به گزارش ایکنا از آذربایجانشرقی، رضاشاه در سال ۱۳۱۳ خورشیدی، سفری چهل روزه به ترکیه داشت که پس از بازگشت به ایران، تصمیم گرفت تا ایران را بهنظر خود مانند ترکیه، از آنچه «مظاهر تمدن غرب» خوانده میشد، بهرهمند گرداند، تغییر کلاه مردم به کلاه شاپو، کشف حجاب، تأسیس دانشگاه (دانشگاه تهران)، جشن هزاره فردوسی، تأسیس فرهنگستان ایران و پیمان سعدآباد و... از جمله کارهایی بود که سوغات سفر رضاخان به ترکیه بود. هنگامیکه در سال ۱۳۱۴، به فرمان حکومت، بر سرگذاشتن کلاه شاپو در سراسر کشور اجباری شد، اما در شهر مذهبی مانند مشهد، اجرای آن به آسانی انجام نگرفت از آنجا که مشهد شهری مذهبی است و بسیاری از اهالیاش با روحانیت هستند، برای پرهیز از هرگونه رویداد شومی باید کاربرد کلاه شاپو در خراسان بهطور استثنا بدون اجبار باشد.
مسجد گوهرشاد که در جوار حرم مطهر رضوی واقع شده، نقطه و کانون جمعیتی بزرگی از شیعیان است که در آن گرد هم میآیند و علاوه بر جنبه عبادی، مکان مناسبی برای امور سیاسی و امور روزمره بهشمار میرفت. همین امر باعث شد مسجد گوهرشاد در دورههای مختلف مکانی برای اعتراضات مردم مشهد باشد. یکی از قیامهای مهم این مکان قیام گوهرشاد است که به واسطه هتک حرمت حرم شریف رضوی و کشتار مردم معترض و متحصن مشهد در دوران سلطنت رضاشاه شناخته میشود. این حادثه یکی از دردناکترین حوادث معاصر ایران است؛ واقعهای که معترضان و متحصنان همچون دوران مشروطه که مردم برای اعتراض به ظلم موجود در مسجد تحصن کرده بودند، به رگبار بسته شدند. اعتراض مردم مشهد به یکسانسازی لباس مردان در مسجد گوهرشاد یکی از دلایل اهمیت قیام گوهرشاد است اما در کنار این موضوع شباهت سبک و سیاق اعتراض مردم با اعتراضات دوران مشروطه نیز در جلوه این قیام در تاریخ بیتأثیر نیست، چراکه این اعتراضها به شیوه تحصن در اماکن مذهبی به همراه روضهخوانی و سخنرانی واعظ همراه بوده و علما سعی میکردند مردم را به وسیله احساساتشان برای اعتراض تحریک کنند.
اعتراض و تحصن در مساجد و اماکن مقدس باعث میشد تا جان معترضین و متحصنین حفظ شود، اما قیام گوهرشاد این مسئله را پیچیدهتر کرد و تا مدتی این نوع اعتراض در جامعه مورد استفاده قرار نمیگرفت. گفته میشود دلیل اعتراض مردم علاوه بر اعمال تغییرات در سبک و لباس مردم تغییرات مناسبات سیاسی و اجتماعی و همچنین رفتار نامناسب با علما بوده است. از آنجایی که موضوع تغییر سبک زندگی و لباس در مشهد با مخالفت بیشتری از سمت مردم روبهرو شد، علمای شهر این موضوع را با نگرانی بیشتری دنبال میکردند و برای انتقال نگرانی خود به بدنه دولت در اعتراض به این نوع تغییرات آیتالله حسین طباطبایی قمی را بهعنوان نماینده انتخاب کردند که پس از مدتی کوتاه این نماینده از سوی دولت دستگیر و ممنوعالملاقات شد.
در این میان شخصی بهنام شیخ محمدتقی بهلول که از روحانیون معترض به دولت پهلوی نیز بود، به جمعیت متحصنین در حرم پیوست و به ایراد یک سخنرانی انقلابی و تند پرداخت. این سخنرانی باعث شد او نیز تحت تعقیب دولت پهلوی قرار گیرد و به واسطه پناه بردن به حرم مطهر در همانجا نیز دستگیر و بهطور موقت برای جلوگیری از ایراد دوباره سخنرانی در کشیکخانه حرم زندانی شد. از آنجایی که هیچ نهاد دولتی چون شهربانی تصمیم نداشت به ماجرا ورود کنند و مایل به هتک حرمت در حرم نیز نبود، اما متأسفانه با ورود استاندار وقت خراسان به این ماجرا اولین برخوردها با تحصن در صبح ۲۰ تیرماه آغاز شد. تصمیم بر این شده بود که با کمک تعدادی از مأموران کلانتری اطراف حرم تحصن شکسته و مردم متفرق شوند. گفته میشود آغاز عملیات نظامی با یک شیپور اطلاعرسانی شده و برخی سعی در شکست تحصن داشتهاند، اما جمعیت حاضر در مسجد گوهرشاد به رهبری بهلول اعلام کردند، تنها در صورت پذیرفتهشدن شرایط مدنظرشان تحصن را خواهند شکست. شروط اعلامی از سوی تحصنکنندگان شامل تغییر ندادن کلاه، جلوگیری از رفع حجاب و آزادی آیتالله قمی بود.
۲۱ تیرماه طرفین بهدنبال اتمام تحصن با شکلگیری حداقل درگیری بودند و همه از شیخ بهلول درخواست میکردند برای جلوگیری از کشتهشدن مردم مسامحه کند، اما او با تمام پیشنهادات برای پایان دادن به تحصن مخالفت و تنها بازگشت آیتالله قمی به مشهد را شرط اتمام تحصن اعلام میکرد. گفته شده در شب ۲۱ تیرماه تحصنکنندگان بهصورت بلاتکلیف در حرم منتظر بودند. رواقها و صحنها بسته شده بود. عدهای از محصنین در خواب به سر میبردند و با خاموش شدن چراغهای حرم نظامیها وارد مسجد گوهرشاد شدند. مردم در مقابله با حمله ارتش مقاومت کردند اما در ادامه دستور آتش صادر و مردم را به گلوله بستند.
انتهای پیام