چهارشنبه ۲۱ اردیبهشتماه خبر سقوط خودرویی در دره، در یکی از راههای روستایی الموت منتشر شد، خبری که به دلیل عدم اصلاح معابر جادهای پرخطر و بهسازی راهها و جادههای مواصلاتی روستایی شهرستان الموت استان قزوین در سالهای اخیر بسیار به گوش میرسد، جادههای نامناسب روستایی که هر بار جان یکی از هموطنان را میگیرد.
برخی بر این باور هستند که این تصادفها به دلیل عدم آشنایی با راه اتفاق میافتد اما این بار در این تصادف معلمی جان خود را از دست داد که به این راهها اشراف کامل داشت.
«مهدی بخشی» معلم دبستان شهید سعادتی معلم قزوینی بود که بهخاطر تدریس در یکی از روستاهای دور از دسترس الموت در هفته معلم بهعنوان معلمی فداکار توسط رسانههای قزوین معرفی و تقدیر شده بود. او معلم جوانی بود که در مدرسه «روستای فانفین» به ۴ دانشآموز درس میداد، ۳ پسر و یک دختر؛ دانشآموزانی که مهدی هر روز به عشقشان خود را به آب میزد تا درس عشق، فداکاری و مسئولیتپذیری را به آنها بیاموزد.
برای رسیدن به روستای فانفین باید مسافت طولانی و پر پیچ خم از قزوین تا رازمیان را با ماشین طی کرد، بعد از گذشت ۳ ساعت و رسیدن به «منصور باغ» دیگر راهی برای خودرو نیست و جاده فرعی رسیدن به روستا به رودخانه شاهرود منتهی میشود؛ رودخانه شاهرود مابین جاده و روستای فانفین است و برای رفتن به روستا باید از رودخانه شاهرود گذشت.
این معلم قزوینی نیز هر روز ۲ بار خود را به آب میزد و پس از گذشت از رودخانه درحالیکه گاهی لباسهایش کاملاً خیس میشد خود را به مدرسه میرساند تا مبادا دانشآموزان از درس عقب بمانند. «بخشی» همواره خودش را الموتی میدانست و معتقد بود که به این روستا مدیون است؛ از سه سال پیش تدریس در این منطقه را انتخاب کرده بود اگرچه همانند ۸ سال گذشته میتوانست در مرکز شهر قزوین به تدریس بپردازد.
بخشی در گفتوگویی که با رسانههای مختلف داشت، گفته بود: حدود ۱۲ سال سابقه کار در آموزشوپرورش و هشت سال سابقه تدریس دارم؛ امسال سومین سالی است که به طور ویژه در الموت مشغول تدریس هستم. اگرچه در حال حاضر ساکن استان قزوین هستم اما دوران کودکی و نوجوانی خود را در این منطقه گذراندم. خدمت به دانشآموزان این منطقه را دوست دارم و برای رسیدن به مدرسه از مسیر صعبالعبور و جادههای سخت عبور میکنم.
برای رسیدن به روستا باید از رودخانه شاهرود عبور کنم البته پلی برای عبور به روستا فانفین وجود ندارد و این عبور به شیوه آبتنی است؛ در فصل پاییز و زمستان معمولاً سطح آب کم است اما در فصل بهار بهویژه اردیبهشتماه آب سطح رودخانه بالا میآید که گاهی عبور را سخت میکند. یکی از روزهای بهاری در باران شدید سطح آب تا گردن من بالا آمده بود؛ در حال عبور پایم سر خورد و حدود یک کیلومتر همراه آب به سمت پایین رودخانه حرکت کردم، فکر میکردم دیگر نجات پیدا نکنم اما کمی جلوتر که سطح آب کم شد، موفق به خروج از رودخانه شدم.
منطقه الموت دارای روستاهای متعددی است که برخی از این روستاها دارای یک معلم هستند، همکاران من برای تدریس به آنها همواره از هیچ تلاشی کوتاهی نمیکنند و گاهی مجبور به برفروبی جاده برای حضور در کلاس هستند. من تنها معلمی نیستم که این مسیر را هر روز طی میکنم، مسئله تحصیل از جمله مسائلی است که تأثیر آن در آینده افراد و جامعه بسیار اثرگذار است بنابراین در دوران کرونا نیز تدریس حضوری را تعطیل نکردم، از اینکه میتوانم در زادگاه خود تدریس کنم بسیار خوشحال هستم.
بعد از انتشار ویدیوهایی از عبور بخشی از رودخانه برای رسیدن به مدرسه عدهای معتقد بودند که او حقوق بیشتری دریافت میکند و برخی نیز میگفتند مگر از جانت سیر شدهای به قزوین برگرد، اما «بخشی» خوشحال بود که میتوانست به کودکان روستایی درس بیاموزد تا شاید روزی آنها هم بتوانند معلمی فداکار شوند.
بخشی معلم فداکاری بود که در همین راه جان خود را از دست داد اما در روزهای آخر عمر به این شغل میبالید و معتقد بود که گذر از آب و راههای سخت میارزد به اینکه ۴ دانشآموزش در آینده موفق باشند، حالا دانشآموزان این مدرسه معلم فداکاری را از دستداده و در انتظار معلم دیگری هستند که شاید بتواند دوباره به آنها درس عشق بدهد، روحش شاد و راهش پررهرو باد.
انتهای پیام