صفات مهم پیامبر اکرم(ص) از دیدگاه نهج‌البلاغه
کد خبر: 4169032
تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱۴۰۲ - ۰۷:۱۵
قائم‌مقام دانشگاه ادیان و مذاهب تبیین کرد

صفات مهم پیامبر اکرم(ص) از دیدگاه نهج‌البلاغه

حجت‌الاسلام والمسلمین جعفرطیاری با بیان اینکه شناخت معرفت کامل پیامبر(ص) و صفات ایشان برای انسان دشوار است، گفت: برای شناخت وجود پیامبر اسلام(ص) شایسته و بایسته است که از اقیانوس بی‌کران امیرالمؤمنان(ع) بیان نوش‌جان کنیم، زیرا بعد از پیامبر اکرم(ص) تنها حضرت علی(ع) است که صلاحیت بیان صفات ایشان را دارد، زیرا علاوه بر برخورداری از علم لدنی و عصمت، از کودکی تربیت یافته پیامبر(ص) است.

حجت‌الاسلام والمسلمین مصطفی جعفرطیاری، قائم مقام رییس دانشگاه ادیان و مذاهبحجت‌الاسلام والمسلمین مصطفی جعفرطیاری، قائم‌مقام دانشگاه ادیان و مذاهب  در گفت‌وگو با ایکنا از قم، در خصوص «صفات مهم پیامبر اکرم(ص) از دیدگاه نهج‌البلاغه» اظهار کرد: شناخت معرفت کامل پیامبر(ص) و صفات ایشان برای انسان دشوار است؛ زیرا ایشان آخرین فرستاده آفریدگار جهان است و سید و سالار بندگان واقعی خداوند و جامع تمام کمالات انسانی و فضایل اخلاقی در حد عالی‌ترین مراتب آنهاست، بنابرین شناخت چنین شخصیتی به نحو کامل برای انسان‌های معمولی محال است.

وی گفت: برای شناخت وجود پیامبر اسلام(ص) شایسته و بایسته است که در محضر امیرمؤمنان(ع) زانوی ادب زنیم و از اقیانوس بی‌کران سخنان امیر بیان نوش‌جان کنیم، بدیهی است که بعد از پیامبر اکرم(ص) تنها مولای متقیان است که صلاحیت بیان صفات ایشان را دارد؛ زیرا علاوه بر برخورداری از علم لدنی و عصمت، از کودکی ملازم و تربیت یافته پیامبر خدا(ص) بوده است.

این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: با سیری گذرا در نهج‌البلاغه می‌یابیم که یکی از مسائل پر تکرار، یاد و ذکر پیامبر اکرم(ص) است. حضرت علی (ع) در خطبه‌ها و فرمایشات و نامه‌های خود در مناسبت‌های گوناگون و به‌ویژه در آغاز خطبه‌های خود به یاد پیامبر(ص) بوده و ایشان را معرفی نموده‌اند. در وسط یا آخر برخی خطبه‌ها نیز با توضیح بیشتر به بیان صفت ایشان ‌پرداخته‌اند.

وی گفت: حضرت امیر(ع) در آغاز اکثر خطبه‌ها بعد از نام خدا و شهادت به وحدانیت خداوند و ذکر صفات خداوند و حمد و سپاس ذات الهی، به رسالت و بندگی پیامبر(ص) شهادت می‌دادند. شهادت به عبد و بنده بودن پیامبر(ص) جلوتر از شهادت به رسالت او ذکر شده و در نماز نیز می‌خوانیم و حضرت امیرالمؤمنین(ع) نیز در آغاز خطبه‌ها می‌خوانند که «أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ» و در برخی خطبه‌ها، عبارت «سید عباده» آمده است.

