سعدی؛ مرد اعتدال در دینداری
کد خبر: 4135776
تاریخ انتشار : ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۲:۲۲
یک استاد دانشگاه در گفت‌وگو با ایکنا بیان کرد:

سعدی؛ مرد اعتدال در دینداری

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان با بیان اینکه در آثار سعدی فراوان به مضامین دینی پرداخته شده است، گفت: شیخ اجل مرد اعتدال در دینداری بود.

محمود براتی عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان

محمود براتی خوانساری، عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان در گفت‌وگو با ایکنا از اصفهان، به‌مناسبت روز بزرگداشت سعدی گفت: تأثیر سعدی بر ادبیات فارسی را از دو نظر باید مورد توجه قرار دهیم؛ یکی از نظر زبان فارسی و دوم از نظر ادبیات فارسی که در هر دو جنبه بسیار تأثیرگذار بوده است، به این دلیل که او در منحنی رشد ادبیات در قله قرار دارد.

وی افزود: اگر قرون چهارم و پنجم را آغاز نثر فارسی در نظر بگیریم، متونی مثل تاریخ بلعمی، تاریخ بیهقی، کلیله و دمنه، آثار خواجه عبدالله انصاری و مقامات در این دوره پدید آمد که سعدی از این آثار برجسته قبل از خود بهره تام و تمام برده و به لحاظ زبانی و نثر مسجع، از خواجه عبدالله انصاری و به لحاظ قالب داستان‌گویی و حکایت‌پردازی، از مقامات بهره گرفته است. درواقع، سعدی دو جریان و شگرد بیانی را در گلستان با هم جمع می‌کند.

استاد تمام دانشگاه اصفهان بیان کرد: سعدی سعی می‌کند تجربیات زیستی خود را که واقعیت دارد و جهان واقعی اوست، حکایت‌وار بیان کند، بخشی از حکایت‌ها نیز تجربیات دیگران است و بخش دیگری را هم با ابزار تخیل و خلاقیت‌ هنری با مکان‌های خاص همان قصه متناسب‌سازی می‌کند. او ممکن است به سمرقند یا هندوستان نرفته باشد، اما بعضی از داستان‌هایش در آنجا اتفاق می‌افتد و خودش نیز در این داستان‌ها حضور دارد که نقطه قوت کتاب گلستان است.

مناظره در شعر سعدی

وی ادامه داد: سعدی از شگرد مناظره نیز استفاده می‌کند، مثل جدالی که با مدعی دارد؛ او خود را جانبدار ثروتمندان کریم، یعنی ثروتمندانی که ممسک نیستند و از مالشان به دیگران می‌بخشند، قرار می‌دهد و با درویشی که مخالف ثروتمندان است، مناظره‌ راه می‌اندازد و حتی با هم دعوا می‌کنند: «دشنامم داد، سقطش گفتم. گریبانم درید، زنخدانش گرفتم.» عاقبت نزد قاضی می‌روند و قاضی سخن هر دو را تأیید می‌کند. نهایتا سعدی ماجرا را به نحو احسن پایان می‌دهد. مناظره گونه‌ای ادبی است که در شعر بسیار اتفاق می‌افتد و از زمان اشکانیان وجود داشته است، مثل مناظره‌ نخل و بز که نخل از طبقه کشاورز و بز از طبقه گله‌دار و کوچ‌نشین نمایندگی می‌کند و هر یک خود را از دیگری برتر می‌داند و فخر می‌فروشد. سعدی از این الگو در موضوع فقر و غنا استفاده می‌کند. پروین اعتصامی نیز در اشعار خود از مناظره بسیار استفاده کرده است، مثل مناظره نخ و سوزن یا سیر و پیاز.

براتی بیان کرد: سعدی مرد اعتدال است؛ مثل خواجه عبدالله انصاری سعی نمی‌کند سجع خود را بسیار پررنگ قلمداد ‌کند، خود مبتکر و خلاق بوده، زبان و ادبیات در دستش چون موم است و به راحتی می‌تواند سخنش را در قالبی مناسب بیان کند، نیازی هم ندارد تا مثل کلیله و دمنه و مرزبان‌نامه، از شعر دیگران استفاده کند، چون خودش شاعر است. گلستان، اثری شاهکار و محصول تجربه زیستی سعدی و مطالعات، شگردها و بیان‌های پیشین است. گلستان، جهانی واقعی است که همه در آن درگیر هستند و در آنجا، اخلاق درویشان، ویژگی پادشاهان، عشق و جوانی، ضعف و پیری، فواید خاموشی، مناظره و حکمت یافت می‌شود.

