به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، حجتالاسلام حسین سابقی، مدرس حوزه علمیه مشهد و حوزه علوم اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد، در وبینار انجمنهای علمی دانشکده الهیات به معرفی و بازخوانی کتاب ارزشمند «اسرار مباهله» تألیف محمدرضا انصاری که انتشارات دلیل ماه در 1383 آن را چاپ کرده است، پرداخت.
وی این کتاب را کاملترین مجموعهای دانست که تاکنون درباره ماجرای عظیم مباهله میان پیامبر(ص) و مسیحیان نجران و تاریخ 1400 ساله آن نگاشته شده است.
سابقی اظهار کرد: ذهنیت برخی بر آن است که مباهله، صرفاً مربوط به یکی از آیات قرآن است در باب فضایل اهلبیت و معمولاً آیه 61 سوره «آلعمران» را به عنوان آیه مباهله مطرح میکنند.
وی افزود: در باب تاریخ این واقعه عظیم تاریخی ماه ذیالحجه سال نهم قطعی است، اما در مورد روز، اختلافاتی وجود دارد که از 21 تا 24 و 27 ذیالحجه سال نهم هجری است، اما آنچه در بسیاری از منابع دسته اول آمده، این است که 24ذیالحجه، روز اصلی مباهله است و سایر روزها مقدمات و مؤخرات این داستان مباهله است.
مدرس حوزه علمیه مشهد عنوان کرد: «فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ» خداوند متعال خطاب به پیامبر اسلام میفرماید: «اگر با تو درباره عیسی دوباره محاجه و استدلال کردند، بعد از اینکه تو دلیل علمی بر رد ادعای آنها دادی، بگو بیایید ما و شما و زنان و کسانی که به منزله خودمان هستند، بخوانیم تا دروغگویان و کافران را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم.»
وی ادامه داد: در آیات قبل، یعنی آیه 59 و 60 سوره آل عمران به صراحت خداوند متعال استدلال اهل کتاب را درباره الوهیت یا پسر خدا بودن حضرت عیسی پاسخ میدهد و میفرماید: «إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ» «الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ»
سابقی گفت: در تاریخ و روایات مفصل مباهله آمده که اهل کتاب و مسیحیان نجران دو استدلال اصلی نسبت به الوهیت یا ابن الله بودن عیسی مسیح(ع) در مقابل پیغمبر(ص) اقامه میکردند. دلیل نخست، معجزات منحصر به فرد حضرت عیسی(ع) مانند مرده را زنده کردن، شفای کور مادرزاد و شفای برص و اطلاع دادن از پنهانیهای مردم است. پیامبر اسلام پاسخ فرمودند: «اینها معجزاتی است به اذنالله و هیچ کدام دلیلی بر الوهیت نیست.»
استدلال دوم آنها این بود که همه انبیاء، پدر داشتند؛ پدر موسی، عمران، یوسف، یعقوب، اما پدر عیسی که بود؟ و خداوند در آیه 59 سوره آلعمران پاسخ آنها را داد. مثل حضرت عیسی(ع)، مثل حضرت آدم است. اگر عیسی بدون پدر و به صورت معجز در رحم حضرت مریم(س) تحقق پیدا کرد. آدم بدون پدر و مادر با ید قدرت الهی جسم او از خاک خلق شد و روح الله در او دمیده شد، اما آنها این استدلال منطقی را نپذیرفتند.
وی ادامه داد: پیامبر(ص) به آنها گفتند که اگر نداشتن پدر دلیل بر الوهیت باشد، حضرت آدم(ع) مقدم است بر عیسی مسیح(ع)، چرا چنین اعتقادی را در باب حضرت آدم (ع) ندارید. آنها پاسخی نداشتند، اما این گفتوگو را به بحث مباهله کشاندند و پیامبر(ص) را به میدان مباهله دعوت کردند.
مدرس حوزهعلمیه مشهد تشریح کرد: مباهله در لغت به معنی دستها را رها کردن است. گویا انسان دستها را به سمت آسمان بلند و از بدن خودش جدا میکند و دو گروهی که هر دو به خدا و حقانیت خودشان باور دارند، از خداوند متعال میخواهند که خدایا اگر من دروغ میگویم، لعنت و عذاب تو بر من نازل شود و من نابود شوم، اگر طرف مقابل دروغ میگوید، او هلاک شود و حق بر همگان روشن شود.
