به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمد متقیان تبریزی، عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی، چهارم آبان ماه در اولین جلسه نشست علمی «بررسی اندیشه سیاسی میرزای نائینی»، گفت: اگر بخواهیم درک درستی از فکر نائینی به دست بیاوریم باید به رسالههای وی و آثار دیگر او مراجعه کنیم چون اگر وحدت و افتراقی وجود داشته باشد برجسته خواهد شد. روش دیگر رفتن سراغ مذاکرات دوره مشروطه است چون این مذاکرات متن وقایع مشروطه را حکایت میکند، همچنین رجوع به رسالههای حقوقی مانند رساله فروغی.
وی افزود: مفهوم آزادی و حریت از مفاهیم مهمی بود که در دوره مشروطه مطرح و استقبال زیادی از آن شد و البته برخی علمای مشروطهخواه با آزادی مخالفت هم کردند. در بیرون از فضای علمایی هم افرادی بودند که رسالههایی نوشتند و آزادی و مساوات را معنا کردند و توضیح دادند که باید سراغ ثمرات مشروطه رفت و آزادی و مساوات از ثمرات آن است.
متقیان تبریزی با بیان اینکه ما باید بررسی کنیم چیزی که در اندیشه نائینی در موافقت با آزادی آمده ریشه در کدام تلقی دارد، افزود: الان در برخی جلسات که اندیشه نائینی را شرح میدهند کلمات آزادی و مساوات را در چارچوب و پایگاه دیگری شرح میدهند و تا زمانی که این مقایسهها صورت نگیرد عدهای نائینی را آستانه تجدد و برخی هم سرمایه فقه انقلابی در نظر میگیرند لذا باید جایگاه ایشان و مفاهیمی که طرح کرده را بدانیم و روشن کنیم.
وی با طرح این پرسش که آیا ایشان تصویری از حکومت در دوره غیبت دارد یا خیر؟ گفت: تلقیهایی از وی وجود دارد که او تلقی از حکومت اسلامی در دوره غیبت ندارد و مهمترین تلقی هم شرح فیرحی است که در جلسات بعد توضیح خواهیم داد.
وی با بیان اینکه میرزای نائینی در فضای حوزه به علمیت و بیشتر به اصول مشهور و به عنوان اصولی تراز مطرح است، افزود: وقتی به زندگینامه وی مراجعه کنیم با شخصیت خاصی مواجه هستیم که عجیب هم هست و او جزء پیشقراولان عرصه سیاست هستند. او در سال 1277 قمری در نائین متولد شد، چند سالی در نائین بودند و بعد به اصفهان مهاجرت کردند و هفت سال در آنجا ماندند. در اصفهان با آقانجفی اصفهانی و خانواده ایشان مرتبط بودند و در منزل ایشان اقامت کردند و از جهانگیرخان قشقایی هم بهره برده و بعد به سمت عراق و نجف رفتند و بعد وارد سامراء شدند؛ در دوره وی حوزه بزرگ سامرا، حوزه میرزای شیرازی از شاگردان شیخ اعظم انصاری بود.
عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی ادامه داد: میرزا در سال 1303 وارد سامرا و حوزه میرزای شیرازی، صاحب فتوای تحریم تنباکو شد. ارتباط آخوند نائینی با میرزای شیرازی به تدریج گسترده شد به گونهای که آقابزرگ آورده او محرر و نویسنده میرزای شیرازی بود و میرزا قبل از فتوای تحریم تنباکو چند نامه به ناصرالدین شاه نوشت. بنابراین میرزای نائینی از نزدیک در جریان ماجرای تحریم تنباکو و مبارزه با استعمار هست تا اینکه به سمت کربلا هجرت کردند و البته از سال 1216 وارد نجف شدند.
وی ادامه داد: گزارشاتی از ارتباط سیدجمال الدین اسدآبادی با میرزای شیرازی وجود دارد و به واسطه حضور سیدجمال در سامرا و نامههای وی، میرزای نائینی با این افکار هم آشنا شد و گفته شده او مجله عروة الوثقی را هم میخوانده است. میرزا در سن 39 سالگی وارد حوزه نجف شد در حالی که مقام استادی و قوت علمی بالایی داشت و اینکه برخی گفتهاند در حلقه شاگردان آخوند خراسانی بود درست نیست.
وی توضیح داد: آخوند حلقهای با حضور خواص اصحاب داشتند و میرزای نائینی هم در آن مجلس حاضر میشدند و جای مباحثه بود و شاگردی مطرح نیست. او 13 سال با آخوند خراسانی بوده است و تحولات مشروطه هم در همین دوره است.
متقیان تبریزی با بیان اینکه معمولا آخوند خراسانی به عنوان رهبر مشروطه مطرح بود و بعد ملاعبدالله مازندرانی و دیگران، تصریح کرد: مشروطیت ماجرایی بسیار پیچیده است که باعث ایجاد اختلاف و دو دستگی جدی بین علما شد و این دودستگی هم صرفا بین ایران و نجف نبود؛ در ایران دو دستگی بین شیخ فضلالله و بهبهانی و در نجف هم بین آخوند و سیدکاظم یزدی بود و حتی تهدیدات جانی هم وجود داشت.
عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی بیان کرد: در سال 1324 مشروطه امضاء شد و متعاقب آن، مظفرالدین شاه از دنیا رفت و در دوره محمدعلی شاه، استبداد صغیر ایجاد و مجلس به توپ بسته شد. بعد از تسلط کوتاه محمدعلی شاه، مشروطهخواهان، تهران را فتح کردند و مستقر شدند؛ میرزا کتاب تنبیهالامه را در همین دوره نوشت و البته در اواخر مشروطه آن را نوشت. این عملکرد، تئوریزه کردن واقع مشروطه است یعنی اینکه چه باید کرد تا جلوی استبداد گرفته شود و راهکارهایی ارایه میدهد و علمای دیگری هم در این زمنیه مطلب نوشتند. او تاکید داشت که باید جلوی استبداد گرفته شود و طرح خود را ارائه میدهد.
وی افزود: کتاب وی دو بخش دارد؛ یکی فقه سیاسی و دیگری تقنین و بخش مهم آن رابطه فقه و قانون است که از چالشهای مهم امروز است و این کار میرزا مسبوق به سابقه نبوده و خیلی مهم هم هست.
متقیان تبریزی بیان کرد: بعد از اینکه مشروطهخواهان مسلط شدند مشروطه منحرف شد و شیخ فضلالله هم اعدام شد و این آغاز سرافکندگی علما نسبت به این واقعه است که مسیر طی شده به کجا انجامید؟ یکی از پیامدهای این واقعه آن بود که علما باید از عرصه سیاسی کنار بکشند چون دیگران آنچه را که علما بذر آن را کاشتند بهرهبردرای کردند ولی وقتی علما نسبت به ادامه مشروطه نومید شدند جنگ جهانی اول و اشغال نظامی ایران از شمال و جنوب رخ داد.
وی ادامه داد: اشغال نظامی توسط روس و انگلیس، سبب شد تا آخوند خراسانی فتوای جهاد بدهد و در همین اثنا، مرگ آخوند رخ داد به همین جهت مرگ او را مشکوک میدانند. سه هفته بعد از آخوند، در کاظمین هیئت 11 نفرهای از علما برای مقابله با حمله استعمار تشکیل شد و از جمله این علما، میرزای نائینی بود و حیات سیاسی ایشان تداوم یافت.
وی با بیان اینکه متاسفانه تلقی غلطی در بین برخی روشنفکران وجود دارد یعنی یک دوگانه غلطی درست میکنند و آن دوگانه مبارزه با استبداد یا استعمار است، تصریح کرد: مبارزه با استبداد متوجه درون و مبارزه با استعمار هم متوجه مبارزه با دشمن بیرونی است و بعد میگویند ما باید بین این دو یکی را انتخاب کنیم در حالی که این دوگانه غلط است و در قانون اساسی هم وجود دارد و در این دوگانه غلط، میرزای نائینی را جزء رهبران مبارزه با استبداد قرار میدهند و نه استمعار و به نحو غلطی هم اندیشه وی را تحلیل میکنند.
وی تاکید کرد: میرزا را نمیتوان صرفا به مشروطیت منحصر کرد و اینکه او توجه به استقلال و مسئله حفظ کشور اسلامی ندارد حرف غلطی است. میرزای نائینی با اینکه استاد برجستهای بود ولی مرجعیت عامه بر عهده کسانی مانند میرزامحمدتقی شیرازی و ... بود و بیشتر محل رجوع خواص بود ولی وقتی این مراجع عام از دنیا رفتند جایگاه مرجعیت وی برجسته شد.
وی افزود: ایشان دقتهای بالای اصولی داشت و در عین حال تحرکات و فعالیتهای سیاسی فاخری هم داشت. وقتی انگلیس از جنوب به ایران حمله کرد، سیدکاظم یزدی و میرزا محمدتقی شیرازی فتوا علیه انگلیس میدهند و ایشان هم در اینجا نقش دارد.
عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی با بیان اینکه گاهی برخی تحلیلهایی دور از اخلاق نسبت به برخی شخصیتها مطرح میکنند که اصلا در شان شیخ عبدالکریم و مرحوم نائینی نیست، گفت: ارتباط رضاخان با میرزای نائینی بخشی دیگر از حیات سیاسی میرزا است و میرزا تمثالی برای رضاشاه فرستاد که البته این مقطع سیاسی ایشان هم مورد نقد قرار گرفته است.
وی افزود: ایشان در سال 1342 به قم آمدند و در سال 43 به نجف برگشت و هنوز با رضاخان مرتبط بود تا اینکه رضاخان به حکومت رسید و چهره واقعی خود را نشان داد. میرزا 12 سال بعد از بازگشت از قم و سفر مجدد به نجف در آنجا وفات کردند و در سن نه چندان بالایی هم وفات یافت.
متقیان تبریزی اظهار کرد: حیات سیاسی وی پرتحرک بود و از برجستگیهای وی تولید اندیشه سیاسی است به گونهای که اثر ایشان از منابع فقه سیاسی است. او فردی است که در عرصه سیاستورزی تجارب مختلفی داشته و ما با چنین فرد بزرگی روبرو هستیم.
انتهای پیام