نسل‌کشی اسرائیل و سنگرهای خالی حقوق بشر در غرب
کد خبر: 4179029
تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱۴۰۲ - ۰۶:۴۴

نسل‌کشی اسرائیل و سنگرهای خالی حقوق بشر در غرب

عملیات طوفان الاقصی و نسل‌کشی اسرائیل در غزه توانسته روایت‌های شکست‌ناپذیری ارتش اسرائیل و نقش غرب به عنوان سنگر و اهمیت حقوق بشر برای غرب را به چالش بکشد.

به گزارش ایکنا به نقل از New Arab، طارق دانا (Tariq Dana)، دانشیار مطالعات نزاع و بشردوستانه در مؤسسه مطالعات تکمیلی دوحه در یادداشتی که در این وب‌سایت منتشر کرد به موضوع از بین رفتن درو‌غ‌ها و ادعاهای غربی در مورد فلسطین و حقوق بشر پرداخت و نوشت: در پی وقایع اخیر فلسطین، عملیات طوفان الاقصی و متعاقب آن نسل‌کشی مستقیم اسرائیل در غزه، افسانه‌های دیرینه را درهم شکست، نگاه‌های متعارف همیشگی را برچید و ما را با واقعیت‌های وحشتناک قدرت و ریاکاری سیستمی مواجه کرد.

آنها[صهیونیست‌ها] ظاهراً با روایات گمراه‌کننده‌ای از نظر خود مخالفت می‌کنند که مدت‌هاست به عنوان حقایق غیرقابل تغییر تلقی می‌شوند: کاهش اهمیت آرمان فلسطین، افسانه قدرت نظامی شکست‌ناپذیر اسرائیل، و ادعای پوچ غرب به‌عنوان نگهبان خود منصوب حقوق بشر و حقوق بین‌الملل. در واقع نسل‌کشی اسرائیل در غزه آشکار شده و آگاهی عمومی جهانی به طور فزاینده‌ای بیشتر می‌شود.

این افسانه‌ها که توسط طرفداران اسرائیل، قدرت‌های غربی و رژیم‌های عربی تداوم یافته‌اند، پیامدهای ناگواری داشته‌اند. اکنون زمان آن رسیده تا آنها را از بین ببریم، ریشه پیدایش آنها را کشف و واقعیت‌های نگران‌کننده‌ای را که آنها برای پوشاندن حقیقت انجام داده‌اند،‌ آشکار کنیم.

تلاش برای تضعیف مبارزات فلسطینی‌ها

برای بیش از یک دهه، مفسران و سیاستگذاران جریان اصلی در جوامع، آرمان فلسطین را به حاشیه ژئوپلیتیک خاورمیانه تنزل داده‌اند. از آنجایی که رقابت قدرت منطقه‌ای میان بازیگرانی مانند ایران، عربستان سعودی و ترکیه اهمیت دارد و موضوعاتی مانند جنگ‌های داخلی در سوریه، یمن و لیبی در سرفصل‌های روزنامه‌ها غالب می‌شود، مبارزه فلسطین اغلب به عنوان یک نمایش فرعی نابهنگام تلقی می‌شود. شاید به دلایل نمادین (فلسطین) مهم باشد اما کمتر برای محاسبات ژئوپلیتیکی عملی در نظر گرفته شده است.

این تصور نادرست با اقدامات عمدی برخی رژیم‌های عربی برای فاصله گرفتن از مبارزات فلسطینی تقویت شده است. امارات متحده عربی به همراه سایر امضاکنندگان توافقنامه ابراهیم، نمونه بارز آن است. این رژیم‌ها با عادی‌سازی روابط با اسرائیل، پیامی سیاسی دادند مبنی بر اینکه فلسطین دیگر در دستور کار کشورهای عربی یا صلح در خاورمیانه قرار ندارد.

