حجتالاسلام والمسلمین روحالله توحیدینیا، پژوهشگر همکار گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در گفتوگو با ایکنا از قم، درخصوص نگاه سیاسی امام رضا(ع)، اظهار کرد: در ابتدا به دو بیان امام رضا(ع) که به نوعی توجه ایشان به اصل و ضرورت حکومت است اشاره کنم. ایشان در یکی از روایات، که در کتاب عللالشرایع، (ج1، ص253) آمده با تکیه بر ضرورت تحقق نظم در جامعه و جلوگیری از هرج و مرج و فساد در روابط اجتماعی فرمودند: «مردم بر طریقه معین نمیروند و نمیمانند و قوانین الهی را برپا نمیدارند، مگر در صورتی که فرد قدرتمند و توانا و امین و حافظی برایشان گماشته شود که عهدهدار این امر باشد و نگذارد پا از دایره حقشان بیرون نهند و به حقوق دیگران تعدی کنند». یا در جای دیگر که در کتاب عیون اخبار الرضا(ع) (ج2، ص108) آمده که فرمودند: «ما هیچ یک از ملتهای جهان را نمیبینیم که جز به وجود یک برپا دارنده نظم و قانون و زمامدار و حاکم توانسته باشد باقی و پایدار بماند و به حیات خود ادامه دهد، زیرا برای ساماندهی امور معنوی و مادی خود ناگزیر از داشتن حکومت و زمامدار میباشند.»؛ بنابراین موضوع نخست، پاسخی است که به چرایی سیاست و حکومت بر مردم، آن هم از مسیر استدلال و نگاهی عقلانی داده میشود.
وی ادامه داد: در بخش دیگر، در کتاب عیون اخبارالرضا (ج2، ص218) میبینیم که امام رضا(ع) در بیانات خود اساس حکومت صالح را، حاکمیت خداوند بر خلق اعلام میفرماید. با چنین منطقی امام رضا(ع) خطاب به مأمون که با تظاهر اعلام کرد که خلافت را در اختیار ایشان قرار خواهد داد، تاکید کردند که نصب کسی بر مردم، امری الهی است و اوست که تعیین میکند چه کسی بر مردم حکومت نماید. این چنین نیست که آن را امری زمینی پنداشته و چنان لباسی باشد که به کسی هدیه دهی یا از کسی هدیه بگیری.این بیان دیگر جای شبهه باقی نمیگذارد که امام رضا(ع) خود را مستحق خلافت بر خلق میدانستند.
استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: اما این سیاست و حکومت با چه رسالتی با چه هدفی دنبال میشد؟ این را میتوان از بیان دیگری از حضرت به خوبی متوجه شد که میفرمایند امامت، زمام دین، مایهی نظام مسلمین، صلاح دنیا و عزّتمندى مؤمنان است یا در ادامه که در کتاب کلینی، الکافی، (ج ۱، ص ۲۸۴ -285) آمده که میفرمایند: «اجراى حدود و احکام و نگهدارى مرزها و اطراف کشور، اعلام حلال و حرام، اجرای حدود الهى، دفاع همه جانبه از دین و دعوت و رساندن مردم به خدا، همگی بر عهده امام است.»
توحیدینیا اضافه کرد: وقتی امام رضا(ع) چنین شأنی برای خود قائل باشند، به طور طبیعی از پیروان انتظار دارند این است که از ایشان به عنوان حاکم حقیقی پیروی کنند. در کتاب (عطاردی، مسندالرضا(ع)، ج2، ص175) بیان شده که «شخصی نمیتوانست خود را پیرو امام بداند و در عین حال، با سیاستهای خلیفه وقت همراه شود.چنانکه وقتی دو نفر از شیعیان در خراسان به دیدار امام رضا(ع) آمدند و در میان گفتگویشان، سخن از نماز مسافر و شکسته یا تمام بودن نماز خود به میان آوردند. حضرت در پاسخ و حکمی که فرمودند میان نماز کسی که به شوق زیارت امام مسافرت کرده و کسی که به شوق زیارت خلیفه به خراسان آمده، تفاوت دانستند و سفر فرد دوم را سفر معصیت دانستند.»
وی ابراز کرد: برخی معتقدند پیامبر(ص) و ائمه(ع)، مسئول دین و مذهب مردم بودهاند و نباید آنها را سیاسی دانست یا از سیاست آنها صحبت کرد؛ این موضوعی است که از پیش از انقلاب هم مطرح میشد و از منظر تاریخی، ریشه این نوع نگاه به عصر نبوی بازمی گردد. کسانی که از جهت سیاسی سیطره داشتند بارها به شخص رسول الله(ص) میگفتند ما با تبلیغ دین تو مشکلی نداریم، دینت را تبلیغ کن، اما از تغییر باورها و ساختارهای سیاسی دست بردارد.
پژوهشگر همکار گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ادامه داد: پاسخ پیامبر در همه موارد در یک کلمه خلاصه میشود استقامت تا شکلگیری حکومت دینی. دینی که با انسان طرف است مگر میتواند به اجتماع انسانی و بنابراین برای مدیریت این اجتماع، به تشکیل حکومت بی اعتنا باشد. مشرکان به تدریج متوجه شدند دینی که پیامبراکرم(ص) خود را رهبر آن معرفی میکند، با تمام صحنههای زندگی بشر کار دارد و هیچ فرقی بین تکلیف عبادی و تکلیف سیاسی نیست.
