به گزارش ایکنا، جلسه بازخوانی خطبه 153 نهجالبلاغه با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا یوسفی، استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه مفید، امروز 3 بهمنماه به صورت مجازی برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
در ادامه مباحث نهج البلاغه، به خطبه 153 رسیدیم. این خطبه چند بخش دارد؛ حضرت به طور خلاصه در ابتدا برخی صفات انسانهای گمراه را بیان میکند و اینکه برخی افراد غافل هستند و وقتی بیدار میشوند که دیر است. بعد حضرت اندرزهایی میدهد که تاکید ما بر روی همان اندرزهاست. بعد از اینکه آن اندرزها را فرمودند برخی صفات آدمها که مخرب هستند را ذکر میکنند.
حضرت در ابتدا بیان میکند یکسری از گروههای مردم غافل هستند و آدمهای غافل سراغ دنیا میروند و دغدغه آخرت ندارند تا اینکه هنگام مرگ و قیامت میرسد و آنها باید نتیجه و عقاب گناهان خود را ببینند. این افراد در دنیا دنبال چیزهایی بودند که به دردشان نمیخورد و آن را پشت سر انداختند و چیزهایی که باید به آنها رو میکردند جلویشان آمده است. چیزهایی که دنبالش بودند هیچ نفعی برایشان ندارد و هیچ نیازی از آنها را برطرف نمیکند. بعد حضرت میفرمایند شما در هر موقعیتی هستید توصیههایی به شما میکنم که لازم است به آنها توجه کنید.
متن خطبه چنین است: «وَ هُوَ فِي مُهْلَةٍ مِنَ اللَّهِ يَهْوِي مَعَ الْغَافِلِينَ وَ يَغْدُو مَعَ الْمُذْنِبِينَ، بِلَا سَبِيلٍ قَاصِدٍ وَ لَا إِمَامٍ قَائِدٍ. حَتَّى إِذَا كَشَفَ لَهُمْ عَنْ جَزَاءِ مَعْصِيَتِهِمْ وَ اسْتَخْرَجَهُمْ مِنْ جَلَابِيبِ غَفْلَتِهِمُ، اسْتَقْبَلُوا مُدْبِراً وَ اسْتَدْبَرُوا مُقْبِلًا، فَلَمْ يَنْتَفِعُوا بِمَا أَدْرَكُوا مِنْ طَلِبَتِهِمْ وَ لَا بِمَا قَضَوْا مِنْ وَطَرِهِمْ؛ إِنِّي أُحَذِّرُكُمْ وَ نَفْسِي هَذِهِ الْمَنْزِلَةَ فَلْيَنْتَفِعِ امْرُؤٌ بِنَفْسِهِ، فَإِنَّمَا الْبَصِيرُ مَنْ سَمِعَ فَتَفَكَّرَ وَ نَظَرَ فَأَبْصَرَ وَ انْتَفَعَ بِالْعِبَرِ ثُمَّ سَلَكَ جَدَداً وَاضِحاً، يَتَجَنَّبُ فِيهِ الصَّرْعَةَ فِي الْمَهَاوِي وَ الضَّلَالَ فِي الْمَغَاوِي، وَ لَا يُعِينُ عَلَى نَفْسِهِ الْغُوَاةَ بِتَعَسُّفٍ فِي حَقٍّ أَوْ تَحْرِيفٍ فِي نُطْقٍ أَوْ تَخَوُّفٍ مِنْ صِدْقٍ»
اولین نکتهای که امیرالمومنین(ع) میفرمایند این است شما و خودم را از این جایگاهی که در آن هستیم برحذر میدارم. انسان باید از وجود خودش کاملا استفاده کند. این حرف یعنی چه؟ یعنی خداوند به ما تواناییهایی داده است که باید از آن استفاده کنیم ولی ما معمولا استفاده نمیکنیم. نه درست میبینیم و نه درست از عقل خودمان استفاده میکنیم. امیرالمومنین(ع) میفرماید باید از تمامی امکانات وجودی خودتان برای کشف حقیقت استفاده کنید.
ممکن است بگوییم چطور این کار را انجام دهیم؟ حضرت میفرمایند کسی که آدم بصیر و بینایی است کسی است که اولا میشنود، یعنی اول باید گوش خودت را باز کنی، ثانیا تفکر میکند و بعد نظر میکند یعنی دوباره بررسی میکند و نهایتا بینا و بصیر میشود. این فرمایش امیرالمومنین(ع) راجع به همه چیز است؛ سیاست، اخلاق، مسائل اعتقادی و ... . این فرمایش حضرت مطابق با آیات 17 و 18 سوره زمر است که میفرماید: «فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ؛ پس بشارت ده به آن بندگان من كه به سخن گوش فرامىدهند و بهترين آن را پيروى مىكنند اينانند كه خدايشان راه نموده و اينانند همان خردمندان». ما یک «یسمع» داریم و یک «یستمع». سمع یعنی یک صدایی به گوش شما برسد، استمع یعنی خواستار شنیدن صدایی باشید. این مهم است که گوش انسان باز باشد و راجع به شنیدههایش تامل کند. چنین افرادی مصداق این آیه هستند که «الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ».
