افکار جریان احمدالحسن بدیع و نو نیست
کد خبر: 4144765
تاریخ انتشار : ۰۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۹:۰۲
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی:

افکار جریان احمدالحسن بدیع و نو نیست

حجت الاسلام والمسلمین محمد شهبازیان گفت: تحقیق بنده نشان می‌دهد که این تعبیر که جریان احمدالحسن خود را نوآور و بدیع می‌دانند صحت ندارد و مطالب آن‌ها ریشه در جریاناتی دارد که آن‌ها را برشمردیم. 

محمد شهبازیانبه گزارش ایکنا، نشست علمی «پیشینه‌شناسی ادعای نیابت خاص در فرق انحرافی با تاکید بر شیخیه کرمانیه و احمد اسماعیل بصری» 9 خرداد ماه با ارائه حجت‌الاسلام والمسلمین محمد شهبازیان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.

در ابتدای این نشست، حجت‌الاسلام والمسلمین قنبر علی صمدی به عنوان دبیر در سخنانی گفت: در مباحث مهدویت، ادعای نیابت خاص یک آسیب مذهبی و مختص شیعه است برخلاف مهدویت که آسیبی مشترک بین شیعه و سنی است.

وی ادامه داد: براساس مستندات روایی و مبانی فکری شیعه، در عصر غیبت، نیابت خاصه منع شده است و به خصوص این مسئله در آخرین توقیعی که امام زمان(عج) خطاب به محمدبن علی بن سمری و شش روز قبل از وفات این نایب صادر شد صریحاً بیان شده و آمده است که الان دوره غیبت دوم و تامه(کبری) فرا رسیده و از این به بعد هر کسی ادعای مشاهده آن حضرت را داشته باشد، کذب و افترا است.

دبیر علمی نشست اظهار کرد: البته در توضیح این مسئله یعنی مشاهده از سوی علما بیان شده است که منظور ادعای مشاهده همراه با نیابت است؛ بنابراین چیزی به نام نیابت خاص در دوره غیبت نداریم و فقط همان نیابت عامه است که آن هم براساس روایتی از آن حضرت بیان شده است.

وی افزود: این جریان متأسفانه در طول تاریخ رشد کرده است و برخی افراد آن را مطرح کرده‌اند که از جمله این افراد پیروان شیخ احمد کرمانی(فرقه کرمانیه) و سیدکاظم رشتی و شیخ احمد احسایی بوده است. فرقه دیگر هم احمدحسن بصری معروف به یمانی است و آثار متعددی در نقد وی هم نوشته شده است که از جمله آقای شهبازیان در این راه زحمات زیادی متحمل شده و کتب و مقالات متعدد نوشته‌اند.

صمدی گفت: از ویژگی‌های بارز این دو فرقه نفی تقلید و رجوع به فقها در دوره غیبت است و حتی در مکتب بصری گفته شده است اگر کسی با وجود وی از مراجع پیروی کند، مرتکب خسران بزرگی شده است.

احمدالحسن و ادعای امام سیزدهم

در ادامه حجت‌الاسلام والمسلمین شهبازیان به عنوان ارائه‌دهنده، گفت: احمدالحسن خود را امام سیزدهم می‌داند و مدعی نیابت خاص است و هم در قالب یمانی خود را زمینه‌ساز ظهور و خود را نوه امام مهدی و مرتبط با آن حضرت می‌داند یعنی مدعیات همه جریانات دیگر را با برخی ادعاهای دیگر برای خود جمع کرده است. پایه تفکر وی از چند گروهی که توانسته‌اند در این دو قرن خود را رشد دهند و باقی بمانند گرفته شده است؛ اول جریان اخباری‌گری افراطی که دیدگاه‌های استرآبادی و میرزا محمد اخباری را مبنای خود قرار داده است.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اضافه کرد: گروه دیگر که وی از آن بهره برده، فرقه شیخیه است، مثلاً در بابت رجعت، آنچه شیخ احمد احسایی در کتاب 60 صفحه‌ای خود در این باره ذکر کرده، احمد بصری هم دقیقا از آن کپی کرده است و جریان سوم هم بهائیت است که روش‌های بصری برگرفته از این گروه هم هست و جریان چهارم هم جریان قادریه است.

