به گزارش ایکنا، دومین پیشهمایش سومین همایش ملی خیر ماندگار امروز شنبه 15 شهریورماه با سخنرانی عباس منوچهری، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس به صورت مجازی و با موضوع «خیریهها؛ کنش اخلاقی یا دور معیوب بیعدالتی از منظر جامعهشناسی سیاسی» از سوی بنیاد خیریه راهبری آلاء برگزار شد.
منوچهری در ابتدای این نشست، اظهار کرد: در منابع نظری از مبحث ساختمندی و در جامعهشناسی تاریخی از بحث تغییرات اجتماعی و رابطه عمل انسانی با تغییرات اجتماعی استفاده خواهم کرد. همچنین از بحثهای صالحات و حسنات مرحوم علی شریعتی و رئالیسم انتقادی بهره خواهم برد.
وی ادامه داد: از نظر مفهومشناسی، مفهوم خیر بسیار رایج و اساسی است و همه جا گفته میشود؛ از مقولات دین، دینشناسی، اخلاق و سیاست گرفته تا زندگی عادی. در هر قلمرویی از تجربیات بشری، مفهوم خیر به نحوی حضور دارد و این در همه فرهنگها و تمدنها وضعیت مشابهی دارد. در ادیان مختلف ابراهیمی و شرقی مفهوم خیر هست و در فلسفه نیز مفهومی بنیادین محسوب میشود.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه معنای خیر بسیار بدیهی به نظر میآید، گفت: به دلیل اساسی بودن و گستردگی آن و محدود نبودن آن به هیچ تمدن و فرهنگ خاصی، باید مفهوم آن و تغییرات صورت گرفته در خصوص آن طی دورههای مختلف تاریخی بررسی شود. خیر در سیر تاریخ معنای متفاوتی به خود گرفته؛ البته نه اینکه معنای جدیدی جایگزین معنای قبلی شود، بلکه کثرت معنایی پیدا کرده است.
وی در تببین مفهوم و معنای خیر، گفت: خیر با مثمر ثمر بودن ارتباط دارد که همین هم میتواند ابعاد معنایی متعددی به خود بگیرد؛ یعنی هم معنوی است و هم مادی، هم خصوصی است و هم عمومی؛ آنچه که آدمیان ترجیح میدهند و همگان همه جا به دنبال آن بوده و هستند را میتوان خیر نامید. افلاطون، خیر را مُثُل اعلا و با خداوند یکی میداند، اما در عالم زندگی آدمیان چیزی است که همه همه جا به دنبال آن هستند. خیر از اسماء الهی است و در فلسفه چیزی است که همه آدمیان به دنبال آن هستند که در قالب مفهوم خوشبختی و نیکبختی هم جای میگیرد. خوشبختی هم غایت همه آدمها از هر عملی است که انجام میدهند.
منوچهری ادامه داد: خیر مفهومی است که یا از طریق وحی به انسان منتقل شده یا به واسطه انسان ساخته شده است؛ به هر دو صورت مفهوم خیر جنس زمانی دارد یعنی زمان در این قضیه کلیدی است. در نهایت میتوان گفت خیر برترین معیار در عالم حیات است.
