کتاب مقدس، عنوان مجموعهای از نوشتههای کوچک و بزرگ است که مسیحیان همه آن و یهودیان بخشی از آن را کتاب آسمانی و الهی خود میدانند. در زبانهای فارسی و عربی، عنوان «عهدین» نیز برای این کتاب بهکار میرود. این عنوان از اعتقاد مسیحیان گرفته شده، مبنی بر اینکه خدا دو عهد و پیمان با انسان بسته است.
یکی از این پیمانها، عهد قدیم بود که در آن خدا از انسان خواست تا بر شریعت الهی گردن نهد و آن را انجام دهد. با ظهور حضرت عیسی(ع)، دوران این عهد و پیمان پایان یافت و خدا عهد دیگری با انسان بست. این عهد جدید، پیمان بر سر محبت خدا و عیسی مسیح(ع) است. مسیحیان متناظر با این اعتقاد، تقسیم کتابهای مربوط به دوره اول را عهد قدیم و کتابهای مربوط به دوره دوم را عهد جدید میخوانند و هر دو را مقدس و معتبر میشمارند. عهد قدیم حدود سه چهارم این کتاب مقدس را دربر گرفته و طی قرنها به دست نویسندگان متعدد نگاشته شده است. این کتاب دربرگیرنده مطالب متنوعی از قبیل تاریخ، شریعت، حکمت، مناجات، شعر و پیشگویی و مشتمل بر ۳۹ یا ۴۶ کتاب است و این اختلاف در تعداد از تفاوت نسخه قدیمی عهد قدیم نشئت میگیرد.
عهد جدید نیز مشتمل بر کتابها و رسالههای متنوع و مطالب گوناگون است که تعداد آن به ۲۷ کتاب میرسد. عهد جدید به زبان یونانی نوشته شده و شامل چهار بخش است؛ زندگینامه و سخنان حضرت عیسی(ع)، تبلیغات و مسافرتهای تبلیغی مبلغان مسیحی، نامههای حواریون و رسولان مسیحی صدر اول که به شهرها و افراد گوناگون نگاشتهاند و رؤیاها و مکاشفات، چهار بخش اصلی این کتاب هستند.
به منظور آشنایی با محتوای کتاب مقدس، در ادامه این یادداشت، یکی از موضوعات مورد مناقشه بین مسیحیان و مسلمانان بررسی و مسئله تثلیث و الوهیت حضرت عیسی(ع) از منظر قرآن کریم و کتاب مقدس مورد بازنگری قرار خواهد گرفت.
قرآن کریم الوهیتپنداری مسیح یا پسر خدا خواندن عیسی(ع) و پنداره تثلیث را کفرآمیز خوانده و آن حضرت را فقط یک انسان، بنده صالح، کلیم و روح خداوند معرفی میکند؛ لذا تثلیث از منظر قرآن کاملاً مردود است. آیات ۴۵ تا ۵۹ سوره آلعمران، ۳۰ تا ۳۳ سوره مریم، ۱۷۲ سوره نساء و ۵۹ سوره زخرف بیانگر این موضوع هستند. آن حضرت پیامبری همانند دیگر پیامبران، دارای رسالت و برخوردار از علم و حکمت است (آیه ۵۰ آلعمران، آیه ۱۶۳ نساء و آیه ۲۷ حدید) عقل نیز حضرت عیسی(ع) را انسانی عادی با زیستی طبیعی مانند سایر انسانها میداند و او را در مقام خدا یا فرزند خدا نمیپذیرد.
خداوند در آیه ۱۷ سوره مائده چنین میفرماید: «به راستی کسانی که میگویند خدا همان مسیح پسر مریم است، کافر شدهاند.» اهتمام قرآن به اثبات و بیان الوهیت نداشتن مسیح بهدلیل ناسازگاری آن با اساس توحیدی است که هدف و غایت یگانه قرآن کریم بهشمار میرود.
