گفت‌وگو با کسی که انقلابیون را از دست ساواک پنهان می‌کرد
کد خبر: 4033818
تاریخ انتشار : ۲۰ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۱:۱۶

گفت‌وگو با کسی که انقلابیون را از دست ساواک پنهان می‌کرد

با گذشت روزها و سال‌ها از پیروزی انقلاب، بیان خاطرات و ماهیت انقلاب برای جوانانی که تصویری روشن از آن روزها در ذهن ندارند بر دوش انقلابیون و مبارزان به‌عنوان راویان واقعه گذاشته شده است.

حسین عاقبتی مبارز انقلابی اهل کاشمربا گذشت از روزها و سال‌های پیروزی انقلاب، بیان خاطرات و ماهیت انقلاب برای جوانانی که تصویری روشن از آن روزها در ذهن ندارند بر دوش انقلابیون و مبارزان به‌عنوان راویان واقعه گذاشته شده است.

در این میان رشادت و حماسه‌آفرینی مردم دیار ترشیز هم تنها به دوران هشت سال جنگ تحمیلی ختم نمی‌شود، بلکه این دلاوری‌ها قصه‌ای دراز دارد که به آغاز موج انقلاب‎ اسلامی در دهه 40 باز می‌گردد.

در همین خصوص، به بهانه ترسیم تصویری بهتر از روزهای انقلاب این دیار پای سخنان حاج حسین عاقبتی، یکی از مبارزان انقلابی شهرمان نشستیم و از پنجره نگاه جوانان آن روزها، به انقلاب اسلامی نگریستیم.

وی که جانباز هشت‌سال جنگ تحمیلی و از جمله مبارزان انقلابی دیار ترشیز محسوب می‌شود، در گفت‌وگو با ایکنا از خراسان رضوی، قریب دو ساعت با بیان تلخ و شیرینی‌های مبارزات دوران قبل از انقلاب، اظهار کرد: امروز بسیاری از مبارزان انقلابی به‌دلیل کهولت سن، جراحت و یا آسیب دیدن و رسیدن به درجه جانبازی، هرکدام کتابی از خاطرات پربار در سینه دارند که فعالیت‌های بنده در برابر کارهای آنها بسیار ناچیز است.

عاقبتی با گفته‌هایش ما را به کاشمر قبل از انقلاب برد که در حدود هجده سال داشت و افزود: انقلابیونی که ساواک دنبال آنها بود را در روستاهای منطقه پنهان می‌کردیم که اغلب، مخفی کردن بزرگان با اطلاع رابطین انجام می‌شد. به‌عنوان نمونه در سال 54 به ما خبر دادند یک خودرو بی ‏ام‏ و، با سه سرنشین به میدان فعلی ورودی خلیل‌آباد ـ ابراهیم‌آباد ـ می‌آید و فردی لاغراندام و با محاسن کم، تحویل می‌گیرید، با موتور او را ببرید و مخفی کنید. آن زمان نمی‌دانستم این فرد کیست. البته ایشان خودشان را «صانعی»، معرفی کردند و بعد از انقلاب متوجه شدم، ایشان آیت‌الله صانعی بودند.

این مبارز انقلابی اهل کاشمر تصریح کرد: بیشتر فعالان انقلابی که ساواک دنبال آنها بود را به روستای «گُلگیر» می‌بردیم. این روستا به‌دلیل موقعیت جغرافیایی و قرار گرفتن در کنار کوه، کم رفت‌‌وآمد بود و حتی این عزیزان با طلوع خورشید همراه چوپانان به بیابان می‌رفتند و شب باز می‌گشتند. البته در حال حاضر این روستا مخروبه است، اما از همین روستا که در دل خود انقلابیون را پناه می‌داد، با داشتن 10 خانوار، دو شهید در دوران جنگ تقدیم شد.

وی با بیان اینکه تمام فعالیت‌های انقلابی‌‏ام به دوران جوانی بازمی‌گردد، بیان کرد: یکی از بزرگان انقلاب این دیار حجت‌الاسلام حسن‌زاده است که از یادگاران آن زمان محسوب می‌شوند و در کنار مقام معظم رهبری، آیت‌الله طبسی، حجت‌‏الاسلام هاشمی‌نژاد از چهره‌های شاخص انقلابی در خراسان بودند.

