مشکل جوانان ضعف در شناخت مفهوم ازدواج است
کد خبر: 4005978
تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱۴۰۰ - ۱۰:۵۷

مشکل جوانان ضعف در شناخت مفهوم ازدواج است

مشاور خانواده و مدرس دانشگاه تبریز، با بیان اینکه بزرگترین مشکلی که جوانان در ازدواج موفق با آن مواجه هستند، ضعف در شناخت است، اظهار کرد: این ضعف در شناخت، شاخه‌های مختلفی دارد که اولین آن، شناخت از خود مقوله ازدواج است.

بزرگترین مشکل جوانان در ازدواج موفق ضعف در شناخت استحسن مولادوست، مشاور خانواده و مدرس دانشگاه تبریز، در گفت‌وگو با ایکنا از آذربایجان‌شرقی، اظهار می‌کند: ازدواج یک مقوله ضروری برای انسان‌ها است و در این امر مهم طبیعتاً نیازمندی‌های بسیاری برای ادامه مسیر زندگی در کنار یک انسان دیگر وجود دارد.

وی گفت: ازدواج یک کلیدواژه مهم دارد و آن «بلوغ» است. آن‌چه که برای تشکیل یک خانواده سالم و یک زندگی مشترک سالم نیاز است، رسیدن به بلوغ است. بلوغ چندین جنبه دارد. فردی که می‌خواهد ازدواج کند و یک زندگی سالم داشته باشد، به لحاظ سنی باید به یک حداقل‌هایی رسیده باشد زیرا سن، خود تعیین کننده بعضی از تجربه‌های زیستی انسان است. انسان باید به لحاظ عقلی نیز به یک بلوغی رسیده باشد که با این عقل بتواند در موقعیت‌های مختلف، زندگی را مدیریت کند و بحران‌ها و تصمیمات زندگی را به نحوعاقلانه و منطقی مدیریت کند.

مولادوست افزود: بلوغ بعدی بلوغ عاطفی و جنسی است؛ به این معنا که وقتی فردی به سنی می‌رسد که به لحاظ عقلی پختگی لازم را دارد، علاوه بر آن باید بتواند عواطف خودش را هم کنترل کند، تکانش‌ها و تنش‌های عاطفی‌اش را بشناسد و آن‌ها را مدیریت کند. وقتی فرد به لحاظ جنسی به بلوغ می‌رسد، بحث فقط نیاز جنسی نیست بلکه مدیریت کردن نیاز جنسی هم بخشی از این بلوغ خواهد بود.

این استاد دانشگاه، ادامه داد: بخش دیگری از این بلوغ که برای تشکیل یک خانواده سالم ضروری است، تامین نیازهای اولیه مادی است که طبیعتاً پسر باید به حداقل‎‌های اولیه اقتصادی دست پیدا کرده باشد. علاوه بر این موارد، بلوغ خانواده‌ها از دیگر ضروریات در امر ازدواج است. در بسیاری از موارد اصلاً به این توجه نمی‌شود که وقتی قرار است پسر و دختری در کنار یکدیگر زندگی کنند، فقط این دونفر نیستند که باهم زندگی می‌کنند، بلکه ازدواج، پیوند دو خانواده با یکدیگر است بنابراین در کنار بلوغ‌های دیگر، خانواده‌ها هم باید به بلوغ داماددار شدن و عروس‌دار شدن برسند تا بعدها بتوانند روابط خود با آنان را مدیریت کنند.

وی به اساسی‌ترین مشکلات امروزه جوانان اشاره کرد و گفت: مشکلات جوانان در امر ازدواج متنوع است و این مسئله مختص زمان ما هم نیست. اگر به صدسال پیش هم برگردیم، خواهیم دید ازدواج همیشه مشکلاتی در شکل‌های مختلف به همراه داشته است. اگر تصور می‌کنیم فقط امروزه مشکلات اقتصادی گریبان‌گیر جوانان در امر ازدواج است، درست نیست زیرا در سال‌های گذشته هم مشکلات اقتصادی وجود داشته ‌است و این‌گونه نیست که این مشکلات مختص این زمان باشد ولی بارم بندی و مقدار آن‌ها متفاوت شده است زیرا نوع زیست ما با نوع زیست زمان‌های گذشته متفاوت است.