بندگی خدا؛ قرار گرفتن در مسیر پیامبر(ص)

اینکه حضرت امیر(ع) بعد از شهادت به وحدانیت پروردگار و حمد و سپاس خداوند، بلافاصله شهادت به عبد بودن و رسالت پیامبر(ص) می‌دهند نشان‌دهنده این است که از صفات بسیار مهم پیامبر(ص)، عبد بودن ایشان است؛ عبد بودن یعنی انسان صد در صد مطیع و پیرو فرامین الهی باشد. بندگی کردن قبل از رسالت است، پیامبر اکرم(ص) سید و سرور همه و آقای بندگان خداست. پیامبران به این هدف مبعوث شدند تا انسان‌ها را در مسیر بندگی خداوند قرار داده و از بندگی هوای نفسانی و شیطان درونی و بیرونی نجات دهند تا بنده خالص و مخلص خداوند باشد. اگر ما بخواهیم در مسیر پیامبر اکرم(ص) قرار بگیریم باید تلاش کنیم که بنده خدا باشیم.

وی ابراز کرد: صفت بعدی پیامبر اکرم(ص) این است که رسول و فرستاده خداوند است. همه سکنات، وجنات، رفتار، گفتار و بیان ایشان برای بیان رسالت خداوند است؛ زیرا رسول و فرستاده خداوند است و خاتم انبیاست. پیامبر(ص) مبعوث شد تا فضایل اخلاقی را به کمال برساند. پیامبر اکرم همه این فضایل را داشت که همه این فضائل با عنایت الهی بوده است. وی با بیان اینکه اگر خداوند یک لحظه از وجود پیامبر(ص) عنایت خود را قطع کند، پیامبر(ص) هیچ است، اظهار کرد: زیرا ایشان عبد و رسول خداوند است، باید بدانیم که پیامبر(ص) عبد است بنابرین باید مردم عبد باشند و رفتار، گفتار و اعمال ایشان براساس وحی است.

وی با اشاره به اینکه نعمت وجود و بعثت پیامبر(ص) نعمتی منحصر به فرد است، «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ؛ خداوند بر مؤمنان منت گذاشته و از میان آنها رسولی را فرستاد» (164/ آل عمران)، تصریح کرد: از این نظر، رحلت ایشان بزرگترین مصیبت است. امام علی(ع) در غم و غصه خود در از دست دادن پیامبر اکرم(ص) بیانی دارند با این مضمون که با رحلت پیامبر(ص) باب وحی الهی بسته شد؛ گرچه ائمه اطهار(ع) و در رأس آنها حضرت امیر(ع) دارای علم لدنی بوده و به نوعی به وحی متصل هستند؛ اما در هر صورت با رحلت جانگداز پیامبر، باب وحی تا ابد بر روی انسان بسته شد و این بزرگترین مصیبت وارده بر جهان بشریت است. بدین جهت است که حضرت علی(ع) در شام شهادت حضرت زهرا(س) روضه می‌خوانند و ابراز می‌کنند که اگر تحمل ما در قبال مصیبت در گذشت پیامبر(ص) نبود، مصیبت حضرت فاطمه زهرا(س) را نمی‌توانستیم تحمل کنیم.

این استاد دانشگاه گفت: براساس آیات قرآن این تکات از سیره حضرت استنباط می‌شود:

1ـ خداوند متعال همه لوازم، توانمندی‌ها و شایستگی‌های هدایت انسان‌ها را به رسول خدا عطا فرمود. ذات اقدس الهی بر پیامبر، قرآن و حکمت را نازل کرد و حتی به او علومی را آموزش داد که به هیچ وجه یاد گیری این علوم برای پیامبر امکان نداشت؛ « وَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیْکَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَعَلَّمَکَ مَا لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ» (113/ نساء).

2ـ پروردگار جهان هستی، اهداف فرستادن پیامبر را مشخص و این چنین بیان نمود: خواندن آیات الهی، تعلیم قرآن و حکمت، تزکیه و تربیت انسان. « إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ» (164/ آل عمران). در آیه 151 سوره بقره علاوه بر موارد یاد شده مورد دیگری اضافه شده است: « وَیُعَلِّمُکُمْ مَا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ». پیامبر به شما دانش‌هایی را آموزش می دهد که به هیچ وجه یاد گیری آنه برای شما ممکن نیست. یعنی اگر انسان ها از آغاز تا پایان آفرینش خود، همه توان و امکانات مادی و معنوی، سخت افزاری و نرم افزاری خویش را آماده و به کار گیرند به هیچ وجه نمی‌توانند به این علوم دست یابند.