شهبازیان بیان کرد: ما در مناظره با برخی گروه‌های علمی مطرح می‌کنیم که برگ برنده احمد اسماعیل این است که می‌گوید من سخنانی بدیع و نوآورانه دارم؛ وقتی ما دیدگاه‌های وی را با جریانات 100 و 200 سال قبل تطبیق دادیم، روشن شد که نوآورانه نیست و این ادعا باطل است.

وی اضافه کرد: مثلاً وی در ذیل آیه اکمال دین بحث مفصلی کرده و گفته است بعد از امام زمان(عج)، خدا یا باید لطفش را از مردم دریغ کند یا بر آنان جاری سازد و چون خدا لطفش جاری است پس همیشه باید بر روی زمین نایب خاص به عنوان حجت میان مردم و امام زمان وجود داشته باشد و او نتیجه گرفته است که بعد از محمدبن علی بن سمری، جریان نیابت خاص قطع نشده است و من، احمداسماعیل آخرین نایب خاص هستم.

مفتری و کذاب‌بودن مدعیان نیابت خاص

شهبازیان تصریح کرد: در دوره جعفربن قولویه دو نفر مدعی نیابت خاص بودند و ایشان آن‌ها را کافر ضال و مضل و حیله‌گر نامید و آنان را تکذیب کرد و امروز ما هم ما برهمین اساس هر کسی مدعی نیابت خاص شد، باید او را حیله‌گر بدانیم و طرد کنیم.

وی با بیان اینکه در صوفیه هم فرقه گنابادیه مدعی جایگاهی برای نیابت است، همچنین علی یعقوبی هم خود را هادی امم، قطب و ... می‌داند که عبارت آخری از قصه نیابت خاص است، گفت:  احمداسماعیل بصری اولین کسی است که به حدیث وصیت، عمل و به کتب شیخیه و فرقه‌های قبل استدلال کرده است.  

وی افزود: بنده واکاوی کرده‌ام که حتی اگر اینها نیابت را به صورت صریح هم نگویند که می‌گویند وقتی به سخنان سیدکاظم رشتی و شیخ احمد احسایی و محمدکریم خان کرمانی بازگردیم، خواهیم دید عباراتی که ذکر می‌کنند، چیزی جز مقام نیابت خاص نیست. مثلاً افراد را به 5 یا 8 دسته تقسیم کرده و از آن‌ها با عنوان نقبای کلی و رکن رابع اسم می‌برند یا در تفسیر تعبیر «قری الظاهره» در قرآن، واسط بین امام و مردم یعنی خودشان را این واسطه‌ها می‌دانند.

فعالیت فقها تحت زعامت رکن رابع

شهبازیان ادامه داد: کریم خان بر ضرورت وجود نقبای کلی و رکن رابع در هر عصر تأکید زیادی دارد و همین عبارت را احمد اسماعیل بصری(احمد الحسن) هم در بحث نیابت مطرح کرده است؛ اینها علما و فقها را می‌پذیرند ولی معتقدند که همه اینها تحت زعامت رکن رابع فعالیت دارند و رکن رابع، واسطه فیض الهی است و کریم خان این عبارت را دارد که رکن رابع در هر عصری موجودند و همه خلق برای ایشان خلق شده‌اند.

شهبازیان بیان کرد: همچنین ذکر می‌کنند که باید دنبال رکن رابع بگردیم زیرا ایشان لسان‌الله، یدالله و ...؛ گفتِ ایشان و امر و نهی ایشان، امر و نهی خداست و در همه مسائل، محور هستند و فقها هم باید از آن‌ها تبعیت کنند زیرا واسطه میان مردم و امام زمان(عج) هستند. از منظر این جریانات، فقط یک نفر می‌تواند در هر عصری رکن رابع باشد و در عصر کنونی، احمدالحسن است و بر همه فرض است که او را بشناسند و اگر کسی او را نشناسد، کافر است مانند سایر کفار و این رکن خاص مسلماً یکنفر است که ما اسم او را رکن رابع می‌نامیم.

