در تقویم جمهوری اسلامی ایران، روز ۲۷ شهریورماه به پاس بزرگداشت سیدمحمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار، به نام روز ملی شعر و ادب فارسی ثبت شده است. اشعار شهریار توجه طیف وسیعی از فارسیزبانان و ترکزبانان را به خود جلب کرده، از کودکان روستایی که حیدر بابا را زمزمه میکنند تا فرهیختگان که در دقایق و لطایف اشعار وی به تفحص پرداخته و مسحور زیبایی و لطافت کلام او میشوند. جامعیت شعر شهریار در محتوا، سبک و گونه سبب شد تا خبرنگار ایکنای اصفهان در روز بزرگداشت این شاعر گرانمایه، گفتوگویی با زهره نجفی، عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان انجام دهد.
ایکنا ـ جایگاه شهریار را در ادبیات فارسی چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا این شهرت و جایگاه برخاسته از وجهه برجسته ادبی او و پایهریزی سبک و گونهای جدید در ادبیات فارسی است یا در عوامل دیگری ریشه دارد؟
جایگاه شهریار در شعر و ادب فارسی در بین شاعران معاصر بینظیر است. شهریار بر سرودن شعر در تمام قالبهای شعری اشراف کامل داشت. شعر او به گونهای بود که علاوه بر حفظ قوت و استحکام ادبی شعر شاعران گذشته، برای نسل جدید نیز پذیرفتنی و آشنا بود. سرودن شعر بهگونهای که هم با ادبیات گذشته پیوند داشته باشد و هم با مخاطب امروز ارتباط برقرار کند، از ویژگیهای برجسته شهریار بود.
ویژگی برجسته دیگر او، سرودن شعر در قالبهای گوناگون بود که به خوبی از عهده این مهم برآمده است. همچنین شهریار به دو زبان فارسی و آذری شعر میسرود و در هر دو زبان توانست اشعار وزین و برجستهای بسراید. در بین شاعران فارسیزبان، برخی در سرودن شعر به سبک کلاسیک و برخی دیگر در سرودن شعر به سبک نیمایی شهرت یافتند؛ اما کمتر شاعری بود که در هر دو سبک توانمند و سرآمد شود و همزمان به سرودن اشعار شاخص و ممتاز در هر دو سبک بپردازد؛ ولی شهریار چنین بود. او در تمام سبکها و به تمام گونهها شعر میسرود و به این ترتیب در بین شعرای معاصر، جایگاه مبرز و ویژهای داشت.
ایکنا ـ از میان روزهای منتسب به تمام شاعران فارسیزبان، روز بزرگداشت شهریار، روز ملی شعر و ادب فارسی نامگذاری شده است؟ علت این امر چیست؟
در تقویم ملی جمهوری اسلامی ایران، روزهایی به بزرگداشت شعرا و مفاخر ادبی کشورمان اختصاص داده شده که این نامگذاریها، اقدام بسیار پسندیدهای است. شاید خیلی تفاوت نمیکند که روز شعر و ادب فارسی را به کدام شاعر منتسب بدانیم. آنچه مهم است، آشنایی مردم با اندیشه، شخصیت و اشعار شاعر به بهانه آن روز است. روز ملی شعر و ادب فارسی ممکن بود با روز بزرگداشت نظامی، حافظ، سعدی و... مصادف شود؛ اما به نظر من وجه امتیازی که سبب شد بزرگداشت شهریار، نماد شعر و ادب فارسی در تقویم ایران باشد، سرودن شعر به دو زبان آذری و فارسی است که به نوعی نشان از وحدت ملی دارد و نمایانگر وحدت همه اقوام ایرانی است.
ایکنا ـ شهریار در چه سبک و گونهای شعر میسرود؟ آیا اشعاری در سبک نیمایی نیز سروده است؟
شهریار در قالبهای گوناگون همچون قصیده، غزل، مثنوی و حتی نیمایی شعر سروده است. او در کنار سرودن غزلهایی به سبک و سیاق غزلهای حافظ، به سبک نیمایی نیز اشعار پرمغزی سروده که این نکته، وجه تمایز شهریار با دیگر شعرای همعصر خویش است.
