کاظمی‌آشتیانی؛ گوهرشناسی گمنام
کد خبر: 4188216
تاریخ انتشار : ۱۷ دی ۱۴۰۲ - ۱۰:۲۰
سعید ایران/ 13

کاظمی‌آشتیانی؛ گوهرشناسی گمنام

مدیرعامل بانک سلول‌های خون بنیادی بند ناف رویان در توصیف زنده‌یاد دکتر کاظمی آشتیانی گفت: گوهرشناس بود و خیلی خوب ظرفیت و درونمایه افراد را شکار می‌کرد و با ایجاد انگیزه و امید، جمع را به یک هدف واحد سوق می‌داد و این از جنبه‌های مهم مدیریتی بود که در وی به عنوان مدیر موفق تجلی پیدا کرد.

کاظمی آشتیانی؛ گوهرشناسی گمنامزنده‌یاد سعید کاظمی‌آشتیانی یکی از چهره‌های درخشان علمی ایران به شمار می‌رود که با بنیان‌گذاری پژوهشکده رویان و توسعه دانش سلول‌های بنیادی، سهم بزرگی در پیشرفت علمی کشور ایفا کرد. به همین دلیل در سال ۱۳۸۳ از او به عنوان چهره ماندگار کشوری تقدیر شد. وی در نیمه دی‌ماه سال ۱۳۸۴ بعد از سال‌ها خدمت به جامعه علمی ایران با اینکه ۴۴ سال داشت، دیده از جهان فرو بست. مقام معظم رهبری ایشان را یکی از فرزندان صالح انقلاب و از رویش‌های مبارکی خواندند که آینده درخشان علمی در کشور را نوید می‌دهند.

ایکنا به مناسبت هجدهمین سالگرد درگذشت سعید کاظمی‌آشتیانی سلسله گفت‌وگوهایی با دوستان، همکاران زنده‌یاد و مسئولان جهاددانشگاهی انجام داده است. در سیزدهمین گفت‌وگو به سراغ دکتر مرتضی ضرابی رفتیم. مرتضی ضرابی، عضو هیئت‌علمی پژوهشگاه رویان جهاددانشگاهی و مدیرعامل بانک سلولهای خون بنیادی بند ناف رویان است و دکترای تخصصی سلولی و مولکولی دارد و از سال ۱۳۷۱ وارد مجموعه جهاددانشگاهی و از اوایل دهه هشتاد وارد مجموعه رویان شده است. در ادامه مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید.

ایکنا ـ زنده‌یاد سعید کاظمی‌آشتیانی چگونه به چنین جایگاهی دست یافت که ما امروز می‌شناسیم؟

این سؤال بسیار پرسیده می‌شود و اینکه چرا ما دیگر مثل دکتر کاظمی را نداریم که این اندازه اثرگذار باشد. طبیعی است که بسیاری از افراد تأثیرگذار، توانمندی‌ها و ظرفیتشان در برهه‌ای ظهور و بروز پیدا می‌کند و شاید بعد از آن‌ها مشابه‌شان را نداشته باشیم؛ بنابراین مهم‌ترین مؤلفه‌ای که دکتر کاظمی داشت و خودش هم بر آن تأکید می‌کرد، بحث دین‌مداری و خداباوری بود. اینکه در همه سطوح و کارکرد‌ها این مسئله را مورد توجه قرار می‌دهد و همچنین نسبت به کاری که آغاز کرده و حوزه‌ای که دانش آن را آموخته، عالم بود و آنچه توانست این دو را در کنار هم تقویت کند و اثرگذاری بیشتری داشته باشد، توان مدیریتی و جسارت در انجام فعالیت‌ها و مصمم بودنش در هر مسیری که قدم برمی‌داشت و هر حرکتی که می‌خواست آغاز کند، بود و همه این‌ها در به وجود آمدن چنین شخصیتی اثرگذار بود.

ایکنا ـ قبل از آنکه به زیست دینی دکتر کاظمی آشتیانی بپردازیم، میخواهیم درباره جنبه مدیریتی وی صحبت کنیم، ایشان چگونه مدیری بود که توانست چنین مجموعه‌ای را به وجود آورد که امروز شاهد درخشش بیش‌ از پیش آن هستیم؟

براساس آنچه از شاخص‌های مدیریتی می‌شناسیم، وی فردی تلاشگر و پیگیر بود و به خوبی می‌توانست ظرفیت و توان افراد را به کار گیرد. به تعبیر یکی از دوستان، گوهرشناس بود و خیلی خوب ظرفیت و درون‌مایه افراد را شکار می‌کرد و با ایجاد انگیزه و امید، جمع را به یک هدف واحد سوق می‌داد و این از جنبه‌های مهم مدیریتی بود که در دکتر کاظمی به عنوان مدیر موفق تجلی پیدا کرد.

