به گزارش ایکنا از خوزستان، محمدرضا سنگری، محقق و مؤلف عاشورایی شب گذشته ۲۶ مرداد همزمان با شب نهم محرم در برنامه مؤسسه فرهنگی هنری عاشورا درباره حسن خلق، به عنوان آخرین سازه زندگی نشاط آور و شیرین در کلام حضرت اباعبدالله(ع) گفت: خداوند در قرآن کریم وقتی پبامبر خود را میستاید وی را به داشتن حسن خلق معرفی میکند و در میان همه ویژگیهایی که پیامبر(ص) دارد، شاخصترین ویژگی او را خلق عظیم میداند: «وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ» (قلم، ۴). پیامبر اکرم(ص) در قرآن کریم، شاهد، نذیر، بشیر، داعی الی الله و سراج منیر وصف شده است. صفات فراوانی برای پیامبر (ص) مطرح شده است، اما شاخصترین صفت که رمز و راز توفیق پیامبر(ص) در ۲۳ سال رسالت ایشان است، حسن خلق است.
وی ادامه داد: گویا از همسر پیامبر(ص) سوال کردند که پیامبر را برای ما توصیف کن. او گفت اگر بشود، قرآن را در هیئت یک انسان ببینیم، میشود پیغمبر(ص)، اما وقتی از امیرالمومنین(ع) خواستند پیغمبر را توصیف کند، فرمود: وقتی خداوند درباره جهان سخن میگوید میفرماید تمام اینها قلیل است، با وجود میلیاردها کهکشان و میلیونها ستاره و سیاره، اما وقتی به پیغمبر(ص) ما میرسد میفرماید: «وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ». ما توان توصیف جهان قلیل را نداریم. اگر کسی بپرسد چه قدر ذره در عالم هست؟ چقدر ریگ در عالم هست؟ کسی میتواند پاسخ بدهد؟ با این حال اینها در نگاه پروردگار قلیل است، اما وقتی به پیامبر(ص) میرسد میفرماید: تو دارای خلق عظیم هستی. پس من چگونه پیامبر(ص) را توصیف کنم؟
سنگری ادامه داد: ما یک «خَلق» داریم و یک «خُلق». خَلق، ساختار بیرونی انسان است. ساختار بیرونی انسان، خداپرداخته است و خدا آن را به بهترین شکل ساخته است. خداوند میفرماید: ما تو را در احسن تقویم آفریدیم. یا از روح خود در تو دمیدم. خداوند انسان را کریم معرفی میکند: «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ»(اسراء، 70). خداوند در قرآن انسان را خیلی ستوده است، ارزشهای وجودی او را مطرح کرده است، از برازندگی انسان سخن میگوید و «فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ» (مومنون، 14) میگوید.
این محقق عاشورایی افزود: ما برساخته خدا هستیم. این خَلق است. اگر درون خود را بسازیم، اسمش میشود «خُلق». خَلق خداساخته و خُلق، خودساخته است. درونمان را خودمان میسازیم. پس من مهندس درون خویش و معمار وجود و شخصیت خویش هستم و این ساختن میشود «خُلق» و چون خدا احسن خالقین است، ما هم باید بهترین خُلق را داشته باشیم. معنی پنجمین سازهای که حضرت اباعبدالله(ع) برای زندگی نشاط آور و پیشرو مطرح فرمودند همین است.
سنگری با بیان اینکه ما لحظه به لحظه در حال ساختن خویشتن هستیم، گفت: هرچه تن ما رو به فرسایش میرود، روح ما میتواند تازه شود. البته برخی روح خود را فرسایش میدهند و تباه میکنند. ما دائم در حال ساختن زندگی خود هستیم. زشتیها و زیباییها، دنیای درون ما را میسازند و روزی که پردهها در افتد معلوم میشود ما چه ساختهایم. در دوره برزخ، تصویر برساخته در طول حیاتمان به سراغ ما میآید. اگر پردهها از مقابل چشمم کنار برود، میتوانیم دنیایی که ساختهایم را ببینیم.
نویسنده کتاب «خانه و خانواده آرمانی براساس آموزههای عاشورا» گفت: ما دائم در حال معماری و مهندسی خویش هستیم. خود را میسازیم، خود را ویران میکنیم. گاهی این اتفاق این قدر هولناک است که صبح من آدم خوبی هستم، اما شب خیلی آدم بدی میشوم. گاهی وقتها آدم یک دفعه حیوان میشود، درنده میشود. یک اتفاق برای او میافتد تمام ارزشهای خود را زیر پا میگذارد. دنیا پر از افرادی است که اوج گرفتند و بعد از آن سقوط کردند و یا سقوط کردند و بعد اوج گرفتند.
