به گزارش ایکنا، سیدحمیدرضا علوی؛ استاد علوم تربیتی دانشگاه شهید باهنر کرمان، شامگاه 13 شهریور در نشست علمی «جلوههای تربیت اخلاقی در نهضت حسینی»، که از سوی انجمن معارف دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد، به ایراد سخن پرداخت که متن سخنان وی به شرح زیر است:
حسین کسی است که در بسیاری از مواقع پیامبر(ص) او را کنار سینه و قلبشان قرار میداد و میفشرد و عبارات والایی در وصف ایشان بر زبان جاری میکرد و امام(ع) در چنین فضایی بزرگ شدند. در مکتب حضرت زهرا(س) و امیرالمؤمنین(ع) بزرگ شدند و حالا قرار است دست در دست حاکمی ظالم و جائر و ظالمپرور قرار دهد و چنین چیزی برای امام حسین(ع) ممکن نیست.
حضرت زهرا(س) شخصیتی است که فرمود محبوب من در دنیا سه چیز است؛ نگاه به چهره رسول الله(ص)، تلاوت قرآن و انفاق در راه خدا. همنشینی با پیامبر در کنار قرآن و تجلی آن در انفاق در راه خدا و وای بر کسی که پیامبر(ص) را دوست داشته باشد و شیدای نیکوکاری نباشد؛ امام صادق(ع) فرمودند وقتی رسول خدا گره از کار کسی میگشودند و بار غمی را از چهره کسی برمیداشتند خودشان از او خوشحالتر میشدند و حسین(ع) در زیر دستان چنین بزرگانی بزرگ شدند. حسین(ع) پرورشیافته مکتب قرآن کریم است و امورش را به خدا سپرد کما اینکه در قرآن کریم میخوانیم: «فَسَتَذۡكُرُونَ مَآ أَقُولُ لَكُمۡۚ وَأُفَوِّضُ أَمرِيٓ إِلَى ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ بَصِيرُۢ بِٱلعِبَادِ»؛ یا در آیه دیگری داریم: «وَمَن يَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِ فَهُوَ حَسبُهُۥٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ بَٰلِغُ أَمرِهِۦۚ قَدۡ جَعَلَ ٱللَّهُ لِكُلِّ شَيۡءٖ قَدۡرٗا». امام(ع) چون به خدا اعتماد داشت کارهایش را به او سپرد و خدا بهترین تکیهگاه است و امر خداوند در همه کائنات نافذ است.
باید تلاش کنیم در دو ماه محرم و صفر عاشوراییتر زندگی کنیم و به سبک زندگی امام حسین(ع) نزدیک شویم. امام حسین(ع) از مدینه تا کربلا و اصحابشان از مدینه تا مدینه خیلی بر روی آیات توکل تمرکز داشتند و آنها را قرائت میکردند، زیرا در توکل، تزلزل نیست و ما با اعمالمان نشان میدهیم که چقدر به خدا توکل داریم. زیارت خانه خدا پیشنیاز خیلی از مقامات است؛ حج گاهی اوقات به مقطع کوتاهی از زمان محدود است، مانند ایام عزاداری امام حسین(ع) که برخی فقط یک روز عاشورا گریه میکنند و سینه میزنند و بعد برمیگردند به جای اول، ولی ما حج دائمی داریم؛ چنانچه روزه دائمی و نماز دائمی داریم. حتماً تجربه کردهاید که نمازگزاران و قاریان و حافظان قرآنی را که وقتی به چهره آنها مینگریم، رنگ و بوی خدا میدهند و بوی بهشت را به مشام جان انسان میرسانند، ولو در دانشگاه و محل کارشان باشند.