حضرت در ادامه میفرمایند بعد از اینکه انسان فکر کرد باید عبرت بگیرد. اگر شما آدمهای اینطوری بودید یعنی اهل فکر بودید، همه حرفها را شنیدید ولی هر حرفی را قبول نکردید و از سوی دیگر از تاریخ عبرت گرفتید وارد مرحله عمل میشوید. در این موقعیت انسان جاده صاف و روشنی را میگیرد و در همین مسیر گام برمیدارد. یکی از مسائل مهمی که باید حواسمان باشد و حضرت بیان میکنند این است که آدمهای فاسد و گمراه را بر خودمان مسلط نکنیم: «وَ لَا يُعِينُ عَلَى نَفْسِهِ الْغُوَاةَ بِتَعَسُّفٍ فِي حَقٍّ». اینجا یک سوال مطرح میشود و آن اینکه چطور یک انسان گمراه را بر خودمان مسلط میکنیم؟ حضرت توضیح میدهند از طریق بیراهه رفتن در حق.
یکی از مصادیقی که برای بیراهه رفتن در حق بیان شده است سختگیری بیمورد در دین است، این باعث میشود دیگران را علیه خودتان بشورانید. این سختگیری دینی ممکن است باعث شود مردم را از دین زده کنید. ابن ابی الحدید در همین رابطه در قرن هفتم میگوید گاهی اوقات حرف انسان درست است ولی چون بد عمل میکند انسانهایی که دین ندارند سوارش میشوند. این به خاطر این است که میخواهد به زور مردم را به حقی مجبور کند، این در حالی است که رفق و مدارا ارجح است.
امام صادق(ع) میفرمایند: «وَ لاَ تَكُونُوا عُلَمَاءَ جَبَّارِينَ فَيَذْهَبَ بَاطِلُكُمْ بِحَقِّكُمْ» یعنی عالم زورگو نباشید، یعنی مثلا میبینید حجاب خوب است دستور دهید همه حجاب داشته باشند یا همه را مجبور کنید به مطلب حقی که خودتان به آن رسیدید، ملتزم باشند. حضرت در ادامه روایت میفرمایند برای اینکه این کارهای اشتباه باعث میشود حرفهای حقتان هم ضایع شود و همه، بدیهای شما را نگاه میکنند. بنابراین ما نباید حق را به دیگران تحمیل کنیم چون همه یک ظرفیت ندارند، برخی درجه ایمانشان کامل است ولی برخی درجه ایمانشان کامل نیست.
از آیتالله منتظری سوال شد که ما احکامی در اسلام داریم که اقتضای زمانی خودش بوده است و این احکام نزد مردم خشن به حساب میآید، آیا باید این احکام را اجرا کنیم یا خیر؟ ایشان میگوید نه نباید اجرا کنیم چون مردم پذیرش ندارند و تا وقتی مردم پذیرش ندارند نباید این احکام اجرا شود. عین عبارت ایشان این است: «اگر اجرای یک حکم شرعی موجب پدید آمدن نفرت نسبت به دین و اسلام در بین مردم و به ویژه جوانان شود نباید آن حکم اجرا شود زیرا زده شدن نسل جوان از دین و اسلام مصیبت بزرگی است و اهمیتش از اجرای یک حد بیشتر است».
پس اولین برداشتی که از سخن امیرالمومنین(ع) میکنیم این است که حضرت میفرمایند؛ مبادا انسانهای گنهکار را بر خودت سوار کنی. چطور سوار کنیم؟ به این طریق که به زور حقی را بر آنها تحمیل کنید و آنها از دین رویگردان شوند و شما دیگر جوابی نداشته باشید.
برداشت دیگری که از این فرمایش میشود این است که انسان در بیان حق کوتاهی کند مثلا اخباری که میخواهد به حاکم بدهد را تغییر دهد تا حاکم ناراحت نشود. نتیجه این کار این است که حق نابود میشود و ظلم حاکم میشود. به هر ترتیب این به ضرر همه است که به مردم زور بگوییم یا اینکه حقایق را به حاکمان اطلاع ندهیم.
انتهای پیام