مولادوست با تأکید براینکه  جوانان ضعف در شناخت از ازدواج دارند، بیان کرد: علاوه بر مسائل اقتصادی که معمولاً اولین موردی است که به ذهن می‌آید، بزرگترین مشکلی که ما در ازدواج موفق جوانان داریم، ضعف در شناخت است. این ضعف در شناخت، شاخه‌های مختلفی دارد که اولین آن، شناخت از خود مقوله ازدواج است. این حرف به این معناست که زمانی که صحبت از ازدواج می‌شود، یک دختر و پسر اولین چیزی که به ذهن‌شان می‌رسد، چیست؟ بعضی‌ها یک فضای عاشقانه و احساسی را تصور می‌کنند، بعضی‌ها به دید یک بده بستان تجاری و اقتصادی نگاه می‌کنند، بعضی‌ها فرزندآوری و عده‌ای هم به دنبال یک وجهه اجتماعی هستند. طبیعی است هر کدام از این تصورات در ذهن یک جوان باشد، آن را پررنگ‌تر می‌داند و آن را اساس قضیه می‌پندارد و اگر ما این تصورات را داشته باشیم اما تلقی درست از ازدواج را که شامل بحث تعهد، مسئولیت‌پذیری، رشد خود و رشد طرف مقابل است، نادیده بگیریم، ازدواج موفقی نخواهیم داشت.

شناخت کلید واژه مشکلات جوانان

این مشاور ازدواج و خانواده درباره «شناخت» گفت: شناخت کلیدواژه مشکلات امروز جوانان است زیرا نگاه‌شان نسبت به ازدواج نگاه بسیار متفاوتی است که تحت تاثیر رسانه‌ها و فضای اجتماعی قرار گرفته که حتماً با اصلاح این مورد، بسیاری از مشکلاتی که مربوط به ازدواج است، حل خواهد شد.

وی درباره کوتاهی‌هایی که در جامعه در امر ازدواج جوانان صورت گرفته، کرد: این کوتاهی‌ها ابعاد مختلفی دارد. وقتی خداوند در قرآن از ازدواج صحبت می‌کند، به والدین دخترها و پسرها توصیه می‌کند که فرزندان خود را مزدوج کنند. خداوند به طور مستقیم خطاب به جوانان نمی‌گوید که ازدواج کنید؛ در هیچ جای قرآن چنین تعبیری وجود ندارد و همه خطاب‌ها به بزرگترها و والدین است. والدین هم فقط پدر و مادر فرد نیستند بلکه حاکمیت هم به نحوی نقشی شبیه والدین را نسبت به شهروندان ایفا می‌کند بنابراین باید برای ازدواج جوانان در سطح حاکمیتی امکانات و تسهیلاتی فراهم شود.

مولادوست تأکید کرد: به دلیل تصمیمات اشتباهی که در جامعه اتخاذ می‌شود، در بسیاری از مواقع جوانان تحت تاثیر همین تصمیم‌ها ازدواج‌شان عقب می‌افتد که حاکمیت باید این‌ها را جبران کند و هم به لحاظ مسکن و هم به لحاظ شغل، تسهیلات مناسب را فراهم کند. طبیعتاً توقع نداریم که حاکمیت به تک تک اعضای یک جامعه تسهیلاتی در سطح بسیار بالا ارائه کند زیرا انسان‌ها مختارند و خود باید محصول و ثمره تلاش خودشان را داشته باشند اما کف مقدار امکانات برای یک ازدواج سالم و موفق در قانون پیش‌بینی شده و این حداقل‌هایی است که وظیفه حاکمیت است.

