کد خبر: 4216250
تاریخ انتشار : ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۹:۳۵
به‌مناسبت روز بزرگداشت عمر خیام

خالق دقیق‌ترین تقویم جهان + فیلم

حکیم عمر خیام نیشابوری فیلسوف، ریاضی‌دان، ستاره‌شناس و شاعر رباعی‌سرای ایرانی در دوره سلجوقی است. اگرچه جایگاه علمی خیام برتر از جایگاه ادبی اوست، اما آوازه وی مدیون نگارش رباعیاتش است که شهرت جهانی دارد. ۲۸ اردیبهشت‌ماه سالروز بزرگداشت این حکیم گرانقدر است.

حکیم عمر خیام

حکیم عمر خیام نیشابوری در ۲۸ اردیبهشت سال ۴۲۷ خورشیدی در نیشابور زاده شد، نام کامل او غیاث‌الدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خَیام نیشابوری است که با نام‌هایی نظیر خیام نیشابوری، خیامی النیسابوری و خیامی نیز خوانده می‌شود. این دانشمند، ریاضی‌دان، ستاره‌شناس، فیلسوف شاعر رباعی سرای برجسته ایرانی در زمان سلجوقیان می‌زیست. با اینکه وی از نظر علمی جایگاه بالایی دارد و به او لقب «حجةالحق» داده‌اند، اما بیشترین شهرتش را در سطح جهان مدیون رباعیاتش است. رباعیات وی به بسیاری از زبان‌های زنده دنیا ترجمه شده است. ادوارد فیتزجرالد با برگردان رباعیات خیام به زبان انگلیسی نقش زیادی در شهرت وی در غرب دارد.

در کتاب‌های کهنی که به بیان زندگی خیام و کارهای وی پرداخته‌اند، اختلاف‌های بسیاری به‌ویژه در تاریخ تولد و مرگ وجود دارد. نخستین منبعی که به‌طور مفصل خیام را معرفی کرده است، چهار مقاله نظامی عروضی نوشته‌ شده در حدود ۵۵۰ قمری است. دومین زندگی‌نامه خیام توسط ابوالحسن علی بیهقی در ۵۵۶ قمری در کتاب «تتمه صوان الحکمه» یا «تاریخ الحکما» نوشته شده است. نظامی عروضی و ابوالحسن بیهقی هر دو معاصر خیام بوده و او را از نزدیک دیده‌اند.

خیام در زادگاه خویش به آموختن علم پرداخت و نزد عالمان و استادان برجسته آن شهر از جمله «امام موفق نیشابوری» علوم زمانه خویش را فرا گرفت و چنان‌ که گفته‌اند بسیار جوان بود که در فلسفه و ریاضیات تبحر یافت. خیام در سال ۴۶۱ هجری نیشابور را به‌ قصد سمرقند ترک کرد و در آنجا تحت حمایت و سرپرستی «ابوطاهر قاضی‌القضات» سمرقند، کتابی درباره معادله‌های درجه سوم با نام رساله فی البراهین علی مسائل الجبر و المقابله به زبان عربی نوشت. از آنجا که با خواجه نظام‌الملک طوسی رابطه‌ای نیکو داشت، این کتاب را پس از نگارش به خواجه تقدیم کرد. فقه را در میانسالی در محضر امام موفق نیشابوری آموخت و حدیث، تفسیر، فلسفه، حکمت و ستاره‌شناسی را فرا گرفت.

خیام آثار علمی خود را به زبان عربی تألیف کرد و از جمله آثار مشهور او در علم ریاضی می‌توان به کتاب‌های «رساله جبر و مقابله»، «رساله فی شرح ما اشکال من مصادرات کتاب اقلیدس»، «رساله فی الاحتیال لمعرفه مقداری الذهب و الفضه فی جسم مرکب منهما» که مقصود از آن، بیان دستور ارشمیدس و ترازوی او برای تعیین وزن اشیا با توجه به وزن مخصوص هر یک است، «لوازم الامکنه» درباره فصول و علت اختلاف هوای بلاد و اقلیم، «رساله فی الکون و التکلیف» و نیز «رساله الجواب من ثلاث مسائل»، اشاره کرد. از آثار فارسی خیام نیز «رساله در علم کلیات» یا رساله وجودیه، ترجمه «خطبه الغراء» که اصل این خطبه از ابن سینا در توحید خداوند است و خیام این خطبه را در سال ۴۷۲ به خواهش یکی از دوستان خود در اصفهان ترجمه کرده، قابل ذکر است.