وی افزود: نکته لطیفی در آیه مباهله هست که میفرماید: سه گروه باید در این مباهله شرکت کنند، چه از طرف پیغمبر(ص) و چه از طرف اهل کتاب و مسیحیت. ابناءنا و ابناءکم، پسران ما و پسران شما؛ نساءنا و نساءکم؛ زنان ما و زنان شما؛ انفسنا و انفسکم؛ خودمان و خودتان.
سابقی به نقل از تاریخ شیعه و سنی اظهار کرد که این واقعه تاریخی در سال نهم هجری رخ داده و در آن تاریخ پیغمبر(ص)، همه همسرانشان را داشتند و سالها از وفات خدیجه(س) گذشته و پیامبر(ص) ازدواجهای متعدد داشتند، اما هیچ زنی جز دختر او فاطمه زهرا(س) در مباهله حاضر نشد و دو نواده دختری او مصداق ابناءنا در این آیه هستند. سوال این است که علی ابن ابیطالب(ع) که حضورش در داستان مباهله قطعی است، مصداق کدام تعبیر است؟ آیا ذیل ابناءنا قرار میگیرد یا نساءنا یا انفسنا؟
وی گفت: عدهای مدعی شدند که علی به منزله پسر پیامبر(ص) بود، زیرا تاریخ نقل میکند که از کودکی به خاطر شرایط خاص، ابوطالب از شدت فقر سرپرستی فرزندانش را به عموها و بستگان واگذار کرد، زیرا نمیتوانست آنها را اداره کند و علی را به پیغمبر سپرد و علی از کودکی در دامان پیغمبر رشد کرد در کنار خدیجه (س) همسر پیامبر که به منزله مادر علی بود.
مدرس حوزه علمیه مشهد با اشاره به فرموده امام رضا (ع)، بالاترین و مهمترین فضیلت قرآنی امیرالمؤمنین را آیه 61 سوره آلعمران دانست، زیرا در این آیه از علی تعبیر به نفس پیغمبر(ص) شده است و هرچه در باب علی گفته شود، به پای این تعبیر نمیرسد. یعنی هرچه پیغمبر دارد، البته بجز مقام نبوت، علی(ع) دارد.
وی با اشاره به فرازهای مختلف این کتاب ارزشمند، مسأله مباهله را بسیار بیشتر از این آیه معرفی میکند. آنچه از مجموعه روایات و تاریخ استفاده میشود که 80 آیه از آیات سوره آلعمران به صورت مستقیم و یا مقدماتی مربوط به داستان مباهله است.
سابقی در ادامه ساختار 8 بخشی کتاب اسرار مباهله را معرفی کرد. بخش نخست، کلیات مباهله است. توضیحاتی مفید در باب دورنمایی از اصل داستان مباهله در 12 مرحله. بخش دوم اشاره به روایت مفصل مباهله با استناد به کتاب بحارالانوار مرحوم علامه مجلسی جلد 21، صفحات 356- 276 دارد. در 80 صفحه که در آن علامه مجلسی 20 حدیث در باب مباهله جمعآوری کرده است و حدیث اول آن، مفصلترین حدیث است و حدود 40 صفحه به این روایت میپردازد و محور اصلی کتاب «اسرار مباهله» را شکل میدهد.
وی تصریح کرد: این حدیث را مرحوم علامه مجلسی از کتاب «اقبالالاعمال» سیدبن الطاووس در ذیل اعمال ماه ذیالحجه نقل میکند. سیدبن الطاووس نیز آن حدیث را از کتابی به نام المباهله نقل میکند. علامه مجلسی در بیش از 10 صفحه به شرح لغات و ظرایف این حدیث میپردازد.
مدرس حوزه علمیه مشهد اظهار کرد: بخش سوم کتاب، مسأله نوع برخورد خلفای غاصب با مباهله است. بعد از انحراف سقیفه با فضایل اهلبیت چه کردند؟ در تاریخ آمده است پنهانکاریها و جنایاتی که انجام دادند برای از بین بردن همه آنچه مربوط به اهلبیت است. در زمان عمر دستور داده شد، نصارای نجران و یهود خیبر و فدک را خلاف عهدنامهای که پیغمبر با اهل کتاب بسته بود، از مکه، مدینه و حجاز تبعید به عراق و شام کردند. اکثریت مسیحیت نجران درعراق و در نزدیکی کوفه درمنطقهای به نام نجرانیه ساکن شدند.