به نظر من، یکی از زیباترین اشعار نیمایی شهریار، شعر «ای وای مادرم» است: «آهسته باز از بغل پلهها گذشت، در فکر آش و سبزی بیمار خویش بود، اما گرفته دور و برش هالهای سیاه، او مرده است و باز پرستار حال ماست، در زندگی ما همه جا وول میخورد، هر کنج خانه صحنهای از داستان اوست، در ختم خویش هم به سر کار خویش بود، بیچاره مادرم، ... باز آمدم به خانه چه حالی نگفتنی، دیدم نشسته مثل همیشه کنار حوض، پیراهن پلید مرا باز شسته بود، انگار خنده کرد ولی دلشکسته بود، بردی مرا به خاک سپردی و آمدی، تنها نمیگذارمت ای بینوا پسر، میخواستم به خنده درآیم ز اشتباه، اما خیال بود، ای وای مادرم» شعر بسیار طولانی و زیبایی است که من بند اول و آخر آن را برای شما قرائت کردم.
ایکنا ـ آیا عشق نافرجام استاد شهریار تأثیری در شکوفایی و جلای اشعار وی داشت؟
بنا بر گفتههای شهریار و افراد مرتبط با او، آن عشق نافرجام تأثیر بسیار بزرگی در روح این شاعر به وجود آورد؛ بهطوری که خود معتقد بود این عشق مجازی باعث حرکت و سوق او به سمت عشق حقیقی و عوالم معنوی شد. این عشق بهمثابه آغاز نوعی سیر و سلوک و تأثیر این دگرگونی در اشعار شهریار کاملاً مشخص و معلوم بود. بسیاری از مضامین اشعار وی، رنگ و بوی مضامین معنوی و عرفانی پیدا کرد. شکست در عشق مجازی، سبب چشم شستن شهریار از عالم مادی و چشم گشودن بر عالم معنا شد و این نگاه عارفانه و معنوی در اشعار او بهوفور جلوه کرد. البته نزدیکان شهریار از نگاه عارفانه و حتی مکاشفات او نیز صحبت میکنند که البته به علت تحقیق نکردن و مدون نشدن مستندات این مکاشفات نمیتوان در اینباره اظهار نظر رسمی کرد.
ایکنا ـ ضمن بیان ماجرایی که به سرودن غزل «علی ای همای رحمت» منجر شد، نظر خود را درباره مستندات آن اظهار کنید.
از مرحوم آیتالله نجفی مرعشی چنین نقل شده است: «شبی توسلی به درگاه حق کردم تا یکی از اولیای خدا را در خواب ببینم. آن شب در عالم خواب، خود را در مسجد کوفه دیدم و حضرت امیرالمؤمنین(ع) نیز با جمعی در آن مسجد حضور داشت. حضرت فرمود: شاعران اهل بیت(ع) را بیاورید. چند تن از شعرای عرب را آوردند. فرمود: شعرای فارسیزبان را نیز بیاورید. آنگاه محتشم و چند تن از شعرای فارسیزبان آمدند. ایشان فرمود: شهریار را بیاورید. شهریار آمد. حضرت خطاب به او فرمود: شعرت را بخوان و شهریار خواند.» آیتالله مرعشی در نقل ادامه رؤیای صادقه خود میگوید: «وقتی شعر شهریار تمام شد، از خواب بیدار شدم. چون من شهریار را ندیده بودم، فردای آن روز از اطرافیان پرسیدم که شهریار کیست؟ گفتند: شاعری است که در تبریز زندگی میکند. گفتم از جانب من او را دعوت کنید که به قم بیاید. چند روز بعد شهریار آمد. دیدم دقیقاً همان کسی است که او را در خواب در حضور حضرت امیرالمؤمنین(ع) دیدم. از او پرسیدم که این شعر «علی ای همای رحمت» را شما ساختهای؟ شهریار با حالت تعجب از من سؤال کرد که شما از کجا خبر دارید؟ چون من این شعر را نه به کسی دادهام و نه درباره آن با کسی صحبت کردهام.» آیتالله مرعشی شرح واقعه را برای او تعریف کرد و سپس افزود: «وقتی شهریار تاریخ و ساعت سرودن شعر را گفت، معلوم شد مقارن ساعتی که آخرین مصرع خود را تمام کرده بود، من آن خواب را دیدم.»
این قضیه مربوط به زمان حیات آیتالله مرعشی است و زمانی که این ماجرا در محافل مطرح شد، ایشان آن را انکار نکرد. البته شاید برای صحتسنجی این واقعه و جمعآوری مستندات آن به پژوهشی جدی نیاز باشد؛ اما من بهواسطه مطالعهای که در این خصوص داشتهام و با توجه به دلایل عقلی که کنار هم قرار میدهم، این واقعه را قابل قبول میدانم و آن را پذیرفتهام؛ ولی تا به حال تحقیق خاصی در اینباره انجام ندادهام.
الههسادات بدیعزادگان
انتهای پیام