دنیاپرستی تهدید دائمی فراروی انسان‌ها است
کد خبر: 3911993
تاریخ انتشار : ۰۱ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۴:۳۲
حجت‌الاسلام نصیری:

دنیاپرستی تهدید دائمی فراروی انسان‌ها است

استاد دانشگاه علم و صنعت گفت: همگان باید دریابند که در هر زمان ممکن است در پی هواخواهی و فریب دنیا، دچار نگون‌ساری شده و خود را دچار هلاک ابدی سازند؛ لذا بدانیم این مسئله مخصوص یک مقطع تاریخ نیست.

نصیریبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین علی نصیری، استاد حوزه و دانشگاه، اول مردادماه در ادامه مباحث شرح اصول کافی با اشاره به تعبیر «أَمَا إِنَّ أَبْدَانَكُمْ لَيْسَ لَهَا ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةُ فَلَا تَبِيعُوهَا بِغَيْرِهَا» گفت: چنین سخنی از زبان حضرت امیر(ع) نیز نقل شده است؛ آن جا که فرمود: «أَلَا حُرٌّ يَدَعُ هَذِه اللُّمَاظَةَ لأَهْلِهَا - إِنَّه لَيْسَ لأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا»؛ با این تفاوت که در سخن امام صادق(ع) «ابدان» آمده و در گفتار حضرت امیر «انفس» آمده است.

وی افزود: این مسئله نشان می‌دهد بدن در این سخن موضوعیت ندارد و آن چه مورد نظر است جان، نفس و همه هویت آدمی است که نفس و بدن را دربر می‌گیرد. معنای این سخن آن است که انسان وجود خود را با هر چیزی به کمتر از بهشت معامله و معاوضه کند، زیان کرده است، زیرا بهای جان او بهشت است.

نصیری اضافه کرد: با توجه به توصیفی که از بهشت و لذات معنوی و مادی آن در متون دینی آمده و با توجه به تاکید بر جایگاه بس رفیع انسان و ارزش و کرامت والای او، آیا در برابر نفس و جان او متاعی بهتر از بهشت قابل تصور است؟! از این سخن به خوبی آشکار می‌شود که بسیاری از آدمیان در طول تاریخ بسی زیان کرده‌اند که خود را در برابر دنیا و لذات آن فروخته یا خود را در اختیار ستم و ستمکاران قرار دادند.

استاد دانشگاه علم و صنعت تصریح کرد: تاریخ مملو است از گناه و لغزش آدمیان و فروختن خود در برابر لذات آنی و مبالغی اندک و حکومتی چند روزه در این دنیای ناپایدار. از نمونه‌های درس‌آموز در این زمینه ماجرای عمر بن سعد است. سالار شهیدان(ع) در شب عاشورا در گفت‌وگو با عمر بن سعد او را از خطر اقدامش هشدار داد و به توبه و بازگشت فرا خواند، اما آن نگون‌بخت بيدار نشد و همچنان در اسارت دلبستگى خود به دنيايش فرو ماند.

وی ادامه داد: هنگامى كه امام(ع) به او فرمود: اميدوارم كه گندم رى و گرگان را نخورى. با تمسخر گفت: از جوى رى و گرگان خواهم خورد. عمر بن سعد در شب عاشورا نتوانست در انتخاب ميان دنيا و آخرت، دنيا را وانهد. او در شعر زير اين تحير و سرگردانى‌اش را به تصوير كشيده است: «فولله ما ادرى و انى لواقف أفكر فى أمرى على خطــرين/ أ اترك ملك الرى و الرى منيتى أم أرجع ماثوماً بقتل الحسين/ ففى قتله النار التى ليس دونها حجاب و ملك الرى قرّة عينى».

نصیری در تبیین معنای این شعر اظهار کرد: به خدا قسم تكليفم را نمی‌دانم و من در كارم بر سر دوراهى در انديشه هستم. آيا حكومت رى را رها كنم كه رى آرزوى من است يا با بدوش گرفتن گناه قتل حسين(ع) بازگردم در حالى كه در قتل او آتش جهنم است، بى‌آن‌كه مانعى از آن در بين باشد؛ از سوى ديگر حكومت رى روشنى چشم من است. راستی، آیا حکومت ری و گرگان که البته به آن هم نرسید، ارزش داشت که عمر بن سعد خود را به آن بفروشد و برای خود لعن و عذاب ابدی را خریداری کند؟!

وی افزود: جالب آن که در بخشی از زیارت اربعین چنین آمده است: «وقد توازر عليه من غرته الدنيا وباع حظه بالأرذل الأدنى وشرى آخرته بالثمن الأوكس وتغطرس وتردى في هواه» یعنی آنان که در برابر امام صف‌آرایی کردند، فریفته دنیا شدند و فریب دنیا را خوردند و خود را بسیار ارزان در برابر قیمت گزاف آخرت فروختند و در پی هواپرستی لعن و نفرین ابدی خداوند، فرشتگان و بندگان صالحش را برای خود خریدند. وه که چه تجارت زیان‌باری کردند!

استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: این خطر همواره مردم دنیا را تهدید می‌کند و همگان باید دریابند که در هر زمان ممکن است در پی هواخواهی و فریب دنیا، دچار نگون‌ساری شده و خود را دچار هلاک ابدی سازند. يَا هِشَامُ إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ(ع)؛ استناد به گفتار حضرت امیر(ع) حکایت از اهمیت و قدمت تاریخی این گفتار دارد. كَانَ يَقُولُ؛ تعبیر ماضی استمراری نشانگر تاکید حضرت امیر(ع) به این گفتمان است.

انتهای پیام
captcha