در عین مهربانی قاطع و استوار

یکی از ویژگی‌های پیامبر اکرم(ص) مهربانی ایشان بود و لذا خداوند متعال در آیه ۱۵۹ سوره آل عمران می‌فرماید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ؛ پس به [بركتِ‏] رحمت الهى، با آنان نرمخو [و پُر مِهر] شدى، و اگر تندخو و سختدل بودى قطعاً از پيرامون تو پراكنده مى‌شدند». پیامبر اکرم بسیار خوش رو، خوش برخورد، خوش اخلاق و خوش رفتار بود و تمام صفات نیک اخلاقی را در بالاترین درجه ممکن داشت. به همین جهت است که خداوند خطاب به وی می فرماید: « وَ إِنَّكَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظيمٍ» ( 4/ قلم). وجود مقدس ختمی مرتبت از شرح صدر فوق العاده و منحصر به فردی برخوردار بود. اگر حضرت موسی (علیه السلام) از خداوند می‌خواهد که به او شرح صدر بدهد. « قالَ رَبِّ اشْرَحْ لي‏ صَدْري» ( 25 / طه)؛ اما خداوند به پیامبر اکرم(ص) می فرماید: « أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ» ( 1/ شرح). آیا به تو شرح صدر ندادیم؟

وی افزود: یکی از اسباب مهم و اساسی پیشرفت اسلام از آغاز تاکنون همین سعه صدر، گشاده رویی، خوش اخلاقی و مهربانی پیامبر(ص) بوده است. البته رسول خدا در عین مهربانی، محکم و قاطع نیز بود. « مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ؛ محمّد (ص) پيامبر خداست و كسانى كه با اويند، بر كافران، سختگير [و] با همديگر مهربانند». ( 29/ فتح). عطوفت و مهربانی پیامبر مختص مسلمانان نبود؛ بلکه با همه اعم از مسلمان و غیر مسلمان مهربان بود. رسول خدا  در مقام دعوت به اسلام و جذب افراد به سوی دین حق،  با اخلاق خوش و مهربانی، جاذبه حد اکثری داشت و در این راستا انواع آزار و اذیت ها را تحمل می‌کرد؛ اما اگر دیگران می خواستن از خطوط قرمز عبور کنند و پای مسائل اصولی و اساسی اعتقادی در میان می‌آمد، پیامبر بسیار قاطع و استوار ایستادگی می‌کردند و ذره‌ای کوتاه نمی‌آمدند. شهید مطهری در کتاب «سیری در سیره نبوی» عنوانی تحت عنوان نرمش در مسائل شخصی و صلابت در مسائل اصولی را مطرح می‌کنند، آنچه مربوط به شخص پیامبر(ص) می‌شد پیامبر از آنها می‌گذشت، اما آنچه در مورد اصول اساسی از جمله توحید، نبوت و امامت بود بسیار سخت‌گیر و با صلابت بود.

دکتر جعفرطیاری گفت: پیامبر اکرم(ص) و کسانی که با او هستند در برابر کفار بسیار قاطع، استوار و با صلابت، اما میان خودشان مهربان بودند البته کفاری که زمینه هدایت آنها بود، حتی اگر پیامبر(ص) را آزار می‌دادند، ایشان با مهربانی آنها را جذب می‌کرد، اما اگر می‌خواستند از خط قرمز عبور کنند، پیامبر(ص) قاطع و استوار با آنها برخورد می‌کرد. بنابراین صفت دیگر پیامبر استقامت و پایداری است، پیامبر(ص) در اینکه پیام خدا و رسالت الهی را به مردم برسانند به قدری اذیت می‌شدند که به ایشان خطاب می‌شد که چرا خودت را آزار می‌دهی. « لَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ أَلاَّ يَكُونُوا مُؤْمِنين؛ شايد تو از اينكه [مشركان‏] ايمان نمی‌‏آورند، جان خود را تباه سازى ( 3/ شعراء). « ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى‏؛ قرآن را بر تو نازل نكرديم تا به رنج افتى ( 2/ طه).

