به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «تئوری رهبری اخلاقی در عاشورا» امروز دوشنبه 23 مردادماه از سوی انجمن معارف اسلامی دانشگاه شهید بهشتی و با همکاری آکادمی اخلاقپژوهی روشمند برگزار شد.
محسن رفعت، استادیار علوم قرآن و حدیث دانشگاه حضرت معصومه(س)، در این نشست سخنرانی کرد که در ادامه میخوانید:
تئوری رهبری اخلاقی، از نظریات نوپدیدی است که در دهههای پایانی قرن بیستم در ادبیات مدیریت پدید آمده است. طبق این نظریه، دانشمندان بر این باورند که در کنار اهمیت تدوین قوانین اخلاقی برای یک جامعه یا سازمان، ظهور رفتارهای اخلاقی از طرف رهبر یک جامعه یا رهبر سازمان، در روابط فردی و اجتماعی و انتقال این هنجارها به تک تک افراد جامعه، نقش اصلی را در تحقق اخلاق اجتماعی و پیشبرد اهداف والا ایفا میکند. این رویکرد برای اولین بار توسط فردی به نام براون عرضه شده است. بر اساس این نظریه، دانشمندان علم سیاست و اخلاق معتقدند وقتی قوانینی برای جامعه وضع میکنید آنچه نقش اصلی را در استقرار اخلاق در جامعه ایفا میکند رهبری فکری جامعه است که هدایت منظم جامعه را بر عهده دارد.
صداقتپیشگی در واقعه عاشورا
در حقیقت رهبری اخلاقی به معنای ظهور رفتارهای اخلاقی در همه روابط است و این رفتار را خودِ رهبر باید به واسطه روشهایی به عموم جامعه منتقل کند. ما با استفاده از این رویکرد، رهبری اخلاقی امام حسین(ع) در واقعه عاشورا را مورد بررسی قرار میدهیم. یک رهبر اخلاقی باید خصوصیاتی داشته باشد که اولین ویژگی، صداقتپیشگی است. کسی همانند براون معتقد است صداقت، رکن اصلی و مهم رهبر اخلاقمدار در یک جامعه است تا جامعه به تحول برسد. از نظر براون، رهبر اخلاقی به گونهای رفتار میکند که اعتمادزایی ایجاد کند. این گزاره اقتضا میکند که رهبران برای رهبری خود، صداقت را یک رهنمون اخلاقی تلقی کنند.
اگر یک رهبر چنین موردی را در نظر نداشته باشد طبیعتاً حقانیت وی زیر سؤال میرود حتی در کتب حدیثی ما از صادق نبودن رهبران به عنوان خیانت به مردم یاد شده است. حال سؤال این است که رویکرد امام حسین(ع) نسبت به صداقتپیشگی در واقعه عاشورا چیست؟ ما میتوانیم در عاشورا این صداقت و خیرخواهی برای دوست و دشمن را مورد اشاره قرار دهیم. برای مثال بعد از اینکه حر بن یزید ریاحی، ابراز پشیمانی میکند امام حسین(ع) با صداقت تمام توبه وی را میپذیرد و حر در نهایت در راه اسلام و سیدالشهدا(ع) به شهادت میرسد. امام در طول حیات خودشان از صداقت در گفتار و رفتار برخوردار بوده است و هیچگاه دروغ و نیرنگ و خدعهای در زندگی وی وجود ندارد.
تابآوری امام حسین(ع) به عنوان یک رهبر اخلاقی
اگر یک رهبر بخواهد لاپوشانی کرده و کار خود را آنگونه پیش ببرد در نهایت ممکن است دچار فضاحت تمام شود اما چنین چیزی را هرگز در زندگی امام حسین(ع) مشاهده نمیکنیم. یکی دیگر از مثالها، سخنرانی شب عاشورا است که امام بر اساس علم الهی، حوادث روز عاشورا را به یاران خود اطلاع میدهند و باز درخواست میکنند که یاران میتوانند خیمهها را ترک کنند اما کسی حاضر به ترک صحنه نشد بنابراین هم افراد تحت حمایت امام، وفاداری خود را نشان دادند و هم اینکه امام پای هدف و آرمان خود ماندند.