امام حسین(ع) در انس با خانه خدا و به خصوص در عرفه و آن دعای مخصوص عاشقتر و دلدادهتر به خدا شد؛ این دعای عرفه جای تحلیل دارد؛ امام(ع) دستان خود را به سمت آسمان بلند کردند و عبارات خاصی بر زبان جاری کردند که همه اینها درسی برای تربیت اخلاقی است که بنده فقط به یکی دو جمله از این دعا بسنده میکنم آنجا که فرمودند: «ولا تبیع عنده البدائع»؛ در نزد خدا خوبیها و چیزهایی که به امانت میگذارید زایل نمیشود؛ این جمله این نتیجه تربیتی را دارد که نیکی و گرهگشایی از مردم و جوانمردیها، عفتها، علم و دانش و سلوک واقعا در نزد خدا فراموششدنی نیست و در این عالم هستی هیچ چیزی گم نمیشود و انسان نمیتواند دانه بدی بکارد و خوبی درو کند و کسانی که با پدر و مادرشان نیکی میکنند پاداش آن را خواهند دید.
در ادامه فرمودند: «اللهم انی ارغب الیک»؛ خدایا من به سوی تو رغبت میکنم و عاشقانه برمیگردم؛ امام سجاد(ع) در مناجاتالمحبین به عنوان پرورشیافته مکتب امام حسین(ع) میفرمایند: «الهی من ذی الذی ذاق حلاوة محبتک...»؛ خدایا کیست که طعم محبت تو را چشید و لحظهای نمیتواند روی بگرداند و کیست که به نزد تو مقام گرفت و جز تو فرد دیگری را اختیار کرد. هر سال بیشتر از گذشته مرا پرورش دادی و تربیت کردی. خوشا به سعادت انسانی که سال به سال نیکوکارتر و خوش اخلاقتر و مؤمنتر میشود. بنابراین خداوند صحنه زندگی انسانهای مؤمن را طوری طراحی میکند که دلداده دنیا نشوند و دنیاطلب نباشند.
اگر زندگی شما در چند سال اخیر طوری شده است که عشق به خدا در وجود شما بیشتر شده و مهر به دنیا و متاع آن کاهش یافته است و اگر احساس نیاز به تشرف به کربلا و نیایش و عبادت و کمک به فقرا دارید، مطمئن باشید که از چشم خدا نیفتادهاید و خدا دعای امام حسین(ع) را در حق شما مستجاب کرده است. امام علی(ع) در خطبه متقین فرمودند از خصوصیات آنان این است که در خوشی و نعمات زندگی همان حالی را دارند که در نقمتها دارند و در هر حالی شاکر خداوند هستند، زیرا میفهمند هر دوی این حالات در جهت تربیت آنان است؛ «نبلوکم بالشر و الخیر فتنه»؛ ما شما را با خوشیها و بدیها مورد آزمایش شدید قرار میدهیم.
در فرازی دیگر از دعای عرفه فرمودند: «و ایقنتنی»؛ خدایا مرا از خواب غفلت بیدارم کن؛ این جمله را امام حسین(ع) میفرمایند. خوشا به سعادت کسانی که لحظاتی را که خدا آنان را بیدار میکند پاس میدارند. از این تعابیر متوجه میشویم خوشبختی در تقواست. همچنین فرمودند: «اللهم غنای فی نفسی»؛ خدایا به من توانگری بده که در وجودم احساس غنای از دنیا بکنم و به من اخلاص در عمل عطا کن. امام حسین(ع) در اولین سخنانی که هنگام حرکت از مدینه در قالب وصیتنامه به ابن حنفیه داشتند فرمودند من از روی خودخواهی و اشر و بطر قیام نمیکنم تا خودم را مطرح کنم. لذا در دعای عرفه از خدا خواستند خدایا نور را در چشم من قرار ده و مرا به غیر از خودت محتاج و واگذار مکن. چقدر این واژه بصیرت و بینش زیباست.
