دو دلیل بر اعتبار تفسیر امام حسن عسکری(ع)
کد خبر: 4090284
تاریخ انتشار : ۱۶ مهر ۱۴۰۱ - ۱۲:۲۷
آیت‌الله سیفی مازندرانی بیان کرد:

دو دلیل بر اعتبار تفسیر امام حسن عسکری(ع)

آیت‌الله سیفی مازندرانی ضمن اشاره به اهمیت و ارزش روایات تفسیری امام حسن عسکری(ع) به برخی از شبهاتی که پیرامون تفسیر منسوب به ایشان مطرح می‌شود پاسخ داد.

به گزارش ایکنا، جلسه تفسیر قرآن کریم، توسط آیت‌الله علی‌اکبر سیفی مازندرانی، از اساتید درس خارج حوزه علمیه قم، صبح امروز برگزار شد.

در ادامه گزیده مباحث این جلسه را می‌خوانید؛

قبل از اینکه وارد مباحث تفسیر شوم، لازم است بعضی نکاتی که در روش تفسیری ما ملاحظه می‌شود خدمت شما بیان کنم؛ نکته اول اینکه ما در تفسیر، بحث روایی داریم و هر روایت را سندی و دلالتی بررسی می‌کنیم. این باید مطالبه شما باشد. اگر از روایتی گذشتیم و سند و دلالت آن را بررسی نکردیم باید تذکر بدهید که از آن روایت نگذریم. همچنین ممکن است بعضی آیات بیست روایت داشته باشد، لذا ما در خاتمه بحث، جمع‌بندی از مجموع روایات را بیان می‌کنیم.

نکته دوم اینکه در میان این روایات، زیاد به روایات امام حسن عسکری(ع) استشهاد می‌کنیم چون آنها را معتبر می‌دانیم و بسیاری از آنها ناظر به تفسیر خصوص آیات است. البته آن مقداری از تفسیر عسکری که باقی مانده یا از امام معصوم صادر شده است تا اواخر سوره بقره است. ما تا همین‌جا که تفسیر متعرض شده روایاتش را ذکر می‌کنیم. منتهی شبهات زیادی راجع به این تفسیر بیان کردند خصوصا اینکه مرحوم خویی به این تفسیر اشکال دارند. ما بحث مفصلی درباره سند این تفسیر مطرح کردیم، با این وجود لازم است چند نکته پیرامون آن عرض کنم.

وثاقت محمد بن قاسم

دلیل اصلی ما و عمده تکیه‌گاه ما برای اعتبار این تفسیر چیست؟ اینکه مصنف این تفسیر محمد بن قاسم استرآبادی معروف به «مفسر» است. استرآباد منطقه‌ای در گرگان است. مرحوم صدوق مکرر اسم ایشان را در آثارشان آورده است و هرجا هم اسمش را آورده گفته است رضی الله عنه، رحمه الله. ما بحث کردیم که کثرت ترضی با اصل ترضی فرق دارد. کثرت ترضی از امارات وثاقت شخص است. فکر کنید امام خمینی(ره) هر وقت از یک نفر اسم می‌آورد بگوید «رحمه الله علیه». این نشان‌دهنده جایگاه آن فرد است. وقتی شیخ صدوق هرجا اسم شخص را می‌آورد می‌گوید رضی الله عنه، این ترضی فوق وثاقت را اثبات می‌کند. لذا ما ترضی را اماره وثاقت می‌دانیم.

برخی می‌گویند ابن غضائری ایشان را تضعیف کرده است ولی ما به تضعیف ابن غضائری اعتنا نمی‌کنیم چون اولا کتاب ایشان ثابت نیست. مرحوم خویی هم معتقد است کتاب ایشان ثابت نیست. دلیل دوم اینکه از نظر ایشان هر کس روایتی نقل کرده باشد که متضمن مقامات عالیه و معجزات ائمه باشد مثل زیارت جامعه، این تعابیر را غلو و موجب جرح می‌داند. این حرف درستی نیست، این غلو منجر به جرح نیست. نهایتا غلو بیانگر فساد عقیده است، نه جرح. پس تضعیفات غضائری اعتباری ندارد. اگر راوی که ایشان او را تضعیف کرده است روایاتی در فضائل اهل بیت(ع) داشته باشد، این امر نشان مید‌هد که تضعیفش مبنی بر توهم غلو است. اتفاقا کتاب عسکری پر از فضائل بی‌حد و حصر از مناقب اهل بیت(ع) است. پس ما می‌مانیم و کثرت ترضی که وثاقت را اثبات می‌کند.

خود استرآبادی این تفسیر را از دو راوی مباشر نقل می‌کند که آن دو نفر، این روایات را از امام عسکری بالمباشره نقل کردند. ایشان وقتی اسم این دو نفر را می‌برد می‌گوید از شیعیان امامیه بودند. این توصیف نوعی مدح است یعنی آنها ولایت اهل بیت را داشتند، نه اینکه سنی نبودند. گویی وثاقت مفروغ‌عنه این توصیف است.

کثرت روایت شیخ صدوق از تفسیر عسکری(ع)

نکته اساسی این است که در این تفسیر یک قرینه مهم دیگر برای وثاقت وجود دارد و آن این است که مرحوم صدوق در تمام کتبش روایات زیادی از آن نقل کرده است. اینکه ایشان این همه روایت از تفسیر عسکری نقل کرده، موید اعتبار این کتاب است. مرحوم صدوق قریب به عصر امام عسکری(ع) بوده است و پدر صدوق از اخص خواص اصحاب امام عسکری(ع) بوده است. لذا اهل رجال گفتند پدر ایشان معمر بوده و سنش زیاد بوده که هم امام حسن عسکری(ع) را درک کرده و هم غیب صغری را درک کرده است و در زمان نایب دوم از دنیا رفته است. خود شیخ صدوق هم با دعای حضرت حجت(عج) متولد شده است.

قطعا اگر خدشه‌ای در سند این کتاب بود، از نگاه ایشان که نزدیک به عصر امام عسکری(ع) است و متخصص حدیث است پنهان نمی‌ماند. حاصل کلام اینکه ایشان به روایت تفسیر عسکری اعتماد کرده است و کثیرا نقل کرده است. اینها از قرائنی است که ما بر اساس این قرائن می‌گوییم روایات تفسیر عسکری(ع) معتبره است و ما از این روایات در تفسیر خودمان استفاده می‌کنیم.

انتهای پیام
captcha