هر نوع شک در وجود خدا کفر نیست / کاربردهای واژه «شک» در قرآن
کد خبر: 3968887
تاریخ انتشار : ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۴:۰۹
شاکر:

هر نوع شک در وجود خدا کفر نیست / کاربردهای واژه «شک» در قرآن

استاد دانشگاه علامه طباطبایی ضمن تبیین کاربردهای قرآنی واژه «شک» گفت: مطلق شک بد نیست و به قول شهید مطهری معبری برای یقین است. شکی به کفر می‌رسد که فرد با وجود یقین به انکار و تردیدافکنی بپردازد.

هر نوع شک در وجود خدا کفر نیست/ کاربردهای واژه«شک» در قرآنبه گزارش ایکنا، محمدکاظم شاکر، استاد دانشگاه علامه طباطبایی، شامگاه 12 اردیبهشت در نشست «معناشناسی شک در کاربردهای قرآن»، که از سوی مؤسسه فهیم برگزار شد، گفت: در معناشناسی با توجه به همنشین‌ها، جانشین‌ها و متضادها به معنای یک اصطلاح و واژه پرداخته می‌شود. بسیاری از معناشناسان از جمله ایزوتسو معتقدند که ما با دو معنا در قرآن سروکار داریم؛ معنای پایه و ارتباطی که «احمد آرام»، مترجم کتاب ایزوتسو، واژه ارتباطی را نسبی معنا کرده که خطاست و برخی هم آن را به معنای مطلق تعبیر کرده‌اند.

وی افزود: معنای پایه معنای ریشه یک واژه است، مثلا شک از شکک درست شده که در مقائیس اللغه به خوبی به معانی پایه یک واژه توجه شده؛ اما معنای ارتباطی در ارتباط با متن است؛  مثلاً باسواد و بی‌سواد. به کسانی که می‌توانستند سیاهی‌ها را بخوانند باسواد می‌گفتند ولی به تدریج در معنی دیگر هم به کار رفته، مثلاً به فرد عالم می‌گویند آدم باسواد. در قرآن کلمه کتاب و حکمت ده بار در کنار هم آمده‌اند که معنای خاصی دارد یا برای شک کلماتی چون ریب به عنوان جانشین به کار رفته است. اصل شک در عربی به معنای تداخل چیزی در چیز دیگری است و وقتی ما می‌گوییم درباره چیزی شک داریم، یعنی دو ایده مقابل همدیگر در هم داخل شده‌اند. راغب هم گفته شک یعنی اتصال دو امر نقیض نزد انسان که گاهی هر دو همراه با نشانه تأیید است و گاهی هیچ نشانه تأییدی ندارد.

شاکر بیان کرد: آیه 157سوره نساء «وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا» تنها آیه‌ای است که علم و یقین و شک و ظن در آن آمده است. آنها گفتند كه ما مسيح عيسى بن مريم پيامبر(ص) خدا را كشتيم و حال آنكه آنان او را نكشتند و مصلوبش نكردند، ليكن امر بر آنان مشتبه شد و كسانى كه در باره او اختلاف كردند قطعاً در مورد آن دچار شك شده‏‌اند و هيچ علمى بدان ندارند، جز آنكه از گمان پيروى مى‌كنند و يقيناً او را نكشتند (۱۵۷)».