تعبیر دانشمند جهادگر که چندین بار هم مقام معظم رهبری درباره دکتر کاظمی‌آشتیانی به کار برده‌اند، کاملاً بجاست. وی روحیه حرکت رو به جلو داشت و با امید و ابتکار عمل کار‌ها را دنبال می‌کرد، در همه کار‌ها پیش‌قدم بود و به همین دلیل افرادی که با ایشان کار می‌کردند با جان و دل همراهش بودند و همه این‌ها باعث شد، همواره از دکتر کاظمی آشتیانی به عنوان یک مدیر جهادی موفق یاد شود.

ایکنا ـ در رابطه با زیست مؤمنانه دکتر کاظمی‌آشتیانی بیشتر توضیح دهید.

ایشان به دلیل سابقه‌ای که داشت، معلم دینی و معارف ما در دوره دبیرستان در سال‌های ۶۴ - ۶۵ بود البته در آن مقطع او را نمی‌شناختم. بعد از اینکه وارد رویان شدم، در صحبتی که داشتم، متوجه شدم که در مدرسه علی بن موسی‌الرضا(ع) که بودم، ایشان در آنجا معلم دینی و قرآن بودند. با قرآن بسیار مأنوس بود و در آن مقطع همکاری، ارتباط من و برخی از همکاران را با قرآن به ویژه رادیو قرآن برقرار کرد و همیشه هم رادیوی ماشینش روی موج رادیو قرآن بود و از راننده‌ها می‌خواست که موج رادیو را تغییر ندهند و اگر تغییر می‌دهند دوباره به همان مسیر برگردانند.

در آن مقطع یکی از لحظات خوشمان این بود که بگوییم روز قبل، رادیو قرآن چه تلاوت‌هایی داشته و یا چه موضوعی مطرح بوده است و همه می‌گفتیم شاید دکتر کاظمی بیاید و از همین تلاوت‌ها سؤال بپرسد. به یاد دارم ساعت ۱۱ شب تلاوت‌های ماندگار پخش می‌شد؛ یک روز که کارم در رویان طول کشیده بود، حدود ساعت ۱۱ بود به منزل برمی‌گشتم که گوشیم زنگ زد؛ دیدم دکتر کاظمی‌آشتیانی است؛ پرسید کجایید، گفتم در راه برگشت هستم. گفتند رادیو روشن است؟ گفتم، بله، گفت؛ تلاوت یکی از اساتید قرآن در حال پخش است؛ یعنی تا این حد پیگیر بودند.

تلاوتی که بسیار دوست داشت، مربوط به سوره فصلت از استاد محمود حسین منصور بود که نوار این تلاوت را هم به من دادند و هنوز هم آن را به یادگار دارم و هر سال در مراسم سالگردش این سوره را پخش می‌کنند و حتی جلسه‌ای نبوده که وی شروع کند و از آیات قرآن وام نگیرد و یا تلاوت نکند.

خدا رحمت کند، پدر ایشان هم معلم قرآن بود. دکتر کاظمی‌آشتیانی هم معلم قرآن بود و چیز‌های زیادی از ایشان یاد گرفتیم. در جلسه‌ای که پیرامون مجوز مرکز ناباروری خدمت مقام معظم رهبری رفت، گفته بود، من به قرآن تفأل زدم و آیه ۶۳ سوره شعرا آمد و یک بار هم تفأل زده بود و آیه‌ای که مربوط به بشارت به دنیا آمدن فرزند حضرت ابراهیم است، آمده بود و مقام معظم رهبری هم گفته بودند؛ پس احتمالاً اولین فرزند شما متولد خواهد شد.

