به گزارش ایکنا از لرستان، حجتالاسلام والمسلمین سیداحمدرضا شاهرخی، نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه خرمآباد ۱۲ فروردینماه در سلسله جلسات «آموزههایی از قرآن کریم» ویژه ماه مبارک رمضان در مسجد صاحبالزمان(عج) محله ماسور خرمآباد سخنرانی کرد که متن سخنان وی در ادامه میآید؛
ماه رمضان به عنوان سید الشهور نامیده شده و در این ماه از شب قدر به عنوان سیدالایام و قلب رمضان یاد میشود. شب قدر شب میانبُر برای رسیدن به درجات عالیه و حاجات است و بسیار اهمیت دارد، باید جوانان را با این معارف اسلامی آشنا کنیم، حیف است که انسان به سمت هوای نفس برود و از این فیوضات استفاده نبرد.
در ادامه مبحث آموزههای از قرآن کریم از سوره مبارکه بقره به اینجا رسیدیم که دانشمندان و خواص دنیاپرست یهود، عموم مردم را به انحراف کشیدند، بین دنیاپرستی نخبگان و انحراف جامعه یک رابطه مستقیمی وجود دارد، هرچه خواص از احکام الهی فاصله بگیرند و فاسد شوند آحاد جامعه نیز تحت تأثیر آنان قرار خواهند گرفت و دانشمندان یهود قبل از بعثت پیامبر اینچنین بودند.
امام جعفرصادق(ع) فرمود: بنیامیه مردم را صرفاً به خواندن نماز ترغیب میکردند و در مورد کفر و فسق چیزی به آنها یاد نمیدادند، که اگر خودشان به دنبال فسق رفتند مورد اعتراض قرار نگیرند، عبدالله ابن عمر، سعد ابی وقاص، طلحه، زبیر، اسامه ابن زید ابوموسی اشعری، انس ابن مالک، زید ابن ثابت، جزء خواص، مجاهدین و رزمندگان در کنار پیامبر بودند، اینان روزی جانشان در رکاب پیغمبر در کف دستشان بود، اما مقابل امام علی(ع) ایستادند، بخشی با امیرالمؤمنین بیعت نکردند، بعضی بیعت کردند، اما حمایت نکردند، بعضیها در جنگ ترکیبی فرهنگی و اجتماعی، شایعهپراکنی، دروغگویی، تضعیف باورهای مردم وارد و باعث انحراف جامعه شدند.
امیرمؤمنان حضرت امام علی(ع) در مدت کوتاه خلافت ظاهری خود، گرفتار سه جنگ داخلی شد که علاوه بر تلفات و خسارتهای انسانی فراوان، آن حضرت را از اصلاح اموری که در دوران خلفای پیشین پدید آمده بود بازداشت و اثرات انحرافی و بهرهبرداری منفی سیاستبازان اموی از این نبردها برای همیشه به جای ماند.
همین خواص از جمله طلحه زبیر و عایشه، در حالی که یک سال (۳۵ تا ۳۶ ه.ق) از شروع خلافت حضرت علی(ع) بیشتر نگذشته بود، در تحریک و به وجود آمدن جنگ جمل نقش داشتند، یعنی از درون خانه پیامبر مخالفت با علی(ع) شروع شد و حرفشان این بود که ما به دوران خلیفه دوم برگردیم و حاکم را شورا انتخاب نماید.
طمع خلافت، جنگها و درگیریها، عدم حمایت شمشیرزنان کوفه از علی(ع) به واسطه تحریک ابوموسی اشعری، کشته شدن طلحه به دست مروان، به راه افتادن جنگ صفین، زیر بار بیعت نرفتن از سوی معاویه، به نیزه کردن قرآنها، فشار قرار دادن امام علی(ع) برای قبول حکمیت، مداخله عبدالله ابن وهب و عروه ابنعدی در شکست معاویه توسط مالک اشتر، غریب واقع شدن علی(ع)، تضعیف حکومت و عدالت علوی، مخالفت بیست هزار نفری سپاه علی(ع) در ادامه جنگ، شهادت تعداد زیادی از یاران امیرالمؤمنین(ع)، ایجاد خسارت مادی و معنوی بر جامعه، مجموع اینها ایجاد فتنه و تلاطمی بود که در درون جامعه، در زمان مولای متقیان حضرت علی(ع) شکل گرفت، قطعاً جامعه پذیرش و توان این همه آسیب در درون را ندارد، کار به جایی میرسد که مولا از خداوند متعال درخواست کرد که من را از بین این قوم بگیر و بدترین حاکمان را بر اینان مسلط کن، اینها را تطبیق بدهید به حوادثی که در طول این چند دهه انقلاب اسلامی بهوقوع پیوسته است.
عدهای از خواص که جایگاه ویژهای از لحاظ سبقت در اسلام و شجاعت داشتند، علیرغم اینکه سختیهای فراوانی متحمل شدند و در زمستان و تابستان دوران سختی مانند شعب ابیطالب را گذراندند، اما زمانی فرا رسید که به یکباره صاحب مال و ثروت و مکنت دنیا شدند و همین باعث شد که خصلتهای نیک و روحیه انقلابیگری و پایبندی به ارزشهای دینی از وجود آنها رخت بربندد و برای حفظ جایگاه خود به تبعیض و توصیه برای عدهای خاص بپردازند و از عدالت اجتماعی فاصله گرفتند، این برای ما درس است، لذا باید مراقب باشیم و نباید بگذاریم جامعه به دوران جاهلیت برگردد.
در زمان امام علی(ع) نیز اینچنین بود، مولا در خطبهها و صحبتهایش تلاش میکند، سخنرانی میکند، در نماز جمعه و در مناسبتهای مختلف بیاناتی دارد که به این خواص بفهماند فریب زر و زیور و آسایش دنیا را نخورند، کام شما را به ظاهر شیرین میکند، اما بدانید هرچه در امور دنیوی غرق بشوید از خصلتهای انقلابی و پایبندی به ارزشها دورتر میشوید، این درس امیرالمؤمنین است قرآن نیز آن را به ما یاد میدهد.
آنچه استفاده میشود این است که باید نگاه ما به خواصی باشد که دنیاپرست نباشند و دنیا آنها را فریب نداده باشد و به خوبی میتوانیم اینها را تفکیک کنیم، افرادی که اهل عبادت هستند، اما اهل تشخیص وظیفه نیستند که بدانند در هر مقطعی وظیفه آنها چیست و بصیرت لازم را ندارند، همینها هستند که دنبالهرو دنیا هستند، اینها همان دسته انسانهایی بودند که حکومت علی(ع) را تضعیف کردند و نگذاشتند آن اهداف حکومت محقق شود.
مولا علی(ع) فرمودند: در حکومت من افراد غیر شایسته که در مناصب قرار دارند، باید پایین بیایند، جایی برای آنها نیست و در مقابل افرادی که شایستهاند و منصبی ندارند اینچنین افرادی باید صاحب منصب شوند که کارشان کسب رضای خدا و خدمتگزاری و نفعرسانی به مردم و پشت کردن به هوای نفس باشد که این درس را در سراسر نهجالبلاغه نمایان است.
انتهای پیام