عاقبتی با بیان اینکه ایشان تا سال 50 در نجف تحصیل کرده و سپس به ایران آمدند و در ابتدای ورود به ایران دستگیر و دو سال حبس می‌کشند، گفت: حجت‌الاسلام حسن‌زاده ارتباط تنگاتنگی با آیت‌الله طالقانی و بزرگان انقلاب داشتند و می‌توان به جرئت گفت در جریان انقلاب در خراسان، ایشان در رده‌های دوم و سوم افراد خاص انقلابی محسوب می‌شدند.

این مبارز انقلابی اهل کاشمر ابراز کرد: فراموش نمی‌کنم، پس آزادی از زندان، گویی تمام بدن ایشان با آتش سیگار سوراخ سوراخ شده و کف پاهای‏شان به قدری جراحت داشت که نمی‌توانستند راه بروند و در روستا پدرشان با فرغون ایشان را حمل می‌کردند.

وی تأکید کرد: در زندان تصمیم داشته‌اند ایشان را با تزریق آمپول از بین ببرند و به بهانه آمپول کزاز به اجبار تزریقی انجام می‌دهند تا وی را از بین ببرند، اما بعد از 48 ساعت ایشان بهتر می‌شود و پزشکی که تزریق را برای آقای حسن‌زاده انجام داده به ایشان می‌گوید که عجب بدن قوی‌ای داری شیخ؛ چون این آمپول را به هرکس می‌زدیم، بدنش از کار می‌افتاد و از بین می‌رفت.

عاقبتی با بیان اینکه ایشان با آیت‌الله منتظری، طالقانی و آقای غفاری هم‌بند بودند، تصریح کرد: آقای حسن‌زاده در انقلاب بسیار تأثیرگذار بودند.

این مبارز انقلابی اهل کاشمر با بیان اینکه در دوران انقلاب در روستای ما جمع‌های هفت، هشت نفری شامل پدر و برادرانم، پدر و برادران آقای حسن‌زاده و آقای رحمانی فعالیت داشتند، افزود: در یک حرکت انقلابی که انجام داده‌اند، شبانه خانواده‌ام و پدر آقای حسن‌زاده را دستگیر و به زندان مشهد بردند و از منزل‏‌مان عکس امام(ره) و اعلامیه پیداکرده و آنها را شکنجه‌های سخت دادند.

وی تأکید کرد: در دوران انقلاب با بچه‌های انقلابی شهر کاشمر ارتباط داشتم. یادم می‌آید، یک بار شبانه از روستا فرار کردم و پیاده تا کاشمر آمدم و به‌دلیل ارتباطی که با آقای حسن‌زاده داشتم، ایشان مرا با آقای رضایی که از انقلابیون برجسته کاشمر هستند و ساعت‌سازی داشتند، آشنا کردند. خودم را به شاگردان آقای رضایی رساندم و آنها را از وضعیت مطلع کردم و همان شب، موقعیت مکانی، جاهایی که برنامه‌های انقلابی داشتیم را عوض کردیم.

عاقبتی که در دوران انقلاب درس حوزوی می‌خوانده، از آقای رضایی به عنوان السابقون انقلاب یاد و تصریح کرد: ایشان هم در حوزه درس خوانده بودند و در ساعت سازی‌شان با جوانان انقلابی ارتباط داشتند، البته در منزل‏‌شان همکلاس‌هایی دایر می‌کردند. با برنامه‌ریزی‌های انجام شده در خانه و بیرون به گروه‌های مختلف تقسیم شده بودیم، مانند گروه 20 نفره شهید سبیلیان، گروه شهید امینی‌مقدم و دوستان زیر مجموعه حاج آقای رضایی که همه با آقای حسن‌زاده ارتباط داشتند و به جرئت می‌توان گفت، همه بچه‌های انقلابی این شهر زیر مجموعه آقای رضایی بودند و در دوران انقلاب، هر حرکت انقلابی در شهر و روستا از طریق همین گروه‌ها صورت می‌گرفت.

