به گزارش ایکنا، منصور علی؛ مدرس ارشد مطالعات اسلامی دانشگاه کاردیف انگلستان، 27 شهریورماه در نشست علمی «اهدای عضو در پرتو اخلاق قرآنی» که از سوی انجمن معارف دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد، گفت: در مورد اهدای عضو علمای اسلام از سال 1925 در این زمینه بحث کردهاند. اولین فرد از علمای اهل سنت که در زمینه اهدای خون و عضو فتوا و نظر داده شیخ عبدالناصر السعید از عربستان بود و در مورد اولین عالم شیعه هم اطلاعی ندارم. از سال 1925 تا 1950 خلأیی در اینباره پیش آمد ولی در سال 1250 در مورد پیوند پوست و قرنیه فتاوایی صادر شد که پیوند این اعضا را جایز دانستند و تا سال 1979 مجددا این موضوع مورد غفلت قرار گرفت.
منصور علی، بیان کرد: در سال 1967 فتوای یک عالم پاکستانی به نام مفتی محمدشفیع که همه پیوندها را حرام میدانست توجه همه را جلب کرد. مهم است بدانیم 60 درصد مسلمین انگلستان و شبه قاره هند مرجعیت دینی مفتی محمدشفیع را قبول داشتند و از او تقلید میکردند لذا نظر او از این جهت خیلی مهم است و کسی میتوانست با او مخالفت کند که در مقام مرجعیت باشد؛ پسر او مفتی محمدتقی عثمانی نظریه توقف را مطرح کرد و با صراحت به مخالفت با نظر این مرجع یعنی پدرش نپرداخت و مسلمین انگلیس به این جهت با مشکل روبرو شدند.
مدرس مطالعات اسلامی دانشگاه کاردیف انگلستان افزود: اولین کنفرانس در مکه توسط مجمع فقه اسلامی در 9 روز در سال 1985 و دومین در عمان در سال 1986 برگزار شد و در این سال با وحدت اجماعی، نظریه اکثریت افراد حاضر مورد قبول قرار گرفت. دو کنفرانس که در 1985 و 1986 برگزار شد از این جهت مهم است که در نهایت این نتیجه فتوایی به دست آمد که همه پیوندهای اعضا جز مرگ مغزی مجاز است. در کنفرانس 1986 فقط مفتیان نبودند بلکه پزشکان و سیاستمداران هم حضور داشتند و مرگ مغزی هم نوعی مرگ به حساب آمد و پذیرفتند تا پیوند اعضا به صورت کلی مجاز باشد و این توافق مبنای قانونگذاری شد.
منصور علی بیان کرد: قوانین در انگلستان درباره اهدای عضو به آرامی شروع به تغییر کرد و این تغییر در ولز و اسکاتلند و برخی ایالتهای این کشور رخ داد از جمله اینکه گفته شد قبل از مرگ انسان، هیچ پذیرشی برای اهدای عضو وجود ندارد ولی بعد از مرگ میتوان این کار را مجاز دانست البته اگر شما هیچ حرفی برای اهدای عضو بعد از مرگتان نگفته باشید قانون میتواند اعضا را اهدا کند ولی اگر فرد گفته باشید که اعضا اهدا نشوند اهدا غیرمجاز شمرده میشود.
وی افزود: بنده علاوه بر عضویت هیئت علمی، امام جماعت مسلمانان هم هستم به همین دلیل سؤالات زیادی از بنده میپرسند و حتی غیرمسلمین هم سؤالاتی دارند زیرا همه افراد آگاهی لازم را ندارند؛ آنها مایل هستند که اهدای عضو داشته باشند ولی نمیدانند که اگر مثلا چشمشان را به کسی اهدا کنند آیا آن فرد اگر با این چشم مرتکب گناه شد اهداکننده هم گناهکار خواهد بود؟ اگر اعضای بدن اهدا شوند آیا در معاد باید بدون عضو وارد عالم رستاخیز شویم؟ من پاسخ این سؤالات را نمیدانستم لذا شروع به تحقیق کردم و چندین مقاله در اینباره نوشتم و کتابی هم تالیف کردهام و همچنان مشغول تحقیقات هستم. براساس تحقیقات بنده، پیوند بخشهایی از بدن حیوانات مانند دریچه قلب حیوان به انسان از سوی بسیاری از علما مجاز است و البته در مورد خوک برخی نظریه کراهت را مطرح کردهاند.
