مؤلفه‌هایی حکمران طراز اسلامی چیست
کد خبر: 3934399
تاریخ انتشار : ۲۰ آبان ۱۳۹۹ - ۱۸:۰۵
علیرضا زاکانی بیان کرد:

مؤلفه‌هایی حکمران طراز اسلامی چیست

رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی با اشاره به چهار ویژگی حاکم در مقام باورها اظهار کرد: این ساحت‌ها منشأ یک انگیزه می‌شود که اشتیاق یک حکمران برای خدمت‌گزاری را فراهم می‌کند. همچنین حکمران اسلامی در عین دانستن و توانایی فکری و یک شعور حداکثری، امانت‌دار است.

به گزارش ایکنا، دومین همایش ملی حکمرانی اسلامی به همت مدرسه حکمرانی شهید بهشتی، امروز، 20 آبان، با سخنرانی جمعی از اندیشمندان و به صورت مجازی برگزار شد. علیرضا زاکانی، رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، در این همایش به طرح بحث در زمینه ویژگی‌های کارگزاران دولت اسلامی پرداخت که در ادامه می‌خوانید؛

درباره ویژگی‌های دولت اسلامی و کارگزاران آن، مباحثی اشاره می‌کند؛ یک حکمران اسلامی در مقام باورها، چهار ویژگی دارد؛ اولین ویژگی حکمران اسلامی، تفسیر توحیدی از جهان است. او خدا را حاکم، خالق، مدیر و مدبر و همه‌کاره جهان می‌داند و نسبتی که با او برقرار می‌کند یک نسبت مشخصی است. لذا این خالقی که مدیر و مدبر و رب‌العالمین است، همه‌کاره است؛ لذا غیر از او را نمی‌بیند. امام خمینی می‌فرمود چرا برخی آمریکا را ابرقدرت می‌دانند؟ چون آنها خدا را نشناختند و توحیدشان ضعیف است.

تفسیر توحیدی از جهان

همچنین حکمران اسلامی وقتی در مظان تعریف فوق‌العاده و یا ظن یک عده‌ای قرار می‌گیرد که آن ظن، نابه‌جا و یا آن تعریف به‌جا است، در او تغییر حالی ایجاد نمی‌کند. وقتی مردم در حسینیه جماران فریاد می‌زدند و ابراز ارادت می‌کردند و به امام متذکر شدند که این ویژگی‌ها، اشتیاق و دوست‌داشتن‌ها را چطور می‌بینید؟ فرمودند اگر همه آنها که امروز له من شعار می‌دهند، علیه من شعار دهند، به حال من فرقی ندارد؛ لذا این اولین ویژگی حکمران اسلامی است.

حکمران اسلامی، تفسیری دینی نسبت به طبیعت دارد. او طبیعت را در ید و قدرت و محصور خود نمی‌بیند، بلکه طبیعت را یک امانت می‌داند. حکمران اسلامی، خودش را خلیفه الهی بر روی زمین می‌داند و طبیعت و آنچه در پیرامونش قرار دارد را نیز امانت بزرگی می‌داند که فراتر از مباحث توسعه پایدار است که به جبران خراب‌کاری‌های دوران توسعه می‌پردازد و او به دنبال یک امانت‌داری دقیق و نگهداری چیزی است که خدا در دستان او به ودیعه سپرده است.

ویژگی سوم حکمران اسلامی، نسبت با جامعه و آحاد مردم است. وقتی که یک حقیقتی برای جامعه قائل هستید و برخلاف جوامع غربی و نگاه توسعه غربی که جامعه را زندگی جبری انسان‌ها می‌داند، شما جامعه را یک وجود مستقل و پویا و در حال شدن می‌دانید، آن زمان است که بر این باور، خود را در خدمت این شدن و در رسیدن به اهداف عالیه جامعه توحیدی قرار می‌دهید و نگاه شما به مردم تغییر پیدا می‌کند و مناسبات شما با مردم متفاوت می‌شود. اگر جایی برای خدمت‌گزاری هست، معنای این خدمت‌گزاری با نسبتی که با جامعه برقرار می‌شود، متفاوت از خدمت کردن در جامعه‌ای است که افراد را در آن جامعه، موجود زنده نمی‌دانند، اما در نگاه حکمران اسلامی، جامعه موجود زنده‌ای است که وظایف بزرگی بر عهده دارد و افراد و مردم، عیال الهی هستند و رضایت خداوند در خدمت به خلق خدا است.

نسبت حکمران با جامعه و خود

چهارمین مورد، نسبتی است که یک حکمران با خودش برقرار می‌کند، چون خود را یک بنده می‌داند، لذا همه داشته‌های خود را صرف رشد فطری خود و حرکت به سمت بی‌نهایت می‌کند و حکمرانی اسلامی و منصب نیز بزرگ‌ترین میان‌بری است که انسان را به آن غایت می‌رساند. قطعاً عظمت رهبری انقلاب و ویژگی‌های ممتاز رهبری فکور ما، امکانی را برای انسان فراهم می‌کند و می‌بیند که ایشان این شدن را در مسیر حکمرانی به دست آورده است و این ویژگی ممتاز برای حکمران اسلامی، همه از سر شوق و علاقه است.

