عده‌ای از اهل تفسیر، علت اکمال دین را در روز غدیر روز کامل شدن مراسم حج می‌دانند، چون حضرت رسول(ص) در آن سال احکام و مناسک حج تمتع را عملاً به مسلمانان تعلیم دادند و شخصاً در مراسم شرکت داشتند.

در پاسخ به این عده باید گفت: اولاً، چگونه تعلیم یک حکم از احکام دین یعنی حج تمتع - که پس از مدتی کنار گذاشته شد - می‌تواند علت اکمال دین باشد؟ همچنین چه ارتباطی بین تعلیم مناسک حج و یاس کافران وجود دارد؟

بعضی دیگر از مفسران عامه گفته‌اند: منظور پاک شدن خانه خدا از مشرکان است که حضرت رسول(ص) روز عرفه نگاهی به سرزمین انداختند و هیچ مشرکی را ندیدند.

پاسخ آن است که اولاً، شهر مکه و خانه خدا یک سال پیش از حجة الوداع از مشرکان پاک شده بود، در صورتی که آیه صحبت از امروز می‌کند(الیوم).

ثانیاً، سخن از اکمال دین است و دین مجموعه‌ای از عقاید و احکام است. اکمال دین نیز با اضافه کردن احکامی بر آن مجموعه محقق می‌شود، اما پاک شدن محیط مکه از مشرکان و برطرف شدن موانع در راه عمل به احکام دین از اجزای دین به شمار نمی‌آید. اوضاع و احوال و رفتار ظاهری جامعه اسلامی ارتباط با اصل مجموعه‌ای به نام «دین» ندارد که شامل احکام، فرایض و معارف است.

باید دقت داشت که در روزهای آخر عمر حضرت رسول(ص) روز عرفه یا غدیر چه حکمی از احکام دین نازل و ابلاغ شد که بعد از بیست سال نزول تدریجی احکام، این حکم خاص علت اکمال دین شد؟ از بررسی تاریخ اسلام و اقوال علمای شیعه و در خلال نظرات عامه، کاملاً روشن است که تنها حکمی که این روزها برای مسلمانان بیان شد و دارای ویژگی خاص و اهمیت فوق العاده‌ای بود که می‌توانست علت یاس کافران و اکمال دین باشد همان ماجرای غدیر خم و نصب امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(ع) است.

در این روز تحولی بزرگ در دین اسلام روی داد؛ تکلیف رهبری و سرپرستی مسلمانان و جامعه اسلامی پس از حضرت رسول(ص) مشخص شد و ادامه این رهبری که نقش بسیار مهمی در اداره معنوی و ظاهری جامعه اسلامی دارد، در افرادی که بتوانند راه آن حضرت را ادامه دهند و تناسبی نیز بین آن ها و حضرت رسول(ص) باشد معین شد. گویا مقام ولایت از مرحله حدوث و تجلی در شخص حضرت رسول(ص) که به مرحله بقا و ظهور در امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و یازده فرزند ایشان: به اسامی مشخص شده‌اند رسید. این موضوع نقطه عطفی در بیان احکام و فرایض دین به شمار می‌آید که با آن، روزنه امید کافران بسته و دین کامل شد.

اتمام نعمت

ابتدا باید روشن کرد که در این عالم نعمت چیست. آیا هرچه خداوند آفریده برای همه مردم نعمت است؟ ممکن است یک چیز برای فردی نعمت باشد، ولی همان چیز برای دیگری بلا به حساب آید. شاید برتر از قرآن - پس از وجود ائمه اطهار: - در این عالم، نعمتی نباشد.

مفسر بزرگ قرآن، مرحوم علامه سید محمدحسین طباطبائی در تفسیر المیزان نعمت الهی را چنین توضیح می‌دهد: مراد از نعمت همه آن چیزهایی است که با طبع انسانی سازگار باشد و از آن امتناع نورزد. همه اشیا از آن نظر که در نظام کلی تدبیر الهی قرار گرفته و به یکدیگر متصل و مربوط‌اند و اجزای آنها با یکدیگر سازگار و ملایم است، نعمت الهی هستند.

محتوای آیات دلیل بر آن است که آنچه نعمت به شمار آمده تنها در صورتی نعمت است که با غرض و هدفی که خداوند از آفریدن آنها برای انسان داشته موافق باشد، زیرا آنها به این منظور آفریده شده که از سوی خداوند کمکی برای انسان باشد تا در راه سعادت حقیقی خود که همان قرب و نزدیکی به خداوند بر اثر بندگی و فروتنی در برابر پروردگار است از آنها بهره گیرد.

