به گزارش خبرنگار ایکنا؛ چند سالی است که وضعیت کتابخوانی و مطالعه در کشور به وضعیت بحرانی رسیده است. از همین رو برخی مراکز و نهادهای مردمی یا نیمهدولتی اقدام به اجرای طرحهای ترویجی متعددی در کشور کردند. یکی از این طرحها پویش یا مسابقات کتابخوانی است که دیدگاههای موافق و مخالف بسیاری درباره آنها وجود دارد و یکی از نقدها نیز این است که طرح مقطعی نمیتواند مشکل کتابخوانی را عمقی حل کند و باید راه حل دیگری برای آن اندیشید یا در اجرای این طرحها بازنگری کرد. در این باره با محمد شفیعی، دبیر سابق پویش کتابخوانی روشنا، گفتوگو کردهایم که مشروح آن در ذیل آمده است؛
ایکنا ــ پویشهای کتابخوانی روش مناسب و مؤثری در ترویج کتابخوانی است؟
باید اول پویش را تعریف کرد. منظورتان از پویش چیست؟ مسابقه کتابخوانی است یا عملیات تبلیغ و ترویج کتاب که بخشی از آن میتواند مسابقه هم باشد؟ به نظرم هر دو روش در ترویج کتابخوانی میتواند مؤثر باشد. اینکه شما بتوانید با مشوق مادی عدهای را ترغیب به کتاب خواندن بکنید، فی نفسه خوب و مؤثر است و بالاخره عدهای هر چند کم را با چالش با کتابخوانی همراه میکند. البته تجربه نشان داده اکثریت مخاطبان کتاب برای جایزه و شرکت در مسابقه کتابخوانی در مسابقه شرکت نمیکنند. مخاطب تشنه کتاب خوب است. وقتی کتاب خوب معرفی و تبلیغ شود، برای خرید و خواندنش اقدام میکند.
ایکنا ــ کتابهایی که در این پویشها انتخاب میشود بر چه اساسی است؟
هر مجموعهای با توجه به اهدافی که دارد سعی میکند کتاب را براساس آن اهداف انتخاب کند. بعضی اعتقاد دارند باید از طریق پویش، گردش مالی صنعت نشر را افزایش دهند. دیگری صرفاً میخواهد حس لذت خواندن کتاب خوب را انتقال بدهد. گروهی دغدغه مسئله خاص را دارند. بسته به نوع نگاه و دغدغه معیار و جامعه هدف انتخاب کتاب متفاوت است.
هدف از برگزاری پویش ذائقهسازی نیست. زیرا نه ابزار لازم برای ذائقهسازی را دارند و نه تداوم و استمرار لازم. شاید بتوان گفت وجه مشترک تمامی پویشها معرفی کتاب خوب باشد. پیدا کردن کتاب خوب در مقیاس تولید کتاب در کشور مثل پیدا کردن سوزن در انبار کاه است
ایکنا ــ هدف این پویشها ذائقهسازی است یا به ذائقه مخاطبان نیز توجه میکند؟
در حال حاضر هدف از برگزاری پویش ذائقهسازی باشد، زیرا نه ابزار لازم برای ذائقهسازی را دارند و نه تداوم و استمرار لازم. شاید بتوان گفت وجه مشترک تمامی پویشها معرفی کتاب خوب باشد. پیدا کردن کتاب خوب در مقیاس تولید کتاب در کشور مثل پیدا کردن سوزن در انبار کاه است. خانه کتاب تقریباً هر ساله آمار تولید بیش از ۸۰ هزار عنوان کتاب در کشور را گزارش میکند. بعید میدانم بیشتر از ۱۰ درصد آن کتاب خوب باشد. تولید کتاب در کشور از تولید یک شکلات راحتتر است. در این شرایط است که اغلب پویشها احساس تکلیف میکنند که وارد گود شوند، عمده مردم؛ ناشر، کتاب، مؤلف و مترجم خوب را نمیشناسند. نمیتوانند کتاب خوب را از کتابسازی تشخیص بدهند.
منظور از کتابسازی کتاب تقلبی و کتابی که ارزش لازم را ندارد یا محتوای آن دزدی و کپی است یا ارزش خاصی ندارد. عمدتاً در بازار نشر این کتابها با عنوان کتاب ۵۰ درصدی شناخته میشوند که از طریق دستفروشان یا نمایشگاههای کتاب مترو و .. عرضه میشوند. طبیعی است که ناشر وقتی برای تولید محتوا هزینه نکرده باشد، به راحتی میتواند آن را ۵۰ درصد تخفیف به فروشنده نهایی برساند. این شرایط آسیبهای پر شمار دیگری هم دارد که خیلی به موضوع گفتوگو مرتبط نیست. اما پویشها میتواند برای مردم چراغ راهی برای انتخاب کتاب خوب باشد.
ایکنا ــ با توجه به اینکه عناوین اغلب کتابها در حوزه انقلاب و دفاع مقدس است، نباید به ژانرها و ذائقههای دیگر هم توجه کرد؟
کتاب خوب باید تبلیغ شود، برای کتاب خوب باید جریانسازی کرد، اما این موضوع بهعنوان صاحب محتوا وظیفه ناشر است. به نظرم نمیتوان به پویشها خرده گرفت که چرا در فلان موضوع کتاب انتخاب نمیکنید. هر پویشی بنا به هدف و دغدغهای که ایجاد میشود، بر همان مبنا هم کتاب انتخاب میکنند. نکته بعدی تنوع موضوع برای پویشها یعنی هزینه بیشتر. هزینه جذب مخاطب سرسامآور است. با یک مثال توضیح میدهم؛ پویش روشنا هر ساله برای محرم و صفر برنامه دارد، مخاطبان خود را برای این رویداد پیدا و سرپلهای تبلیغاتی را شناسایی کرده است. چرا باید موضوع خود را عوض کند؟ مخاطب منتظر این است که امسال کتاب خوب در این زمینه بخواند! به نظرم بیسلیقگی است که دست اندرکاران این پویش بخواهند در این ایام موضوعی دیگر را انتخاب کنند.
