به گزارش ایکنا؛ در این شماره از نشریه علمی ـ پژوهشی «پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی» مقالاتی با عناوین «انسانشناسی حافظ و دلالتهای آن در تربیت» نوشته محمدرضا مددی ماهانی، سیدحمیدرضا علوی، محمدرضا صرفی و مراد یاریدهنوی؛ «کارکردهای تربیت عقلانی از دیدگاه آیتالله جوادیآملی» به قلم محمدجعفر رضایی، رضاعلی نوروزی و مجتبی سپاهی؛ «تعیین اثربخشی دورههای تربیت و تعالی معنوی کارکنان» نوشته حسن بختیاری و سعید مجیدی؛ «تبیین و نقد اهداف تربیت فرهنگی بوردیو(بر اساس دیدگاههای امام خمینی(ره))» به قلم مریم برهمن؛ «بررسی فلسفه مرگ و دلالتهای تربیتی آن بر سبک زندگی» تالیف اعظم طاهرخانی، سوسن کشاورز، اکبر صالحی و رمضان برخورداری؛ «واکاوی عوامل مؤثر بر تحققپذیری تربیت دینی دانشآموزان» نوشته فاطمه عابدی، مرتضی منادی، ملوک خادمی اشکذری و علیرضا کیامنش منتشر شده است.
در چکیده مقاله «انسانشناسی حافظ و دلالتهای آن در تربیت» آمده است «هدف این پژوهش استنتاج هدفهای تربیت عرفانی حافظ، شاعر و عارف ایرانی قرن نهم هجری، متناسب با عقاید انسانشناسی اوست. بر این اساس اشعار عرفانی حافظ با روش تحلیلی و استنتاجی مورد بررسی قرار گرفته است. یافتهها نشان میدهد که ویژگیهای انسان و اهداف تربیتی حافظ با آموزههای اسلامی انطباق دارد و حافظ با توجه به آن، اهداف عرفانی خود را تبیین کرده است. محورهای اساسی اندیشه حافظ خدا، عشق و انسان با واسطه گری شریعت الهی و عقل است. انسان با نوشیدن شراب الهی به مستی ازلی میرسد و هوای نفس، انسان را از جایگاه خود دور میسازد؛ بنابراین انسان با خودشناسی، تهذیب نفس و شهود باطن، خداوند را نزدیکتر از همیشه احساس خواهد کرد؛ با پشتوانه اسلامی دیندار خواهد شد و با وحدتگرایی در همه ذرات هستی خدا را میبیند و به همین دلیل به همه چیز عشق میورزد. در نهایت انسان به عالیترین مدارج کمال خواهد رسید که دستیابی به جام جم است. در این حالت مظهر صفات الهی و خداگونه خواهد شد».
نویسنده مقاله «کارکردهای تربیت عقلانی از دیدگاه آیتالله جوادیآملی» در طلیعه مقاله خود آورده است «این پژوهش با هدف بررسی کارکردهای تربیت عقلانی از دیدگاه آیتالله جوادیآملی و با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی از نوع تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. از دیدگاه استاد عقل انسان تربیتپذیر است و بار ارزشی دارد؛ زیرا از دید دیانت از یک سو به حق و باطل در حکمت نظری و از سوی دیگر به حسن و قبح در حکمت عملی مرتبط است و دارای ابعاد و اقسام نظری، عملی، دینی، برهانی، تجریدی، تجربی و کلامی و فلسفی است. تربیت عقلانی از دیدگاه جوادی آملی، کمال و اوصاف و ارزاق مورد نیاز انسان است تا او را به هدایت تشریعی برساند. از دیدگاه ایشان ربوبیت، سوق دادن شیء به سمت کمال آن است و رب کسی است که شان او سوق دادن اشیا به سوی کمال و تربیت آنها باشد و این صفت به صورتی ثابت در او باشد. مفهوم تربیت عقلانی از دیدگاه جوادیآملی به تزکیه نفس و تهذیب روح است و این غرض همواره با پرورش و اصلاح عقل همراه است. در این راستا یافتههای پژوهش دلالت دارد که استاد، تربیت عقلانی را پرورش قوه تفکر انسان برای انتقال از حیات معمول به حیات الهی میداند. تربیت عقلانی، علم و عمل انسان را عقال میبندد و با بستن پای هوی و هوس، شئون ادراکی و تحریکی انسان را تعدیل میکند. در پایان پس از گردآوری اطلاعات و با بررسی آثار جوادی آملی به روش کتابخانهای و تجزیه و تحلیل آنها به روش تحلیل محتوا به این نتایج دست یافتهایم که عبارت است از: رسیدن به حیات الهی، دوری از تعصب کورکورانه، وحدت درونی، هدایت عملی و سلوک به کوی حق».
