چیلله گئجهسی «شب یلدا» در فرهنگ مردم خطه آذربایجان از زمانهای گذشته جایگاه ویژهای داشته و یادآور سختیهایی است که مردم این دیار کوهستانی با آمدن سرمای طاقت فرسا متحمل میشدند. مردم استان آذربایجانشرقی برای استقبال نخستین روز از سردترین فصل سال میراث دار آیینهای مختلف هستند و این شب کهن را با رسم و رسوم خاص خود پاس میدارند و چله برایشان نمادی از شادی و سرور است. در فرهنگ مردم سخت کوش آذربایجان این شب دراز سرد، بهانهای برای شادمانی و دور هم نشستن بزرگ و کوچک خانواده و فامیل است. این خطه از میهنمان به دلیل کوهستانی بودن، زمستانهای سرد و طولانی دارد و این فصل سال با آیین یلدا آغاز میشود.
مردم این استان بهعنوان یکی از خطههای زرخیز ایران زمین برای زنده نگه داشتن این شب بیادماندنی برای خود آداب و رسوم ویژهای دارند که به پارهای از آنان اشاره میشود. اکثر مردم آذربایجان در شب یلدا «چیلله قارپیزی» (هندوانه چله) میخورند و معتقدند باخوردن هندوانه، لرز و سوز سرما به تنشان تأثیر نداشته و اصلاً سرمای زمستان را حس نمیکنند.
یوسف شیرینپور، مدرس دانشگاه و پژوهشگر فولکلور در گفتوگو با ایکنا از آذربایجان شرقی، در خصوص ریشه اسامی منتسب به شب یلدا، اظهار کرد: یلدا با ریشه سوریانی به معنای کودک، میوه و ثمر بوده و جشن شب یلدا که شب اول زمستان است، از ریشه «یلد» به معنی زادن میآید. کلمه «چیلله» که در زبان ترکی به یلدا اطلاق میشود، دارای ریشه ترکی بوده و در زبان اصیل فرهنگ آذربایجانی به سردترین زمان فصل زمستان یعنی وقتی که دانههای برف بر روی زمین مینشیند و به اصطلاح «چیلنیر» گفته میشود.
وی ادامه داد: کلمات اقتباس یافته از این کلمه مثل «چللمک» به معنای از سرما یخ زدن، «چیل» به معنای رنگ مخلوط از سفید و سیاه، «چیله» به معنای گشادی و یا غم و سختی است و حتی در شیوه دیگر این کلمه را بهعنوان بارش آرام برف هم معرفی میکنند؛ همچنین «چیلمک» به معنای پخش کردن و مرطوب و نم کردن است.
شیرینپور، گفت: با حساب ایام قدیم، آمدن چیلله اشاره به رسیدن زمستان و پا گذاشتن به دوران جدید داشت و اکنون نیز چیلله، آخرین روز پاییز (30 آذرماه) است که در زبان ترکی به آن چیلله بزرگ یا همان «بؤیوک چیلله» گفته میشود. عمر چیلله بزرگ، 40 روز بوده و با ورود به این دوران، بایستی شادی و پایکوبی کرد که این چیلله بزرگ، شادی مردم را ببیند و بداند که با آمدنش کسی ناراحت نیست.
این مدرس دانشگاه، اظهار کرد: نگاه دنیاشناختی نیاکان ما بر پایه اسطورهشناسی و افسانهشناسی بوده و با ساختن مدلهای اسطورهشناسی (متولوژی) برای حوادث مهم طبیعت و آفرینش، در کنار تبیین این رویدادها، راهی برای عجین شدن با آنها را برمیگزیدند. پدران ما با باور به افسانههایی که خودشان میساختند، با سختیهای حیات در طبیعت، کنار آمده و نحوه زندگی کردن را یاد میگرفتند.
وی با اشاره به گفته نیاکان ما با عنوان «از شر شب بترس»، افزود: طولانیترین شب زمستان، شب یلدا «چیلله گئجهسی» بوده و این شب هم اولین شب زمستان و هم تاریکترین و سردترین شب سال است. در زمان قدیم با آمدن فصل سرما، حیوانات و دامهای مردم از بین میرفت و نگرانی از بابت امرار معاش در دل مردان و زنان پیله میبست. برای دور کردن شر این شب، طبیعی است که باید با روحیه قوی به جنگ تاریکیها و نحسی زمستان سیاه رفت و مراسم شب چیلله نیز برای این امر برگزار میشود.