وی ادامه داد: بخش چهارم، ارائه روایات بسیار ارزشمندی در باب استدلال و احتجاج حضرات معصومین از پیغمبر(ص) تا امام حسن عسگری(ص) آیه و حدیث مباهله در باب حقانیت پیامبر(ص) است. از دل کتابهای مختلف روایی مجموعاً 27 مورد از این احتجاجات ذکر میکند. بخش پنجم کتاببه 16 مورد داستانهایی از منابع مختلف شیعه و سنی اشاره شده است.
سابقی افزود: بخش ششم، اشاره به مراسم روز مباهله یعنی 24 ذیالحجه در کتب دعایی و روایی و اعمال آن از نماز و روزه و اعلام جشن بودن این روز به عنوان شکرگزاری ظهور ولایت اهلبیت(ع). هفتمین بخش، مربوط کتابشناسی مباهله است و معرفی 23 کتاب مستقل در باب مباهله است. بخش هشتم، ارائه اسناد و منابع مباهله و راویان این داستان از منابع اهلسنت، بهطور ویژه مورد توجه قرار گرفته است.
وی در ادامه به تفسیر داستان مباهله با محوریت روایتی که در جلد 21 بحارالانوار بیان شده است، پرداخت و تصریح کرد: نجران با قدمتی 4000 ساله در آخرین منطقه شمالی یمن در زمانه خود یکی از بازارهای بزرگ تجاری برای بسیاری از مناطق آباد و بزرگ در منطقه بود و مورد حمایت پادشاه ایران، روم و حبشه بود و احساس قدرت میکردند.
مدرس حوزه علمیه مشهد مطرح کرد: آغاز داستان مباهله چگونه بود؟ در مرحله اول از 12 مرحله این کتاب آمده است، در اواخر سال نهم هجرت، پیامبر(ص) نامهای برای اسقف اعظم نجران نوشت و آنها را به اسلام دعوت کرد و فرمود که اگر اسلام را نپذیرید، دو راه دارید یا باید تن به جنگ بدهید با سپاهیان اسلام و یا اینکه جزیه(مالیات مخصوص غیرمسلمانان که ظل حکومت اسلامی زندگی کنند) بدهید. اسقف نجران با مشورت با بزرگان اجتماعی و دینی منطقه به این نتیجه رسیدند که در حضور مردم با مشارکت عمومی چطور پاسخ به نامه پیغمبر(ص) را بدهند.
وی تشریح کرد: مرحله دوم، اولین جلسه بعد از اینکه اصل نامه پیغمبر(ص) را برای همه مردم حاضر در جلسه خواندند: «به نام خدای ابراهیم، اسحاق و یعقوب. از محمد پیامبر خدا به اسقف نجران و اهلش، بر شما سلام و خدای ابراهیم، اسحاق و یعقوب را شکر میکنم، اما بعد، من شما را از عبادت بندگان به عبادت خدا میخوانم و شما را از ولایت غیر به ولایت خدا دعوت میکنم. اگر دعوت مرا نپذیرفتید، میتوانید جزیه دهید و اگر از این هم ابا نمودید، شما را به جنگ اخطار میدهم.»
سابقی ادامه داد: سپس پیغمبر به آیه 64 سوره آل عمران اشاره میکند: «قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ؛ بگو: ای اهل کتاب، بیایید از آن کلمه حق که میان ما و شما یکسان است، پیروی کنیم که به جز خدای یکتا را نپرستیم، چیزی را با او شریک قرار ندهیم. برخی، برخی را به جای خدا به ربوبیت تعظیم نکنیم، پس اگر از حق روی گردانند، بگویید: شما گواه باشید که ما تسلیم فرمان خداوندیم.»
