثار آن، امت خود را به توبه و بازگشت به‌سوی خدا فرامی‎خواندند. اما توبه در مفهوم قرآنی، از مکانیزم‎های ویژه تربیتی و اصولِ منحصر به فردی است که نظام‌های اخلاقی دیگر فاقد آن هستند. در نظام اخلاقی قرآن، اصل توبه امیدبخش‎ترین اصل اخلاقی است که اگر به‎درستی انجام گیرد، خداوند تمامی پیامدها و آثار وضعی و اعتباری گناهان گذشته گناهکار را نابود می‎کند.

 افزون بر آن، خوبی‎ها را جایگزین آثار بد گناه کرده و زشتی‎های گناه را به زیبایی‌ تبدیل خواهد کرد. در قرآن از توبه شایسته و حقیقی به توبه نصوح  و خالصانه تعبیر شده است «تُوبُواْ إِلىَ اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا؛ به‌سوى خداوند توبه كنيد توبه‏اى خالصانه». بدیهی است که با وجود چنین اصل امیدبخشی، در آیین اسلام، یأس، نگرانی و ترس از مجازات، نسبت به گناهان، مفهومی خردپذیر نخواهد داشت. در قرآن بارها به بخشش گناهان در پرتوی توبه اشاره شده است. چنان‌که در آیه 53 سوره زمر شاهدِ بشارتِ شورانگیز پروردگار جهان هستیم که از زبان حضرت محمد (ص) آخرین پیام‌آور وحی به بندگان ابلاغ می‌شود: «قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ؛ بگو: اى بندگان من كه در ستم به خويش، اسراف کرده‌اید، هرگز از رحمت خدا نوميد نشوید، بى‏ترديد خداوند همه گناهان را می‌بخشد؛ زيرا او آمرزنده و مهربان است». با توجه به سیاق آیه مقصود از اسراف «أَسْرَفُوا» در این آیه زیاده‌روی در گناه و فساد است.

بر اساس اصل توبه، آدمی همواره و در هر شرایطی امیدوار است که با توبه نصوح و حقیقی مشمول رحمت بی‎دریغ پروردگار خود شود.

اصل توبه، از آن‌رو معجزه است، که قرآن آن را مکانیزم تبدیل بدی به خوبی در وجود انسان می‌داند. در حالی که بسیاری از دانشمندان و روانشناسان بزرگ تغییر و تحول شخصیت را بسیار سخت و گاهی ناممکن می‌دانند.

شخصیت در تعریف ارائه شده در دانش روانشناسی، به از افکار، احساس‌ها، گرایش‌ها و رفتارهایی اطلاق می‌شود که در طول زمان و موقعیت‌های گوناگون، به‌تدریج در وجود انسان‌ها پدیدار و پایدار شده است. و عامل تمایز افراد از یکدیگر است. در آیه 84 سوره اسراء نیز به موضوع شخصیت و آثار آن در زندگی انسان اشاره شده: «قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلی شاکِلَتِه؛ بگو: هر کس برحسب ساختار [روانی و بدنی] خود عمل می‌کند».

از منظر روان‌شناختی وقتی انسان گناه و یا رفتار زشتی را مرتکب می‌شود و آن رفتار را ادامه می‎دهد و تکرار می‎کند، به‎تدریج گوهر وجود، یعنی شخصیت او نیز متناسب با آن گناه دگرگون می‌شود.

اما بر اساس بشارت‏های قرآنی در باب تأثیر شگرف توبه، خداوند با این اکسیر معجزه‌آسا، آثار گناه را از تن و جان گناهکار می‎زداید و او را از آلودگی تطهیر می‎کند و آثار رفتارهای خوب را جایگزین بدی‎ها می‎کند. گویی گناهکار به‌جای انجام بدی‌های به خوبی‌ها مبادرت داشته است.

در قرآن، آیات مربوط به اصل توبه و آثار آن، به سه گروه تقسیم می‎شوند: و در هریک از گروه‎های سه‎گانه کارکردهای متفاوتی برای توبه بیان شد است.

