مسلم خانی، کارشناس و مدرس کسب و کارهای تعاونی و دانشبنیان در یادداشتی که به طور اختصاصی در اختیار ایکنا قرار داده به نقش خلاقیت در بهبود فضای کسب و کار پرداخته است.
متن این یادداشت به شرح ذیل است:
طوفان فکری یک تکنیک قدیمی، شناختهشده و بسیار جذاب در موضوع خلاقیت هست. فرض کنید یک شرکت نوظهور، خلاق و نوآور تشکیل شده و برای بهبود فضای کسب و کار خود اتاق فکری را تشکیل میدهد و افراد را گرد هم آورده و به ایدهپردازی مبادرت میورزند و هریک از اینها پیشنهادات خودشان را مطرح میکنند و بعد از اینکه ایدهها مطرح شد باید آنها را طبقهبندی و دستهبندی کرد.
متفکران در این رابطه تکنیک ۶ کلاه فکری را مطرح کردهاند که در متون خلاقیت به همین عنوان معروف است و آقای ادوارد دوبونو آن را مطرح کرده است. ۶ کلاه فکری عبارتند از: «کلاه سفید یا کلاه علما و دانشمندان که در این شیوه تا آنجایی که امکان دارد اطلاعات دقیق و مستند باید گردآوری شود»، «کلاه سرخ یا قرمز که کلاه عواطف و احساسات و هیجانات است و به حس تیم ایدهپرداز نسبت به موضوع مطرحشده اشاره دارد»، «کلاه سیاه که کلاه نقد، دیدن کمبودها و کاستیهاست و وقتی این کلاه را بر سر میگذاریم با رویکرد بازرسی کاستیهای یک ایده را بررسی میکنیم»، «کلاه زرد برعکس کلاه سیاه، کلاه دیدن فرصتها و کلاه نقاط مثبت و برجستگیهای یک پدیده است»، «کلاه سبز، کلاه ایدهپردازی و نوآوری و خلاقیت است و وقتی کلاه سبز را بر سر میگذاریم آنچه را که دوست داریم اتفاق بیفتد و راهکارهایی که علاقهمند به عملیاتی ساختن آن در یک کسب و کار هستیم را مطرح میکنیم پس کلاه سبز میشود کلاه نوآوری، خلاقیت و ایدههای جدید» و «کلاه آبی هم کلاه تصمیمگیری و برنامهریزی است»
تکنیک ۶ کلاه فکری به عنوان یکی از تکنیکهای خلاقیت بسیار خوب، به سازماندهی فکر، مدیریت اندیشههای سازمان و به هدایت افکار سازمان به سمت اتخاذ بهترین تصمیمها کمک میکند.
از سوی دیگر یک اصل بسیار مهمی مطرح است تحت عنوان «اصل نود، سه، هفت» که ایده آن به آقای هنری فایول از نظریهپردازان مدیریت تعلق دارد. طبق این اصلی وقتی میخواهیم کسب و کار جدیدی را راه بیندازیم باید ۹۰ درصد توان را برروی شناخت مسئله و یافتن راهحل متمرکز کنیم، یعنی همان کلاه سفید تا گسترهای از اطلاعات را به دست آوریم. طبق گفته این نظریهپرداز سه درصد توان را هم باید برروی اجرای راهحلها و هفت درصد توان هم برروی اصلاح و بازنگری متمرکز شود. این اصل یکی از اصول مهم مدیریتی در کسب و کارها به شمار میرود که به شدت به توسعه نوآوری و کسب و کار کمک میکند.
نظریه ۶ کلاه و اصل «نود، سه، هفت» در حوزه تعاونی و کسب و کارهای تعاونی مفید و اثربخش هستند. وقتی از تعاونی سخن گفته میشود، یعنی مجموعهای از افراد کنار هم قرار گرفته و کسب و کار تعاونی را برای پاسخگویی به یک نیاز راه انداختهاند و همه این افراد از قدرت تصمیمگیری برابر برخوردار هستند، لذا الگوی کسب و کار تعاونی نزدیکترین الگو به الگوی کسب و کارهای استارتاپی است، پس افرادی که در حوزه کسب و کارهای استارتاپی فعالیت دارند بدانند الگوی تعاونی بهترین الگو برای ساماندهی کسب و کارشان در شکل حقوقی و قانونی است.
مزیت جلسات طوفان فکری یا بارش افکار این است که به صورت فیزیکی و مجازی با حضور همه اعضای تعاونی قابل انجام است. تصور کنید به نوعی یک تعاونی هستیم که در حوزه محصولات کشاورزی فعالیت داریم و تصمیم داریم جلسه طوفان فکری را با حضور همه اعضای تعاونی برگزار کنیم و همه اعضا در این جلسه میتوانند ایدهپردازی و اظهارنظر کنند.
صاحبان کسب و کارهای استارتاپی و تعاونی باید ایده تشکیل باشگاه مشتریان را به عنوان یک مدل خلاقانه برای دریافت بازخوردها از واکنش جامعه نسبت به محصولات و خدمات در دستورکار قرار دهند یا نظام پیشنهادات را به عنوان یک روش برای گردآوری ایدههای کارمندان مدنظر قرار گیرند و یا اینکه اعطای پاداش و هدیه به بهترین ایدههای مصرفکنندگان کالا یا خدمت میتواند مفید و مؤثر واقع شود.
خدای مهربان فرمودهاند: «هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ» یکی از صفات خداوند خلاق بودن است و لذا نوآوری، خلاقیت و ابداع یکی از واجبات کسب و کارها به ویژه کسب و کارهای تعاونی است.
انتهای پیام