وی اضافه کرد: وقتی این نامه در جلسه خوانده شد، بسیاری وارد بحث و گفتوگو شدند. عدهای که جنگ طلب بودند و حاضر نبودند از منافع خود دست بردارند، پیشنهاد جنگ را مطرح کردند و عدهای که منطقیتر فکر میکردند، گفتند که ارسال عدهای به مدینه برای تحقیق بیشتر و اینکه این شخص پیغمبر(ص) هست یا نیست. در میانه این گفتوگوها، شخصی از بزرگان مسیحیت، پیشنهاد دیگری را مطرح کرد و بدین ترتیب مرحله سوم داستان آغاز میشود.
مدرس حوزه علمیه مشهد اظهار کرد: بین حارثه و دو شخصیت دیگر به نام سید و عاقب که بالاترین مقامهای مسیحیت بودند، گفتوگو صورت میگیرد و آنها ادعا میکردند، هیچ شاهدی بر صدق ادعای او (پیامبر(ص)) نداریم. حارثه شواهد متعدد را اقامه میکند و اینکه نام او در اناجیل ما به نام احمد و محمد به معنای ستوده شده اشاره شده است، اما آنها با ایجاد ابهام سعی کردند، بگویند اینگونه نیست.
سابقی خاطرنشان کرد: آنها میگفتند پیغمبری که در کتب ما آمده، فرزند ندارد و حادثه به صراحت اشاره میکند در کتب ما آمده است که فرزندان او از نسل دختر او خواهد بود. سید و عاقب مدعی میشوند که چنین اسنادی وجود ندارد، حادثه ادعا میکند که در دو کتاب جامعه و گاجره این مطالب آمده است و درخواست میکند این دو کتاب را بیاورند و مطالب از متن دو کتاب خوانده شود.
وی تشریح کرد: مرحله پنجم وقتی آغاز میشود که همه شواهد صدق با ادعای حارثه همراه است و همه متوجه میشوند، حق با حارثه است. در اینجا گروه تحقیقات برای حرکت به مدینه و تحقیق نشانهها بر مدعی پیامبری تدارک میشوند و طبق برخی منابع 88 نفر از بزرگان نجران اعم از اجتماعی، سیاسی و نظامی کاروانی شکل میدهند.
مدرس حوزهعلمیه مشهد افزود: مرحله ششم داستان از آنجا آغاز میشود که کاروان آنها در 18 ذیالحجه سال نهم هجری وارد مدینه میشود، اتفاقاً برای خودنمایی و فخرفروشی به اعراب فقیر مدینه با لباسهایی فاخر و زینتهایی از صلیب بر گردن و انگشترهای طلا به دست میکنند. وقتی پیغمبر(ص) از آنها را استقبال نکرد، آنها با برخی مسلمانان گفتوگو میکنند که چرا جواب ما را نداد و متوجه میشوند مسئله کیفیت پوشش خاص آنهاست که نشاندهنده تکبر است.
سابقی گفت: آنها پس از تغییر لباس اجازه مییابند در مسجد پیامبر(ص)، مراسم دینی مخصوص خود را به جای آورند و پیامبر(ص) به ایشان میگوید که سه روز در میدان باشند، شرایط را بسنجند و با مردم گفتوگو کنند و آنها مراجعاتی به یهودیت ساکن در آن منطقه داشتند و برخی دیگر از مسلمین و سوال و جوابهایی میکنند.
وی بیان کرد: مرحله هفتم، روز چهارم حضور آنها در مدینه یعنی 23 ذیالحجه سال نهم هجری است. آنها ادعا میکنند: «یا محمد! ما همه نشانهها را در تو یافتیم، جز یک مطلب و آن اینکه تو نسبت به عیسی(ع) اعتقاد درستی نداری، تو معتقدی که عیسی(ع) صرفا بندهای بود از بندگان خدا در حالی که عیسی(ع) خداست.»
مدرس حوزه علمیه مشهد اظهار کرد: ابتدا پیشنهاد مباهله از ناحیه آنهاست. در مرحله هشتم، پیغمبر(ص) پس از آنکه دو روش علمی و گفتمان را پیش گرفتند و به نتیجه نرسیدند، پیشنهاد مباهله را پذیرفته است. در 24 ذیالحجه سال نهم هجری در نزدیکی بقیع فضایی را برای مباهله مهیا میکند.