وی درباره برطرف کردن توقعات جوانان تأکید کرد: اگر ما انتظار تسهیلات از حاکمیت داریم، انتظار پایین آوردن توقعات، از خانواده‌ها را هم داریم. در فرهنگی که پدر و مادرها تمام آن‌چه را که خود در زندگی فراهم نکرده‌اند، از عروس یا داماد طلب کنند، طبیعی است که تشکیل زندگی مشترک بر جوانان تسهیل نمی‌شود. متاسفانه جهت گیری‌های نادرست رسانه‌ای و تبلیغی و در کنارآن، فرهنگ نامناسب اجتماعی در زمینه ازدواج، باعث شده‌اند که خانواده‌ها توقع بیش از توان جوانان از آنان داشته باشند.

این مشاور خانواده با بیان اینکه جوانان علاوه بر این‌ که باید توسط حاکمیت و خانواده‌ها حمایت شوند، خودشان نیز در این بحث نقش دارند، افزود: متاسفانه چیزی که بین جوانان امروزی رایج است، سهل شمردن ازدواج است. این که بعضی از جوانان مسئولیت‌پذیری کافی برای ازدواج را ندارند و دوست دارند تمام امکانات را خانواده و حاکمیت برای آن‌ها تامین کنند در حالی که بخشی از این قضیه هم سهمی است که خود جوان باید تلاش کند و با مسئولیت‌هایی که می‌پذیرد، آمادگی لازم برای ازدواج را فراهم کند.

مولادوست، در مورد سطح سنی جوانان برای ازدواج اظهار کرد: واقعیت این است که یک باغبان خوب باغبانی است که میوه را نه زودتر و نه دیرتر از درخت بچیند. رسیده بودن میوه، مطلوب‌ترین حالت برای چیدن آن از درخت است. این مطلب را در ازدواج هم باید مدنظر قرار داد. ازدواج نه باید زمانی باشد که پختگی لازم برای ازدواج صورت نگرفته و نه زمانی که از آن پختگی عبور کرده باشند.

این مدرس دانشگاه درباره ازدواج در سنین بالا گفت: تیپ افرادی که در سنین غیرمعمول بالاتر ازدواج می‌کنند، یکسان نیست. بعضی از این‌ها افرادی هستند که امکانات اقتصادی زندگی را دارند ولی ازدواج نمی‌کنند زیرا ترس از ازدواج دارند. تیپ دیگری هستند که نیازمندی‌های اولیه را ندارند مثلاً دختر امکان تهیه جهیزیه و یا پسر امکان تهیه مسکن و پرداخت نفقه را ندارد. تیپ دیگری هم هستند که تحت تاثیر جامعه و «چشم و هم‌چشمی‌هایی» که در جامعه وجود دارد، امکانات اولیه‌ای را که دارند، ناکافی می‌دانند. این تصور، همچون سیاه چاله‌ای است که همه چیز را به درون خود خواهد کشید و هرچقدر هم که زمان بگذرد، این‌ها نمی‌توانند خودشان را به یک مقدار امکان مادی مشخص راضی کنند.

وی اضافه کرد: تیپ دیگری از افراد ازدواج را به دلیل یافتن موقعیت‌های بهتر به تعویق می‌اندازند. حالت تنوع‌طلبی یا خوش‌گذرانی دارند که تصور می‌کنند باید یک سنی بگذرد تا ازدواج کنند. چرا که این‌ افراد، طرحواره «قفس بودن» ازدواج را در ذهن دارند زیرا فکر می‌کنند وقتی کسی ازدواج می‌کند، در داخل قفسی قرار می‌گیرد برای همین می‌گویند پروازهایمان را بکنیم و در آخر به داخل قفس بیاییم. پس این که سن ازدواج بالاتر می‌رود فقط به دلیل مسائل مالی نیست بلکه تلقی‌ها و نگاه‌های مختلف در آن دخیل است.