مدرس ارشد مطالعات اسلامی دانشگاه کاردیف انگلستان، افزود: درباره پیوند اعضای حیوانات به انسان این مشکل وجود دارد که بیماریهای عفونی ممکن است از آنها به بدن انسان منتقل شود از این رو در این کار احتیاط میکنند. یا انسانی که دریچه قلب یک خوک به او پیوند زده شده است از جهت اخلاقی و روحی چه احساسی دارد؟ در مورد پیوند اعضای تناسلی هم هیچ یک از علمای اهل سنت مجاز نشمردهاند ولی علمای شیعه به خصوص علمای لبنان در این باره بحث کردهاند. علمای اهل سنت آن را مجاز نمیدانند زیرا این اعضا در توالد نسل انسان نقش دارد.
منصور علی بیان کرد: در مورد پیوند رحم، شفیع ابراهیم علام، یکی از مفتیان مصری آن را مجاز میداند ولی این شرط را گذاشته است که این رحم نباید در فرزندآوری نقش داشته باشد؛ اکثریت علمای سنی هم این نظر را قبول دارند و جالب اینکه اولین پیوند رحم به دنبال این فتوا در عربستان رخ داد.
وی با بیان اینکه دریافت عضو از یک غیرهمجنس و یک غیرمسلمان مجاز است، تصریح کرد: البته این بحث مطرح است که اگر یک فرد غیرمسلمان از فرد مسلمان عضو بگیرد او ممکن است از این عضو برای کارهایی استفاده کند که خلاف دستورات اسلام است با این وجود هیچکدام از علما اهدای عضو به غیرمسلمان را غیرمجاز نمیدانند.
مدرس ارشد مطالعات اسلامی دانشگاه کاردیف انگلستان، بیان کرد: موضوع دیگر اینکه گرفتن عضو از یک شخص غیرمسلمان سبب نمیشود تا تقوای شما کمتر شود و برعکس.
وی با بیان اینکه سیف الله رحمانی، رئیس مرکز علمای هند معتقد است که خریدن عضو مورد نیاز ضرورت است اما جواز فروختن آن را نمیدهد و اکثریت علما خرید و فروش اعضای بدن را غیرمجاز میدانند زیرا با این کار اعضای بدن انسان تبدیل به کالا میشود و نباید با تبدیل آن به کالای خرید و فروش آن را مورد اهانت قرار دهیم، افزود: البته نظر بنده این است که این کار یک انتخاب است و بر اساس تحقیقاتی که در شش سال با مطالعه فتاوای مختلف به زبانهای اردو، انگلیسی و ... انجام دادهام به هفت نظر متعارض رسیدم و بر اساس این نظرات، موضوع اهدای عضو بسته به نظر شخص و انتخاب او است.
مدرس ارشد مطالعات اسلامی دانشگاه کاردیف انگلستان، اضافه کرد: براساس اسناد قرآن، سنت و آثار اسلامی کلاسیک هیچ نصوصی در این باره نداریم و فتاوای علما همگی بنابر احتیاط است و اگر کسی بخواهد حکمی در این مورد به دست آورد باید اجتهاد متناسب با روز داشته باشد. به همین دلیل میبینیم که شرکت انگلیسی کلکته، اعضای بدن را برای پیوند فراهم کرده بود و معتقد بود دولت هم باید نقش تسهیلکننده در این راستا داشته باشد ولی در عین حال، متولی الشعرابی در مصر، بحث پیوند اعضا را حرام اعلام کرد زیرا متوجه شد که افرادی به یتیمخانهها مراجعه کرده و کودکان را میدزدند تا اعضایشان را بفروشند تا در پیوند مورد استفاده قرار بگیرد.
منصور علی با بیان اینکه در بین نظرات مختلف درباره گرفتن و اهدای عضو، این نظر که اهدای عضو و گرفتن آن حلال است طرفداران بیشتری دارد، اظهار کرد: ابن ابیالدنیا که کتب زیادی درباره تصوف و زهد نوشته است در کتاب «احیای بعد از ممات» به مواردی اشاره کرده است که پزشکان او را مرده میدانستند ولی به دنیا برگشتهاند لذا برخی موارد مرگ مغزی امکان بازگشت دارد. جالب است که در دوره مدرن دستگاههایی برای احیای قلب اختراع شده که فردی که به نظر میرسد از دنیا رفته است را میتواند به زندگی برگرداند. این دستگاهها اجازه میدهد تا افرادی که دچار مرگ مغزی شدهاند خون در رگهای بدنشان پمپاژ شود و حس و گرما داشته باشند؛ علما گرفتن عضو از این فرد را مانند گرفتن عضو از بدن یک انسان زنده حساب میکنند لذا مرگ عمدی او را قتل محسوب میکنند.
