حجتالاسلام والمسلمین اسماعیل چراغی کوتیانی، استاد حوزه و دانشگاه در گفتوگو با ایکنا از قم، در خصوص دستاوردهای واقعه عاشورا برای انسان امروز و جامعه مدرن اظهار کرد: واقعه عاشورا، حقیقتی مبتنی بر عقلانیت، فطرت پاک و بیآلایش انسانی است. انسانها در طول گذر عصرها و نسلها با همه تفاوتهای اجتماعی و فرهنگی، از جهت بینشی و گرایشی دارای اشتراکاتی هستند که ما از آن تحت عنوان فطرت و سرشت بشری یاد میکنیم و این حیثیت مشترک، در حقیقتِ وجود انسانی جای دارد.
وی ادامه داد: در واقع فطرت انسان یعنی ویژگیهایی که در اصل خلقت و آفرینش انسان تعبیه شده است و چون در اصل خلقت انسان است پس در همه نسلهای انسانی این ویژگیها وجود دارد، به سخن دیگر آن چه جزیی از سرشت انسان باشد قابل محو و نابودی نیست.
استاد حوزه علمیه افزود: به تعبیر قرآن در آیه 30 سوره روم آمده: «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ» یعنی فطرت انسانی قابل تغییر نیست. شعارها، اهداف و آرمانهای واقعه عاشورا، آرمانهایی متعالی و مبتنی بر فطرت و در راستای سرشت مشترک انسانی است، به همین جهت دستاوردهای عاشورا برای همه انسانها یک سنخ پیام دارد.
وی با بیان اینکه شعارهای عاشورا فرازمانی، فرامکانی و فرافرهنگی است، افزود: اگر عاشورا منادی یگانهپرستی، معادباوری، پرستشگرایی، تکلیفمحوری، زیست اخلاقی و مؤمنانه در ساحتهای فردی و اجتماعی، آزادگی، ایثار، خداپروایی، حجب و حیا و دیگر موارد است، این ندا برای همه انسانها در همه عصرها و نسلهاست و زمزمهای در گوش انسانیت است و نه انسان در عصری خاص.
چراغی کوتیانی بیان کرد: از آنجایی که آرمانهای عاشورا مبتنی بر فطرت مشترک تغییرناپذیر انسانی است؛ دستاوردی برای بشر هم در دورههای سنت و هم در دوره مدرن است، اساسا مدرن شدن زندگی و تغییر و تحول در ظواهر زندگی، نمیتواند در شنیدن خطاب فطری واقعه عاشورا اختلال ایجاد کند، چون مخاطب شعارهای عاشورا، سرشت انسانی است، همان سرشتی که گذر روزها و شبها و دگرگونی جوامع و فرهنگها، تأثیری در آرمانگراییاش ندارد و هر جا فطرت انسانی باشد، خود را مخاطب آرمانهای عاشورا میداند.
وی مهمترین دستاورد عاشورا برای انسان امروز را آگاهیبخشی و روشن کردن مسیر زندگانی و سعادت حقیقی عنوان کرد و افزود: واقعه عاشورا به همه یاد داد که اگر استقلال سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و هویتی میخواهند باید به اصل مقاومت و ایستادگی پایند باشند، همچنین در مسیر مواجهه با جبهه باطل نباید از چیزی حتی از مرگ هراسید.
استاد حوزه بیان کرد: واقعه عاشورا به همه انسانها و از جمله انسان مدرن نشان داد آن چه که میماند حق است و آن چه رفتنی است، باطل میباشد، هر کس در مسیر گسترش معنویت گام بردارد؛ در مسیر ماندگاری گام نهاده است.
وی گفت: دستاورد دیگر این واقعه بزرگ این است که به انسانها یاد داد، مبارزه و استقامت در برابر جبهه باطل امری ممکن است و همین امکانپذیری ایستادگی در مقابل جبهه باطل هر چند با گروهی کوچک دستاوردی بزرگ محسوب میشود. واقعه عاشورا مبارزه و پیروزی در مقابل گروه باطل بزرگ را از آرمان به واقعیت تبدیل کرد. انسان مدرن با مطالعه واقعه عاشورا میفهمد که را رسیدن به خوشبختی، حرت در مسیر آزادگی و رهایی از قید و بندهای مادی و غیر مادی است.
چراغی کوتیانی اضافه کرد: عاشورا، آرامش و سعادت انسان را در جامعهای میبیند که در آن به آموزههای دین عمل و از رفتارهای باطل و غیرعقلانی اجتناب شود. اما دعوت به عقلانیت در اندیشه عاشورا، دعوت به احیای عقلانیت دینی است، همان عقلانیتی که موجب عبودیت خدا و کسب سعادت میشود.
