نسبت قرآن با حدیث بررسی شد
کد خبر: 4206568
تاریخ انتشار : ۰۲ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۳:۱۸

نسبت قرآن با حدیث بررسی شد

استاد دانشگاه قرآن و حدیث در نشست علمی «نسبت قرآن با حدیث» گفت: نکته مهم و کلیدی این است که در منابع فراوان تصریح شده است که مصدر و منشا اصلی حدیث، قرآن کریم است و اگر پیامبر(ص) چیزی را به عنوان کلام خود برای مردم بیان کرده است نوعی استنباط و برداشت و الهام از وحی آسمانی است.

محمد مرادی/به گزارش ایکنا، محمد مرادی؛ استاد دانشگاه قرآن و حدیث، شامگاه اول فروردین ماه در نشست علمی «نسبت حدیث با قرآن» با بیان اینکه منابع اجتهاد شامل کتاب، سنت، اجماع و عقل است ولی حقیقتا دو منبع بیشتر نداریم، گفت: اجماع و عقل ابزاری برای فهم و جهت‌دهی به کتاب و سنت و فهم آن هستند؛ اینکه چرا ما در مورد رابطه قرآن و حدیث باید بحث کنیم زیرا نخستین کسی که در این زمینه سخن گفته است رسول گرامی اسلام(ص) براساس حدیث متواتر ثقلین است. انی تارک فیکم الثقین... لذا عترت، بخشی از سنت پیامبر(ص) است و قرآن کریم هم سخنان وحیانی و الهی از جانب خداوند به پیامبر(ص) است.

وی با بیان اینکه حدیث در لغت به معنای نو و جدید است، افزود: در اصطلاح هم حدیث به متونی گفته می‌شود که از منابع نخستین صدر اسلام گرفته شده است و آحاد جامعه در آن موضوعیت دارند یا حدیث، متونی حاکی از سنت معصومین(ع) هستند؛ در یک نگاه وقتی از سنت سخن می‌گوییم ناظر به سنت پیامبر(ص) و گفتار و رفتار و سکوت تأییدآمیز پیامبر(ص) است و اصولا عملکرد معصوم(ع) برای ما در مباحث عقیدتی، فقهی و ... دارای اهمیت است.

مرادی با بیان اینکه سنت به تبعیت از آیات قرآن کریم و توصیه‌های مکرر پیامبر(ص) را ما سنت معصومانی تلقی می‌کنیم که برای ما از اعتبار بالا برخوردار هستند و این سنت، 250 ساله است، اظهار کرد: صحابه پیامبر(ص) و ائمه معصومان(ع) ناقل این سنت هستند، لذا هر کدام واجد شرایط باشند نقل حدیث را از آنان می‌پذیریم بنابراین حدیث، متنی است که سنت را برای ما بازتاب داده‌اند.

استاد دانشگاه قرآن و حدیث اضافه کرد: در مورد رابطه قرآن و عترت ما کمتر می‌توانیم حرف بزنیم زیرا خداوند در آیات متعدد قرآن ما را به پیامبر(ص) ارجاع داده  و فرموده است: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللّهَ...؛ در درجه اول خود خداوند ما را به پیامبر(ص) و اولی الامر ارجاع داده است همچنین فرموده است اگر در جایی دچار تنازع و اختلاف شدید سراغ پیامبر(ص) بروید یا در آیه دیگر فرموده است: وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ.

جعل و تحریف حدیث

مرادی با بیان اینکه سخن از سنت، سخن از سنت 250 ساله است و نه 23 ساله، اظهار کرد: حجم بزرگی از داده‌های دوره پیامبر(ص) و ائمه(ع) در قالب حدیث منتقل شده است و بنابر دلایل اقتصادی، دینی و ...کسانی انگیزه برای ساخت حدیث، تحریف آن، کم و زیاد کردن و ... داشته‌اند لذا حدیث با مطالب نادرست درآمیخته شده است و دانشی چون رجال و تاریخ حدیث و ... ایجاد شد تا این پیرایه‌ها زدوده شود.

وی افزود: بحث دیگر این است که قرآن و حدیث از جهت رتبه نسبت به همدیگر چه وضعی دارند و اعتبار کدام بیشتر است؟ برخی حدیث را در عرض کتاب خدا و برخی در طول کتاب خدا می‌دانند و برخی بدون تصریح برتری یکی بر دیگری این دو را در عرض هم دیده‌اند؛ اگر این دو از یک اعتبار برخوردار باشند بنابراین حدیث را می‌توانیم در عرض و به مثابه وحی تلقی کنیم لذا برخی حدیث را وحی بیانی می‌دانند و اگر این فرض پذیرفته شود، حدیث می‌تواند قرآن را تخصیص و تقیید بزند و موجزگویی و اجمال قرآن را به تفصیل بیان کند چنانچه در مورد جزئیات نماز، روزه، حج و ... شاهد این موضوع هستیم.