ادعای عصمت در سخن

وی افزود: در مورد نحوه انتخاب این فرد هم معتقدند که او کسی است که بر اثر الهام الهی مشخص می‌شود. او می‌گوید پس از سید احمد احسایی، سیدرشتی و بعد از رشتی، محمدکریم خان کرمانی رکن است و انکار ناقب، انکار همه فرایض دینی است. شیخ احمد احسایی گفته است دستوراتی از سیدکاظم بگیرید زیرا او علم را از من مستقیماً گرفته است و من خود از ائمه آن هم مشافهتا گرفته‌ام یعنی خودش را راوی حدیث هم تلقی نکرده است بلکه می‌گوید مستقیم دریافت کرده‌ام لذا معتقد است سخنان ما عصمت دارد چنانچه ما معتقدیم که آنچه را نواب از امام زمان(عج) فرموده‌اند عینا سخنان امام است و باید به آن عمل شود و اینها چنین جایگاهی را برای خود قائل شده‌اند.

شهبازیان تأکید کرد: تحقیق بنده نشان می‌دهد این تعبیر که جریان احمدالحسن خود را نوآور و بدیع می‌دانند صحت ندارد و مطالب آن‌ها ریشه در جریاناتی دارد که آن‌ها را برشمردیم. 

سخنان ناقد

در ادامه حجت‌الاسلام و المسلمین محمد تقی ربانی به عنوان ناقد گفت: در مورد پیشینه‌شناسی بحث معتقدم که دو ادعا باید دقیقاً بررسی شود، یکی ادعای جریان حق و دیگری جریان باطل؛ ما چهار نایب خاص امام زمان(عج) را مدعی نیابت خاص می‌دانیم و اسناد معتبری از جمله از امام هادی(ع) تا خود امام زمان(عج) در تأیید آنان داریم. همچنین پذیرش عالمان مذهب از جمله مباحثی است که مؤید بحث ما است کما اینکه در اثبات تولد حضرت مهدی(عج) نیز از اجماع علمای شیعه بهره می‌بریم.

ربانی بیان کرد: جریان مربوط به مدعیان حق، همراه با رشد و سداد و صلاح است ولی در جریان مقابل شاهد تشتت، پراکندگی و ... هستیم و هیچ تأییدی از سوی علما نداریم و علما در برابر آنان ایستاده‌اند. بدون استثنا این جریانات با جریان غالب حوزه علمیه مخالف هستند و کسی از این مدعیان را نداریم که همراهی حوزه را جلب کرده باشند بنابراین به نظر بنده باید به این ابعاد هم در تحقیقاتتان بپردازید.

وی با بیان اینکه مذهب شیعه، منسجم و براساس مهندسی اهل بیت(ع) و علما و اصحاب متصل به زمان اهل بیت(ع) ایجاد شده است، گفت: نظام اعتقادی شیعه، نظام واحدی است و اینطور نیست که هرچند وقت یکبار چیزی که در طراحی شالوده شیعه نبوده است به آن اضافه شود، مثلا اینها مدعی هستند که براساس فلان آیه یکنفر باید واسطه فیض مردم و امام زمان(عج) باشد، حتما در مقطعی از زمان، غیبت داشته‌اند یعنی یا جامعه آن‌ها را نمی‌شناخته است یا نتوانستند خود را معرفی کنند مثلاً همین جریان احمدالحسن الان چند سالی است که بروز و ظهور دارد و حتی این گمانه وجود دارد که وی وجود خارجی ندارد یا داشته است و از بین رفته است بنابراین این واسطه فیض کجا بوده است و الان کجاست؟

انتهای پیام
captcha