قدیمی‌ترین منابعی که درباره خیام مطالبی در آن‌ها می‌توان یافت نیز شامل نامه منتسب به سنایی، کتاب میزان الحکمه عبدالرحمن خازنی، کتاب الزاجر للصغار تألیف زمخشری، چهار مقاله نظامی عروضی سمرقندی و تتمه صوان الحکمه ابوالحسن بیهقی است. همچنین کهن‌ترین منابعی که می‌توان در آنها از رباعیات خیام سراغ گرفت، نزهه الارواح و روضه الافراح (تاریخ الحکما) شهروزی، مرصاد العباد نجم‌الدین رازی و پس از آنها تاریخ جهانگشای جوینی، تاریخ گزیده حمدالله مستوفی، مونس الاحرار بدرالدین جاجرمی و نزهه المجالس جمال خلیل شروانی هستند. شهرت خیام به دلیل ریاضی‌دانی است و شعرهای او در زمان حیاتش اصلاً دیده نمی‌شد. اهمیت عمر خیام در تاریخ ایران بیشتر به خاطر افکار فلسفی عمیقی بود که آن‌ها را در قالب رباعیات فصیح درمی‌آورد و در عین رعایت معنی، چنان کلمات را به کار می‌گرفت که ابیات او را نمونه بارزی از فصاحت و روانی و بلندی معنا معرفی کردند.

با همه این‌ها شهرت عمده خیام به سبب رباعیات اوست. معلوم است که خیام پرگویی را دوست نمی‌داشته است، نه به تألیف کتاب‌های مفصل علاقه نشان داده و نه به سرودن اشعار مفصل پرداخته است. احتمال دارد به سبب اشتغال به فلسفه و ریاضی پرداختن به شاعری را برازنده خود نمی‌دانسته و در مآخذ قدیم هم شهرت او به سبب شاعری وی نیست. خیام در جبر و مقابله پژوهش‌های ارزنده‌ای دارد و در طب و نجوم نیز سرآمد دوران خود بوده و شاهزاده سلجوقی را که به مرض آبله گرفتار آمده بود، درمان کرده است. 

برخی نوشته‌اند وی فلسفه را مستقیماً از زبان یونانی فرا گرفته بود. شماری از تذکره‌نویسان، خیام را شاگرد ابن‌ سینا و شماری نیز وی را شاگرد امام موفق نیشابوری خوانده‌اند. صحت فرضیه شاگردی خیام نزد ابن‌ سینا بسیار بعید است، زیرا از لحاظ زمانی با هم تفاوت زیادی داشته‌اند. خیام در جایی ابن‌ سینا را استاد خود می‌داند، اما این استادی ابن‌ سینا جنبه معنوی دارد. پس از این دوران، خیام به دعوت سلطان جلال‌الدین ملک‌شاه سلجوقی و وزیرش نظام‌الملک به اصفهان رفت تا سرپرستی رصدخانه اصفهان را بر ‌عهده گیرد. یکی از برجسته‌ترین کارهای او را می‌توان اصلاح گاه‌شمار ایران دانست. او ۱۸ سال در اصفهان سکونت داشت. در همین سال‌ها (۴۵۶) مهم‌ترین و تأثیرگذارترین اثر ریاضی خود را با نام «رساله فی شرح ما اشکل من مصادرات اقلیدس» نوشت که در آن خطوط موازی و نظریه نسبت‌ها را شرح می‌دهد.

به مدیریت او زیج ملک‌شاهی تهیه می‌شود و در همین سال‌ها (حدود ۴۵۸) طرح اصلاح تقویم را تنظیم می‌کند. خیام گاه‌شمار جلالی یا تقویم جلالی را تدوین کرد که به نام جلال‌الدین ملک‌شاه مشهور است، اما پس از مرگ ملک‌شاه این گاه‌شماری تداوم نیافت. در این دوران خیام به‌عنوان اختربین در دربار خدمت می‌کرد، هرچند به اختربینی اعتقادی نداشت. به دلیل آشوب‌ها و درگیری‌های ناشی از این امر، مسائل علمی و فرهنگی که قبلاً از اهمیت خاصی برخوردار بود به فراموشی سپرده شد.

پس از درگذشت ملک‌شاه و کشته شدن نظام‌الملک، خیام مورد بی‌مهری قرار گرفت و کمک مالی به رصدخانه (زیج) قطع شد. نبود توجه به امور علمی دانشمندان و رصدخانه، خیام را بر آن داشت اصفهان را به‌ قصد خراسان ترک کند. بعد از سال ۴۷۹ خیام اصفهان را به ‌قصد اقامت در مرو، پایتخت جدید سلجوقیان، ترک کرد. وی باقی عمر خویش را در شهرهای مهم خراسان به‌‌ویژه نیشابور و مرو گذراند؛ در آن زمان مرو یکی از مراکز مهم علمی و فرهنگی دنیا به‌شمار می‌رفت و دانشمندان زیادی در آن حضور داشتند. بیشتر کارهای علمی خیام پس از مراجعت از اصفهان در این شهر جامه عمل به خود گرفت. 

انتهای پیام
captcha