وی تصریح کرد: سعدی هم در زیست و زندگی و هم در گلستان، حد تعادل را حفظ کرده و این‌طور نیست که فقط به شعر یا نثر پرداخته یا افراط کرده باشد، بلکه به نوعی تعادل رسیده است: «دو چیز طیره عقل است؛ دم فرو بستن به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی.» درواقع، معیاری به دست داده و هشدار می‌دهد که در یک‌جا باید سخن گفت و در جای دیگر باید ساکت بود. همین‌طور است درباره خوردن و آشامیدن: «نه چندان بخور کز دهانت بر آید/ نه چندان که از ضعف جانت برآید» این نتیجه قصه است و چنانکه سعدی نقل می‌کند، دو نفر وارد شهری شدند، آنها را به جرم جاسوسی زندانی کردند و در زندان را به گل برآوردند. یکی هر سه روز یک بار غذا می‌خورد و دیگری روزی سه بار. بعد معلوم شد که این‌ها جاسوس نبودند، وقتی می‌خواستند آزادشان کنند، دیدند آن یکی که هر روز سه بار غذا می‌خورد، به سختی مرده و آن دیگری جان به سلامت برده است.

شاهکار نثر فارسی

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان اضافه کرد: درواقع، سعدی حد اعتدال در خوردن، گفتن، عبادت و ازدواج را رعایت می‌کند. او همچنین مرد اعتدال در دینداری است. مثلاً، می‌گوید: «در دوره کودکی مولع زهد و پرهیز بودم، شب تا سحر قرآن در بغل داشتم و می‌خواندم. اطرافم عده‌ای خوابیده بودند، به پدر گفتم: از اینان یکی سر بر نمی‌دارد که دوگانه‌ای بگزارد. پدر سرزنش کرد که: تو نیز اگر بخفتی، به از آن که در پوستین خلق افتی.» یعنی تعلیم می‌دهد که درست نیست عبادت کنی، ولی فخر بفروشی و دیگران را تحقیر کنی.

وی ادامه داد: سعدی به‌دلیل اینکه پدرش را زود از دست می‌دهد، خاطرات دوران کودکی‌اش را در آثار خود برجسته می‌کند و به کمک دایی‌اش به بغداد فرستاده می‌شود. به تعبیر امروزی، در آنجا یک استعداد درخشان بود: «مرا در نظامیه ادرار بود/ شب و روز تلقین و تکرار بود»؛ یعنی مقرری می‌گرفت و کسی می‌توانست مقرری دریافت کند که هم درس بدهد و هم درس بخواند. سعدی هم درس می‌داده و هم درس می‌خوانده، در آنجا کمال پیدا می‌کند و اثرش را هم در جوانی منتشر نمی‌کند: «به سر رفت و به پا بازآمد». وقتی بغداد با حمله هلاکوخان مغول سقوط کرد، سعدی به شیراز بازگشت و آن وقت گلستان را آفرید. خودش می‌گوید در یک بهار، گلستان را آفریدم.

براتی درباره کتاب گلستان گفت: این اثر، اوج نثر فارسی و نثری آمیخته به شعر است؛ یعنی سعدی مرز بین نظم و نثر و شعر را با یکدیگر تلفیق و اثری شاهکار خلق کرده است. به این دوره، تدریس گفته می‌شود. اگر نثر فارسی را در نظر بگیریم، یک دوره تکوین دارد. مثلا، مرزبان‌نامه، کلیله و دمنه و نثرهای دیگر هر کدام در جایی آفریده شده‌اند و سپس نثر فارسی به جایی می‌رسد که به آن، دوره تدریس می‌گویند؛ یعنی گلستان بعدا به الگو و کتاب درسی دیگران تبدیل می‌شود. افراد زیادی تلاش کردند تا به زبان سعدی نزدیک شوند و سعدی مقلدان فراوانی دارد که موفق‌ترین آنها، قائم‌مقام فراهانی در دوره قاجار است. درواقع بعد از گذشت چند قرن، سعدی همچنان بر نثر فارسی و نثرنویسان تأثیر داشت و هر کس که می‌خواست زیبا بنویسد، ابتدا گلستان را می‌خواند و بعد از آن تأثیر می‌پذیرفت تا زیبا بنویسد.

