تنش ایران و عربستان به تضعیف هر دو کشور منجر می‌شود
کد خبر: 4009461
تاریخ انتشار : ۰۹ آبان ۱۴۰۰ - ۱۴:۳۴
یک استاد روابط بین‌الملل در گفت‌وگو با ایکنا:

تنش ایران و عربستان به تضعیف هر دو کشور منجر می‌شود

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان گفت: با توجه به دشمنی شدید میان ایران و اسرائیل، به نفع این کشور است که تنشی دائمی میان ایران و کشورهای عربی وجود داشته باشد، تا از این طریق، هر دو طرف تضعیف شوند و مشروعیت اسرائیل افزایش پیدا کند.

علی امیدی عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان

علی امیدی، عضو هیئت علمی گروه روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان در گفت‌وگو با ایکنا از اصفهان، با بیان اینکه تنش میان ایران و عربستان با پیروزی انقلاب اسلامی تشدید شد، اظهار کرد: این تنش به ریشه‌های هویتی، ژئوپلیتیکی و داخلی مربوط می‌شود که با یکدیگر همپوشانی دارند و نمی‌توان آنها را مطلقاً از هم متفاوت دانست. در خصوص ریشه هویتی، باید این واقعیت را بپذیریم که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ترجیح ایران، حمایت از نهضت‌های اسلامی و به چالش کشیدن نظام‌های سرسپرده، وابسته و غیردموکراتیک بود که مرکز ثقل این نظام‌ها در منطقه خاورمیانه، پادشاهی عربستان محسوب می‌شد. بنابراین، از همان ابتدا این کشور از ظهور انقلاب اسلامی احساس تهدید کرد، چون به هر حال مسلمانان جهان به انقلاب اسلامی به چشم الگو نگاه می‌کردند.

وی افزود: از منظر ژئوپلیتیکی، کشورها به دنبال حفظ و افزایش حوزه نفوذ خود هستند و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران که یکی از اصول آن، حمایت از نهضت‌های اسلامی است، باعث شد منافع عربستان در مناطق مختلف مثل یمن، لبنان، سوریه و حتی فلسطین به چالش کشیده شود. اگرچه عربستان داعیه حمایت از فلسطین را دارد، ولی نگاه آن به مسئله فلسطین با ایران متفاوت است.

عضو هیئت علمی گروه روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان به ماهیت نظام‌های سیاسی دو کشور اشاره کرد و گفت: حکومت عربستان از نوع خانوادگی و غیردموکراتیک است که در جهان امروز جوابگو نیست، فاقد مشروعیت است و نه با آموزه‌های اسلامی و نه با آموزه‌های دموکراتیک مطابقت نمی‌کند. از طرف دیگر، اگرچه دموکراسی موجود در ایران ایراداتی دارد، ولی به هر حال می‌تواند برای مردم عربستان الهام‌بخش باشد. بنابراین، حکومت عربستان از این موضوع احساس تهدید کرده و می‌خواهد این خلأ امنیتی را با حمایت آمریکا و اسرائیل جبران کند. در مجموع، با پیروزی انقلاب اسلامی، سه چالش هویتی، ژئوپلیتیکی و مشروعیت نظام سیاسی از سوی ایران متوجه عربستان شد و رویارویی دو کشور ادامه پیدا کرد، چون هیچ کدام از این چالش‌ها به‌صورت کامل تغییر نکرده است.

امیدی بیان کرد: متغیر دیگری که در خصوص تنش میان ایران و عربستان می‌توان به آن اشاره کرد، کشورهایی هستند که از تنش میان این دو کشور منتفع می‌شوند. طبق آمار مؤسسه صلح استکهلم، عربستان به لحاظ هزینه‌های نظامی بعد از آمریکا و چین، سومین کشور جهان به‌شمار می‌رود و بخش اعظم این هزینه‌های نظامی صرف خرید تسلیحات از کشورهای مختلف به‌خصوص آمریکا می‌شود. بنابراین، شرکت‌های فروشنده تسلیحات و لابی‌های موجود در سیاست خارجی آمریکا از ادامه تنش در منطقه و ایران‌هراسی منتفع می‌شوند و مشخص است که عربستان این تسلیحات را برای بازدارندگی در مقابل ایران می‌خواهد. همچنین با توجه به دشمنی شدید میان ایران و اسرائیل، به نفع این کشور است که تنشی دائمی میان ایران و کشورهای عربی وجود داشته باشد، تا از این طریق، هر دو طرف تضعیف شوند و مشروعیت اسرائیل افزایش پیدا کند. به هر حال، اگر تنش میان ایران و عربستان مدیریت شده و کاهش پیدا کند، فشارها علیه اسرائیل بیشتر می‌شود، تا مجبور به دادن امتیاز شود. بنابراین، هر چه تفرقه در جهان اسلام بیشتر باشد، شرکت‌های فروش تسلیحات و کشورهایی مثل اسرائیل بیشتر منتفع می‌شوند.