در چکیده مقاله «تعیین اثر بخشی دورههای تربیت و تعالی معنوی کارکنان» میخوانیم «هدف این تحقیق، تعیین میزان اثر بخشی دورههای تربیت و تعالی در قرارگاه بازسازی و مهندسی خاتمالانبیا(ع) است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی، و از نظر روش گردآوری دادهها توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق را کارکنان قرارگاه مرکزی و یگانهای تابع تشکیل دادهاند که حداقل چهار ماه از شرکت آنان در این دورهها گذشته بود. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان ۲۱۰ نفر تعیین شد. روش نمونهگیری مورد استفاده، طبقهای تصادفی بوده است و برای گردآوری دادههای تحقیق از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. با مراجعه مستقیم به افراد نمونه، پرسشنامه بین آنان توزیع و تکمیل شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از شاخصهای مرکزی و پراکندگی و آزمونهای آماری کولموگروف، فریدمن و آزمون t. استفاده شد. نتایج نشان داد اهداف دورههای تربیت و تعالی قرارگاه در همه ابعاد مربوط بیش از ۸۲ درصد محقق شده است. بیشترین میزان تحقق اهداف به ترتیب به احساس تغییر روحیه فراگیران با ۲/۸۴ درصد، بهبود وضعیت معنوی با ۸۳/۸ درصد، بصیرت با ۸۲/۴ و وضعیت انجام کار با ۸۲ درصد مربوط بوده است».
نویسنده مقاله «تبیین و نقد اهداف تربیت فرهنگی بوردیو(بر اساس دیدگاههای امام خمینی(ره))» در طلیعه مقاله خود آورده است «هدف این پژوهش بررسی و نقد اهداف تربیت فرهنگی بوردیو بر اساس دیدگاههای امام خمینی(ره) است. روش این پژوهش تحلیلی و استنتاجی است. بر اساس یافتههای پژوهش، مفاهیم عمده اندیشه بوردیو شامل عادت واره، خشونت نمادین، ذائقه، میدان، سرمایه و مفاهیم توحیدمحوری، حق محوری و فطرت با اتکا به مبانی انسانشناسی و هستیشناسی امام در تبیین تربیت فرهنگی لحاظ شده است. نتایج نشان داد که اهداف تربیت فرهنگی در دیدگاه بوردیو بر رویکرد انسان مدارانه و موقعیتی متکی و در دیدگاه امام نشات گرفته از حقمداری و غایت گرایی است. بوردیو ذیل هدف سلطهزدایی بر نقد روابط سلطه بین نظام آموزشی و جامعه، بر بعد اجتماعی و کاهش نابرابریهای طبقاتی تاکید میکند در حالی که امام روابط سلطه جامعه و نظام کشورهای سلطهگر را نقد، و بر بعد اجتماعی(جامعه توحیدمحور) و بعد فردی(تزکیه) و کاهش نابرابریهای طبقاتی تاکید میکند. در هدف آگاهیبخشی، نگاهی سلبی به جامعه، ابزار کشف روابط پنهان، تهدید دولتمردان و پرورش افراد منتقد مدنظر بوردیو است؛ ولی امام در هدف آگاهی بخشی، نگاه ایجابی به جامعه، ابزار رشد، تقویت و تثبیت حکومت، یاری رساندن به دولتمردان، ویژگی اقتدار و پرورش افراد با بصیرت را مطرح میکند. احترام به تنوع فرهنگی هدف مشترک دو دیدگاه است که از دیدگاه امام در پرتو تحقق اهداف الهی پذیرفتنی است».