تبدیل حکایت‌های سعدی به ضرب‌المثل

وی بیان کرد: در حوزه زبان فارسی، چون بسیاری از حکایت‌های سعدی مختصر و مفید و به اصطلاح، سخن مؤثر یا بلیغ و فصیح است، به ضرب‌المثل تبدیل شده و در زبان مردم، شاعرانه به کار می‌رود؛ از جمله «قطره قطره جمع گردد، وانگهی دریا شود.» درواقع، مردم دوست دارند که سعدی‌وار سخن بگویند. بنابراین، سعدی هم بر زبان فارسی و هم بر نثر فارسی تأثیر داشته و هر کس که سعدی‌وار نوشته، موفق‌تر بوده است.

این استاد دانشگاه به این بیت از شعر حافظ اشاره کرد که «استاد سخن سعدیست پیش همه کس اما/ دارد سخن حافظ طرز سخن خواجو» و گفت: سعدی در شعر نیز شاگردپروری کرده‌ و یکی از شاگردان موفق او، حافظ است. اگر دیوان حافظ را بررسی کنیم، در بسیاری از موارد ردپای غزل‌های سعدی در غزل‌های او دیده می‌شود. سعدی به شدت اخلاقی بود و حد تعادل را رعایت می‌کرد؛ در حوزه هنر نیز زیباخواه و زیبا‌جو بود و اندیشه جمال‌پرستی در او جلوه‌گر است. وقتی غزلیات سعدی را بررسی می‌کنیم، می‌بینیم که چه لطافت و ظرافتی در آنها به کار رفته است.

وی درباره اصطلاح سهل و ممتنع که در خصوص آثار سعدی به‌کار می‌رود، بیان کرد: دیگران تصور می‌کنند به سادگی می‌توانند به شکلی که نویسنده و شاعر گفته‌ است، بنویسند و بسرایند، اما وقتی دست‌به‌کار می‌شوند، می‌بینند کار مشکل و ممتنع است. چون زبان سعدی به زبان مردم نزدیک بوده، از این نظر سهل است، اما چون فنی، هنری و بلیغ است، برای هر کسی آسان نیست. در شعر، یک رویکرد کوششی وجود دارد و فرد خود را به تکلف می‌اندازد تا سخن بگوید، اما سعدی بسیار ساده و روان سخن گفته و در حکایت‌های بوستان، این موضوع کاملا مشهود است. ویژگی سهل و ممتنع همین است که ساده تصور می‌شود، ولی امکان بازآفرینی آن آسان نیست. هنر یک جنبه پیچیدگی و یک جنبه ساده‌سازی و سادگی دارد و اگر به نمادها توجه کنید، می‌بینید نمادهایی که ساده و پرمفهوم هستند‌، سهل و ممتنع‌اند و پیچیدگی ندارند که شعر سعدی از این جنس است: «به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست/ عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست» یا «دو دوست قدر شناسند عهد صحبت را/ که مدتی ببریدند و باز پیوستند». درواقع، روان سخن گفتن ویژگی برجسته سعدی است و به این ویژگی به سختی می‌توان رسید. ایرج میرزا نیز از جمله کسانی است که روان و ساده، ولی مؤثر شعر گفته و بهترین شعر را در وصف مادر سروده است.

براتی با بیان اینکه در آثار سعدی فراوان به مضامین دینی پرداخته شده است، گفت: سعدی فردی متشرع بود، حدود دینی را می‌شناخت و احترام و حرمتی که برای قرآن و به‌خصوص پیامبر(ص) قائل شده، فوق‌العاده است: «ماه فرو ماند از جمال محمد/ سرو نباشد به اعتدال محمد» و در پایان می‌گوید: «سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی/ عشق محمد بس است و آل محمد.» در زمانه‌ای که گاهی با اهل بیت(ع) چنانکه باید، خوش رفتار نمی‌کردند، سعدی آل محمد(ص) را از یاد نبرده بود. البته به اقتضای زمانه‌ای که در آن زندگی می‌کرد، نمی‌توانست چنانکه باید، در وصف ائمه(ع) سخن بگوید، ولی قصیده‌ای دارد که عواطف و احساساتش درباره حضرت زهرا(س) و امام علی(ع) را به زیبایی بیان می‌کند.

فاطمه کاظمینی

انتهای پیام
captcha