وی با بیان اینکه که مؤلفه آزادگی در واقعه عاشورا کهنه نمیشود، افزود: منطق عاشورا، منطقی مبتنی و همنوای با فطرت و سرشت انسانی است، سرشت انسانی، امری فرازمانی و فرامکانی است و متأثر از فرهنگ در گذر زمان نیست. ویژگی سرشت انسانی، بداعت و تازگی همیشگی آن است، کهنگی، ویژگی پدیدههای محصور در چنبره زمان و مکان و فرهنگ است، اما عاشورا که فراتر از این چارچوبهاست و به تعبیری رنگ تعلق و تعین نمیپذیرد، دیگر در آن خبری از کهنگی نیست و همیشه تر و تازه است.
استاد حوزه گفت: یکی از محوریترین شعارهای عاشورا آزادگی است و از سنخ ویژگیهایی است که به جهت ابتنا بر فطرت، تغییرپذیر نیست. بشر امروز نیز تا آنجا که فطرتش را پاک و زلال نگه داشته است، از شعار آزادگی و رهایی از پذیرش رنگ تعلق، خرسند میشود.
وی اظهار کرد: فرق بین آزادی و آزادگی آن است که آزادی در جایی تحقق دارد که انسان از غل و زنجیر عوامل مادی رها باشد، یعنی بنده هیچ انسان دیگری نباشد. اما آزادگی این است که انسان بنده و برده دل و هواهای نفسانی خودش نیز نباشد و آن قدر همت داشته باشد که برده دل خود نیز نباشد.
استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه نمیشود حکومت جهانی در دست انسانهای ظالم باشد و ما از گسترش عدالت و رعایت حقوق بشر سخن بگوییم، گفت: باید چون امام حسین(ع) در مقابل نظام ظالم سلطهطلب ایستاد و با آن ستیز کرد تا در سایهسار گسترش حکومت عدالتخواه، همه بشریت به حقوق شان دست یابند.
وی بیان کرد: جامعهای که پیرو امام حسین(ع) است و خود را ملت امام حسن(ع) میخواند باید ظلمستیز باشد و نباید در مقابل ظلم جهانی سکوت کند، اگر امام حسین(ع) نیز عافیتطلبانه در مقابل نظام ظالم یزیدی سکوت میکردند و نه ستیز، امروز کسی نمیتوانست از حقوق بشر دم بزند، چون همه جامعه در قبضه ظلم و ستم بود. بنابراین، ظلمستیزی کنشگران جبهه حسینی در سرزمین کربلا، درس و دستاورد بزرگی است که باید مورد توجه قرار گیرد. گرایش به آزادگی و رهایی از غل و زنجیرهای درونی و حرکت در مسیر خدا و پرستش او، یک امر فطری است، یعنی در همه عصرها و نسلها برای فطرت بشر جذابیت دارد.
چراغی کوتیانی با بیان اینکه انسان به سوی امور فطری کشش دارد، بنابراین در هر زمانی که وجود انسانی تحقق یاید، گرایش به آزادگی و رهایی از عبودیت غیر خدا، در او وجود پیدا میکند، اضافه کرد: واقعه عاشورا در حقیقت به فطرت انسانی تلنگر میزند تا در مسیر آزادگی قرار گیرد، همان آزادگی که همنوای با فطرت اوست و سرشتش به سوی آن تمایل دارد.
استاد حوزه در خصوص لزوم تبیین فلسفه واقعه عاشورا ادامه داد: واقعه عاشورا صرفا یک رویداد تراژدیک تاریخی نیست بلکه عاشورا یک مکتب و مدرسه است، مکتبی که باید در آن وارد شد و از ظرفیت آن برای طی مسیر زندگی استفاده کرد که این به آن معناست که عاشورا فلسفه دارد، باید فلسفهاش را شناخت و بهکار بست.
وی بیان کرد: عاشورای بدون فلسفه، عاشورایی مرده و بیرمق است، حرکت ندارد و شور نمیآفریند، پیشران نیست بلکه صرفا بهانه برای یک حادثهای تمامشده است که گاه صرفاً عاطفه و احساس انسان را جریحهدار میکند و اشکی را روان میکند، اما عاشورایی که فلسفه دارد؛ حرکتآفرین است و در زندگی انسان در همه عصرها حضور داشته و به ایفای نقش میپردازد.
استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: این نگرش به عاشورا، دیگر تنها بر موج احساسات انسان سوار نمیشود بلکه با اوج عقلانیت انسان همراه میشود، در این نگاه، امام یعنی کنشگر اصلی میدان عاشورا، به مثابه انسانی در اوج عقلانیت و هدفدار دیده میشود، وقتی در راس یک حرکت، انسانی عاقل و هدفمند حضور دارد، در واقع هدفی عقلانی را نیز در نظر دارد و کنش او لغو و باطل و بازیچه نیست؛ در این جا هر انسان عاقلی در هر زمان و مکان از خود میپرسد که چرا امامی که عاقلترین مردم است، این گونه به پا میخیزد و با دوری گزیدن از زندگانی عافیتطلبانه، جان خود و خانواده خود را به خطر میاندازد؟ پس حتما هدفی مهم و عقلانی را دنبال کرده است.
چراغی کوتیانی بیان کرد: امام حسین(ع) و یارانش به مثابه کنشگرانی عاقل و اندیشمند، شعارهایی را دادند و مسیری را رفتند که باید شناخته شود تا در شرایط مشابه و تکرار پذیر انسانها در طول تاریخ، بهکار گرفته شود، به هر حال همه انسانها همچون امام حسین(ع) هر چند در عرصههای دیگر، در شرایطی قرار خواهند گرفت که باید دست به گزینش بزنند، حال معیار این گزینشها همان است که در فلسفه عاشورا نهفته است.
وی اضافه کرد: معیار گزینش خداخواهی، تکلیف محوری، معادباوری و کسب رضایت الهی است، ما انسانها در لحظه لحظه زندگیمان در حال گزینش و انتخاب هستیم که در این مسیر باید با معیارهای عقلانی دست به انتخاب زد و این را ما از فلسفه عاشورا یاد میگیریم که «یوم عاشورا و کل ارض کربلا» یعنی ما در هر جا و در زمان در حال تجربه عاشورا در گزینشهایمان هستیم، پس معیارها گزینش را باید باز شناخت.
استاد حوزه در پاسخ به این سؤال که ظلمستیزی و رعایت حقوق انسانها به عنوان یکی از دستاوردهای واقعه عاشورا را چگونه میتوان تبیین کرد، افزود: یکی از پربسامدترین بحثها در ادبیات سیاسی و اجتماعی امروز، موضوع حقوق بشر و رعایت آن است، اما آن چه شاید کمتر به آن توجه میشود، شرایط و بسترهای دستیابی بشر به حقوق خویش است.
وی ادامه داد: رعایت حقوق بشر در بسترهای خاص امکان تحقق واقعی دارد، در زمانه و زمینهای که ظلم و ستم وجود دارد و صاحبان قدرت فقط به منافع خویش و نه منافع خلق، میاندیشند؛ رعایت حقوق بشر قصهای دروغ و تلخ بیش نیست، وقتی ظالمان در رأس امور هستند، تنها چیزی که امکان تحقق ندارد رعایت حقوق بشر است، از اینرو میبینیم که امام حسین(ع) اساساً خود حکومت ظالم و فاسد یزید را بزرگترین منکر دانسته که باید در مقابل آن قیام کرد.
چراغی کوتیانی بیان کرد: رعایت حقوق بشر در سایهسار حکومتی عادل و عملکننده به ارزشهای دینی و الهی امکان تحقق دارد و به این جهت است که امام حسین(ع) برای تحقق بخشیدن به رعایت حقوق بشر ابتدا به فراهم آوردن شرایط و بسترهای مناسب، دست میزنند. تا وقتی که حکومت ظالم یزید برپاست، حقوق بشر رعایت نخواهد شد، چون حکومتهای ظالم همیشه به منافع خود میاندیشند و حقوق دیگران برایشان ارزشی ندارد.
وی با اشاره به اینکه تشخیص امام حسین(ع) این بود که باید اول حکومت منفعتطلب و ضدبشری یزید ساقط شود تا در سایه حکومت دینی و آموزههای الهی، مردم به حقوق انسانیشان دست یابند، یادآور شد: یکی از دستاوردهای واقعه عاشورا، برای ما انسانهایی که بیش از هزار و ۴۰۰ سال بعد از آن حادثه زندگی میکنیم، این است که اگر به دنبال تحقق واقعی رعایت حقوق بشر هستیم باید ابتدا، ظلمستیز باشیم تا زمانی که نظامهای سلطهطلب، زورگو و ظالم در جهان به قدرتنمایی مشغولند، حقوق بشر بهدست نخواهد آمد.
گفتوگو از الهام حلاجیان
انتهای پیام