حدیث نمی‌تواند قرآن را نسخ کند

استاد دانشگاه قرآن و حدیث با بیان اینکه برخی معتقدند که حدیث قطعی می‌تواند قرآن را نسخ کند، گفت: عالمانی چون شیخ مفید معتقدند که حدیث نمی‌تواند قرآن را نسخ کند؛ کسانی تقیید و تخصیص را مقید کرده‌اند که در شرایطی حدیث می‌تواند قرآن را مقید و مخصص کند. البته این بحث، کهن است و بحث تازه‌ای نیست و عالمان دینی همواره به صورت مستقیم و غیرمستقیم در این زمینه بحث کرده‌اند و کسانی که علوم قرآن نوشته‌اند مانند ذهبی، صبحی صالح و ...هم به این بحث اشاره داشته‌اند. 

مرادی با اشاره به گونه‌های ارتباط قرآن و سنت، افزود: نکته مهم و کلیدی این است که در منابع فراوان تصریح شده است که مصدر و منشا اصلی حدیث، قرآن کریم است و اگر پیامبر(ص) چیزی را به عنوان کلام خود برای مردم بیان کرده است نوعی استنباط و برداشت و الهام از وحی آسمانی است یعنی وقتی پیامبر(ص) از آسمان وحی را گرفته است در لابلای ساختار و سیاق و مفردات چیزهایی را کشف کرده و یا تحدیث و تفهیم به او شده است که همان حدیث و یا سنت است. در واقع اگر چیزی از قرآن و معصومیان داریم از وحی گرفته و به ما گفته‌اند؛ بر این اساس، قرآن، مصدر و پایه و اساس حدیث و سنت است. در روایتی داریم که امام باقر(ع) فرمودند اگر من سخنی گفتم بپرسید که از کجای قرآن گرفته شده است.

وی افزود: در روایت دیگری از امام صادق(ع) نقل شده است که هیچ مسئله اختلافی وجود ندارد که ریشه آن در قرآن کریم است؛ امام صادق(ع) روی سخن خود را به مسائل اختلافی برده است بر خلاف امام باقر(ع) که فرمودند هر چیزی من گفتم ریشه آن در قرآن کریم است؛ این نوع سخنان مؤید آن است که حدیث ریشه در کلام خدا و وحی دارد. کلام معصوم(ع) هرچند معصوم است اعتبارش از کجاست؟ و چگونه می‌توانیم تکلیف خود را به احادیث مستند کنیم؟ اعتباربخشی به سنت و حدیث هم از ناحیه قرآن است.

وقتی حدیث با قرآن مخالف است چه کنیم؟

مرادی اضافه کرد: از نمونه‌های بارز اعتباربخشی قرآن به حدیث، روایات متعدد است که اکیدا توصیه شده است حدیث را بر قرآن عرضه کنید و اگر موافق بود و مخالف نبود آن را اخذ کنید وگرنه رها کنید و آن را به دیوار بزنید؛ در مورد عدم موافقت تعابیر مختلفی وجود دارد؛ برخی روایات دارد که آن را رها کنید، برخی گفته‌اند آن را به ما برگردانید و برخی روایات گفته‌اند: فاضربوه علی الجدار. البته یکی از مباحث در این زمینه، موافقت حدیث با قرآن و دیگری عدم مخالفت حدیث با قرآن است. بر این اساس برخی می‌گویند برای اعتبار حدیث همین که مخالفتی با قرآن ندارد کافی است.

استاد دانشگاه قرآن و حدیث تصریح کرد: در منابع و کتب حدیثی روایات فراوانی داریم که با قرآن سازگار نیست از جمله اسرائیلیات که در موضوعات مختلف تاریخی، پدیده‌های هستی و ... است؛ در حدیث آمده است که زن حق مالکیت ندارد ولی قرآن با صراحت حق او را به رسمیت می‌شناسد؛ در حدیث از تحریف قرآن سخن گفته شده است ولی خود قرآن به شدت تحریف را رد می‎کند؛ در حدیث آمده است هر پیامبری اگر بخواهد به نبوت برسد بعد از 40 سالگی است در حالی که در قرآن اینطور نیست و عیسی(ع) در کودکی نبی بود. 

تأویل قرآن با حدیث

وی با بیان اینکه وقتی احادیث بر قرآن عرضه شد بخشی از آن‌ها کنار گذاشته می‌شوند، افزود: یکی از روابط قرآن و حدیث این است که تاویل تعدادی از آیات قرآن، در احادیث آمده است که شامل تاویل مفهومی و مصداقی است. گزاره‌های فراوانی در قرآن به صورت عام آمده است ولی حدیث، مصداق را بیان کرده است مانند: انا اعطیناک الکوثر که حضرت زهرا(س) مصداق کوثر است. بخشی از تلاش‌های حدیثی در راستای قرآن آن است که طیفی از مجملات قرآن در حدیث تفصیل داده می‌شود مانند تعیین محدوده و حد قطع دست و ید دزد. 

مرادی در پایان افزود: از جمله خدمات حدیث به قرآن کریم تخصیص یکسری از عمومات قرآن کریم است مثلا در مورد ارث گفته شده است که مرد دو برابر زن، ارث می‌برد و فرزند وارث والدین است ولی در روایات داریم که فرزند کافر از پدر ارث نمی‌برد؛ فرزندی که والدینش را کشته باشد از او ارث نمی‌برد؛ تقیید اطلاقات هم قابل بحث در این راستا است.  

انتهای پیام
captcha