رسالت اول دانشگاه؛ تربیت شهروند مسئولیت‌پذیر
کد خبر: 4012665
تاریخ انتشار : ۲۲ آبان ۱۴۰۰ - ۱۱:۰۴
عضو هیئت علمی دانشگاه تبریز مطرح کرد:

رسالت اول دانشگاه؛ تربیت شهروند مسئولیت‌پذیر

عضو هیئت علمی دانشگاه تبریز اظهار کرد: استاد علوم انسانی مولد است به شرط اینکه اساس کلیدی را هم رعایت کند، کنش دانشگاه آموزشی و پژوهشی نبوده بلکه تربیتی است چراکه رسالت اول دانشگاه در هر نسلی تربیت شهروند مسئولیت‌پذیر و سازگار است.

منصور بیرامی، عضو هیئت علمی دانشگاه تبریزمنصور بیرامی، عضو هیئت علمی دانشگاه تبریز، در گفت‌وگو با ایکنا از آذربایجان‌شرقی، اظهار کرد: انسان موجودی زیستی، روانی و اجتماعی است که این ابعاد یک سری وظایف، کنش‌ها و فرصت‌هایی را برای آن تعریف کرده است برای نمونه در بعد زیستی، قلب و مغز به‌عنوان سیستم کار می‌کنند که این سیستم، زیر سیستم‌های مختلف و فراسیستم‌هایی دارد که بعد سیستم را تحت تأثیر قرار داده و به تبع آن توانمندی‌هایی ایجاد شده و همچنین یک سری کنش‌های زیستی را تحمیل کرده و در قالب این کنش‌ها، انتظاراتی از او می‌رود.

وی ادامه داد: این موضوع در بعد دوم که روانشناختی است، تکرار شده و در بعد سوم که بعد جامعه شناختی است، یک سری انتظارات زیستی، روانی و اجتماعی وجود دارد که به تبع آن فرصت‌هایی را هم ایجاد می‌کند.

بیرامی افزود: منظور از مسئولیت‌پذیری، تعهدی است که در مقابل این فرصت‌های سه‌گانه ایجاد شده و توقع می‌رود انتظارات برآورده شود و فرصت‌هایی نیز به انسان داده شده است و به ازای آنها، تقاضایی نیز وجود دارد؛ هر زمان که توانستیم این کنش را تولید کنیم و در مقابل این نیازها پاسخی پیدا کنیم، فرد مسئولیت‌پذیری خواهیم بود.

این استاد دانشگاه تبریز، بیان کرد: دانشگاه، خانواده، تأمین اجتماعی، اقتصاد هر کدام ذیل یک فراسیستم هستند، اما در درجه‌ بالاتر هر کدام از فراسیستم‌ها نیز در جای خود یک سیستم است؛ به دلیل اینکه این امکانات در اختیار یک نهاد نیز قرار گرفته است لذا این انتظارات از سازمان شکل می‌گیرد تا به‌عنوان یک نهاد اجتماعی، به وظایف خود را انجام دهد.

وی بیان کرد: در بحث ما به شکل ویژه، این نهاد اجتماعی، دانشگاه است؛ یکی از ویژگی‌های کلیدی مسئولیت‌پذیری، ابعاد شخصیتی بوده و کلیدی‌ترین ویژگی آن نیز، وظیفه‌شناسی است.

دانشگاه باید درونگرا باشد

بیرامی گفت: شخصیت‌شناسی یک سری فاکتورهایی را دارد که یکی از آنها درون‌گرایی است، براساس مطالعات انجام شده، برای موفقیت باید درونگرا بود، اما متأسفانه جامعه‌ ما برون‌گرایی را به دانشگاه تحمیل کرده در حالیکه افراد موفق دانشگاه، درونگرا هستند لذا دانشگاه باید درونگرا باشد و در کنش انجام وظیفه، برون‌گرایی را به موقع فعال کند.

عضو هیئت علمی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه تبریز، اضافه کرد: دانشگاه درونگرا، دانشگاهی است که اول به رسالت و مسئولیت اصلی خود بپردازد و برای مسئولیت‌ها و وظایف درون سازمانی خود بنا به برنامه‌ریزی انجام شده، بیشتر بها دهد. دانشگاه برونگرا شعاری است؛ یعنی دانشگاه با عقل سلیم کار نکرده بلکه باید تولید علم کند، اما دانشگاه‌های ما بار اطلاعاتی را از خارج کشور وارد می‌کنند لذا به ابزار تبدیل شده‌ایم.

وی افزود: یک سری از نظریه‌ها ابزاری‌اند و بررسی می‌کنند که جامعه، ابزاری برای تولید ثروت است، اما وظیفه مسئولان اجرایی کلان است تا علم را به ثروت تبدیل کنند. دانشگاه‌های نسل اول، آموزش محور، نسل دوم، پژوهش محور و نسل سوم کارآفرینی و تولید و صنعت را ترویج می‌کنند، اما دانشگاه نسل چهار و پنج باید نسبت به اجتماع مسئولیت پذیر بوده و حضور فعال داشته باشد.

بیرامی ادامه داد: وظیفه‌ اول من به‌عنوان یک عضو هیئت علمی، مدیریت خانواده است و کار در دانشگاه، ابزاری برای چرخاندن خانواده بوده که دانشگاه نیز به این قیاس است. ساختار مدیریت در جامعه‌ ما از برنامه‌ریزی جامع، عملیات، سازمان‌دهی، انگیزش و کنترل تشکیل شده در حالیکه باید کنترل عامل اول آن باشد.

این استاد دانشگاه یادآور شد: مدیریت‌های امور اجتماعی و فرهنگی دانشگاه‌ها، نقش تبدیل‌گری و انتقال آن به جامعه را نداشته و منبع فشاری برای اساتید است که نهادهای مختلف نیز موازی آن، این کار را انجام می‌دهند و اموری هم که با این کنش طراحی شده‌اند، نه تنها کمکی نکرده بلکه به دانشگاه آسیب هم می‌زند. کنش اجتماعی به اساتید علوم انسانی داده نشده لذا فرصت خداحافظی آنها از تولید را هموار می‌کند یعنی شرایطی فراهم کرده که افراد بدون هیچ کتاب و مقاله‌ای صرفاً با تحصیل، استاد تمام می‌شوند، اما حرف من این است که باید کاربردی صحبت کرد؛ یک استاد علوم انسانی برابر با استاد علوم پایه یا مهندسی حقوق گرفته ولی به اندازه‌ او کار نمی‌کند، در حالیکه در تاریخ علم اولین مجلات در رشته‌ علوم انسانی منتشر شده و در عین حال امکان تبدیل‌پذیری یافته‌های علوم انسانی به مولفه‌های جامعه شناختی بیشتر است.

رسالت اول دانشگاه تربیت شهروند مسئولیت‌پذیر

وی متذکر شد: برای نمونه در بحث سالمندی جامعه و پیری جمعیت هیچ اقدامی از سوی دانشگاه‌ها انجام نشده است؛ در چند سال آینده افزایش سالمندان، ما را با بحران بزرگی روبه‌رو خواهد کرد و اکنون باید توجه داشت که جمعیت جوان ما کم بوده و جامعه به سوی فرسودگی می‌رود لذا می‌توان شرایط را بررسی کرده و چاره‌ای اندیشید. استاد علوم انسانی مولد است به شرط اینکه اساس کلیدی را هم رعایت کند، کنش دانشگاه آموزشی و پژوهشی نبوده بلکه تربیتی است چراکه رسالت اول دانشگاه در هر نسلی تربیت شهروند مسئولیت پذیر و سازگار است.

انتهای پیام
captcha