وی در ادامه به بیان سطوح خیر پرداخت و گفت: خیر را میتوان در سه سطح دید. در سطح اول خیر در خلقت نهاده شده است که این انتزاعیترین و بنیادیترین سطح خیر است. سطح دوم خوشبختی یا خوب زیستن است که مطلوب هر انسانی است و حالت سوم آن خواستن خیر دیگری است که این مسئله در تاریخ و فرهنگها همیشه بوده، به این معنی که خیر غایت شخصی و عرصه خصوصی نیست، بلکه دیگران را هم شامل میشود. یعنی یک صورتی از خیر داریم که برای دیگری است.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس بر مبنای این سه سطح خیر که مطرح کرد، دو سؤال را بیان کرد و گفت: سؤال اول این است که نسبت بین این سه صورت، خیر چیست و چه رابطهای بین عمل خیر شخصی و در پی خوشبختی خود بودن و خیر برای دیگران وجود دارد و بین عمل خیر با حیات اجتماعی چه رابطهای هست؟
وی ادامه داد: اگر بنا باشد بین این سه مورد تناقض نباشد، چطور ممکن است؟ یکی از اولین، بنیادیترین و ماندگارترین پاسخها که در اندیشه دینی هم وارد شده (اندیشه دینی اسلام، مسیحیت و عرفان یهود) پاسخ ارسطو به این سؤال است که مطرح میکند خیر مفهوم عام و بنیادی نیست، بلکه خیر غایت هر عملی است و خیر غایی و نهایی همان خوشبختی است. ارسطو دوستی مدنی را مطرح کرده، اما متأسفانه اندیشمندان قدیمی و معاصر ما از این بحث استفاده زیادی نبردهاند. ارسطو در چارچوب فرهنگ یونانی خود میگوید یک جامعه خوشبخت نیست اگر حتی فقط یک نفر در آن خوشبخت نباشد.
منوچهری در ادامه تبیین دیدگاه ارسطو گفت: خوشبختی یعنی خوشبختی همه(شهر یا همان جامعه)؛ در شهر خوشبخت هیچ کس نیست که خوشبخت نباشد و آدم خوشبخت نمیتواند در شهر نگونبخت وجود داشته باشد. بر اساس این دیدگاه، ارسطو دوستی مدنی را از عدالت برتر میداند و دوستی را خواستن خیر دیگری به خاطر خود او تعریف میکند و خوشبختی را با دوستی ممکن میداند.
وی اضافه کرد: شهری که خیر بر آن حاکم باشد، همه آدمهای آن باید خوشبخت باشند و ارسطو میگوید این از طریق دوستی ممکن است؛ یعنی خواستن خیر دیگری به خاطر خود او. اما نکته ظریف در این میان این است که «من» و «تو» دوگانههای برساخته است و عالم واقع عالم «تو» و «تو» است یعنی هرکس «توی» دیگری است و در چنین نگاهی است که دوستی مدنی محقق میشود و امکان جمع این سه صورت خیر وقتی وجود دارد که هستیشناسی، انسانشناسی، اخلاق و ... «همهتویی» باشد، چون من، سوژه و فرد عمدتاً در دوران مدرن مطرح شدهاند.
منوچهری در ادامه متنی را در خصوص «تو تویی» قرائت کرد و گفت: در هستی خویش انسان نزد خود، «من» است، اما نزد غیر خود، یک «تو» است. همه «تو»ی یکدیگر هستند و تصور منیت از جهت اخلاقی مذموم و از جهت هستیشناسی کذب است. هر آدمی در سخن گفتن، خود را مرجع شنیدن از سوی دیگری میداند، اما دیگری سخن «تو» را میشنود و میفهمد. هر فردی به راحتی میتواند جای دیگری باشد. اینکه «دوستی بالاتر از عدالت است»، یعنی هر «تو»یی خیر «تو»ی دیگر را میخواهد. همه اینها به خاطر دوسویی هستیشناسانه است و رابطه من و دیگری یکطرفه نیست. بنابراین عمل خیر عمل «من» میشود، اما اگر منی در من نباشد و اصالت با خود دیگری دیدن باشد، این فراموشی تو بودگی و خیر بودگی برای آدم منشأ مسائل فراوانی است. ارسطو در مفهوم شهروندی از این معضل عبور میکند. شهروندی شأن انسانی است. ما فرد شهروند نداریم و نمیتوانیم داشته باشیم، اما اندیشه غربی اصالت را فردی و حقوق را فردی میداند و انواع و اقسام مسائل را به بار میآورد.