این محقق عاشورایی ادامه داد: در آخرین کتابی که نوشتهام و نامش «دریغ» است به چنین مواردی پرداختهام. کسانی در کربلا بودند که کل مدت تحولشان در زندگی نیم ساعت یا کمتر است. در کربلا دو برادر هستند که هر دو روزی روبروی حضرت امیرالمومنین(ع) شمشیر کشیدهاند و حالا مقابل امام حسین(ع) هستند، اما یک لحظه یکی از آنها به نام سعد برمیگردد و به برادرش میگوید فکر میکنی کدام یک بر حق هستند؟ من دیشب به اطراف خیمه حسین(ع) رفتم، آدمها جنس دیگری بودند. انسانهای بزرگ دیدم. برادر دوم هم میگوید من هم این درگیری را درون خود دارم و هر دو نفر آنها آمدند و در کنار گودال جنگی کردند و به شهادت رسیدند. امام زمان(ع) به اینها سلام میدهد.
نویسنده کتاب «آیینه داران آفتاب» گفت: ما کسانی را داشتیم که خدمت پیامبر(ص) رسیدند، وقتی به میدان جنگ رفتند، به شهادت رسیدند. یاران با تعجب به پیامبر(ص) میگفتند او در زندگی یک نماز نخوانده است و پیامبر میفرمودند: او در بهشت است، اینها را نبینید. ما در زندگی از این داوریها درباره افراد کم نداریم. در شبهای گذشته درباره ادب، سخن گفتیم که از حضرت اباعبدالله الحسین(ع) پرسیدند: ادب چیست؟ فرمودند: ادب این است که خود را از هیچکس بالاتر نبینی، حتی از یک سگ سیاه از یک سنگ از هیچ آدمی خود را بالاتر ندانید. ادب این است. ما برای آدمها چه داوریها و چه قضاوتها داریم. همه را فرو میکشیم و می خواهیم روی آدمهای فروریخته خود را بسازیم. من که به بهای شکستن دیگران خود را بالا بکشم فکر میکنم در تخریب دیگران، خود را مهندسی میکنم حال آنکه خود را تباه کردهام.
این استاد دانشگاه با اشاره به جایگاه حسن خلق در قرآن کریم، گفت: رابطه با خداوند یک جاده دو طرفه است. خداوند می فرماید هر موقع خوبی کنید، تصور نکنید به دیگری خوبی کردهاید. دارید به خودتان خوبی میکنید و بازده آن را دریافت میکنید. خداوند در آیه ۱۵۹ سوره آل عمران به پیامبر(ص) میفرماید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ»: اگر خداوند کمکت نمیکرد، این قدر در زندگی نرمش نداشتی(به آهنگ کلمات این آیه دقت کنید که چه آهنگ نرمی دارد) و بخش دوم آیه چنین است: اگر غلیظ القلب، بد اخلاق و بدزبان بودی کسی در اطراف تو باقی نمیماند(آهنگ آیه در بخش دوم عوض شد) آیه میفرماید تمام جاذبه تو، مال حسن خلق تو است. پیامبر(ص) با حسن خلق خود انسانها را میربودند. در تاریخ است که پیامبر(ص) از جنگی برمیگشتند همه خسته بودند، در جایی به استراحت نشستند، سیلی آمد و میان پیامبر(ص) و یاران فاصله ایجاد شد. در همین حین یکی از مشرکان بالای سر پیامبر(ص) که در حال استراحت بودند، رسید و نوک شمشیر خود را بر گلوی پیامبر(ص) گذاشت و گفت اگر بخواهم تو را بکشم چه کسی تو را نجات میدهد؟ پیغمبر(ص) نگاه مهربانانه ای به او کردند و فرمودند: الله. یک لحظه شمشیر از دست مرد رها شد. پیامبر(ص) با چالاکی تمام شمشیر را از مرد گرفت و اینبار آن را بر گلوی مرد گذاشتند و پرسیدند اکنون چه کسی تو را نجات میدهد و مرد گفت: لطف تو. پیامبر(ص) شمشیر را تقدیم مرد کرد. مرد برخاست، گریست و گفت شما چقدر خوبید.