مولادوست به یکی دیگر از عوامل تأثیر گذار در ازدواج اشاره کرد و افزود: یکی دیگر از دلایلی که در افزایش سن ازدواج تاثیرگذار است، تصورات خانواده‌ها است. گاهی دیده می‌شود که پسری تمام شرایط مادی و روحی ازدواج را دارد اما مادرش معتقد است باید بالای سی سال ازدواج کند یا در دختران نیز چنین تصوری حاکم است. طبیعی است هرچه سن ازدواج در جامعه بالاتر رود، آسیب‌های اجتماعی، بزه‌ها و مشکلات نیز روز به روز بیشتر خواهند شد و حتی بعدها اگر ازدواج به سن خودش برگردد به این دلیل که نگاه‌ها نسبت به جنسیت مقابل و تعاملات جنسی و عاطفی تغییر پیدا کرده، حتی ازدواج هم در چنین جامعه‌ای که این مدل آسیب‌ها در آن پررنگ شده باشد، دیگر راهگشا نخواهد بود.

وی در رابطه با کودک‌همسری کرد: اگر تعریف ما از کودک همسری همان تعریف علمی باشد که در کتاب‌های علمی وجود دارد، طبیعی است که کودک همسری به آن معنا در جامعه ما زیاد نیست. تعبیر کودک همسری این است که دختری با سن پایین‌تر از سن قانونی ۱۳_۱۲ ساله با مردی با تفاوت سنی بسیار بالا چون ۳۰_۲۰ سال با مولفه جبر یعنی بالاجبار و تحمیلی به خاطر مسائل سنتی، قبیله ای و یا آداب رسوم محله‌ای ازدواج کند. با این تعریف بسیاری از مواردی که در جامعه ما ذیل آمارهای کودک همسری قرار می‌گیرد، کودک همسری محسوب نمی‌شود. البته طبیعی است با این مدل ازدواج موافق نیستیم. همان مقدار که ازدواج در سنین پایین‌تر آفت و آسیب دارد، ازدواج در سنین بالاتر هم به همان اندازه آسیب به همراه دارد و مسئله آسیب ازدواج در سنین پایین را نباید به حدی پررنگ کرد که به نظر برسد زود ازدواج کردن، بسیار بد و دیر ازدواج کردن خیلی خوب است.

این مشاور خانواده در ادامه به حدیثی از پیامبراکرم(ص) در باب ازدواج اشاره کرد و گفت: به فرموده پیامبراکرم(ص)  وقتی فردی در سنین جوانی ازدواج کند، ابلیس فریاد می‌زند که وای بر من که این فرد توانست دو سوم ایمان و دین خود را از دستبرد من در امان بدارد.  در جایی دیگر پیامبر (ص)فرموده‌اند که او باید تلاش کند تا یک سوم دیگر دینش را حفظ کند. این حدیث نکات فراوانی دارد. یک نکته این است که در این حدیث، ازدواج در سن جوانی مدنظر قرار گرفته است و فردی که در سن ۴۰ یا ۵۰ سالگی برای اولین بار می‌خواهد ازدواج کند، از ذیل این حدیث خارج است.

لزوم مشاوره پیش از ازدواج

وی در خصوص لزوم مشاوره پیش از ازدواج گفت: در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که تخصص حرف اول را در امور مهم زندگی می‌زند. برای کار دندانپزشکی، چشم‌پزشکی، عمران و کارهای مشابه این‌ها ده‌ها تخصص لازم است که انسان بتواند به موفقیت در آن زمینه برسد. طبیعی است که در آغاز زندگی که ریشه همه موفقیت‌های بعدی ابعاد مختلف زندگی در این بازه قرار دارد، ضرورت مشاوره بیشتر از بقیه چیزها باشد.

مولادوست با تأکید براینکه یکی از دلایلی که جوانان به مشاوره پیش از ازدواج اهمیت کمتری می‌دهند، گفت: جوانان تصور می‌کنند هزینه مالی زیادی برایشان تحمیل خواهد شد اما توجه نمی‌کنند که این هزینه مختصری که در ابتدای زندگی سر می‌آید، می‌تواند از هزینه‌های بسیاری مانند هزینه دادرسی، طلاق، مهریه و غیره که در صورت انتخاب اشتباه پیش می‌آید، جلوگیری کند.