اصحاب امام حسین(ع) بصیرت ویژهای داشتند و اهل البصائر بودند. حضرت عباس(ع) با لقب «نافذ البصیره» ملقب بودند زیرا حقیقت دین را خوب فهمیدند و حسینشناسی او در حد اعلا بود. پیامبر(ص) فرمودند: حسین را بشناسید؛ اگر امام حسین(ع) را آنطور که پیامبر(ص) فرمود شناخته بودند ما هرگز شاهد شنیدن این جمله از امام سجاد(ع) بعد از عاشورا نبودیم که فرمودند: من هر وقت به چهره عمهها و خواهرهایم مینگرم، به یاد بعد از ظهر و غروب غمبار عاشورا میافتم، بچههای کوچک هراسان و وحشتزده از خیمهای که آتش گرفته بود به خیمه دیگر میرفتند و یزیدیان به دنبال آنان افتاده و تازیانه میزدند و فریاد میکشیدند که خانه ظالمان را بسوزان». آیا خیمه حضرت سکینه و فاطمه بنت الحسین(س) خانه ظالمان بود؟ به خدا قسم اگر حسین(ع) را شناخته بودند، چنین قضاوتی نمیکردند.
امام علی(ع) هم فرمودند: دنیا را بشناسید و نسبت به آن اندوه نخورید. مبانی دنیاشناسی حضرت اباعبدالله(ع) از مدینه تا کربلا هم خواندنی و برای ما قابل درس و الگو است؛ در وصایا و دعای عرفه و در همه جا دست روی این گذاشتند که دنیا ارزش ندارد که انسان به خاطر آن دست به گناه و ظلم و جنایت بزند و آیا ارزش غصهخوردن دارد؟ بنده حتی یک آیه نیافتم که گفته باشد افرادی که بصیرت و بینش دارند نسبت به دنیا غصه میخورند یا باعث غصه دیگران شده و یا دست به جنایت و ارتکاب کارهای ناشایست میزنند.
در سوره روم از علوم ظاهری که نه تنها مشکلی از انسان برطرف نکرده بلکه بر مشکلات او میافزاید زیاد سخن گفته از جمله در آیه 7 فرموده است: «يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ»﴿۷﴾ یعنی علم غفلتآفرین دردی از انسان دوا نمیکند؛ الان عصر انفجار اطلاعات است و مشکل جامعه ما داشتن افراد مطلع و عالم در رشتههای مختلف نیست و کم نداریم کسانی را که در فلسفه و عرفان و ادیان و علوم قرآن و حدیث دکترا دارند ولی معتقدین به قرآن و واجد رفتار قرآنی کم داریم؛ انسانهای حکیم و صاحب بینش کم داریم.
یکی از مظلومیتهای امام حسین(ع) همانند امیرالمؤمنین(ع)، ناشناخته بودن آنها در دیروز امروز و فردا است؛ آخرین جملات امام علی(ع) در فاصله 19 تا 21 ماه مبارک رمضان و در بستر بیماری بعد از ضربتخوردن فرمودند: «وَ تَعْرِفُونِّي بَعْدَ خُلُوِّ مَكَانِي وَ قِيَامِ غَيْرِي مَقَامِی»؛ شما به زودی علی را خواهید شناخت؛ یعنی دست روی علیشناسی گذاشتند یا در نهجالبلاغه فرمودند: ای مردنمایان نامرد، دل علی از دست شما غرق در خون است و به زودی علی را خواهید شناخت که جای خالی او را ببینید و فرد دیگری را به جای علی ببینید. و غدا ترون ایامی؛ شما فردا و فرداها قدر ایام با علی بودن را خواهید فهمید؛ در دوره امام حسین(ع) هم اینطور بود؛ مگر پیامبر(ص) نفرمودند مردم امام حسین(ع) را بشناسید ولی آنان نشناختند. میخواهم بگویم مظلومیت حضرت زهرا(س) هم غصب فدک و پهلوی شکسته نبود زیرا پهلو زمانی شکسته شد که قدر زهرا مجهول ماند و درک نشد. آنقدر مسئله ظلمستیزی و حفظ دین خدا مهم است که حسین بن علی(ع) ترجیح دادند حج را نیمهتمام بگذارند و به سمت کربلا حرکت کنند، یعنی اولویتگذاری در اجرای دین مد نظر ایشان بود.
انتهای پیام