ترور سردار سلیمانی عملی مجرمانه و نقض حقوق بین‌الملل بود
کد خبر: 4025647
تاریخ انتشار : ۱۳ دی ۱۴۰۰ - ۰۹:۵۴
یک کارشناس حقوق بین‌الملل در گفت‌وگو با ایکنا:

ترور سردار سلیمانی عملی مجرمانه و نقض حقوق بین‌الملل بود

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان گفت: ترور سردار سلیمانی از منظر حقوق بین‌الملل و بحث دفاع مشروع، عملی مجرمانه بود و هر عمل مجرمانه بین‌المللی، برای دولتی که مرتکب نقض حقوق بین‌الملل شده است، مسئولیت ایجاد می‌کند.

علی امیدی عضو هیئت علمی گروه روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان

علی امیدی، عضو هیئت علمی گروه روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان در گفت‌وگو با ایکنا از اصفهان، درباره ترور سردار سلیمانی از منظر حقوق بین‌الملل، اظهار کرد: مقامات آمریکایی این اقدام خود را ذیل مقوله دفاع مشروع قرار دادند و اعلام کردند اگر این کار را انجام نمی‌دادیم، جان سربازان بی‌شمار آمریکایی در معرض خطر قرار می‌گرفت. در نامه‌ای هم که به شورای امنیت نوشتند، اقدام خود را تحت عنوان دفاع مشروع توجیه کردند.

وی افزود: در حقوق بین‌الملل، دفاع مشروع به دو صورت قابل اعمال است؛ یکی بعد از وقوع حمله مسلحانه یا تجاوز(ماده ۵۱ منشور ملل متحد) و دیگری، به‌صورت پیش‌دستانه. هر کدام از این‌ها شرایطی دارد و این‌طور نیست که هر عمل جنایت‌کارانه‌ای را بتوان دفاع مشروع نامید. البته کشورها برای توجیه اعمالشان از هنجارهای بین‌المللی، از جمله حقوق بین‌الملل و بحث دفاع مشروع سوءاستفاده می‌کنند.

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان اضافه کرد: اگر دفاع مشروع بعد از وقوع حمله مسلحانه باشد، به یک‌سری شرایط نیاز دارد و همان‌طور که از عنوان آن پیداست، باید حمله مسلحانه‌ای اتفاق افتاده باشد. در این خصوص، حمله مسلحانه‌ای از طرف دولت ایران علیه نیروهای آمریکایی انجام نشده بود، تا ترور سردار سلیمانی با این عنوان توجیه شود. از طرف دیگر، اگر کشورها بابت موضوعی نگران باشند و دیگری را در مظان اتهام قرار دهند، می‌توانند از مکانیسم‌ها و آلترناتیوهای دیگر مثل دیپلماسی استفاده کنند.

وی ادامه داد: دفاع مشروع زمانی است که هیچ راه دیگری وجود نداشته باشد. اگر ترور سردار سلیمانی اتفاق نمی‌افتاد، آیا پایگاه‌های آمریکایی نابود می‌شد؟ بنابراین در این خصوص، ادعای دفاع مشروع نمی‌تواند درست باشد. از طرف دیگر، در هر دفاعی باید تناسب برقرار باشد. سردار سلیمانی، مقام عالی‌رتبه کشوری بود و زمانی که وارد عراق شد، بیشتر نقش یک مقام سیاسی را ایفا می‌کرد.

امیدی بیان کرد: از فحوای نامه آمریکایی‌ها به شورای امنیت چنین برمی‌آید که آنها بیشتر دفاع پیشگیرانه را مدنظر داشتند، چون هم ترامپ و هم پومپئو در مصاحبه‌های خود اعلام کردند که اگر این کار را انجام نمی‌دادیم، جان تعداد زیادی از نیروهای آمریکایی در معرض خطر قرار می‌گرفت. این ادعا در حالی بود که عکس آن صدق می‌کرد، یعنی بعد از شهادت سردار سلیمانی، جان نیروهای آمریکایی در معرض خطر قرار گرفت و در واقع، نقض غرض اتفاق افتاد. آنها مدعی بودند که سردار سلیمانی برای توطئه قتل آمریکایی‌ها به عراق آمده بود، آیا این نیت‌خوانی قابل اثبات است؟ از طرف دیگر، آیا آمریکایی‌ها اقدام آلترناتیو انجام داده بودند و راه دیگری به جز ترور سردار سلیمانی باقی نمانده بود؟ عدم تناسب نیز در اینجا مطرح است، چون همراهان سردار نیز در این حمله به شهادت رسیدند.

وی افزود: در عراق، دولت مقتدری وجود ندارد و هدف اولیه گروه‌های مسلحی مثل حشدالشعبی که با ایران همسو هستند، مبارزه با داعش و تروریسم است و تحت هیچ عنوان نمی‌توان ثابت کرد که حمله به سفارت آمریکا در منطقه سبز بغداد، به دستور ایران بوده است. به هر حال، نیروهای ناسیونالیست عراقی، کشور خود را یک سرزمین تحت اشغال تلقی می‌کنند و طبیعی است که علیه اشغالگران مبارزه کنند. بنابراین، تمام تقصیرها را متوجه ایران دانستن، نوعی توجیه است. در نتیجه، این ترور از منظر حقوق بین‌الملل قابل توجیه نیست.