این مبارز انقلابی اهل کاشمر با بیان اینکه قبل از انقلاب، فعالین انقلابی بسیاری با نام مستعار و به صورت ناشناس در مناطق حضور داشتند و چون در آن زمان ارتباط تلفنی نبود، دوستان از شهری به شهری دیگر برای سخنرانی می‌رفتند و در هر منطقه فقط یکشب می‌ماندند، بیان کرد: آنقدر این افراد ناشناس بودند که وقتی یکی از علما برای سخنرانی به شهر آمده بود و مراسم سخنرانی ایشان به زد و خورد کشید، قصد فراری دادن ایشان را داشتیم، در حالی که او را نمی‌شناختیم و او خودش گفت مرا به قهندیز ببرید که بچه این روستا هستم. در واقع فعالیت‌های انقلابی مخفیانه و سرّی بود و خودمان هم که فعالیت داشتیم، متوجه نمی‌شدیم و رده به رده فعالیت می‌کردیم و هرکدام یک گروه داشتیم و وقتی یک نفر را دستگیر می‌کردند، تا می‌خواستند به فرد اصلی برسند، کار سخت و طولانی می‌شد.

وی بابیان اینکه گرچه جوانان به کار کشاورزی و دامداری مشغول بودند، اما به همه‌کس اطمینان نمی‌کردند و در انجام فعالیت‌های انقلابی دقت کافی داشتند، بیان کرد: کاشمر پیشرو در فعالیت‌های انقلاب بود به‌گونه‌ای که جمعیت زیادی در آن زمان برای شرکت در سخنرانی‌های آیت‌الله خامنه‌ای و آیت‌الله طبسی به مشهد می‌رفتند.

عاقبتی افزود: تشکیلات انقلابیون در کاشمر، گرچه به صورت حزب و گروه بود، اما بدون نام فعالیت داشتند، البته سازمان مجاهدین خلق و منافقین تشکیلات قوی‌ای داشتند که در کاشمر چندان فعال نبودند.

کسی به فکر انقلابیون قدیمی نیست

این مبارز انقلابی اهل کاشمر افزود: در منطقه با وجود افرادی مانند حجت‌الاسلام حسن‌زاده تلاش‌های زیادی برای انقلاب شد، اما الان کسی به فکر انقلابیون قدیمی نیست. همین افراد با فعالیت‌های انقلابی‌شان شاه را به ستوه آوردند، اما امروز کسی قدر آنها را نمی‌داند.

وی اظهار کرد: ایشان بهترین سال‌های عمر خود، یعنی جوانی‌اش را برای انقلاب گذاشت و حالا بچه‌های ما انتقاد دارند که پیرو این فعالیت‌ها چه به دست آورده‌ایم، «ولی کسی نمی‌داند در فکر انقلابیون قدیمی چه می‌گذرد» آنان هنوز بر آرمان خود پایبندند و از انقلاب دفاع جانانه می‌کنند.

عاقبتی گفت: این روزها بسیاری از مسئولان نظام که در رده‌های مسئولیتی فعالیت دارند و با محافظ این طرف و آن طرف می‌روند، اما فردی مانند حجت‌الاسلام حسن‌زاده با همان سادگی زندگی روستایی، در روستا زندگی می‌کند و از مسئولان نظام کسی به فکر ایشان نیست، در صورتی که از رهبران انقلاب بودند.

این مبارز انقلابی اهل کاشمر  با بیان اینکه در زمان انقلاب و پس از آن انحراف‌هایی داشتیم، اما کم بود، تصریح کرد: استادی در حوزه‌ علمیه داشتیم که بعد از انقلاب به حزب توده پیوست. نهج‌البلاغه را هیچ‍‌کس مانند او تفسیر نمی‌کرد و ما رفت‌و‌آمدهایی به خانه ایشان داشتیم، اما انحراف پیدا کرد و بر عقیده خود اصرار داشت، حتی بازداشت ایشان توسط شاگردانش صورت گرفت و آنها التماس می‌کردند که از پافشاری بر عقاید دست بردارد و در نهایت هم حکم اعدام او صادر شد.

عاقبتی تأکید کرد: راه ما در دوران انقلاب درست بود، اما عملکرد ما پس از انقلاب مشکل داشت چه بسا در جمهوری اسلامی، قوانین خوبی تدوین شد، اما در اجرا خوب عمل نکردیم. افراد مختلفی برای انقلاب زحمت کشیدند، حال آن که فکر می‌کردیم پس از پیروزی، با مدینه فاضله‌ای روبرو می‌شویم که کسی برای نان شب نخواهد ماند، اما این امر محقق نشد.

این مبارز انقلابی اهل کاشمر گفت: همان افراد انقلابی بر مسند قدرت نشستند، اما به‌خوبی دستورات قرآن و دین را رعایت نکردند و گاه بعضی از ما منحرف شدیم، لذا می‌بینیم وضعیت این روزها آن چیزی نیست که هدف‏مان بود.

انتهای پیام
captcha