قائم‌مقام دانشگاه ادیان و مذاهب ابراز کرد: حضرت محمد(ص) بسیار ساده‌زیست و قناعت‌پیشه بودند و هیچ‌کس نمی‌توانست در سلام گفتن بر ایشان سبقت بگیرد و نشستن ایشان مانند بردگان بود، فرش و روانداز، لباس و غذای ایشان ساده بود؛ در خطبه‌های نهج‌البلاغه در این زمینه آمده است که اگر کسی پیامبر(ص) را نمی‌شناخت و وارد جمع می‌شد، نمی‌توانست تشخیص دهد کدام یک از افراد پیامبر(ص) است.

وی با بیان اینکه پیامبر(ص) الگو و اسوه بود، افزود: در نهج‌البلاغه آمده اگر شما اسوه و الگو می‌خواهید باید به پیامبر رجوع کنید و حضرت امیر(ع) می‌فرماید که ایشان از پاک‌ترین پاکان است و شما به ایشان ااقتدا کنید، زیرا ایشان الگوی الگوطلبان و مایه فخرخواهان کرامت است. محبوب‌ترین بنده نزد خداوند کسی است که از پیامبرش پیروی کند و گام در جایگاه وی نهد. اگر خداوند دنیاطلبی و تکبر و فخر فروشی را خوب می‌دانست مسلما به بهترین بنده‌اش عطا می‌کرد و اگر پیامبر(ص) متکبر نیست و از تجملات دنیا پرهیز می‌کند، زیرا برخلاف خدا پرستی است.

این استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: پیامبر(ص) نه تنها اسوه و الگوی مسلمانان بلکه اسوه و الگوی جهانیان از آغاز تا پایان است؛ زیرا با رحلت پیامبر(ص) باب وحی بسته شد و بشر هر چند در علوم بشری و دانشگاهی پیشرفت کند، اما نیازش به هدایت و راهنمایی به سوی هدف متعالی و خدا و نیاز به راهنما به مافوق بشریت بیشتر می‌شود.

وی گفت: پیامبر(ص) چراغ هدایت است و اگر انسان بخواهند به سوی مسیر خود حرکت کند الگو می‌خواهد که اگر کوچک‌ترین انحراف از مسیر داشته باشند از صراط مستقیم دور می‌شود، بنابراین به الگو نیاز دارد و پیامبر(ص) برای همه بشریت الگو است و حضرت امیر(ع) در نهج‌البلاغه می‌فرماید که ایشان الگوست و کسانی که طالب الگو هستند به پیامبر اکرم(ص) رجوع کنند.

کلام پیامبر بیان بود و سکوتش لسان

از دیگر ویژگی‌های حضرت محمد(ص) که در نهج‌البلاغه آمده این است که امام علی(ع) می‌فرماید: «كلامُهُ بَيانٌ، و صَمتُهُ لِسانٌ» یعنی کلام پیامبر(ص) بیان بود، بیان راه، هدف و هر آنچه برای هدایت انسان لازم است. نه تنها کلام و سخن او بیان بود ؛ بلکه سوکت و خاموشی او نیز بیانگر هدف متعالی انسان و  بیان کننده صراط مستقیم و ارائه طریق بود.