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان اظهار کرد: آمریکایی‌ها بعد از ۱۱ سپتامبر، اصطلاحی با عنوان قتل هدفمند مطرح کردند. البته در حقوق بین‌الملل، نمی‌توان با تمسک به قوانین داخلی برای جامعه بین‌المللی تعیین تکلیف کرد و این کار اعتبار ندارد. اصطلاح قتل هدفمند بیشتر درباره تروریست‌ها صدق می‌کند، یعنی اگر افرادی منافع آمریکا را در معرض خطر قرار می‌دهند، این کشور حق کشتن آنها را دارد. این موضوع اولاً بر اساس حقوق داخلی آمریکا تنظیم شده و ثانیاً درباره تروریست‌ها بوده است. حتی اگر بخواهیم تئوری قتل هدفمند را از منظر حقوق داخلی آمریکا نیز توجیه کنیم، امری دشوار است. در نتیجه، ترور سردار سلیمانی را بیشتر می‌توان انتقام سقوط پهباد آمریکایی یا زهر چشم گرفتن از ایران تعبیر کرد. به هر حال، ترامپ و تیمش، جنگ‌طلب بودند و هدفشان، ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی بود. شاید با این ترور، انتظار مقابله به مثل شدید از سوی ایران را داشتند، تا با این توجیه که امکان کنترل بحران وجود نداشت، آتش جنگ را شعله‌ور کنند.

وی با اشاره به گزارش اگنس کالامارد مبنی بر اینکه ترور سردار سلیمانی خلاف موازین حقوق بین‌الملل انجام شد، تصریح کرد: هر عمل مجرمانه بین‌المللی، برای دولتی که مرتکب نقض حقوق بین‌الملل شده است، مسئولیت ایجاد می‌کند. بنابراین، ترور سردار سلیمانی را از منظر نقض حقوق بین‌الملل می‌توان عملی مجرمانه تلقی کرد. مقامات آمریکایی رسماً اعلام کردند که این کار را انجام داده‌اند، لذا تئوری مسئولیت بین‌المللی در این خصوص صدق می‌کند و دو راهکار می‌تواند وجود داشته باشد؛ یک راهکار این است که ایران و آمریکا این پرونده را از طریق دیپلماسی مدیریت کنند و برای مثال، خسارت مادی دریافت شود. راهکار دیگر این است که دادگاه‌های داخلی اقدام حقوقی انجام دهند، علیه کسانی که مسبب، عامل و مباشر این ترور بودند و آنها را به‌صورت غیابی محاکمه کنند، همان‌طور که آمریکایی‌ها با متهم کردن ایران به تروریسم، دادگاه‌های فرمایشی برپا و دارایی‌های کشورمان را مسدود می‌کنند. لازمه مجازات این افراد، دستگیر کردن آنهاست، ولی این افراد وارد خاک ایران نمی‌شوند که بتوان آنها را دستگیر کرد و این کار بیشتر ارزش نمادین دارد.

امیدی اضافه کرد: آمریکایی‌ها علیه یک مقام عالی‌رتبه ایران مرتکب قتل و جنایت شده‌اند. طبق تئوری صلاحیت در حقوق بین‌الملل، اگر اتباع یک کشور مرتکب عمل مجرمانه علیه اتباع کشور دیگر شوند، دولت آن کشور حق دارد عاملان و مسببان این عمل مجرمانه را به مجازات برساند. در واقع، حقوق بین‌الملل این اختیار را به دولت ایران می‌دهد، ولی این کار عملاً امکان‌پذیر نیست و اقدام دادگاه‌های داخلی بیشتر به‌صورت نمادین خواهد بود. انجام اقدامات سیاسی همچون مقابله به مثل نیز نیازمند محاسبه پیامدهای آنهاست.

وی درباره وضعیت محور مقاومت با گذشت دو سال از ترور سردار سلیمانی، گفت: محور مقاومت، یک جنبش است و اگر چه فرماندهان و رهبران تأثیرگذار هستند، ولی با توجه به اینکه جنبش‌ها تحت یک‌سری شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شکل می‌گیرند، مادامی که این شرایط وجود داشته باشد، جنبش‌ها نیز تداوم خواهند داشت. از طرف دیگر، با توجه به اینکه دولت سوریه بر تروریست‌های داعش غلبه کرده و این تروریست‌ها در عراق نیز کم‌تحرک شده‌اند، شاید بازتاب سیاسی و نظامی جبهه مقاومت را کمتر ببینیم، ولی در واقع، شرایط آرام‌تر شده است. به هر حال، جنبش مقاومت ثابت کرده که حتی اگر رهبران آن به شهادت برسند، به قول امام(ره)، بیدارتر خواهد شد.

انتهای پیام
captcha