توحیدینیا با بیان اینکه از منظر دیگر به ویژه با عنایت به سخنان برخی که خود را روشن فکر میدانند، ریشه و بنیاد این نوع نگاه عبارت است از جدایی انسان از خداوند و بنابراین اصالت را به خود انسان و دنیای او میدهد؛ فرصت نیست تبعات این نگاه مطرح شود، اما وقتی این نوع تفکر به تدریج در افکار رسوخ پیدا کرد، تصریح کرد: حتی برخی متفکران مسلمان که تحت تاثیر شخصیت پیامبر(ص) بودند و یا در کشور ما برخی که میدیدند نمیتوانند اصل امامت را که در قلوب مردم ریشه کرده رد کنند، هر یک به نوعی چارچوب فکری را ایجاد کردند که بتوانند شأن سیاسی پیامبر(ص) و ائمه(ع) را از آن جدا کنند. یعنی پیامبر(ص) یا ائمه(ع) را در محدوده دیانتی تعریف کنند که بتواند پذیرش نظام فکری مدرن را به دنبال داشته باشد.
وی افزود: البته به نظر میرسد اکثر این اظهار نظرها با اهداف سیاسی ناصواب مطرح میشود. در جامعهای که مبنای حکومتش ولایت فقیه است که ولایت فقیه، ولایت و حکومت رسول الله است به تعبیر حضرت امام، یک مسیر تقابل این است که پیامبر(ص) و ائمه را سیاستگریز معرفی کنند. بنده میخواهم تأکید کنم که امروز در جامعه ما موضوع بیش از آنکه جنبه علمی داشته باشد، جنبه سیاسی دارد و الا عمق نگاه سیاسی ائمه(ع) و ورودشان به مسائل سیاسی، البته سیاست الهی نه سیاستی که اخلاق و ارزش در آن بیمعنی میشود.
پژوهشگر همکار گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه شواهد ما در حدی است که میتوانیم از یک نظام سیاسی مستقل سخن بگوییم چه رسد به اصل سیاسی بودن یا نبودن ایشان، گفت: امام رضا(ع) در شرایطی که خود به طور رسمی در حکومت هیچ نقشی ندارد میفرماید «عامل اساسی و محوری در ضعف و سستی هر حکومتی این است که حاکمان در رفتار و اقدامات خود حقوق مردم و عدالت بین آنان را رعایت نمیکنند و از ظلم و ستم به مردم ابایی نداشته باشند.»(روایات متعدد در: مسندالرضا(ع)، ج1، ص280)؛ با چنین بیانی میتوان گفت ائمه هدی(ع) به دنبال ایجاد جریان سیاسی بودند که حقوق مردم و عدالت محقق شود و این را به شیعیان خود به عنوان یک تکلیف القا میکردند.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا امام رضا(ع) انتظار نگاه و عمل سیاسی از پیروان خویش داشتند؟ ابراز کرد: دشمنان این نظام میخواهند بنیاد و ریشه فکری جامعه ما که محبوبیت اهل بیت(ع) با هویتش عجین شده، سست شود و صرفا جنبههای عاطفی و معنوی شخصیت ائمه(ع) بروز و ظهور پیدا کند. این نگاه متأسفانه در برخی رسانههای ما هم تاثیر گذاشته است و گاهی مشاهده میشود که به طور صریح مینویسند یا میگویند نیت مردم از حضور در مراسمات مربوط به ائمه(ع) استفاده از فضای معنوی آن است و مردم با این نیت که ساعتی از مسائل دنیوی دور باشند و حالتی عرفانی پیدا کنند و به قول خود هیئتیها «سبک بشوند» در این جلسات شرکت میکنند. در حالیکه قطعا امام رضا(ع) با چنین امری مخالفند.
توحیدینیا ادامه داد: این اجحاف در حق معصوم است که او را در حد وسیله سبک شدن حال خودمان تنزّل دهیم و اهداف و مسیری که آنان مدنظر داشتهاند و جز از طریق یک حکومت استوار دینی محقق نمیشود را کنار بگذاریم. اگر معنویتی هست، این مبتنی بر درکی از هدف آفرینش است، مبتنی بر درکی از اهدافی است که انسان دنبال میکند و الا ما تعابیر صریحی از امام رضا(ع) داریم که دخالت همگان را در امور سیاسی و اجتماعی لازم میدانند. ایشان در یک بیان عمومی فرمودند: «حتماً امر به معروف و نهی از منکر کنید، وگرنه اشرارتان بر شما مسلّط و حاکم میشوند، آنگاه اگر خوبانتان هم دعا کنند، دعایشان مستجاب نمیشود.»(روایات متعدد در: وسائل الشیعه، ج11، ص394)
استاد حوزه و دانشگاه یادآور شد: نباید هیچ وقت مردم ما تصور کنند که اگر به تکلیف خود از جهت سیاسی عمل نکنند چیزی درست میشود. بلکه قطعا شرایط دشوارتر میشود. امروز هم، محب و پیرو امام رضا(ع) نمیتواند بگوید به جامعه و سیاست بیتفاوت هستم. اگر این چنین باشد یا امام رضا(ع) را نشناخته است یا نمیخواهد بشناسد.
انتهای پیام