اولین مسابقه سراسری قرآن دانشجویان را هم که می‌خواستیم برگزار کنیم، من دبیر مسابقات بودم و خاطرات زیادی از کمیته اجرایی داشتیم. در صحنه‌ای قرار بود، وقتی سوره قدر توسط استاد قره‌شیخلو تلاوت شود، قرآنی از بالا به پایین بیاید و در جایگاه قرار گیرد و تا سوره تمام می‌شد، قرآن در جایگاه قرار می‌گرفت. من مسئولیت این کار را داشتم و دکتر کاظمی می‌گفت، ضرابی نقش جبرئیل را در این مسابقات ایفا می‌کند یا در اولین برنامه قرآنی که می‌خواستیم در ماه مبارک رمضان برگزار کنیم، می‌گفتند یا برگزار نکنید یا اگر برگزار می‌کنید، هدیه خوبی در نظر بگیرید و خودشان پیشنهاد سفر کربلا را مطرح کردند و گفتند شعار مسابقه را هم بگذارید «هر که دارد هوس کرب و بلا بسم‌الله» و همین هم شد.

ایکنا ـ‌ به نظرتان این مؤانست با قرآن و درهم آمیختگی پررنگ با قرآن در زندگی، چه تأثیری در شکلگیری شخصیت دکتر کاظمی‌آشتیانی داشته است؟

کسی که با قرآن مأنوس است و تلاش می‌کند از این سرچشمه بی‌بدیل معنویت استفاده کند، پشتوانه فکری و عملی قوی و غنی، را به همراه دارد. این مدد گرفتن از قرآن باعث شده بود، حالت مصمم بودن در کار‌ها را از او ببینیم و وقتی کاری را شروع می‌کرد، جدیت در کار و پشتوانه فکری را در او احساس می‌کردیم. وقتی شما از مسائل معنوی به عنوان نور استفاده می‌کنید، این نور در بسیاری از تنگنا‌ها مسیر تاریکی را روشن‌تر می‌کند و نتیجه همین مصمم بودن را امروز می‌بینیم، کار‌هایی که آن روز پایه‌گذاری کردند، اکنون نتایجش به بار نشسته و ماندگار شده است و جمله معروف وی است که؛ ما امروز مؤثریم و فردا اثر.

تجلی ارتباط با قرآن و کمک از قرآن را می‌توان در تک‌تک فعالیت‌های دکتر کاظمی‌آشتیانی دید و آن هم اثربخشی و اثرگذاری بلندمدتی بود که ایجاد شد. یکی از ویژگی‌های معنوی قرآن این است که پایه معنوی را در وجود افراد تقویت می‌کند، بنابراین هرچه آدم متدینی باشید، اما با قرآن مأنوس نباشید، جنبه معنوی شما عمق پیدا نمی‌کند. در روایات و احادیث هم داریم که جایگاه افراد در بهشت هم به میزان مؤانست آنها با قرآن مربوط است.

ایشان برای کار‌هایی که شروع می‌کرد، نذر صلوات در نظر می‌گرفت. زمان کلنگ‌زنی ساختمان پژوهشگاه رویان گفت، ۵۰ هزار صلوات نذر کردم و از همه کسانی که هستند، می‌خواهم که صلوات بفرستند. زمانی که به مشکلی برخورد می‌کردیم، هم نذر صلوات می‌کرد و هم دو رکعت نماز می‌خواند تا مشکل حل شود. حتی در مورد تلقیح هم تأکید داشت که با وضو باشد و می‌گفت، شما در شکل‌گیری یک انسان نقش دارید.

دکتر کاظمی‌آشتیانی واقعاً اخلاص داشت و کاری را برای مطرح کردن خود، انجام نمی‌داد و همواره می‌گفت، خداوند مدیرعامل رویان است. چراکه آنچه در اینجا تحقق می‌یابد، صرفاً اراده انسانی نیست و خداوند هدایتگر است و دکتر کاظمی‌آشتیانی به این مسئله باور قلبی داشت. وی خود را تمام و کمال، وقف کارش کرد و ذره‌ای ریا نداشت. با توجه به اینکه در مقطعی هم هجمه‌های زیادی به سبب یکسری تنگ‌نظری‌ها نسبت به وی وجود داشت، کار خود را دنبال می‌کرد.

زمانی هم که به عنوان چهره ماندگار انتخاب شد و هدیه‌ای به وی تعلق گرفت، فردای آن روز، به رویان آمد و سکه‌هایی که به ایشان هدیه شده بود را بین همکاران توزیع کرد. یک سفر مشهد هم قسمت من شد که تازه ازدواج کرده بودم.

