ایمان قلندریان، عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی در گفتوگو با ایکنا از خراسان رضوی اظهار کرد: در خصوص معماری و شهرسازی اسلامی دو کلان روایت وجود دارد، روایت اول اینکه ما پس از معماری و شهرسازی اسلامی قرار داریم و لذا نگاه پسینی به معماری اسلامی وجود دارد که در این نوع نگاه یک معمار باید به گذشته رجوع کند و ارزشهایی را که معماران گذشته خلق کردهاند دنبال و با توجه به مقتضیات زمان آن را پیاده کند.
وی تصریح کرد: یعنی اگر در سال 1200 مسجد برای انسان آن دوران طراحی میشده است، باید جوانب را سنجید که امروزه چگونه و با حفظ ارزشهای انسانی، برای انسان امروزی ساخته شود، بهعبارتی معماری باید طوری باشد که نسبت به نیازهای انسان مسلمان امروزی، پاسخگو باشد.
قلندریان اظهار کرد: روایت دیگر این است که ما پیش از معماری اسلامی یا شهر اسلامی قرار داریم و یک معمار یا شهرساز باید برای تبلور ارزشهای انسانی که شاید در گذشته بهصورت کامل در فضاهای کالبدی هویدا نشدهاند، تلاش کند و الگویی ارائه دهد تا مخاطب را به درجات بالای حیات انسانی هدایت کند.
وی افزود: در حوزه زیباشناسی نیز این درجهبندیها وجود دارد که در درجه اول پاسخگویی فضاها به نیازهای جسمانی انسان مطرح است، بهعنوان مثال یک فضای خنک در تابستان برای افراد جذابیت دارد. مرتبه بالاتر در حوزه زیباشناسی، زیباشناسی ذهنی است و در این نوع زیباشناسی بهدنبال آن هستیم تا فرد به لحاظ ذهنی آرامش داشته باشد، یعنی آسایش مرحله اول در مرحله دوم به آرامش تبدیل شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی بیان کرد: اینکه این ایجاد آرامش چگونه اتفاق میافتد آن است که در طراحی به برخی کیفیات مانند نظم و انظباط، هویت، تأمین امنیت، وحدت و... توجه شود و بهعبارتی آنچه موجب آرامش ذهنی افراد میشود در طراحی مسجد لحاظ شود.
قلندریان تصریح کرد: در طراحی متناسب با مرتبه سوم حیات، مسجد باید تجلیگاه توحید، تسبیح و عبودیت، مذکر بودن و توجهدهنده به ارزشهای معنوی باشد، لذا طراحی مسجد باید طوری باشد که ذهن افراد را به یاد خداوند بیاورد. طراحی برخی مساجد در دوره معاصر ساختارشکنانه و متفاوت از آنچه در تصور ما از مسجد وجود دارد است، بهطوری که تداعیگر فضای قدسی و روحانی نیست و در واقع به مجتمع فرهنگی شبیه است تا مسجد.
وی ادامه داد: بنابراین سه ساحت زیستی انسان در زیباشناسی مطرح است که شامل ساحت جسمانی، روانی و روحانی است، در حالی که برخی از فضاها فقط پاسخگوی نیازهای جسمی ما هستند که پاسخگویی به سطح اول نیازهای ما محسوب میشوند و هر چند این موضوع بسیار مهم است، اما نباید فقط در این سطح ماندگار شد و باید به سطوح دیگر نیز توجه کرد. هر چقدر پاسخگویی یک فضا به سطوح بالاتر حیات بیشتر باشد، میزان ارتباط افراد با محیط افزایش یافته و ماندگاری آنها در آن بالاتر خواهد بود.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی بیان کرد: فضاهای قدسی و معنوی مانند مساجد باید طوری باشند که علاوه بر بعد جسمانی و روانی در مسائل روحانی و اتصال روحی انسان به خداوند کمک کنند، چراکه ما معتقدیم انسان فطرتاً به ذات اقدس باریتعالی نیاز دارد.
وی گفت: متأسفانه در شرایط فعلی برخی مساجد فقط مکانی برای نماز خواندن هستند. مساجد در طول دوره شکلگیری تا امروز، پاسخگوی نیازهای متعددی بوده و صرفاً محلی برای خواندن نماز نبوده، بلکه کارکردهای تربیتی، آموزشی، اجتماعی سیاسی، قضاوت و بهطور کلی تمرین شهروندی جامعه اسلامی بوده است.
قلندریان تصریح کرد: برخی مساجد تبدیل به نمازخانه میشوند، زیرا برای کارکردهای دیگر مورد توجه طراحان و متولیان مدیریت مساجد قرار نگرفته است یا به نیازهای تمام اقشار خصوصاً جوانان، کودکان، زنان و کمتوانان جسمی حرکتی (افراد مسن، معلولان) توجهی نشده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی گفت: همچنین در مکانگزینی مساجد باید به جایگاه آن در محله و بافت شهری توجه کرد، کمااینکه در مصوبات شورای عالی شهرسازی و معماری به این موضوع اشاره شده است. قرارگیری مسجد در مرکز محله یا میادین اصلی محله در کنار طراحی همه شمول و فراگیر آن و مدیریت مشفقانه متولیان و همافزایی سایر فعالیتهای محله میتواند منجر به نقشآفرینی مؤثر آن در محله شود.
انتهای پیام