۳۶۵ روز در صحبت قرآن نوشته استاد حسین محیالدین الهی قمشهای، کتاب چهارم از مجموعه کتابهای جوانان و فرهنگ جهانی است. این مجموعه با هدف شناساندن فرهنگ و ادبیات به جوانان اولین بار سال ۱۳۹۰ به همت نشر سخن تدوین منتشر شده است.
کتاب «۳۶۵ روز در صحبت قرآن» ۳۶۵ قطعه کوتاه و بلند از قرآن برای آشنایی جوانان با تعلیمات فراگیر قرآن انتخاب شده و کوشش شده است که این گنجینه تصویری از ابعاد گوناگون کلام آسمانی برای مخاطب ترسیم کند.
این کتاب، تفسیر در معنی اصطلاحی کلمه مانند تفاسیری چون کشاف و مجمع البیان و امثال آن نیست، بلکه بیشتر انعکاسی از کتاب وحی در ادب عرفانی فارسی و اسلامی است و نگاهی دارد به قرآن از دیدگاه ادبی، زیباشناسی و اخلاقی، اجتماعی و عرفانی.
گروه اندیشه ایکنا به منظور بهرهمندی مخاطبان خود از این گنجینه قرآنی و ادبی اقدام به انتشار قطعههایی از کتاب «در صحبت قرآن» کرده است. بیست و پنجمین قسمت از تحفه این کتاب با عنوان «نور الهی خاموشپذیر نیست» تقدیم مخاطبان گرامی میشود.
يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ ﴿۸﴾
کافران میخواهند نور خدا را با نَفَسِ خود خاموش کنند اما خداوند نور خویش را کامل گرداند اگر چه کافران را خوش نیاید. (صف 8)
جماعتی جاهل و بیخبر و مدعی بیهنر کمر بستهاند که در جهان آن خورشید را که نور آسمانها و زمین است خاموش کنند، به سخنی یا دسیسهای یا فتنهای یا درهم و دیناری. آنها نور را در زیبایی و حقیقت میبینند و میخواهند آن را با ظلمت جهل و زشتی خویش خاموش کنند و به گفته نظامی:
گر هنری سر زمیان برزند
بیهنری دست بدان در زند
کار هنرمند به جان آورند
تا هنرش را به زیان آورند
آری مردمی هستند که ستاره درخشان حقیقت را میبینند و انگشت بر آن مینهند تا خاموش شود. نور را در علم و معرفت میبینند و غوغا میکنند که این جهل و ظلمت از ما دور باد در حالی که نور لعنِ تاریکی است و تاریکی بر نور سلطهای ندارد و اگر هر دو را به دادگاه سلیمان فراخوانند تاریکی که پیش سلیمان از نور شکایت کرده است حتی راضی به حاضر شدن در دادگاه نیست تا نور بیاید و سخن خود را بگوید زیرا اگر نور بیاید او رفتنی است و تمامی تاریخ بشریت حکایت از این دارد که پیوسته گل پارههایی سعی در پوشاندن خورشیدها کردهاند چنانکه قرنها مدعیان مسیحیت، نه ترسایان مسیح صفت، کوشیدند تا خورشید درخشان قرآن را در زیر ابرهایی از دروغ و اتهام بپوشانند و خطاب مولانا با امثال آنهاست که:
قصد کردستند این گل پارهها
که بپوشانند خورشید تو را (مثنوی)
و اگر چند روز به هیاهو وغوغا خلق را از آن نور را ندهاند دیر یا زود آن نور ایشان را خاموش کرده و به تسلیم آورده است.
چه کسانی به نور مخالفند؟ دزدان و راهزنان که خواهند در تاریکی رخت آدمیان را بربایند و عقل و اندیشه ایشان را بربایند. مردمان را در تاریکی نگه میدارند و هر دم نگرانند که چراغی در گوشهای روشن شود، چندان که نظامی دعا میکند:
چو کردی چراغ مرا نوردار
ز من بارِ مشعل کشان دور دار
آری سپاهیان ظلمت، عین القضات همدانی را که شمع هدایت بود شمع آجین کردند و چراغ شیخ شهابالدین سهروردی را که از انوار اسپهدیه سخن میگفت به ظلمت زندان گرسنگی خاموش نمودند و گالیله را با نمایش هولناکی از شکنجه به خاموشی وا داشتند و با کانت آن غواص بحر معانی، در هفتاد سالگی، کاری کردند که دیگر در مباحث دین اظهار نظر نکند و قرآن را که نور محض و فرقان مبین بود در حجابی از صورت و صورت پنهان داشتند، اما خداوند پیوسته بر مشیّت خود غالب است و آن نور را به تمام و کمال میرساند اگر چه کافران را خوش نیاید.
حکیم عمر خیام در یک قطعه شعر عربی مقام و مرتبت خود را در حکمت ستوده و در پایان پاسخ مخالفان را با اشاره به همین آیه داده است:
سبقت العالمین الی المعالی
بصائب فکرة و علوّ همّة
فلاح بحکمتی نور الهدی فی
لیال فی الضلالة مدلهمه
یرید الجاهدون لیطفئوها
و یابی الله الا ان یتمه
بر اهل روزگار پیشی گرفتم در نیل به قلههای رفیع
با رای صائب و بلندی همت
پس از کوه حکمت من نور هدایت طلوع کرد
در شبهایی که از گمراهی، تیره و ظلمانی بود
معاندان و منکران اراده کردهاند که آن نور را خاموش کنند
اما خدا خواست ایشان را بیاثر گذارد و آن نور را تمام گرداند.
انتهای پیام