وی بیان کرد: در روایات شیعه و سنی آمده است که بزرگان مسیحیت با هم گفتوگو میکردند که پیغمبر(ص) چگونه حاضر میشوند؟ اگر با جمعیت کثیری آمد، بدانید مدعی دروغین است، اما اگر در اوج سادگی و با نزدیکترین افراد خودش آمد، نشان از این است که به دیدگاه خودش ایمان دارد و دیدند که او آمد، درحالی که تنها یک دختر جوان، یک مرد جوان و دو کودک با او همراه هستند.
سابقی افزود: در شواهد تاریخی آمده، آنها با دیدن چهرههای نورانی خانواده پیامبر(ص) از مباهله با پیغمبر(ص) ترسیدند، حتی شواهدی از عذاب در پدیدههای طبیعی آسمان، زمین و گیاهان آن منطقه مشاهده شد. لذا در مرحله نهم دو شخصیت اصلی مسیحیت سید و عاقب به شدت از پذیرش مباهله متزلزل شدند و در گفتوگویی با منذر از او خواستند پیغمبر(ص) را برای دادن جزیه راضی کنند و مباهله نکنند.
وی گفت: شخص منذر اسلام را در همین مرحله پذیرفت، البته چون سخنگوی مسیحیت بود و آنها راضی به پذیرش اسلام نبودند و میخواستند جزیه پرداخت کنند، با پیامبر(ص) صحبت کرد و امیرالمومنین(ع) را برای نوشتن صلحنامه جزیه فرستادند.
سابقی ادامه داد: در مرحله بعد، یعنی روز 25 ذیالحجه، علیابنابیطالب(ع) به نمایندگی از پیغمبر(ص) برای گفتوگو با گروه ارسالی از نجران میرود و متن صلحنامه را تنظیم میکند و صلحنامه به آنها داده میشود: «هر زرد و سفید و سیاه و هرچه مازاد بر هزینه زندگی آنان است، مبنی بر اینکه از ایشان چیزی از طلا و نقره و میوه گرفته نشود، به جز دو هزار حلّه اواقی که قیمت هر حلّه چهل درهم باشد و کم و زیاد آن طبق همین قاعده محاسبه شود. هزار حلّه آن را در ماه رجب بپردازند و هزار حلّه دیگر را در ماه صفر پرداخت کنند و چهل دینار برای فرستادگان من بپردازند و بر عهده ایشان است که اگر در ناحیه یمن توطئه ای بر ضد اسلام صورت گیرد، سی زره و سی اسب و سی شتر به صورت عاریه به مسلمانان بدهند. پیامبر(ص) ضامن خواهد بود که بعد از دفع شر آنها را بازگرداند و هرچه تلف شده و از بین رفته باشد، قیمت آن را بپردازد. پس از این صلحنامه آنها در پناه خداوند و رسول خدا هستند و این صلح مشروط به این است که پس از این ربا نخورند و اگر خوردند در امان خدا و رسول نیستند» پس از بستن صلح نامه پیغمبر(ص) با نماینده مخصوص عمروبن حزم انصاری به منطقه نجران رفتند.
وی افزود: منابع تاریخی نشان میدهد این صلحنامه تا قرن چهارم هجری در دست ایشان بوده و به خلفای اموی و عباسی نشان میدادند و نسبت به ظلم خلیفه دوم عمر که آنها را از آن منطقه بیرون کردند، اعتراض میکردند.
مدرس حوزه علمیه مشهد اظهار کرد: مرحله یازدهم، وقایع عجیبی است که در هنگامه ورود این مسحیان نجران به آن منطقه رخ داد. عدهای با شنیدن جزئیات ماجرا و متن صلحنامه اسلام آوردند و برای عدهای هم انگیزه ایجاد شد برای تحقیق بیشتر به مدینه بروند.
سابقی گفت: آخرین و دوازدهمین مرحله داستان باشکوه مباهله این است که در ماه رمضان سال بعد، پیامبر(ص)، امیرالمومنین(ع) را برای تحویل گرفتن جزیهای که در صلحنامه نوشته بود به نجران فرستاد و در همین سفر هم ایام ماموریت گرفتن جزیه و در کنار آن، دعوت اهل یمن به اسلام را داشتند و آن حضرت توانستند اهالی حمدان را در یک روز به اسلام دعوت کنند.
انتهای پیام