مدرس ارشد مطالعات اسلامی دانشگاه کاردیف انگلستان، بیان کرد: یکی از مشکلاتی که در این مورد مطرح است همراهی قلب با روح است؛ غزالی در کتاب احیای علوم الدین گفته است که محل سکونت روح، قلب است لذا همراهی قلب و روح سبب میشود تا زمانی که در فرد دچار مرگ مغزی، قلب ضربان دارد روح هم حضور داشته باشد و این فرد، مرده محسوب نمیشود بنابراین باید ارتباط تنگاتنگ میان احکام و باورهای دینی و اخلاقیات پزشکی وجود داشته باشد.
منصور علی با اشاره به قضا و قدر و اینکه انسان هنگام فرارسیدن اجل از دنیا خواهد رفت، اظهار کرد: آیا بهتر نیست انسان زمانی که باید بمیرد، بمیرد و آیا اهدای عضو زمینهای برای تاخیر اجل نیست، جواب این است که به فرموده قرآن کریم: وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ ۖ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً ۖ وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ؛ اشعریون بر قدر تاکید دارند و معتزلیون نظر دیگری دارند ولی این مسائل پزشکی را نباید بر خلاف قضا و قدر الهی تعریف کنیم؛ در مسند احمدبن حنبل داریم که زندهماندن به انسان فرصت بیشتری برای انجام خیر و توبه میدهد؛ در روایتی نقل شده است که وقتی عموی پیامبر(ص)، عباس بیمار بود به خاطر دردی که داشت آرزوی مرگ میکرد ولی پیامبر(ص) فرمودند که تمنا و آرزوی مرگ نکن زیرا اگر مؤمن باشی کارهای خیر بیشتری انجام میدهی و اگر اهل کار خیر نباشی فرصت داری تا توبه کنی.
مدرس ارشد مطالعات اسلامی دانشگاه کاردیف انگلستان، تصریح کرد: در برداشت از قرآن و سنت نظر واحدی در مورد اهدای عضو نداریم و این برداشتها متفاوتند لذا باید ببینیم که ترجیح ما در مورد منافع اجتماعی و منافع انسانی اهدا و پیوند عضو چیست، به نظر بنده اگر ما جواز اهدا و پیوند عضو داشته باشیم منافع اجتماعی و انسانی بیشتری خواهد داشت.
وی افزود: برخی افراد فکر میکنند که وقتی عضوی دریافت شود بدن یا روح، احساس درد و ناراحتی میکنند یا برخی این موضوع را میگویند که انسان در هنگام بعث و رستاخیز، بدون اعضای اهدایی محشور خواهد شد ولی در قرآن و سنت در مورد کیفیت بعث، مطلبی نداریم. همچنین بدن ما یک امانت از طرف خداوند است و خدا حق عبودیت بر ما دارد و از طرفی حق استمتاع را به انسان داده است از این رو مثله و قطعکردن اعضای بدن، اهانت است ولی کرامت انسان مغایرتی با اهدای عضو ندارد.
وی با بیان اینکه فروختن اعضای بدن از منظر علمای اهل سنت حرام است ولی خریدن آن مجاز است، گفت: توجیه ایشان این است که این بدن امانت است و متعلق به ما نیست و در این صورت چگونه میتوانیم آن را به دیگری هدیه بدهیم ولی از طرفی این موضوع مطرح است که ما عضوی از بدن را به دیگری هدیه میدهیم که او هم امانت خداوند است.
منصور علی با بیان اینکه نباید میان موضوعات مختلف خلط کنیم، اضافه کرد: در قرآن کریم داریم که تبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۱﴾ یعنی همه چیز در دست خداوند است ولی اهدای عضو امری فقهی است؛ در این جا سه حق یعنی حقالله، حق بندگان و دیگری اشتراک بین حقالله و حق عباد است؛ انسان حق دارد از امانت بدن برای کارهای خیر استفاده کند و این حق استمتاع شامل این هم هست که او بخشی از بدن خود را به دیگران اهدا کند. البته همانطور که گفته شد در مورد پیوند رحم و درمان ناباروری (آی وی اف) اختلاف نظر وجود دارد و در مواردی که باعث اختلاط نسب شود جایز نیست. بیشتر علمای اهل سنت هم در مورد رحم جایگزین فتوا به حرمت دادهاند. در مورد سلولهای بنیادی هم عمدتا علما نظر به جواز آن دادهاند.
وی تاکید کرد: نباید میان اخلاقیات و فقه جدایی ایجاد کنیم و به نظر بنده وجود ندارد همچنین اینکه آیا قرآن کریم در مورد اهدای عضو نظر صریحی دارد یا خیر، مسلما خیر چون این موضوع در دوره نزول وجود نداشته است و اهدای عضو در سال 1899 آغاز شده است.
گزارش از علی فرج زاده
انتهای پیام