مقوله دیگر در مطالعات غربی ذیل رهبری اخلاقی، صبر است. یکی از آموزههای مهم عاشورا نیز صبوری و شکیبایی و تابآوری است. برخی از کسانیکه به این مقوله پرداختهاند، گفتهاند که صبر در تصمیمگیری و پس از آن به فعلیترساندن تصمیمات، در علم مدیریت اهمیت دارد و بر اساس آن گفتهاند اگر رهبر اخلاقی بتواند در برابر پیامدهای ناگوار صبر داشته باشد در عملکرد خود موفق خواهد شد. امام حسین(ع) هم توصیه به صبر دارند و هم اینکه خودشان به عنوان یک رهبر اخلاقی، در واقعه عاشورا فردی بسیار صبور بودند. ایشان فرمودهاند صبر و شکیبایی برای فرد، یک زینت است. حال وقتی فردی در قامت رهبر قرار میگیرد طبیعتا زیبایی این صبر بیشتر میشود. خود ایشان هم در واقعه عاشورا بارها بر شکیبایی و صبوری یاران خود تأکید دارند.
در حادثه عاشورا طعنهها، کنایهها و نیشهای زبانی زیادی از سوی سپاه دشمن به امام حسین(ع) وارد شد اما باز امام به عنوان یک رهبر اخلاقی، شکیبایی ورزیدند چون ایشان به عنوان یک رهبر قرار است صبر و شکیبایی را به یاران خود انتقال دهند. همه این موارد نشانههای یک رهبر اخلاقی است. در طول تاریخ کمنظیر بوده که در طول یک روز، اتفاقات بسیار ناگواری در این حد، بر فرد عارض شود اما امام حسین(ع) حتی در آخرین لحظه هم با آرامش و بدون شکوه و شکایت، جان خود را به پروردگار تسلیم میکنند.
جایگاه ادبورزی در سیره امام حسین(ع)
مقوله دیگر در رهبری اخلاقی، ادبورزی در حکمرانی است. ادبورزی به عنوان حقی تلقی شده که مردم بر مدیران دارند. چنین مقولهای باعث میشود افراد جامعه هم ادبورز بار بیایند. این مسئله در آموزههای دینی و اسلامی نیز به میزان بسیار زیادی مورد توجه قرار گرفته است. اما رویکرد امام حسین(ع) و عاشورائیان به این مقوله چیست؟ ایشان وقتی میخواهند خودشان را معرفی کنند معیار برتری داشتن دین را توصیف میکنند و حتی اجازه توهین و بیاحترامی به جبهه مقابل را هم نمیدهند. منطق اخلاقی امام علی(ع) و همچنین امام حسین(ع) این است که بعد از نقد، به جای ناسزا و دشنان گفتن دست به دعا برمیدارند و میگویند خدایا خون ما و خون دشمنان ما را حفظ کن. شاید در هیچ جنگی چنین موردی را پیدا نکنیم چون در چنین شرایطی، طبیعتاً افراد به دنبال نابودی دشمنان خود هستند. یکی از جلوههای ناب رعایت ادب در حادثه عاشورا این است که امام اجازه میدهند که افراد، جانشان را بردارند و بروند. ادبیات خاندان امام حسین(ع) هم برگرفته از ادبیات رهبر آنهاست.
توانمندی دیگر، توان ایدئولوژیک یک رهبر به عنوان رهبر اخلاقی است. منظور از ایدئولوژیک این است که باور به این داریم که خدایی هست و این خدامحوری باعث افزایش خویشتنداری ما هم میشود. منظور از خویشتنداری این است که در انتخاب رفتارها به جای اینکه بر انگیزههای آنی توجه کنیم، به نتایج آن نظر داشته باشیم. یکی از علمای غربی میگوید اگر یک رهبر، رویکرد خویشتندارانه داشته باشد نقطه قوتی برای وی است و این خویشتنداری باعث افزایش رازداری در جامعه، ایثارگری و احسان و حتی مواجهه تقوامدارانه و تواضع در جامعه میشود. اگر مخالفان امام حسین(ع) در نهایت هلاک شدند به این دلیل بود که خویشتنداری را ملاک دائمی رفتارها قرار ندادند بلکه دنبال یک دین روزمرده بودند.
نکته دیگر در رهبری اخلاقی، مردمداری است که باعث میشود رهبر دلسوز باشد و با توجه به خصوصیات شخصیتی تلاش میکند که تا حد امکان نیازهای مردم را برطرف کند چون رهبری این شخص در حکم حکومت مردم بر مردم است. امام حسین(ع) در روز عاشورا نیز به حقوق متقابل مردم و حاکمان اشاره کردند هر چند از روزهای قبل و در حین سفر نیز مدام بر این نکات تأکید داشتند.
انتهای پیام