در بعد معنوی، به نماز اول وقت هم اهمیت می‌داد و این ویژگی در او بسیار بارز بود و زمانی که وقت اذان بود، از جلوی اتاق من رد می‌شد و به من هم می‌گفت بیا با هم برای نماز برویم. خاطرم هست در رویان، فضای کوچکی را به نمازخانه اختصاص دادیم. زمانی که در رابطه با فضای آزمایشگاهی به مشکل برخورد کردیم، فضای نمازخانه هم به آزمایشگاه اختصاص یافت و دکتر کاظمی‌آشتیانی گفت: از فردا برای نماز خواندن به اتاق من بیایید و همین هم شد. چون مصمم بودند که نماز اول وقت برپا شود. البته بعد از مدتی فضای دیگری به نمازخانه اختصاص یافت.

ایکنا ـ‌ این روزها نام و یاد دکتر کاظمی‌آشتیانی بر سر زبانهاست که ترس این میرود از وی اسطورهسازی شده و تبدیل به یک شخصیت دستنیافتنی شود. نظرتان در این زمینه چیست؟

این مسئله دغدغه من هم هست. برخی تصور می‌کنند بسیاری از بزرگانی که در حوزه علم و یا معارف دینی به عنوان الگو معرفی می‌شوند، بسیار خاص و شخصیتی بودند که رشد و نموش در شرایط خاصی اتفاق افتاده است، به نحوی که برخی احساس می‌کنند، جایگاه دست نیافتنی دارد. در حالی که وقتی درباره دکتر کاظمی‌آشتیانی، با دانشجویان و سایرین صحبت می‌کنم، تأکید کرده‌ام که دکتر کاظمی‌آشتیانی هم آدمی بود که در زندگی‌اش اشتباهاتی داشت و مثل همه ما زندگی عادی داشت ولی یکسری ویژگی‌ها در دکتر کاظمی، برجسته شده بود که این ویژگی‌ها در هر کسی می‌تواند رشد کند و برجسته شود.

دکتر کاظمی‌آشتیانی، در زندگی فردی به یکسری مسائل قویاً معتقد بود و شاید برای برخی سؤال باشد که ایشان با این همه درگیری کاری در زندگی شخصی و ارتباط با خانواده‌اش چطور بود؟ در حالی که دکتر کاظمی آشتیانی، به قدری شفاف بود که ما حتی در جریان مسائل‌ ریز زندگی ایشان بودیم، کمااینکه ما هم با او به قدری ارتباط صمیمی داشتیم که مسائل زندگی‌مان را مطرح می‌کردیم؛ بنابراین موردی در زندگی ما نبود که پنهان باشد و این یکی از جنبه‌های مهم ایشان بود که با زیرمجموعه خودش، ارتباط عاطفی برقرار می‌کرد. غیرممکن است، کسی ادعا کند مدیر موفقی است اما در مدیریت زندگی خود و در تربیت فرزندان و رابطه با همسرش دچار نقص باشد، بنابراین در زندگی شخصی‌اش هم همینطور بود.

دکتر کاظمی‌آشتیانی اهتمام جدی داشتند که کرامت بیمار در ارائه خدمات حفظ شود و تعبیر عیال‌الله را به کار می‌برد و خدمت به بیمار را فرصتی برای خدمت‌رسانی و هدیه‌ای از سوی خداوند می‌دانست.

ایکنا ـ به نظرتان آیا اندیشه و منش دکتر کاظمی‌آشتیانی ماندگار شد و راهشان ادامه پیدا کرد؟

خوشبختانه کسانی در آن مقطع در کنار دکتر کاظمی بودند که حرکت وی را کاملاً باور داشتند و به همین دلیل بعد از فوت ایشان و قبل از چهلم، جمع شدند و قسم‌نامه‌ای را امضا کردند که اکنون نیز موجود است. در واقع قسم یاد کردند که راه دکتر کاظمی‌آشتیانی را با جدیت و تلاش ادامه دهند، ولی نمی‌توان با قاطعیت گفت که اگر دکتر کاظمی امروز حضور داشت، کار به این شکل بود و فکر می‌کنم، خیلی بهتر از این‌ها می‌شد اما واقعیت این است که حداقل این نسلی که بیش از دیگران با دکتر کاظمی‌آشتیانی ارتباط داشتند و نفس دکتر را احساس و وجودش را تجربه کرده‌اند، تا زمانی که هستند، کاری که می‌خواهند انجام دهند، به پشتوانه منش و نگاه وی خواهد بود.