لذا این چهار باور و ساحت‌هایی که در حکمران اسلامی است، برای او منشأ یک انگیزه می‌شود که از بعد انگیزشی، شوق و اشتیاق یک حکمران برای خدمت‌گزاری، امکانی را فراهم می‌کند که تنها منشأ قبول و یا تصدی مسئولیت‌ها برای انجام تکلیف و خدمت به مردم قرار گیرد و بتواند جامعه را به سمت بی‌نهایت ببرد، لذا آنچه از انگیزه یک حاکم اسلامی می‌شود انتظار داشت، جز شوق و اشتیاق برای خدمت و جز آنچه که به عنوان یک خلیفه الهی در حفظ امانت می‌شود انتظار داشت، بیش از آن نمی‌شود در انگیزه‌های او به چیز دیگری رسید.

لذا قدرت‌طلبی‌ها و ثروت‌خواهی‌ها در نگاه حکمران اسلامی، مذموم است. وقتی به امام خمینی(ره) رجوع می‌کنید و وقتی حال او را می‌بینید و وقتی اشتیاق او را به تشکیل حکومت بررسی می‌کنید و وقتی از او به عنوان صاحب‌منصب ولایت فقیه یاد می‌کنید، می‌بینید که امام همین منصب را نیز در مخالفت با دیکتاتوری بیان می‌کند و می‌گوید که ولایت فقیه اگر باشد، قدرت‌طلبی، استبداد و اجحاف نخواهد بود و لذا نوع نگاه‌ها متفاوت می‌شود.

مکتب سلیمانی نمادی از فداکاری در حکمرانی اسلامی

از این منظر، وقتی وارد اجرا می‌شوید و مسئولیت قبول می‌کنید، آن موقع است که شما جز خدمت و فداکاری از حکمران اسلامی نمی‌بینید و جز تلاش و کوشش و مجاهدت از او انتظاری ندارید. پس باورهای چهارگانه را ذکر کردم، انگیزه این حکمران را بیان کردم و امروز اگر در پیرامونمان دقت کنیم و مکتب سلیمانی را بررسی کنید و فداکاری‌های این انسان بزرگ را مشاهده کنید، می‌بینید او جز خدمت و فداکاری و فدا شدن در برابر مصالح اجتماعی چیزی ندارد و به دنبال برافراشتن پرچم «لا اله الا الله» در سراسر جهان است و این فداکاری را می‌شود در این مکتب مشاهده کرد.

اما وقتی به قرآن مراجعه می‌کنیم و در قرآن ویژگی‌های یک حکمران الهی را می‌بینیم، دانا بودن، توانا بودن و دارای حسن امانت‌داری و امین بودن، سه ویژگی اساسی حکمران اسلامی ترسیم شده است. در سوره بقره به داستان طالوت و جالوت اشاره کرده است و وقتی اینها در مقابل هم قرار گرفتند و رسول با امت خود صحبت کرد و فرمود طالوت به عنوان حاکم انتخاب شده است، مورد اعتراض واقع شد و آنهایی که باورهای توحیدی را نداشتند، اعتراض کردند و گفتند حکمرانی حق ماست و چون مال بیشتری داریم شایسته‌تر هستیم. بیان رسول این بود که فرمود او هم در علم که دانایی است و هم در توانایی از شما برتری دارد که این توانایی می‌تواند روحی و جسمی باشد.

یا در ادامه، وقتی در سوره نمل آن عفریت بیان می‌کند که می‌خواهم تخت بلقیس را منتقل کنم، قوت و امانت‌داری خود را خدمت سلیمان(ع) بیان می‌کند یا در ادامه، وقتی می‌بینیم که موسی(ع) با دو فرزند شعیب مواجه می‌شود، یکی از آن دختران به پدرش قدرت و امانت‌داری را برای موسی ذکر می‌کند. یا حضرت یوسف(ع) وقتی با پادشاه مواجه می‌شود و می‌خواهد ویژگی‌های خودش را بیان دارد، صحبت از حفیظ بودن می‌کند و اینها برای ما درست است و می‌گوید اگر ما خواستیم حکمران خوبی باشیم، نیازمند دانایی، توانایی و امانت‌داری هستیم.

برای اینکه کسی در ایران مسئولیت بگیرد، باید دانش و شناخت آن محیط و مسئولیت را داشته باشد. حتماً باید علم و تجربه آن حوزه را داشته باشد و ویژگی دوم این باشد که از امانت‌‎داری و از خلق و خوی یک انسان الهی برخوردار باشد و به دنبال خدمت‌گزاری برود و از بعد روانشناختی به عنوان یک موحد به مقام و پست به عنوان یک طعمه نگاه نکند.

نکته دیگر اینکه، توان داشته باشد و علم و تجربه در کنار امانت‌داری و توان را مورد نظر قرار دهد. ممکن است کسی استاد خوبی باشد و علم و شناخت را نیز داشته باشد، اما توان کار نداشته باشد که در این صورت قبول مسئولیت برای او خیانت است. اگر کسی به تعبیر رسول خدا(ص) کسی را منصوب کند که از او بهتر وجود داشته باشد، به خدا و مردم خیانت کرده است و اگر کسی خود را برای مسئولیتی جلو می‌اندازد و دنبال می‌کند تا مسئولیت را بگیرد و کسی از او بهتر باشد، او که خود را جلو می‌اندازد به مردم خیانت کرده است. لذا حکمران اسلامی، باید خود را در این طرازها بداند. حکمرانی اسلامی، حکمرانی شایستگان است و شایستگی نیز به علیم بودن، امین بودن و قوی بودن است؛ یعنی در عین دانستن و توانایی فکری و آگاهی و یک شعور حداکثری امانت‌دار است و این امانت‌داری را در حینی به ظهور می‌رساند که قوی است.

انتهای پیام
captcha