گروه نخست آیاتی هستند که در آن‌ها خداوند از غُفران و بخشش گناه یاد می‎‌کند. مانند آیه ۳۴ سوره مائده. در این آیه به این کارکرد توبه اشاره شده است که با فضل و رحمت الهی توبه موجب بخشودگی گناهان می‌شود و خداوند از مجازات گناهان، چشم‌پوشی می‌کند. در آیه 33 سوره مائده، مجازات سخت کسانی بیان شده است که باعث فساد و تباهی در زمین می‌شوند؛ سپس در آیه 34 می‌فرماید: «إِلَّا الَّذِينَ تَابُواْ مِن قَبْلِ أَن تَقْدِرُواْ عَلَيهْمْ  فَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ؛ مگر كسانى كه پيش از آنكه بر آنان دست يابيد، توبه كنند، بدانيد كه خداوند آمرزنده مهربان است».

دسته دوم آیات مربوط به اصل توبه آیاتی است که در آن‌ها واژه «یُکَفّر» به معنای پوشاندن گناهان به‌کار رفته است برای نمونه در آیه 8 سوره تحریم آمده است؛ «يَأَايهُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ تُوبُواْ إِلىَ اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا عَسىَ‏ رَبُّكُمْ أَن يُكَفِّرَ عَنكُمْ سَيِّاتِكُم؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، به سوى خداوند توبه كنيد توبه‏اى خالصانه، اميد است پروردگارتان گناهان شما را بزدايد». هرچند بسیاری از مترجمان واژه «یُکَفّر» را به‎ زدودن گناه معنا کرده‎اند؛ اما معنای لغوی این واژه ‏پوشاندن و مخفی کردن است. بدیهی است که از ملزومات پوشاندن گناه، پس از توبه، زدودن و بخشش گناهان است.

 شایسته است این نکته درباره واژگان قرآنی بیان شود که بر اساس یک اصل زبان‌شناختی قرآنی، در قرآن واژه‌های مترادف وجود ندارد؛ به این معنا که در به‎کارگیری واژگانی که دارای معنایی مشابه و مترادف هستند، افزون بر معنای مشترک، تفاوت معنایی این واژگان نیز ملحوظ شده است. از این‌رو، مفسر و مترجم قرآن نمی‌تواند این تفاوت‏ها را نادیده بگیرد. بدون تردید در تنوع کاربست‏های واژگان قرآنی که دارای معانی شبیه به هم هستند، ظرافت‎ها و لطافت‎هایی معنایی وجود دارد که نباید از آن‎ها چشم‌‎پوشی کرد. این نکته ادبی، از جلوه‏های زیبایی‌شناختی و نمونه‎ای از اعجاز ادبی و بلاغی قرآن است.

در سومین گروه آیات مرتبط با اصل اخلاقی توبه، تبدیل بدی‎ها به خوبی‎ها مدار توجه قرارگرفته است. «يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّاتِهِمْ حَسَنَاتٍ»؛ این موضوع بسیار مهم و نویدبخش، در آیه 70 سوره فرقان گزارش شده است. آیه‎های ۶۳  تا 68 سوره فرقان، ویژگی‎های «عبادالرحمان» بازگو شده است. بر اساس گزاره‎های قرآنی و ارزش داوری‌های این کتاب آسمانی، عباد الرحمن از  جایگاه و منزلت ویژه و والایی برخوردارند. در منطق تربیتی قرآن «عبد» بودن برترین و شایسته‌ترین ویژگی‎های انسان موحد و از پیش‎نیازهای باریابی به بالاترین مقامات معنوی است. در نگرش قرآنی، بندگی از پیش‎شرط‌‌های ضروریِ باریابی به مقام رسالت می‎باشد به این ملازمت در آیات متعددی توجه شده است «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي أَنْزَلَ عَلى‏ عَبْدِهِ الْكِتاب؛ سپاس و ستايش خدایی راست كه اين كتاب را بر بنده‏اش فرو فرستاد» (کهف: 1)؛ چنان‌که بر همه مسلمانان واجب است در نمازها خود این اصل اخلاقی را یادآور شوند «اشهد أن محمدا عبده و رسوله...؛ گواهی می‌دهم که محمد (ص) بنده و فرستاده خدا است».