این مدرس دانشگاه تبریز، افزود: افراد برای شناخت ابعاد شخصیتی خود و طرف مقابل نیاز به مشاوره دارند. برخی‌ها می‌پندارند کسانی پیش مشاور می‌روند که مشکلات روحی و روانی دارند در حالی که در مشاوره پیش از ازدواج بحث درمان به آن صورت مطرح نیست البته اگر لازم باشد ارجاع داده می‌شوند اما بحث در این نوع مشاوره، بحث شناخت است. یعنی مشاوره پیش از ازدواج باعث شناخت عمیق‌تر فرد نسبت به خودش و نسبت به طرف مقابل، خانواده طرف مقابل و فضای زندگی مشترک بعد از عقد خواهد شد.

وی با اشاره به اینکه تصور جوانان از مشاوره پیش از ازدواج این است که مگر پدر و مادران و نسل‌های قبلی‌شان به مشاوره رفته‌اند که این‌گونه زندگی موفقی دارند، گفت: اینجا دو نکته مطرح می‌شود. یکی این که بسیاری از افرادی که به مشاوره نرفته‌اند شاید نگویند اما بعدها از انتخاب خود پشیمان شده‌اند. این‌گونه نیست که همه آن‌ها خوب زندگی کرده باشند. بعضی‌ها خون دل خورده‌اند و سکوت کرده‌اند. نکته دوم این که ما نمی‌توانیم این نسل را با نسل‌های قبلی مقایسه کنیم. بافت شخصیتی جوان‌های امروز دهه هفتاد و هشتاد با افراد دهه شصت و پنجاه غیرقابل مقایسه است.

مولادوست به علل دیگر عدم استقبال جوانان از مشاوره پیش از ازدواج اشاره کرد و افزود:  ترس از تشخیص مشاوره برای اینکه این دو مناسب ازدواج با یکدیگر نیستند.  به همین علت کلا مشاوره را کنار می‌گذارند و این باعث می‌شود که بعد از ورود به زندگی مشترک، متوجه تفاوت‌های فاحش و خیلی عمیق شخصیت‌های دو طرف شوند و آن جا است که زندگی به بن‌بست می‌رسد.

این مشاور خانواده در خصوص مشاوره بعد از ازدواج گفت: مشاوره بعد از ازدواج مهارت‌آموزی برای جوان‌ها است. باید به این نکته مهم دقت کنیم که یک پرنده با دو بال پرواز می‌کند و یک ازدواج موفق، ازدواجی است که یک بالش بال «انتخاب خوب» و بال دیگرش «مهارت زندگی» باشد. برای یک انتخاب خوب، مشاوره پیش از ازدواج و برای زندگی خوب، آموزش و یاد گرفتن و کسب مهارت‌های زندگی در بحران‌های مختلف، مدیریت مسائل اقتصادی، مدیریت روابط خانوده همسر، روابط رفت و آمدها و روابط مربوط به شغل آقایان و خانم‌ها، فرزندآوری، تربیت فرزند و مسائلی که بعد از ازدواج چه در دوران نامزدی چه بعد از آن ممکن است برای جوانان پیش بیاید را از طریق مشاوره بعد از ازدواج توصیه می‌کنیم.

وی در پایان گفت: موارد ذکر شده حتماً باید از طریق مشاوره حل شوند چون در مورد بسیاری از مسائلی که برای جوانان امروزی پیش می‌آید حتی پدر و مادرها هم تجربه‌ای ندارند. این‌ها تجربیات جدیدی است که امروزه جوانان با آن‌ها رو به رو می‌شوند و اگر بخواهند در این زمینه مهارت کسب کنند و زندگی‌شان را از این تلاطم‌ها و طوفان‌های عجیبی که با تاثیر رسانه‌ها و فرهنگ جامعه که زندگی‌ها را تحت تاثیر قرار می دهند، عبور دهند، نیاز به مشاوره بعد از ازدواج هم خواهند داشت.

انتهای پیام
captcha