سنگری گفت: بلال حبشی درباره ایمان آوردن خود میگوید، چند روزی پیامبر(ص) را تعقیب میکردم که ببینم چه رفتاری با مردم دارد. من او را دیدم که با بچهها بازی می کند، با یاران مهربان است و در خیابان، مدتها با پیرزنی که سوالی از او پرسید، حرف میزند و با شکیبایی ایستاده و پاسخ او را میدهد. بلال در آن هنگام خود را به پیامبر(ص) رساند و به ایشان جملهای به زبان آفریقایی گفت. حسان بن ثابت که آنجا بود اینطور ترجمه کرد: «اذا المکارم فی الآفاق ذکرت، انما بک فینا یضرب المثل»؛ اگر همه خوبیها را در دنیا جمع میکنند میشود، تو. آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری.
سنگری ادامه داد: این میشود حسن خلق که هر کس با شما برخورد کند، غیر از خوبی و محبت چیزی نبیند. مهربانی قلبت را فتح کرده باشد. خوش خلقی بر اساس آیات، رنگ خدا را گرفتن است، چون خداوند، رحمان و رحیم است، ما هم باید رحمان و رحیم باشیم بر ما واجب است سوره حمد را در نماز بخوانیم و این ثابت است و نمیتوانیم به جای آن چیز دیگری بخوانیم. یعنی تو هم مانند خدا باش. مگر قرار نیست ما رنگ خدا بگیریم؟
این استاد دانشگاه اظهار کرد: اگر بخواهیم زیست پیامبرانه داشته باشیم، باید خوش خلق باشیم. پیامبر(ص) حسن خلق داشتند و خداوند این را مطرح میکند. کمال انسانی چیست؟ در روایات داریم کاملترین افراد از نظر ایمان کسی است که خلق بهتری داشته باشد. حسن خلق، بهشت آفرین و بهشت آور است. هرکس خوش اخلاق است شک نکند که اهل بهشت است.
وی گفت: در قیامت والاترین جایگاه از آن کسی است که حسن خلق دارد و در کفه ترازوی اعمال، هیچ چیز، سنگینتر در حسن خلق نیست. اینها روایات ما است. با همسر و فرزند و حتی با حیوانات و پدیده های بی جان هم حسن خلق داشته باشید. حسن خلق، آرامش روحی برای انسان میآورد: «من ساء خُلقه، عذّب نفسه»: کسی که خلقش بد است همیشه در عذاب است. بیش از همه خود را آزاد میدهد. خوش برخوردی زمینه عمل موفق را فراهم میکند حضرت علی(ع) در سخنی فرمودند: «راس العلم، التمییز بین الخلاق و اظهار محمودها و قمع مذمومها»: علم این نیست که صدها کتاب خوانده باشید، یا تئوریسین باشید یا جایزه نوبل فلان علم را به تو داده باشند، بلکه این است: تمیز بین الاخلاق: اینکه بدانی کجا چطور رفتار کنی و بهترین اخلاق را اظهار کنی. اگر میخواهید وارد خانه شوید، یک دقیقه پشت در بمان، فکر کن بهتزین جملهای که الان میتوانم به همسرم، پدرم، مادرم و یا فرزندم بگویم چیست؟ جملات خود را پس و پیش کن و به بهترین انتخاب برس. اگر چنین کنی، عالمی. اگر جمله زشتی در ذهنت است این را از قلبت دور دور کن و بعد وارد خانه شو. دانا چنین کسی است.
سنگری در پایان سخنان خود گفت: یکی از بزرگان میگوید ویروس کرونا زندگی ما را در بر گرفته است اما 10 ویروس در زندگی داریم که از کرونا بدتر هستند. این ویروسها ضد اخلاقی و نتیجه فقدان حسن خلق هستند. ویروس اول نصیحت تکراری است. دوم، تذکر مداوم است. سوم، سرزنش کردن است. روایتی وجود دارد که از وقتی آن را خواندهام جرات نمیکنم به کسی چیزی بگویم: من عیّر مومنا بشیء لم یمت حتی یرتکبه: هر کس مومنی را به خاطر اشتباهی که کرده است، سرزنش کرد، نمیمیرد مگر آنکه خود مرتکب آن شود. خداوند آن فرد را بخشیده است، پرده دری نکرد، تو چرا چنین میکنی؟ چرا طرح میکنی؟ اگر طرح کردی منتظر باش تو نیز مرتکب آن شوی. ویروس چهارم منت گذاشتن است. پنجم، مقایسه کردن، ششم، متهم کردن انسانها، هفتم جر و بحث کردن، هشتم، برچسب منفی زدن، نهم پیشبینی منفی کردن است. خیر را مطرح کنید. آخرین ویروس، گله و شکایت مداوم است. خداوند توفیق دهد این درسهای زندگی ساز را یاد بگیریم.
انتهای پیام