ایکنا ــ یکی از اشکالهای پویشهای کتابخوانی جوایزی است که در نظر گرفته میشود. ممکن است جوان یا نوجوانی فقط به دلیل جایزه در این پویش وارد شود، اما کتاب مورد نظر نتواند انتظارات او را برآورده کند یا مورد علاقهاش نباشد. در این صورت به جای اینکه جذب کتابخوانی شود، از آن بیزار نیز خواهد شد. با این مسئله موافقید؟
عمده تمرکز پویشهای کتابخوانی بر معرفی کتاب است. تا آنجایی که من رصد کردم و حضور ذهن دارم عمده کلیپها و پوسترها حول محور کتاب و محتوای آن میچرخد تا معرفی جوایز شرکت در مسابقه. نکته بعدی مقایسه جوایز جشنوارههای ستاره مربعها و... است. جوایز آنها آنقدر سنگین و وسوسه برانگیز است که با جایزه محدود پویشهای کتابخوانی قابل مقایسه نیست. تازه آنجا لازم نیست پول بدهید و کلی وقت بگذارید کتاب بخوانید. تجربه برگزاری ۱۲ دروه پویش به من میگوید تنها ۱۰ تا ۲۰ درصد از مخاطبانی که کتاب را خریداری کردهاند، در پویش شرکت میکنند. با این وجود منکر این قضیه نیستم شاید کسی کتاب را برای مسابقه خوانده باشد و مورد رضایتش نباشد. به نظرم تعداد این مخاطبها به نسبت کل مخاطب درصد بالایی نیست.
ایکنا ــ برخی از کارشناسان کتاب معتقدند این پویشها باعث مرگ کتاب میشود و پس از پویش به شدت از فروش آن نیز کاسته میشود. چرا این گونه است؟ آیا ناشر یا نویسنده پس از این پویشها باید جریان تبلیغ و معرفی کتاب را ادامه دهند یا اتفاق دیگری رخ دهد؟
کتابهایی که در پویشها موفق بودهاند و هنوز هم خوب میفروشند میتوان دختر شینا، نامیرا، ملاصالح، خداحافظ سالار، رؤیای نیمهشب و من زندهام را نام برد
ما سابقاً در روشنا قراردادهای کتاب را بیشتر با ناشران میبستیم. چون اعتقاد داشتیم بعد از اجرای پویش کتاب تا مدتها بعد هم پرفروش خواهد بود؛ و واقعاً فروش هم داشت. عمده هزینههای جاری روشنا از محل فروش همین کتابهای از دور خارج شده، تأمین میشد. از طرفی فروشش هم خوب بود، از طرفی دیگر هزینههای سربار پویش را نداشت. عمده کتابها بعد از پویش فروش خوبی ندارند یا از سمت ناشر خوب حمایت نشدند یا در مدت زمان پویش هم نتوانستهاند، انتظارات و پیشبینیها را برآورده کنند که اصطلاحاً میتوان گفت کتاب خوبی برای پویش نبودهاند. کتابهایی که در پویشها موفق بودهاند و هنوز هم خوب میفروشند میتوان دختر شینا، نامیرا، ملاصالح، خداحافظ سالار، رؤیای نیمهشب و من زندهام را نام برد.
ایکنا ــ یعنی پویش کتابخوانی باعث میشود که این ذهنیت در ناشر ایجاد شود که پویش تبلیغی برای کتاب مورد نظر بوده و دیگر کار تمام است. این ذهنیت است که مشکل ایجاد میکند یا پویش کتابخوانی؟
دستاندرکاران پویش و نویسنده یک همکاری مشترک را آغاز میکنند هرچقدر در این فرآیند باهم هماهنگ باشند، توفیق کتاب بیشتر میشود. یکی از عمده عواملی که باعث میشود پویش و کتاب آسیب ببیند ناهماهنگی است. برگزاری پویش سرمایهگذاری مشترک است. هر سه ضلع این مثلث باید قدر این فرصت را بدانند، زیرا شاید دیگر تکرار نشود.
ایکنا ــ این پویشها توانستهاند در حوزه ترویج کتاب و کتابخوانی جریانسازی کنند؟
بله، قبل از اجرای پویشها ناشران تمرکزی بر تبلیغ و ترویج نداشتند شاید حتی ضرورت آن را احساس نمیکردند. پویشها برای ناشران الگویی شد تا ارزش تبلیغات را حس کنند و برای آن برنامهریزی داشته باشند. واحد روابط عمومی در ناشران تقویت شده است و بسیاری از ناشران خودشان مجری برگزاری پویش شدهاند. نویسندگان نیز با الگوگیری از کتابهای پویش که با اقبال مخاطب مواجه شده است، کتابهای اثرگذار تألیف کردهاند و مخاطبان نیز با نویسندگان خوب و ناشران برتر آشنا شدهاند.
انتهای پیام