وی تصریح کرد: این‌طور نیست که با وجود این چالش‌ها نتوان رابطه ایران و عربستان را مدیریت کرد، حداقل نشست‌های بغداد نشان داد که امکان مدیریت این روابط و تأمین منافع دو کشور وجود دارد. راهکار این مسئله، یکی از طریق دیپلماسی پنهان با وساطت کشورهای ثالث مثل عراق است که حتی‌الامکان باید به دور از هیاهو انجام و اخبار آن به‌صورت قطره‌ای منتشر شود، تا گروه‌های فشار روند مذاکرات را به هم نزنند و درک مشترکی برای حصول توافق و تسری آن به حوزه‌های مختلف شکل بگیرد، مثل بازگشایی کنسولگری ایران در جده و کنسولگری عربستان در مشهد به‌عنوان فاز اول توافق که می‌تواند گشایش‌های بعدی را ایجاد کند، مثلاً سفارتخانه‌ها افتتاح شود و تنش‌ها کاهش پیدا کند. در واقع، ریشه‌های اختلاف را نمی‌توان از بین برد و این ریشه‌ها دائمی است، ولی می‌توان آنها را مدیریت کرد.

عضو هیئت علمی گروه روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان ادامه داد: راهکار دیگری که برای مدیریت اختلافات و تنش میان ایران و عربستان می‌توان در نظر گرفت، طرح صلح هرمز است که در دولت قبل پیشنهاد شد و طرح مناسبی محسوب می‌شود. به نظر من، این طرح باید جنبه بین‌المللی پیدا کند و با مشارکت سازمان ملل، کشورهای اروپایی و حتی آمریکا اجرا شود. در طرح صلح هرمز نوعی تعهد بین‌المللی مبنی بر عدم تجاوز نهفته است که حالت متقابل دارد و با مشارکت سازمان ملل می‌تواند به نوعی عهدنامه عدم تجاوز تبدیل شود. همچنین می‌توان پیمان‌های دوستی و مودت میان دو کشور منعقد کرد. راهکار بعدی، در پیش گرفتن سازوکارهای اعتمادساز در خصوص مسائلی است که طرفین نسبت به آن حساسیت دارند و باید به‌صورت متقابل باشد.

وی اظهار کرد: اگرچه این ملک سلمان و پسرش بودند که از ابتدا موضع ضدایرانی شدیدی اتخاذ کردند، ولی از جانب ما نیز تحرکاتی انجام شد که بهانه به دست آنها داد. باندهای قدرت در آمریکا، اروپا و اسرائیل نیز گرایش ضدایرانی دارند و استراتژی پادشاه و ولیعهد عربستان این است که اگر آنها نیز چنین گرایشی در پیش بگیرند، بیشتر می‌توانند به این باندهای قدرت نزدیک شوند، در نتیجه فرایند گذار قدرت از پدر به پسر که تحول جدیدی در حکومت عربستان به‌شمار می‌رود، تسهیل می‌شود، چون تاکنون پادشاهان عربستان از فرزندان ملک عبدالعزیز بوده‌اند و اکنون در شرایطی که پسران دیگر وی در قید حیات هستند، محمد بن سلمان به‌عنوان نوه ملک عبدالعزیز می‌خواهد قدرت را قبضه کند. بنابراین، بخشی از استراتژی ضدایرانی عربستان حاصل این نوع نگاه نیز محسوب می‌شود.

انتهای پیام
captcha