من از سال ۸۵ مسئولیت شرکت فناوری بن‌یاخته‌های رویان را عهده‌دار هستم؛ جلسه هیئت‌مدیره‌ای نیست که شروع آن بدون ذکر فاتحه برای آقای کاظمی آشتیانی باشد. حتی یکی از مسئولان که از مجموعه رویان بازدید می‌کرد می‌گفت؛ این مجموعه از معدود جا‌هایی است که هنوز احساس می‌کنید، روح، نظر و انرژی زنده‌یاد کاظمی که به این مجموعه تزریق کرده، در آن جاری است؛ بنابراین به نظرم بسیاری از کار‌هایی که آقای کاظمی‌آشتیانی می‌خواستند انجام دهند، محقق شده است.

 ایکنا ـ اگر آقای کاظمی‌آشتیانی امروز حضور داشتند، وضعیتشان چگونه بود؟

بعضی وقت‌ها با دوستان صحبت می‌کنیم، یکسری اتفاقات سیاسی و اجتماعی و... که می‌افتد، می‌گویند اگر دکتر کاظمی‌آشتیانی بود چه موضعی داشت؟ یا برداشتی که از منش وی دارند، می‌گویند اگر ایشان بود، ممکن بود چنین موضعی داشته باشد؛ بنابراین نمی‌دانم چه می‌شد. بعضی وقت‌ها با دوستان می‌گوییم؛ این چه حکمتی بود که این اتفاق افتاد و دکتر کاظمی‌آشتیانی در ۴۴ سالگی فوت کرد، برهه‌ای که تازه مراحل رشد و بالندگی خود را طی می‌کرد.

قائل به این نیستم که برای اتفاقاتی که اکنون می‌افتد، واژه مرده‌پرستی را اطلاق کنیم؛ شخصیت‌ها بعد از فقدانشان شناخته می‌شوند و اثرگذاری کار خیلی از افراد، به دلیل گمنام بودنشان است، دکتر کاظمی‌آشتیانی حب دیده شدن نداشت و به زور می‌توانستیم او را متقاعد کنیم که مصاحبه کند. با فوت ایشان، بسیاری از کارهایی که انجام داده بود، گسترش پیدا کرد و باعث شد، نامش بر سر زبان‌ها بیفتد و مورد توجه قرار گیرد.

همچنین یکی از جنبه‌هایی که باعث شد نام ایشان بیش از پیش مطرح شود، پیام مقام معظم رهبری بود که اگر مورد لطف ایشان نبود، اقداماتشان در مقاطع مختلف به این اندازه بازتاب نداشت و البته این ارتباط کاملاً یک ارتباط قلبی بود و به همان نسبت دکتر کاظمی آشتیانی، نسبت به مقام معظم رهبری، عشق و علاقه خاصی داشت و می‌گفت؛ هیچ چیزی برای من لذت‌بخش‌تر از این نیست که بتوانم خبر و پیامی را خدمت مقام معظم رهبری بدهم و باعث خوشحالی ایشان شوم و روی این مسئله دقت داشت.

در جلسه‌ای که همراه با دکتر کاظمی‌آشتیانی خدمت مقام معظم رهبری رفته بودیم و تعدادی از مسئولان برای بیان مسائل آمده بودند، حضرت آقا به نوعی مکدر شدند. نوبت که به دکتر کاظمی‌آشتیانی رسید، گفت؛ بسیاری از مسائل مطرح شده باعث تکدر خاطر شما شد، بنابراین با اینکه مسائلی که می‌خواستم بگویم، زیاد بود از آن‌ها صرف نظر می‌کنم و همزمان که کاغذ را تا کرد و در جیبش گذاشت، گفت؛ می‌خواهم دو خبر مسرت‌بخش به شما بدهم و سپس خبر راه‌اندازی رویان و تولد نوزادان IVF را مطرح کرد و مورد توجه مقام معظم رهبری قرار گرفت و جمله معروف «رویانتان رویان باد» را بیان کردند و گفتند؛ «باش تا صبح دولتت بدمد/ کین هنوز از نتایج سحر است» شاید بتوان گفت، تعابیری که معظم‌له درباره دکتر کاظمی‌آشتیانی به کار برده‌اند، کمتر درباره شخصیت‌های دیگر شنیده باشیم. ایشان در توصیف دکتر کاظمی‌آشتیانی، فرزند صالح انقلاب را به کار بردند که به عنوان کانون امید، ابتکار و نوآوری دانستند و می‌گفتند؛ من از دکتر کاظمی روحیه می‌گرفتم. بنابراین همانقدر که دکتر کاظمی در زمان حیاتش گمنام بود، اخلاصش باعث شد که بعد از فوتشان شناخته شود و اسمشان بر سر زبان‌ها باشد.