دکتر جعفرطیاری گفت: در آیه ۶۱ سوره توبه آمده است: وَ مِنْهُمُ الَّذينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنينَ وَ رَحْمَةٌ لِلَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ؛ و از ايشان كسانى هستند كه پيامبر را آزار مى‏دهند و مى‏گويند: «او زودباور است.» بگو: «گوش خوبى براى شماست، به خدا ايمان دارد و [سخن‏] مؤمنان را باور مى‏كند، و براى كسانى از شما كه ايمان آورده‏اند رحمتى است.» و كسانى كه پيامبر خدا را آزار مى‏‌رسانند، عذابى پر درد [در پيش‏] خواهند داشت». کفار و کسانیکه مخالف پیامبر(ص) بودند ایشان را مسخره می‌کردند و می‌گفتند ایشان زود باور است، زیرا افرادی که نزد پیامبر می‌آمدند و قصد آزار ایشان را داشتند، آن‌ها را با مهربانی و عطوفت با آغوش باز می پذیرفت و هدایت می‌کردند.

این استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: پیامبر(ص) به کفار نیز شخصیت می‌داد که تو انسان هستی و راه را گم کردی و با آغوش باز آنها را می‌پذیرفت تا شاید هدایت شوند که خداوند می‌فرماید‌ ای پیامبر بگو من حرف‌های شما را می‌شنوم، اما گوش خوبی برای شماست.

پیروی از سیره پیامبر در تعامل با سایر فرق و نذاهب

 اسوه و الگو بودن پیامبر(ص) و رحمه للعالمین بودن ایشان و ایجاد وحدت با تعالیم پیامبر(ص) و مبارزه با نژادپرستی و احترام گذاشتن ایشان به انسان‌ها از صفات پیامبر بود. اگر مسلمانان از این صفات پیروی کنند، بسیاری از اختلافات از بین می‌رود و اگر هر فردی احترام دیگران را داشته باشد و به جای اینکه سخن بگوید بیشتر بشنود، بسیاری از مشکلات حل می‌شوند.

وی گفت: اگر بخواهیم دین اسلام و حقانیت تشیع را به گوش همه برسانیم باید احترام دیگران را رعایت کنیم و سخن آن‌ها را بشنویم تا آن‌ها نیز دنبال ما بیایند و سخن ما را بشنوند. در تعامل با فرق شیعه و سایر مذاهب اسلامی و اهل سنت و فراتر از اسلام باید مهربانی، عطوفت، ایستادگی، پایداری، از خطوط قرمز عبور نکردن و دلسوز بودن و احترام به دیگران و گوش‌شنوا داشتن را رعایت کنیم. اختلاف ملیتی و قومیتی و مذهبی و دینی مهم نیست بلگه آنچه در معارف الهی و سیره پیامبر(ص) اصل است این است که ملاک ارزش انسان تقواست و همه طبقات و نژاد‌ها مخلوق خداوند هستند و هیچ کس بر دیگری برتری ندارد مگر اینکه تقوای بیشتری داشته باشد. البته نا گفته نماند: هرکسی صلاحیت شنیدن هر سخن و هر عقیده غیر مسلمان را ندارد؛ زیرا اگر از قوت و قدرت لازم درشناخت و ایمان برخوردار نباشد؛ نه تنها فرد مقابل را به سوی حق جذب نمی کند؛ بلکه چه بسا خودش از حق رویگردان و جذب باطل خواهد شد.

قائم‌مقام رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب در پایان اظهار کرد: رمز اینکه پیامبر(ص) چنان محبوب شده، مصداق اتم و اکمل این آیه شریفه است «إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا؛ كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏اند، به زودى [خداى‏] رحمان براى آنان محبتى [در دلها] قرار مى‏دهد» (96/ مریم). قطعاً کسانی که اهل ایمان و عمل صالح باشند خداوند به‌زودی برای آنها در دل انسان‌ها محبت قرار می‌دهد، پیامبر(ص) مجسمه ایمان به خداوند و عمل صالح بود و نتیجه تکوینی این است که اگر کسی بخواهد محبوب دیگران بشود، باید مؤمن باشد و عمل صالح انجام دهد.

گفت‌وگو از الهام حلاجیان

انتهای پیام
captcha