همدستی تشکیلات خودگردان فلسطین را به آن اضافه کنید. یک نهاد فاسد که اغلب در خدمت اجرای دستور کار اسرائیل است. انفعال و شکست‌های حکومتی آن ناخواسته افسانه بی‌نتیجه بودن مبارزات فلسطینیان را تقویت و جایگاه آن را به عنوان یک مانع نهادی و نه یک نهاد نمایندگی تثبیت کرده است.

عملیات طوفان الاقصی این روند متعارف را به طور بنیادی بر هم زد. این عملیات نشان داد که مقاومت فلسطین می‌تواند قابلیت‌های نظامی اسرائیل را به چالش بکشد و ژئوپلیتیک منطقه را وادار به ارزیابی مجدد شرایط وادار کند.

عواقب بعدی گویاست. دولت‌های غربی کورکورانه از نسل‌کشی اسرائیل حمایت مادی و معنوی کرده‌اند. گواهی بر علاقه آنها به تضمین استواری این سنگر استعمار در خاورمیانه، هر چه که باشد. با این حال، میلیون‌ها نفر در خیابان‌های اروپا و آمریکا در حمایت از عدالت برای فلسطین راهپیمایی کرده‌اند.

افسانه بودن شکست ناپذیری اسرائیل و اهمیت حقوق بشر برای غرب

منظره اعتراضات گسترده در سراسر جهان عرب تصویر واضحی از شکافی را که بین انتخاب رژیم‌ها و احساسات مردم آنها وجود دارد، ترسیم می‌کند.

از خیابان‌های قاهره تا میدان‌های امان، در مراکش و فراتر از آن، مردم به طور دسته جمعی گرد هم آمده‌اند تا مخالفت خود را با همسویی مجدد دولت‌هایشان با اسرائیل اعلام کنند. این نه تنها بر ناهماهنگی بین رژیم‌های عرب و مردم عرب تأکید کرده  بلکه نشان‌دهنده تعهد مردمی دوباره به آرمان فلسطین است و روایت از بالا به پایین را که سعی در به حاشیه راندن آن را دارد، به چالش می‌کشد. با این حال، همبستگی مردمی عرب و جهان با فلسطین بیش از یک شکاف فاحش بین سیاست رسمی و احساسات عمومی را نشان می‌دهد.

غزه، در این زمینه، به‌عنوان یک موضوع تکان‌دهنده از مسائل سیستمی بزرگ‌تر عمل می‌کند. عرصه‌ای مهیب که در آن نیروهای آزادی با فاشیسم مقابله می‌کنند، جایی که انسانیت واقعی در برابر سنگدلی هولناک قرار می‌گیرد و جایی که آرمان‌های انقلابی با دیوار سرکوب سیستمی روبرو می‌شوند.

شکست اسطوره ارتش شکست‌ناپذیر اسرائیل

برای دهه‌ها، افسانه شکست‌ناپذیری نظامی اسراییل بزرگ جلوی چشم جهانیان بود و بخش مهمی از ژئوپلیتیک خاورمیانه را شکل می‌داد و همین امر قابلیت‌های بازدارندگی اسرائیل را افزایش می‌داد. ارتش اسرائيل با پشتيبانی از فناوری پيشرفته، قدرت آتش بيش از حد، و حمايت سرسختانه غرب، به عنوان نيرويی غيرقابل شکست تلقی شده است.

با این حال، عملیات طوفان الاقصی این روایت ریشه‌دار را به چالش کشید. این آسیب‌پذیری‌های جدی در دستگاه نظامی اسرائیل، از فروپاشی استراتژیک و سقوط دکترین بازدارندگی تا محدودیت‌های قابلیت‌های اطلاعاتی آن را آشکار کرد. علاوه بر این، ناتوانی اسرائیل در دستیابی به اهداف نظامی خود در غزه – که با کارزار نسل‌کشی وحشتناک مورد حمایت غرب ترکیب شده است – این شکست‌ها را نمایان کرده است.

به طور قابل توجهی، تصمیم ایالات متحده برای اعزام فوری ناوها و هواپیماهای نظامی در حمایت از نسل‌کشی مداوم اسرائیل در غزه، به منزله اعتراف ضمنی به شکنندگی این رژیم است.