این استاد دانشگاه با خاطرنشان کردن این مسئله که در تمام سخنرانی خود هیچ اسمی از جمع نیاورده است، گفت: یعنی در مقابل فرد، جمع نیست. اکنون در دورانی هستیم که از تمایز فرد و جمع علوم انسانی عبور کرده، الا در اندیشه نئولیبرالیسم که مکتب اصالت فرد است و هر کس خود برای منافع خود باید تلاش کند.
وی تصریح کرد: بر اساس مطالب گفته شده، اگر به اندیشه «تو، تو» باور داشته باشیم، نمیتوانیم عمل خیر انجام دهیم با لحاظ کردن دیگری به عنوان نیازمند. چون دیگری در میان نیست، چون من و دیگری از پیش در پیوند بودیم و هستیم. (منطق همهتویی).
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در ادامه سخنان خود به این مسئله پرداخت که چه نسبتی میان عمل خیر با وضع دیگران وجود دارد و گفت: میتوانیم این موضوع را ارسطویی ببینیم، یعنی خوشبختی همه از سوی یکدیگر تأمین میشود که برای تحقق آن در قالب شهروندی نیازمند سازوکار لازم برای این مسئله هستیم و همه مکاتب فکری به دنبال آن هستند که این خوشبختی جمعی چگونه محقق میشود. اگر ما به دنبال عمل خیر باشیم، اما وضعیت بشر را مختوم بدانیم، میگوییم سرنوشت همین است و من تلاش دارم آلام تعدادی را کاهش دهم و نمیگویم وضع بشر ساخته دست آدمها است و باید این بنیان اصلاح شود.
وی ادامه داد: اگر قائل به مختوم بودن سرنوشت بشر نباشیم و معتقد باشیم که میتواند وضعیت همه بشریت متفاوت باشد، در این صورت عمل خیر باید معطوف به این شود که چه عواملی باعث شده دیگران در رنج، فقر و ... باشند و این خیر چگونه میتواند با مانع شر شود و کمک کند انسانها آنگونه که مطلوبشان است، زندگی کنند.
منوچهری دیدگاه ساختمندی را در این بخش از بحث سودمند و کاربردی دانست و گفت: مارکسیسم و هگل میگویند جبر تاریخی است، عدهای میگویند اراده آدمها عامل تغییر است؛ اما ساختمندی میگوید بین این دو ارتباط هست؛ یعنی در دل ساختارهای موجود اعمالی انجام شده و بشر کارهایی کرده که موجب تغییرات گسترده شده است، مثل انقلابها.
وی در پایان خاطرنشان کرد: اگر ما عملکرد خیریهها را خیر میدانیم، پس خوب است عملکرد خیریهها را در چارچوب مباحث مطرح شده بررسی و سؤال کنیم کار خیریهها برای خودمان است؟ یا برای دیگران؟ یا برای تحقق خیر در عالم؟ و آیا من با فعالیت در خیریه، وضع موجود جهان را پذیرفته و فقط میخواهم عمل خیری انجام دهم یا میخواهم عمل من طوری باشد که از بیعدالتی عبور کنم؟
در پایان نشست نیز مجتبی امیری، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و عضو کمیته علمی سومین همایش ملی خیرماندگار در جمعبندی سخنان مطرح شده، گفت: قوام و دوام جامعه بر پایه این سه سطح خیر یعنی خیر در هستی، خیر در فرد (خوشبختی فردی) و خیر دیگری است که اینها از هم جداییناپذیر هستند.
یادآوری میشود، سومین همایش ملی خیر ماندگار با موضوع «مطالعه و ارزیابی نظام حکمرانی امور خیر در ایران» اسفندماه سال جاری به همت بنیاد خیریه راهبری آلاء، دانشگاه اصفهان، سازمان اوقاف و امور خیریه و خبرگزاری ایکنا برگزار میشود. در این راستا بنیاد آلاء اقدام به برگزاری پیشهمایشهایی کرده که از درگاههایی همچون شبکه اینستاگرام به نشانی khairemandegar@ و آپارات به نشانی khairemandegar/live قابل مشاهده است.
انتهای پیام