 در سوره فرقان پس از بازگویی شماری از ویژگی‎های اخلاقی عباد الرحمن در آیه 68 می‌فرماید: «وَ الَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا ءَاخَرَ وَ لَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتىِ حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقّ‏ وَ لَا يَزْنُونَ وَ مَن يَفْعَلْ ذَالِكَ يَلْقَ أَثَامًا؛ و عباد الرحمن، معبودى ديگری را با خداوند [به نيايش‏] نمى‏خوانند و جانى را كه خداوند [كشتنش را] حرام كرده است جز به حق نمى‏كشند و زنا نمى‏كنند. و هر كس چنين كند به [كيفرى‏] دشوار در انتظار او است».

 آیه 69 بازگوکننده یکی از نکات ویژه و حائز اهمیتِ تربیتِ قرآنی است «يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ يخَلُدْ فِيهِ مُهَانًا؛ عذاب او در روز قيامت دو چندان خواهد شد و برای همیشه در آن عذابی ذلت‎بار می‌ماند.» در آیه 68 و 69 این نکته بسیار مهم یادآوری شده است که عباد الرحمن با تمامی منزلت و جایگاه ویژه‌ای که دارند، هرگز نباید از فروافتادن در دام گناه، حتی گناهان مانند آدم‌کشی و زنا خود را در امان بدانند. چنان‎که حضرت محمد ص پیامبر مهربانی و رحمت و دوست و محبوب خدا، همواره این دعا را زمزمه می‎کرد: «اللَّهُمَّ لَا تَكِلْنِي إِلَى نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَداً؛ معبود من مرا به اندازه چشم برهم زدن، به خود وامگذار»

سومین دسته از آیات توبه در آیه 70 سوره فرقان در زمان و فضایی گزارش شده است که پیش از آن به‎تفصیل، ویژگی‎های «عباد الرحمن» بازگو شده. بیان این ویژگی‏ها از آیه 63 آغاز می‌شود و تا آیه 69 ادامه می‎یابد و در آیه 69 این نکته نیز گوشزد شده است که عبدالرحمان نیز نمی‎توانند به‎خاطر جایگاه والایی که دارند، احساس امنیت کنند و خود را از گناه مصون بدانند. 

در آیه 70، بار دیگر اصل توبه و یکی دیگر از آثار ویژه آن بیان‌شده است «إِلَّا مَن تَابَ وَ ءَامَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَ كاَنَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا؛ مگر كسى كه توبه كند و ايمان آورد و كار شايسته انجام دهد، پس اينان افراد کسانی هستند كه خداوند بدي‎هايشان را به نيكي‎ها تبديل مى‏كند و خداوند آمرزنده مهربان است‏».

نقش و کارکرد توبه در سومین دسته از آیات، افزون بر پوشش و بخشش گناه، تبدیل زشتی‌ها به زیبایی و بدی‌ها به‌خوبی است «يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّاتِهِمْ حَسَنَاتٍ». در این مرحله سخن از تبدیل کردن لجن‌زار به بوستان است. این تأثیر ژرف و شگرف توبه، لطف ویژه خداوند نسبت توبه‌کنندگان است. بدیهی است که در این نظام اخلاقی، یأس و ناامیدی مفهومی نخواهد داشت. در آیه 111 سوره هود می‌خوانیم «إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئات‏» یعنی خوبی‌ها بدی‌ها را می‌زداید در حالی‌که این بشارت الهی با تأکید بیان‌شده است.

در برخی روایات از پیامبر مهربانی به سومین کارکرد توبه اشاره‌شده است: اَلتّائِبُ مِنَ الذّنبِ كَمَن لاذَنْبَ لَهُ: کسي که از گناه توبه کرده مانند کسي است که گناهي نکرده است.

در پایان این نکته یادآوری می‌شود که با توجه به آثار و کارکردهای سه‌گانه توبه که در قرآن با صراحت بیان شده است نمی‌توان این آثار را انکار کرد؛ اما می‎توان گفت که مقصود از این تحول شخصیتی که در سایه‌سار توبه نصوح انجام می‌گیرد، شامل بخشی از ویژگی‌های اخلاقی انسان است که به سعادت رستگاری انسان مربوط است؛ و این تحول شامل ویژگی‌های موروثی و بی‌ارتباط با سعادت نخواهد شد.

 

انتهای پیام
captcha