استقرار پیچیده‌ترین زرادخانه‌های نظامی جهان برای مبارزه با گروه کوچکی از مبارزان فلسطینی در سرزمینی که بیش از یک دهه در محاصره فلج‌کننده‌ای بوده است، هم آشکار و هم نگران‌کننده است.

این فقط یک عدم تطابق فاحش از نظر قدرت آتش نیست. این یک تصویر از یک نهاد نظامی پیشرفته است که حاضر شده برای سرکوب یک جمعیت تحت محاصره قدم بردارد. این عدم تقارن بر شکنندگی و محدودیت‌های پیشرفته‌ترین سیستم‌های نظامی در زمانی که در مقابل یک جنبش مقاومت مصمم و مدبر قرار می‌گیرند، مهر تأیید می‌زند.

سنگرهای خالی حقوق بشر در غرب

غرب، به رهبری ایالات متحده و متحدان کلیدی اروپایی، اغلب از حقوق بشر و قوانین بین‌المللی صحبت می‌کنند و اغلب این اصول را به عنوان معیاری برای اعمال تحریم‌های اقتصادی یا حتی مداخلات نظامی دستکاری می‌کنند. این قیمومیت خود انتصابی در مورد حقوق بشر هنگامی که در چارچوب سلطه استعماری اسرائیل در فلسطین مورد بررسی قرار می‌گیرد، بیشتر به نفاقی آشکار تبدیل می‌شود.

گسست آشکار بین لفاظی و کنش غرب بارها و بارها با همدستی آن در نسل‌کشی غزه به طور چشمگیری آشکار شده است. با وجود تلفات خیره کننده غیرنظامیان فلسطینی که به بیش از 9000 نفر رسیده و نیمی از آنها کودک بودند، ایالات متحده تنها کشوری بود که قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل را که خواستار توقف جنگ برای ارسال کمک‌های بشردوستانه به غزه بود وتو کرد.

علاوه بر این، در کنار کشورهای اروپایی، ایالات متحده نیز پیشنهادهای متعدد برای آتش‌‌بس را رد و در واقع کار ماشین کشتار جمعی اسرائیل در غزه را تشدید کرده است.

چنین اقداماتی ورشکستگی اخلاقی غرب را آشکار می‌کند. آنها مستقیماً قوانین بین‌المللی خود را نقض می‌کنند، از جمله اصول مندرج در قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل و کنوانسیون چهارم ژنو که از غیرنظامیان در مناطق درگیری محافظت می‌کند.

علاوه بر این، روز جمعه (5 آبان)، مجمع عمومی سازمان ملل متحد به آتش‌بس بشردوستانه فوری در غزه رأی داد. از میان کشورهای عضو سازمان ملل، 120 کشور موافق، 14 کشور مخالف و 45 کشور رأی ممتنع داشتند. ایالات متحده از جمله کسانی بود که به این قطعنامه رأی مخالف داد.

این ناهماهنگی بین اصول اعلام شده و جاه‌طلبی‌های امپریالیستی سوال نگران کننده‌ای را مطرح می‌کند: آیا غرب با چنین ورشکستگی اخلاقی همچنان می‌تواند مدعی ردای نظارت جهانی بر حقوق بشر و قوانین بین‌المللی باشد؟ شواهد موجود حاکی از آن است که این اصول در واقع ابزارهای انعطاف‌پذیر امپریالیسم، استعمار نو و منافع ژئوپلیتیکی هستند.

این ادعاها مورد آزمایش قرار گرفته و به طرز فجیعی شکست خورده‌اند و در پی خود ردپایی از ویرانی و رنج انسانی را به جا گذاشته‌اند. اکنون نیاز مبرم به صداقت فکری و وضوح اخلاقی است، عناصری که به‌ویژه در روایات جریان اصلی وجود ندارند، اما برای حرکت در مسیر عدالت و آزادی فلسطین ضروری هستند.

ترجمه: محمدحسن گودرزی 

انتهای پیام
captcha