ایکنا ـ میراث دکتر کاظمی‌آشتیانی برای جهاددانشگاهی چه بود؟

هر آنچه از خصوصیات اخلاقی، ویژگی‌های علمی و خصلت‌های معنوی یک فرد بتوان جمع کرد، می‌تواند میراث کسی باشد که از او به جا می‌ماند. وقتی کسی هم به این میراث متوسل می‌شود، باید تک‌تک آن‌ها را اجرا کند. یعنی اگر کسی می‌خواهد کاری کند که همان نتایج و اقدامات دکتر کاظمی‌آشتیانی را داشته باشد، باید پا جای پای او بگذارد؛ بنابراین این خصلت‌ها می‌تواند چه در زندگی فردی و چه مدیریتی و چه در عرصه کار، جمع‌آوری و در قالب یک میراث به کار گرفته شود.

واقعاً در همه کار‌ها سعی می‌کرد همه را شریک کند نه اینکه زحمت خود را به گردن کسی بیندازد، اما کاری که انجام می‌شد همه احساس می‌کردند در آن کار شریک و سهیم هستند. همیشه مثال می‌زد در ناسا از کسی که کار خدمات آنجا را انجام می‌داد؛ پرسیدند در اینجا چه کار می‌کنی؟ او گفت: من اینجا را تمیز می‌کنم برای اینکه آن موشک به فضا برود؛ بنابراین دکتر کاظمی‌آشتیانی هم می‌گفت، وقتی از نگهبان تا راننده و پزشک و... رویان چنین سؤالی را می‌پرسند، باید بگوید؛ من اینجا هستم برای اینکه خانواده‌ای که به اینجا مراجعه کرده است بتواند با یک بچه در بغل از اینجا خارج شود.

اکنون هم وقتی موفقیتی به دست می‌آید، از همه افراد تقدیر می‌کنیم چون تلاش همه باعث شده است که رویان چنین افتخاری را کسب کند و به چنین جایگاهی برسد و یا وقتی تولد چهارهزارمین فرزند را جشن گرفتیم، خانواده‌های کارکنان رویان هم دعوت شدند، چون همه در این موفقیت سهیم بودند.

ایکنا ـ آیا زندگی دکتر کاظمی‌آشتیانی جنبه‌های پنهانی هم داشت که به آن پرداخته نشده باشد؟

فکر نمی‌کنم، اغلب از زوایای مختلف، شخصیت ایشان مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. طی این مدت هم مسئله‌ای در این زمینه از سوی خانواده مطرح نبوده است اما یک مسئله درباره فوت وی مطرح می‌شود که احتمالاً ترور بیولوژیک اتفاق افتاده باشد. البته دکتر کاظمی، در حین تست ورزش، دچار سکته قلبی شده بود که پیشتر، علائم قلبی داشت، ولی توجه نمی‌کرد.

ایشان بیماری روماتیسم خفیفی هم داشت که گاهی درد قفسه سینه می‌گرفت و دارو هم استفاده می‌کرد تا اینکه این درد‌ها قدری بیشتر شده بود و متخصص قلب گفته بود که تست ورزش انجام دهد و وقتی این تست را انجام می‌دهد، در دقیقه یازدهم دچار ایست قلبی می‌شود و وقتی به بیمارستان بقیة‌الله رفتیم، دقایق بسیار نفس‌گیری را تجربه کردیم. زنده‌یاد کاظمی آشتیانی بلافاصله به اتاق عمل منتقل شد و مشخص شد که سه رگ اصلی قلب دچار انسداد شده بود و تلاش‌ها برای احیا نتیجه‌ای نداشت.