شیرین پور، با بیان اینکه در زمان گذشته، روزی که چیلله آغاز میشد، مردم بهترین سفره خود را باز کرده و لذیذترین غذاها را آمده میکردند، اظهار کرد: از همان زمانها مرسوم بود که چیلله وارد هر خانهای که میشد باید در آن خانه، هندوانه (به اصطلاح چیلله قارپیزی) قاچ میشد که طعم و مزه بینظیری داشت، مثل میوه نوباری که تازه از ریشه چیده شده است.
این پژوهشگر افزود: هندوانه خوردن در این شب بهعنوان راهی برای درامان ماندن از سرمای روزهای بعد مرسوم بود و قطعاً همه باید از هندوانه میل میکردند و حتی اگر فردی از خانواده حضور نداشت، سهمش را نگه میداشتند.
به گفته وی، مردم در زمان میل کردن هندوانه نیز شعر زیر را میسرودند:
«بو قارپیز چیله قارپیز
دوشوبدور دیله قارپیز
ییغیلیب خورجونلارا
گلیب یارگیله قارپیز»
وی با بیان اینکه در شب چیلله به دختران نامزد کرده و تازه عروس، خوانچه(خونچا یا چیللهلیک) از طرف داماد هدیه داده میشد، افزود: در ایام قدیم، گفته میشد که باید در زمان آمدن و رفتن چیلله، نبات و شیرینی پخش کرد وگرنه چیلله تا سال بعد، نحسی را به جا میگذارد. برای رهسپار کردن این دوران (یعنی اتمام فصل سرما که در زبان ترکی به آن چیلله دن چیخماخ گفته میشود) پدران ما با نیت خداحافظی با چیلله در آستانه عید نوروز، مهمانی میگرفتند که به آن هم «چیللهکسدی» گفته میشد.
شیرینپور افزود: بر اساس تقویم نیاکان، زمستان عبارت از 60 روز میشود که شامل 40 روز چیلله بزرگ (از اول دیماه تا 10 بهمنماه)، 20 روز چیلله کوچک (از 11 تا 30 بهمنماه) و 10 روز چیلله ننه سرما (قاریننه چیللهسی) از اول اسفندماه تا دهم این ماه است.
این پژوهشگر با بیان اینکه در مورد چیلله بزرگ و کوچک بین عشایر چندین روایت وجود دارد، گفت: بر اساس یکی از این گفتهها، چیلله بزرگ در حال عازم شدن بود که در راه به چیلله کوچک بر میخورد و گفتوگویی بینشان انجام میگیرد.
وی با بیان اینکه خطه آذربایجان یک منطقه کوهستانی بوده است، برف در زبان این مردم به چندین نوع از برفها اطلاق میشود، گفت: کلمههایی چون قار، قيروو، سولوقار، آلاچلپوو، قوشباشی، بئچهباشی، کئچی قيران، دانا قيران، ائششک قيران از جمله کلماتی است که به انواع بارش دانههای برف گفته میشود.
این پژوهشگر در ادامه به برخی ضرب المثلهای بومی در مورد زمستان اشاره کرد و گفت: اغلب زمستان و سرما در فرهنگ بومی منطقه بهعنوان دشمن مردم شناخته میشد.
«قيش گلدی، قيليش گلدی (تشبیه آمدن زمستان و سرمای این فصل به شمشیر)
قيش گلر، گئدر اوزو قاراليق کؤموره قالار
قيشين گؤزو کور اولار (یعنی زمستان به کودک و بزرگ رحم نمیکند)
قيشدان سوروشدولار هاردا قيشلادين دئدی اوشاقلارين جانيندا»
شیرینپور، در خصوص سایر آیینهای شب چیلله در فرهنگ آذربایجان، ادامه داد: در گذشته زنان و مردان ابتدا نیت میگرفتند و سپس به پشت بام همسایه خود رفته و به صحبتهای همسایه گوش میدادند تا بلکه جواب نیت خود را از بین حرفها بگیرند. به همین خاطر در این شب معمولاً همه سعی میکنند تا خوش صحبت باشند و حرفهای خیر و خوب بزنند. در این شب دختران جوان نیز جمع شده و با شعر دوبیتی (بایاتی) فال میگرفتند.
این مدرس دانشگاه، با بیان اینکه کرسی و اجاق در فرهنگ و فولکلور خطه آذربایجان جایگاه ویژهای دارد، گفت: وقتی تازه عروس در حال ترک خانه پدری است، به کنار اجاق (تندیر) آمده و سه بار دور اجاق گشته و سپس به رسم ادب خم شده و بر کنار اجاق، بوسهای میزند و بعد خانه را ترک میکند.
انتهای پیام