در چکیده مقاله «بررسی فلسفه مرگ و دلالتهای تربیتی آن بر سبک زندگی» آمده است «این پژوهش به بررسی ماهیت و ضرورت مرگ از دیدگاه قرآن کریم و بررسی تجربه زیسته معلمان درباره مرگ پرداخته است. هدف این پژوهش، مقایسه این دو دیدگاه در جایگاه نظر و عمل و استخراج اصول و روشهای تربیتی برای سبک زندگی است. بدین منظور از طرفی با استفاده از روش تحلیل مفهوم، ماهیت و ضرورت مرگ از دیدگاه قرآن کریم استخراج شده و سپس با تکیه بر روش استنتاجی، اصول و روشهای برآمده از تحلیل آیات قرآن در دستهبندیهایی ارائه شده است. از آنجا که در پژوهش به مرگ و سبک زندگی از دریچه نگرشی پرداخته شده است، اصول و روشهای تربیتی در سه نوع نگرش مورد استنتاج قرار گرفته که عبارت است از نگرش به هستی، نگرش به خود و نگرش به دیگران. از سویی دیگر، معلمانی که دارای سبک زندگی اسلامی بودهاند بر مبنای روش پدیدارشناسی، مورد مصاحبه نیمه ساختار یافته قرار گرفتهاند. سپس تفاوتها و شباهتهای این دو دیدگاه با استفاده از روش مقایسه تطبیقی مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس یافتههای این پژوهش، تعدادی از اصول تربیتی برگرفته از آیات قرآن در ادراکات معلمان قابل دریافت بوده و تعدادی دیگر نیز از ادراکات معلمان دارای سبک زندگی اسلامی دریافت نشده و یا با مشکلاتی روبرو بوده است. در نتیجه بین فلسفه مرگ از دیدگاه قرآن و تجربه زیسته معلمانی که دارای سبک زندگی اسلامی بودهاند، شباهتهای بسیاری وجود داشته است؛ اما به نظر میرسد بسیاری از تشابهات در محدوده نظر همراه با تردیدهای بسیار بوده و به مرحله یقین نرسیده است».
نویسنده مقاله «واکاوی عوامل موثر بر تحققپذیری تربیت دینی دانشآموزان» در چکیده مقاله خود آورده است «پژوهش با هدف واکاوی عوامل موثر بر تحققپذیری تربیت دینی دانشآموزان در کلان شهر کرج انجام شده که از نظر عمق مطالعه، کاربردی توسعهای و از لحاظ ماهیت بر رویکرد توصیفی و تحلیلی مبتنی است. روش پژوهش ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی(کیفی ـ کمی)، و گردآوری اطلاعات و دادهها از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند و پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش، سه گروه معلمان، مدیران و مربیان پرورشی، و دانشآموزان دوره دوم متوسطه بودند. روش نمونهگیری در مرحله کیفی هدفمند و در مرحله کمی، تصادفی خوشهای بوده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات در مرحله کیفی، از تحلیل محتوای توصیفی و در مرحله کمی از آزمون تحلیل عامل اکتشافی و آلفای کرونباخ استفاده شده است. با تکیه بر روش تحلیل عاملی، هشت عامل از ۳۳ شاخص مورد مطالعه در بخش کیفی، مشخص شد که همگی دارای مقادیر ویژه بیش از یک است و در مجموع ۵۹/۶۲ درصد از واریانس را تبیین میکند. همچنین نتایج نشانگر این است که مولفههای ویژگیهای کتاب درسی با ضریب همبستگی ۸۷/۰، ویژگیهای معلم ۸۲/۰، امور تربیتی در مدارس ۷۵/۰، به کارگیری مناسب رسانهها و فضای مجازی ۸۲/۰، عوامل برانگیزاننده ۶۵/۰، کارکرد مدیر ۷۴/۰ و آموزشهای بنیادی با ضریب همبستگی ۷۷/۰، موثرترین و تاثیرگذارترین عوامل در تحققپذیری تربیت دینی دانشآموزان در کلانشهر کرج از دیدگاه معلمان، مدیران، مربیان پرورشی و دانشآموزان است».
علاقهمندان برای دریافت اصل مقالات میتوانند به نشانی اینترنتی این مجله مراجعه کنند.
انتهای پیام