در آیات قرآن مجید، مسیح خود را بنده خدا میداند و هرگونه ادعای الوهیت را از خود نفی میکند؛ مثلاً در آیه ۱۱۶ سوره مائده، گفتوگویی با این مضمون بین خدا و حضرت عیسی(ع) روایت شده است: «و یاد کن هنگامی را که خدا فرمود: ای عیسی، پسر مریم، آیا تو خود به مردم گفتی که من و مادرم را همچون دو خدا به جای خداوند بپرستید» و عیسی(ع) در جواب چنین میگوید: «منزهی تو، مرا شایسته نیست که درباره خویشتن چیزی را که حق من نیست، بگویم. اگر آن را گفته باشم، به راستی تو آن را میدانستی. آنچه را در نفس من است، تو میدانی و آنچه در ذات توست، من نمیدانم، چراکه تو خدای دانای رازهای نهان هستی.» بنا بر نقل علامه مجلسی در جلد نهم بحارالانوار، این گفتوگو بین عیسی مسیح(ع) و خداوند در روز قیامت رخ خواهد داد و قرآن از آن خبر داده است.
اما مسیحیان تثلیثگرا معتقدند که عیسی(ع) در عهد جدید ادعای الوهیت کرده و این موضوع، نقطه افتراق میان قرآن و عهد جدید است. براساس مسیحشناسی عهد قدیم، مسیح بنده خداست و خداترسی بزرگترین مشخصه او: «خوشی او در ترس از خداوند خواهد بود.» (اشعیاء، ۱۱: ۴) پس او موجودی ازلی نیست؛ اما در عهد جدید موضوع مسیحشناسی به دو بخش کاملاً مجزا قابل تقسیم است و دو چهره کاملاً متفاوت از مسیح ارائه میدهد. در اناجیل همنوا، یعنی متی، مرقس و لوقا بیتردید عیسی یک انسان است؛ اما در انجیل یوحنا او موجودی آسمانی معرفی شده که به زمین آمده است: «کسی که میتواند از جلالی که نزد پدر، قبل از خلقت جهان داشته است، سخن بگوید.» (یوحنا، ۱۷: ۵)
اما از بعضی فرمایشات حضرت عیسی(ع) در عهد جدید میتوان دریافت که ایشان چند مرتبه و با شیوههای گوناگون، انتساب الوهیت به خود را نفی کرده است. بر این اساس، مسیح(ع) تصریح میکند که فقط یک خدا وجود دارد و آن یک خدا، فقط و فقط پدر است. در عهد جدید چنین آمده که «ما را فقط یک خدا هست، یعنی پدر.» این آیه به روشنی نشان میدهد که خدایی جز او نیست، ولی عقیده تثلیث این است که سه شخص دارای الوهیتاند و لذا مسیحیان چنین آموزش میبینند که ما را فقط یک خداست؛ یعنی پدر، پسر و روحالقدس.
حضرت مسیح(ع) همواره به پیروانش وعده حیات جاودان میداد و راه رسیدن به زندگی ابدی را چنین بیان میکرد: «حیات جاودانی این است که فقط تو را خدای واحد حقیقی بشناسیم و عیسی مسیح را فرستاده تو بدانیم.» (یوحنا، ۱۷ :۳) و به این ترتیب، بین خود و خدا تمایز قائل میشد.
بدیهی است که فرزند داشتن بر خدای تعالی محال بوده، چراکه او «لم یلد و لم یولد» است. همچنین الوهیت و ربوبیت خدای سبحان مطلق است و ماسوای او در هست شدن و داشتن لوازم هستی نیازمندش هستند. حضرت عیسی بن مریم(س) نه پسر خداست و نه اله و معبود، بلکه بشری است که از بشر دیگر متولد شده و به ناچار لوازم بشریت را نیز داراست. او انسانی است مانند سایر انسانها و به همه صفات، افعال و احوالی که همه افراد دارا هستند، متصف است؛ میخورد، مینوشد، محتاج به سایر حوائج بشری و دارای همه خواص بشریت است. همچنین خدا را عبادت و دست دعا به سوی او دراز و مردم را نیز به عبادت الله دعوت میکرده است. پس مسیح(ع)، انسانی همچون سایر انسانها و بنده صالح خداوند متعال است.
الههسادات بدیعزادگان
انتهای پیام