پس هرچه را که انسان بدین منظور مورد استفاده قرار دهد که به ساحت و قرب الهی راه یابد و خشنودی او را به دست آورد نعمت است، اما اگر از آنها در راه شیطان و نافرمانی او بهره گیرد برای انسان بلا خواهد بود. در نتیجه، موجودات این عالم به خودی خود، نعمت یا نقمت نیست، مگر به اعتبار نوع و شکل تصرفی که انسان در آنها انجام می‌دهد که اگر در راه عبودیت باشد نعمت است و اگر در راه نافرمانی و بندگی شیطان باشد نقمت و بلا.

معنای این سخن در واقع، آن است که «نعمت» عبارت است از ولایت و سرپرستی الهی و هر چیزی در صورتی نعمت به حساب می آید که مشتمل بر ولایت الهی باشد. بنابراین، اسلام، که مجموعه ای از دستوراتی است که از سوی خداوند نازل شده تا او را بپرستند، در ظاهر، دین است اما از آن حیث که عمل به آنها مشتمل بر ولایت خدا و رسول و اولیای امر بوده، نعمت است. 

تنها نعمت در این عالم، نعمت ولایت و سرپرستی خداوند و به دنبال آن رسول او و اولی‌الامر است. سایر چیزهایی که خداوند آفریده اگر تحت این ولایت قرار گیرند و در راه بندگی و اطاعت از خداوند به کار گرفته شوند نعمت‌اند، و گرنه جز بلا و نقمت چیزی نخواهد بود.

برای نمونه، از جمله نعمت‌های الهی، وجود، طول عمر، سلامتی، و مال و ثروت است. اگر اینها در راه بندگی خداوند به کار گرفته شوند نعمت هستند، ولی اگر در راه بندگی شیطان و آزار مردم صرف گردند بلا و مصیبت خواهند بود.

در واقع اصل نعمت در این عالم، ولایت است و سایر چیزها اگر تحت این ولایت درآیند نعمت‌اند، ولی اگر از محدوده این ولایت خارج شوند، نه تنها نعمت نیستند، بلکه بلا و مصیبت خواهند بود.

 امام صادق(ع) فرمودند: این نعمتی بود که روز هجدهم ماه ذی‌الحجه حجة الوداع در غدیر خم با اعلان نبی اکرم(ص) به ولایت و خلافت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(ع) و ائمه اطهار به اتمام رسید و سبب رضایت پروردگار پس از 23  سال نبوت حضرت رسول(ص) شد.

طمع کافران، ناامیدی آنها، اکمال دین و اتمام نعمت و رضایت پروردگار، همه دریک روز واقع شده است. اما باید اندیشید که آیا مجموعه این مسائل در روزی غیر از غدیر خم و روز نصب امیرالمؤمنین(ع) واقع شده است، باتوجه به این که بیشتر روایات فریقین روز غدیر را به عنوان شان نزول آیه ذکر کرده‌اند، آیا در سایر روزهایی که احتمال آن را عده‌ای مطرح کرده‌اند، ممکن است تمام این اتفاقات افتاده باشد؟ با بررسی روزهایی که در آن چنین احتمال داده شده کاملا روشن می‌شود که هیچ‌کدام از این روزها - غیر از روز غدیر - نمی‌تواند روز مورد نظر باشد.

مصادیق احتمالی «الیوم»

روزهایی که به عنوان مصداق «الیوم» ذکر شده از این قرار است:

روز بعثت و ظهور اسلام: از ظاهر آیه کریمه این‌گونه به نظر می‌رسد که در زمان نزول این آیه، مسلمانان دینی داشتند که کافران طمع به محو و ابطال آن بستند و مسلمانان نیز از آنها می‌ترسیدند، اما خداوند در این روز زمینه ترس را برداشت و دین کامل شد و نعمت به اتمام رسید. هیچ‌کدام از این موارد مزبور در روز بعثت و ابتدای ظهور اسلام نبود و درآن روز، سخنی از طمع کافران و یاس آن ها وجود نداشت.

 روز هجرت: در روز هجرت حضرت رسول(ص) از مکه به مدینه نیز هیچ‌کدام از خصوصیات مورد نظر مطرح نبوده است.

روز تشکیل حکومت: در ابتدای تشکیل حکومت اسلامی در مدینه منوره، هرگز کافران از محو و ابطال دین ناامید نبودند، زیرا در ابتدا، جنگ کافران با مسلمانان برای محو دین اسلام بود و جنگ برای غلبه و پیروزی با یاس و ناامیدی سازگاری ندارد.