 ایکنا ـ اگر یک بار دیگر دکتر کاظمی‌آشتیانی را ببینید چه میگویید؟

‌نمی‌دانم چه بگویم، من در ایامی که تازه فوت کرده بودند، بسیار بی‌تابی می‌کردم و در مراسمی که شرکت می‌کردم نمی‌توانستم این غم را تحمل کنم. یک بار در خواب دیدم، آنقدر گریه کرده بودم و هق‌هق می‌کردم که همسرم بیدارم کرد و یادم نمی‌رود در خواب می‌گفتم، چرا اینقدر زود رفتید؟ که آخرین جمله‌ ایشان برایم جالب بود؛ دکتر کاظمی‌آشتیانی آرام به شانه‌ام زد و گفت؛ مرتضی بدان، هر کاری که می‌کنید در کنارتان هستم. با این جمله بسیار آرام شدم و به عینه هم در بسیاری از موارد این موضوع را احساس کرده‌ام. بنابراین واقعاً نمی‌دانم چه می‌گویم، شاید بیشتر دلتنگی‌هایم را مطرح کنم. اینکه کاش بیشتر با او وقت می‌گذراندم.

 ایکنا ـ سخن پایانی.

دکتر کاظمی‌آشتیانی روحیه شوخ‌طبعی داشت و واقعاً فردی بود که در هر جمع حضور می‌یافت، صحبت‌هایش بسیار لطیف بود، تمثیل و لطیفه و ... فراوان در خاطر داشت و به تناسب جلسه‌ای که حضور داشت از لطایف سخن استفاده و حال و هوای بحث را عوض می‌کرد و همه می‌دانستند اگر دکتر کاظمی‌آشتیانی آغازگر سخن باشد، حتماً نکته‌ای خاص می‌گوید.

واقعاً خود را وقف کار کرده بود، به‌ویژه در موضوع ناباروری و سلول‌های بنیادی، همه وجودش را وقف کرده بود و این بسیار مهم بود. شجاعت در کار و مسئولیت‌پذیری و خطرپذیری ایشان مثال‌زدنی بود، چراکه کار‌هایی را شروع کرد که برخی می‌گفتند، اگر این کار به نتیجه نرسد، آبرو و حیثیتت زیر سؤال می‌رود و می‌گفت، من آبرویم را گرو می‌گذارم تا این کار انجام شود.

تلاش می‌کرد کار‌هایی که روی زمین مانده و متولی ندارد، انجام شود و پژوهشگاه رویان، زاییده همین تفکر است و زنده‌یاد کاظمی می‌گفت، بعد از بیماری قلبی، بیشترین ارزی که از کشور خارج می‌شود، بحث درمان ناباروری است و به همین دلیل تصمیم گرفت، درمان ناباروری را شروع کند. اکنون هیچ بیماری به خارج از کشور نمی‌رود، بلکه بیمارانی هم از خارج از کشور می‌آیند تا درمان شوند.

وی آدم سیاسی‌کاری نبود، در عین حال در مسائل سیاسی نگاه بسیار باز داشت و به همین دلیل هم بود که اگر از مسئولان کسی کار درستی انجام می‌داد، شاید در نگاه سیاسی وی نمی‌گنجید، اما کارش را تأیید و تصدیق می‌کرد و او را تخطئه نمی‌کرد و اگر هم جایی کار اشتباهی انجام می‌شد، منصفانه قضاوت می‌کرد و اگر هم جایی احساس می‌کرد، اشتباه کرده است، از پذیرش اشتباهش سر باز نمی‌زد و ابایی از این کار نداشت و حتی عذرخواهی هم می‌کرد و این خیلی مهم است.

به یاد دارم در رابطه با مسئله‌ای با یکی از همکاران تند برخورد کرد و حق هم با دکتر کاظمی بود، ولی بعد از جلسه، وقتی به دکتر کاظمی‌آشتیانی گفتم که برخوردتان در جلسه قدری تند بود، ایشان گفت، من چرا این کار را کردم و باید جبران کنم. من گفتم که به آن فرد می‌گویم که این طور شده است. ولی گفت، نه این برای من قابل تحمل نیست و با آن فرد تماس گرفت و نزد او رفته بود و عذرخواهی کرده بود و فردای آن روز هم همکارانی که در آن جمع بودند را دعوت کرد و گفت، من در جمع شما با این فرد، برخورد بدی داشتم و از وی عذرخواهی می‌کنم. این جسارت بزرگی بود که دکتر کاظمی‌آشتیانی داشت.

انتهای پیام
captcha