شک در معنای پایه هم‌ردیف کفر نیست

وی با ذکر اینکه صرفاً با معنای پایه واژه نمی توانیم به معنای آن در قرآن پی ببریم، گفت: بر این اساس فقیه یا مفسر قرآن نباید تصور کند که اگر قرآن شک‌کننده را کافر دانسته است، پس اگر یک جوان در خدا و معاد شک کند کافر است؛ برای من خیلی عجیب بود که در یک رساله عملیه دیدم که همین مطلب را بیان کرده بود که کسی که در وجود خدا و پیامبر شک کند کافر است. تأکید می‌کنم که چنین چیزی درست نیست. شک به معنای تردید، که معنای اصلی واژه است، ربطی به کفر ندارد، بلکه آن شکی که گفته شده کفر است. در قرآن گاهی به معنای «مریه» و گاه به معنای «ریب» است؛ ما شکی داریم که از اختیار ما خارج است ولی گاه شکی داریم که تحت اراده ماست و فرد مرتاب یا ممترین است. بنابراین اینکه یک حکم عمومی از واژه شک را تعمیم دهیم و اگر جوانی بگوید من در وجود خدا و پیامبر و قیامت تردید دارم او را کافر بدانیم، کار درستی نیست.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی اضافه کرد: ظاهراً آیه 94 یونس «فَإِنْ كُنْتَ فِي شَكٍّ مِمَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ فَاسْأَلِ الَّذِينَ يَقْرَءُونَ الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكَ لَقَدْ جَاءَكَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ» پیامبر را خطاب قرار داده است و فرموده که ای پیامبر به فرض محال اگر در چیزی که به تو نازل کردیم شک کردی. جالب است که این شک را به پیامبر نسبت می‌دهد و آن هم بر چیزی که بر او نازل می‌شود و در ادامه فرموده است در این صورت از اهل کتاب آن هم یهودیان بپرس که این مطلب هم جالب است، زیرا به پیامبر فرمود که اگر شک کردی، از یهودیان و مسیحیان در مورد پیامبران گذشته و قصصی که در انجیل و تورات آمده است بپرس.  

وی با بیان اینکه دانش‌آموزی در مدرسه سؤالی پرسیده و معلمش لبش را گزیده بود که این سؤالات کفر است و چرا پرسیدی؟ اظهار کرد: چرا باید چنین برخوردی با دانش‌آموزان صورت بگیرد. آیا شک یک نوجوان و جوان در وجود خدا، پیامبر و قیامت که ناخواسته و از روی سؤال است باید منشأ چنین برخوردهایی باشد؟

شکی که منجر به کفر است

شاکر با اشاره به تعبیر «لَقَدْ جَاءَكَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ»، گفت: مریه و ممتر یعنی کسی که شبهه ایجاد می‌کند، یعنی حق را می‌داند، ولی چون می‌خواهد انکار کند، استدلال و برهان بیهوده می‌آورد. آیه 14 نمل «وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ» هم بر این مطلب تأکید کرده است. استیقن یعنی شدت یقین دارد، ولی باز از روی ظلم و علو دست به انکار می‌زند.

وی با بیان اینکه شبهه باعث ایجاد شک می‌شود، اظهار کرد: اینجا فرموده که وقتی حق برای تو روشن شد، حق تکذیب و تردید در آن نداری؛ مریه اختیاری است ولی شک در معنای پایه اختیاری نیست؛ دروغ یک امر اختیاری است و می‌توانند بگویند دروغ نگو. در غیر این صورت مجازات می‌شوی ولی آیا کسی می‌گوید اگر شک کنی، مجازات می‌شوی. خداوند در آیه 44 حاقه فرمود: «وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ»؛ یعنی اگر چیزی را به ما نسبت دهی، رگ تو را می‌زنیم نه اینکه شک کنی.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی با ذکر اینکه مطلق شک بد نیست و به قول شهید مطهری معبری برای یقین است، تصریح کرد: ریب هم باعث شک می‌شود. به همین دلیل گاهی به جای شک به کار می‌رود؛ در آیه 34 غافر «وَلَقَدْ جَاءَكُمْ يُوسُفُ مِنْ قَبْلُ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا زِلْتُمْ فِي شَكٍّ مِمَّا جَاءَكُمْ بِهِ حَتَّى إِذَا هَلَكَ قُلْتُمْ لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ مِنْ بَعْدِهِ رَسُولًا كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُرْتَابٌ» آمده است که همه پیامبران را با نشانه‌های روشن به سوی مردم فرستادیم، ولی برخی با وجود اینکه می‌دانستند پیامبران حق هستند مردم را به تردید و شک می‌انداختند. شک‌هایی که در قرآن آمده عمدتاً ناظر به کافران معاند است که جحد می‌ورزند و کارشان شک‌آفرینی و تردیدافکنی است. اینها اهل شک نیستند بلکه اهل علم و یقین هستند. در آیه 110 هود آمده است: «وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ.»

انتهای پیام
captcha