روز فتح مکه: هرچند فتح مکه برای مسلمانان پیروزی بزرگی بود، ولی فتح مکه در سال هشتم هجری واقع شد و تا سال دهم احکام بسیاری نازل شد. پس چگونه در این روز دین، کامل شد و نعمت به اتمام رسید؟

از این گذشته، بیان شد که جمله «الذین کفروا» شامل جمیع کافران می‌شود و با فتح مکه، هرچند بسیاری از کافران از دین اسلام قطع امید کردند، ولی بسیاری از آنها هنوز از محو و ابطال دین اسلام ناامید نشده بودند و بسیاری از عهدنامه‌ها و پیمان‌ها با کافران هنوز برقرار بود و آنها بر سنت مشرکان مراسم حج را انجام می‌دادند.

روز نزول و قرائت آیه برائت: در این روز، اسلام کاملاً بر جزیره العرب تسلط یافت و آثار شرک و بت پرستی محو شد و از آن پس، مشرکان در مراسم حج شرکت نداشتند، ولی با این همه، اکمال دین و اتمام نعمت در چنین روزی تحقق نیافت، چون این ماجرا در سال نهم هجری واقع شد و پس از آن، هنوز احکام بسیاری نازل می‌شد. همچنین با وجود آن که کافران جزیرة العرب ناامید شدند، ولی کافران خارج جزیرة العرب هنوز از ابطال و محو دین اسلام ناامید نشده بودند.

روز عرفه: چنانچه معنای «الیوم » را «امروز» - یعنی: روز نزول آیه - بدانیم دو احتمال در این روز ذکر شده است: روز عرفه و روز غدیر. از قسمت‌های نخستین بحث روشن شد که هیچ‌کدام از خصوصیاتی را که آیه کریمه برای این روز ذکر کرده است در روز عرفه نمی‌توان یافت؛ یاس کافران، برداشته شدن زمینه ترس از مسلمانان، اکمال دین و اتمام نعمت و رضایت پررودگار، هیچ‌یک با روز عرفه مطابقت ندارد.

بنابراین، تنها روزی که روز نزول آیه و دارای تمامی این خصوصیات است روز غدیر خم است که شواهد تاریخی فراوان و روایات و شان نزول‌هایی که از فریقین نقل شده نیز آن را تایید می‌کند.

برای نمونه، بیش تر عامه نقل کرده‌اند که پس از نزول این آیه، حضرت رسول(ص) هشتاد و یک روز بیش تر عمر نکردند.

از سوی دیگر، مورخان عامه وفات آن حضرت را روز دوازدهم ربیع الاول می‌دانند. 

از جمع بین این دو نقل و جمع و تفریق اعداد، ظاهر می‌شود که روز نزول آیه هجدهم ماه ذی الحجه - روز غدیر - بوده است، و این با روز عرفه چندین روز اختلاف دارد.

آیه اکمال در روایات

در این زمینه، ابتدا روایت شیعه از بیانات ائمه معصوم: و سپس روایات عامه نقل می‌شود:

 روایات شیعه

روایاتی که روز نزول آیه را روز غدیرخم و ماجرای نصب امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(ع)به جانشینی پیامبر گرامی اسلام(ص) می‌داند.

از بررسی و دقت در روایات شیعه که تنها نمونه‌هایی از آنها نقل شد، روشن می‌شود که نزول آیه اکمال در روز غدیر خم و در ماجرای نصب امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(ع) توسط پیامبر گرامی اسلامی(ص) به جانشینی و خلافت خود بوده و موضوع آیه مزبور ولایت و معرفی حافظ و نگهبان دین است که دین از مرحله نگهبان و حافظ شخصی یعنی، پیامبر گرامی اسلام(ص) به مرحله نگهبان و حافظ نوعی یعنی، مسئله ولایت ائمه اطهار رسید و در نتیجه، دین اسلام مورد رضایت خداوند قرار گرفت و ناامیدی کفار را به دنبال آورد.

روایات عامه

در بین عامه نیز روایات فراوانی مشاهده می‌شود که نزول آیه اکمال را روز غدیر خم و نصب امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(ع) توسط پیامبر گرامی اسلام(ص) به جانشینی و خلافت خود و ولایت بر مسلمانان می‌داند و روزه گرفتن روز غدیر خم که از اعیاد بزرگ اسلامی است، نیز از ابوهریره نقل شده است.

منابع: کتب  المیزان و الغدیر و hawzah.net